مراحل تکوین و رشد دانشگاه در ایران

نشریه همشهری – سال اول شماره 134 – دوشنبه 24 خرداد 1372 – ص 9 –

دکتر محمد خالقی مقدم

چکیده :

·     اولین دانشگاه ایران دارالمعلمین عالی ( دانشگاه تربیت معلم کنونی ) بود که در تهران در سال 1307 تاسیس شد.

·     مشخصه ویژه دوره دوم دانشگاههای کشور ( از سال 57--1341 ) شکل گیری دانشگاههای صنعتی ، دانشکده های فنی و...ا.نستیتو های تکنولوژیِ بوده است .

·     در دوره سوم تکوین دانشگاهای کشور (از سال 72 – 1361) ، توسعه وسیع مراکز اداری و پیچیده شدن سازمان آنها ، دگرگونی ساختار جمعیتی کشور و افزایش دانش آموزان و توسعه واحدهای تولیدی و اقتصادی سبب گردید تا سازمانهای دانشگاهی کشوربه دو برابر دوره قبل برسد .

·     دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1362 ، با 2750 دانشجو اغاز به کار کرد، امروزه این تعداد بیش ازچند صد برابر شده است .

·     بحث و بررسی:

شکل گیری دانشگاهها،پدیده جدیدی است که در چند دهه اخیر ، بویژه در دهه گذشته انجام گرفته است و اگر چه آغاز این پیدایش را برخی به تأسیس «دارلفنون» در زمان امیرکبیر می رسانند ،اما واقع امر این است که دارالفنون بیشتر یک دبیرستان و آن هم از نوع آموزش متوسطه بوده است .از این رو تکوین سازمان دانشگاههای ایران از سال 1307 شروع شده و در تاریخ 65 ساله خود سه دوره متفاوت را طی کرده است که هر کدام از این دوره ها چهره اقتصادی – اجتماعی خاص خود را دارند.این دوره ها عبارتند از :

دوره اول : از سال 1307 تا 1340 ،دوره دوم : از سال 1341 تا 1357 ، دوره سوم : از سال 1361 تا سال 1372.

 

آمار دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران در پایان دوره دوم رشد دانشگاهها 58-1357 جدول شماره 1.

نام

دانشگاهها

دانشکده های مستقل

مدرسه عالی

آموزش عالی

آموزشکده ها

آموزشگاههای عالی بهداشت

دانشسراهای راهنمایی تحصیلی

مجتمع های آموزش

عالی

انستیتو تکنولوژیها

مراکز تربیت معلم فنی حرفه ای

موسسات آموزش عالی

سایر واحدهای اموزش عالی

جمع

تعداد

26

16

28

5

16

26

11

24

10

12

12

221

 

مآخذ :آمار آموزش عالی ایران سال 59-1358 مرکز برنامه ریزی آموزش عالی وزارت فرهنگ و آموزش عالی

الف) دوره اول (1340-1307) در این دوره هنوز شهرهای ایران بسیار کوچک بود ، و به تبع آن موسسات اقتصادی – تولیدی در آنها رشد نیافته بود.دیگر اینکه از توسعه مراکز اداری – سازمانی این شهرها خبری نبود.همچنین ساختار جمعیتی ایران دگرگون نشده ، جمعیت ایران افزایش چندانی را نشان نمی داد (حدود 18 میلیون نفر).شایان ذکر است که در این دوره مشاغل تخصصی – حرفه ای رشد چندانی نداشت و هنوز محافل گوناگون فرهنگی – اجتماعی در این شهرها به وجود نیامده بود.گفتنی است که در هر شهر یک و یا حداکثر دو تا سه دبیرستان وجود داشت و همان گونه که گفته شد تنها ، تعداد انگشت شماری شهر بزرگ وجود داشت و شهرهای دیگر عمدتاً کوچک و درون قلعه ها قرار داشتند و در چنین وضعیتی جامعه ایران تنها با چند رشته مثل ادبیات ،جغرافیا ،تاریخ و علوم پزشکی و علم فلاحت آشنا بوده است.دانشکده های پزشکی و ادبیات به عنوان اولین پایه های شکل گیری دانشگاهها در ایران تنها در تهران ،تبریز،مشهد ،شیراز ،اصفهان و اهواز تأسیس شدند.

در این دوره ضرورت وجودی این رشته ها به عنوان هسته های دانشگاهی ،بیشتر از دانشکده ها و رشته های دیگر احساس می شدو دلیل آن هم این بود که این رشته ها برای جامعه ایران پیش تر شناخته شده بودند.

اولین دانشگاه  ایران ، دارالمعلمین عالی (دانشگاه تربیت معلم کنونی)بود که در تهران در سال 1307 به وجود آمد و مجری تربیت تعداد معدودی دبیر برای دبیرستانهای کشور بود.دلیل اصلی عدم رشد

نام

دانشگاهها

دانشکده های مستقل

مدرسه عالی

آموزش عالی

آموزشکده ها

آموزشگاههای عالی بهداشت

دانشسراهای راهنمایی تحصیلی

مجتمع های آموزش

عالی

انستیتو تکنولوژیها

مراکز تربیت معلم فنی حرفه ای

موسسات آموزش عالی

سایر واحدهای اموزش عالی

جمع

تعداد

57

148

3

4

6

3

5

15

3

1

174

456

جدول شماره 2- آمار دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در پایان دوره سوم رشد دانشگاهها در سال تحصیلی 70-1369

 

 دانشگاهها و آموزش عالی در این دوره آن بود که ساختار آموزش و پرورش کشور نیز رشد کافی نیافته بود.بر طبق آمار ،جهش در ساختار نظام آموزش و پرورش کشور ،تنها از سال 1338 شروع شد که بعداً نیز این رشد به صورت تصاعدی ادامه یافت ، در حالیکه از سال 1291 هجری شمسی تا سال 1337 رشد آن بر روی خط افقی قرار داشت .

            جدول موسسات آموزش عالی ایران در سالهای قبل از انقلاب

 

 

دانشگاه تهران از سال 1315 رسماً دانشجو می پذیرد و متعاقب آن آموزشگاه عالی بهداری مشهد در سال 1318 به عنوان «هسته اصلی» دانشکده پزشکی تشکیل و در سال 1326 به دانشکده پزشکی تبدیل می شود .دانشگاههای شیراز (1325)، تبریز (1326) ،اهواز (1334)،مشهر (1337)،دانشگاه ملی (شهید بهشتی-1339) هر کدام با تأسیس یک یا دو دانشکده کار خود را شروع کردند و بدین ترتیب حوزه های دانشگاهی ایران با تشکیل این دانشگاهها پا به عرصه نوینی می گذارد.

ب) دوره دوم (57-1341) : در این دوره 16 ساله تعداد دانشگاههای کشور چندین برابر شد و از 7 مرکز در دوره اول به 221 مرکز آموزش عالی که 26 مرکز آن دانشگاه بوده است ، افزایش می یابد . همچنین منحنی مراکز آموزش و پرورش نیز در این دوره جهش پیدا می کند .

این دوره توأم با شکل گیری صنعت در جامعه است و رشد بخش صنعت در بین مشاغل به نقطه اوج خود می رشد ،یعنی 2/34% رشد در مشاغل صنعتی که با پیدایش کارخانجات صنعتی و تولیدی همراه است، همزمان فعالیت بازرگانی ،حسابداری و اقتصادی نیز رشد می یابد و با رشد این مؤسسات شهرها هم رشد یافته و تعداد شهرهای بزرگ هم بیشتر می گردد.همچنین در این دوره به دلیل نیاز به پرسنل فنی مهندسی ، دانشگاههای بزرگ صنعتی ،یعنی دانشگاه امیرکبیر(پلی تکنیک سابق) دانشگاه صنعتی شریف ،دانشگاه علم و صنعت ،دانشگاه علم و صنعت ،دانشگاه صنعتی اصفهان و بسیاری مجتمع ها و مراکز فنی در کشور پا به عرصه وجود می گذارند.

اگر در دوره اول توسعه سازمانی دانشگاههای عمده شکل گرفت ، در دوره دوم افزایش تعداد دانشکده های این دانشگاهها و تأسیس دانشگاههای دیگر به وقوع پیوست .دوره مزبور همچنین با توسعه برخی از مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در شهرهای رو به توسعه همگام است .

شهرهایی که قبلاً به صورت شهر متوسط بوده ،اما در این دوره بزرگتر شده و به مراکز استانی مبدل شده اند ، نظیر دانشگاه ارومیه (1347)، دانشگاه بوعلی همدان(1352)،دانشگاه کرمان (1351)،دانشگاه مازندران(1353)، دانشگاه گیلان (1355) و...

توسعه فعالیتهای اقتصادی ،داد و ستدی ورشد روابط بازرگانی در این دوره باعث شد که تعدادی مدارس عالی در رشته های مدیریت ، بازرگانی ، علوم اقتصادی ،حسابداری و غیره به وجود آید ،همچنین به دلیل احتیاج به زبانهای خارجه و خدمات اجتماعی و روزنامه نگاری و غیره تعدادی مدرسه عالی به نام «مدرسه عالی زبانهای خارجه ،مدرسه عالی خدمات اجتماعی ،دانشکده ارتباطات اجتماعی ،مدرسه عالی علوم حزبی و غیره» شکل گرفت.

گفتنی است که در این دوره «مدرسه عالی دختران »(دانشگاه الزهرا) و دانشگاه آزاد ایران (پیام نور) شروع به کار کردند.

اگر چه در این دوره دانشکده های مختلفی تأسیس گردید ، اما مشخصه ویژه این دوره همان شکل گیری دانشگاههای صنعتی و دانشکده های فنی و نیز انستیتو های تکنولوژی بودند که شاخص این دوران به حساب می آیند.(جدول شماره 1).

دوره دوم با جریان انقلاب فرهنگی خاتمه می یابد و دانشگاهها به مدت چند سال تعطیل می شوند .

ج) دوره سوم (72-1361) :این دوره که به دنبال وقفه ای نسبتاً طولانی آغاز می شود ،شامل ویژگیهایی است که به تحولات خاصی در شکل دانشگاهها منجر می گردد.

در این دوره جهش خاصی در شکل گیری دانشگاهها به وجود می آید و به دلیل افزایش جمعیت شهری در دهه شصت و بویژه با توسعه مراکز استانها که چندین برابر توسعه دهه پنجاه بود ،رشد و توسعه شهرهای کوچک نیز به وقوع می پیوندد که تعداد این شهرها بالغ بر 195 شهر می شود بدین ترتیب ،توسعه وسیع مراکز اداری و پیچیده شدن سازمان آنها و دگرگونی ساختار جمعیتی کشور و افزایش دانش آموزان ،ازدیاد دبیرستانها و توسعه واحدهای تولیدی و اقتصادی ،همه و همه ایجاب می کرد که سازمانهای دانشگاهی کشور در این دوره ده ساله به دوبرابر سازمانهای دانشگاهی دوره دوم برسد.(جدول شماره2)

بنابراین ،26 دانشگاه دوره دوم به 57 دانشگاه در دوره سوم افزایش می یابد که از این تعداد ،19 دانشگاه مربوط به علوم پزشکی است که اختصاصا ً در این دوره به وجود آمده و از ویژگیهای خاص رشد دانشگاهها در این دوره است ، زیرا اثر جنگ و ضرورت دایر کردن رشته های پزشکی و پیراپزشکی و آشنایی گسترده تر مردم با مسائل بهداشتی – درمانی در  این دوران و افزایش سریع جمعیت ایران در ده سال گذشته که امکانات درمانی – پزشکی بیشتری را می طلبد باعث شد که در بسیاری استانها مراکز بهداری استان شهرستانهای موسسات پیراپزشکی دایر گردد.بنابراین همانطور که در دوره دوم رشد دانشگاه صنعتی چشمگیر بود ،در سوم شاخص مهم ،شکل گیری رشد دانشگاههای علوم پزشکی بوده است ،به بیان دیگر دوره سوم دوره تکوین رشته های تکنولوژی و صنعت بوده و این دوره رشته خدماتی ،بیشتر پا به عرصه وجودمی گذارند.

از ویژگیهای دیگر این شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی است که یک دانشگاه خصوصی است که در سال 1362 رسماً با 2750 نفر دانشجو آغاز به کار کرد این تعداد تا به امروز بیشتر از چند صد برابر شده است.به عبارت دیگر هم اکنون 106 واحد دانشگاهی دانشگاه آزاد در 102 شهر بزرگ وکوچک دایر گردیده است تاسیس مراکز تربیت معلم یکی دیگر ازمشخصه های دوره سوم است این امر به دلیل رشد روزانه جمعیت دانش آموزان کشور ضرورت افزایش تعدادمعلمین است .از مشخصه های دیگر این دانشگاهها در این دوره ،ضرورت توسعه مراکز آموزش عالی و ارسال انها به مدارس مختلف است و از جمله در برنامه نیمه دوم دهه شصت به صورت برنامه  سازمانها و وزاتخانه ها در تاسیس مراکز آموزشی وابسته به خودشان بود که به تربیت کادر متخصص برای سازمان خود احساس ضرورت کردند و لذا  به دایر کردن مراکز آموزشی تخصصی برای خود پرداختند.

 

 

. 

 

            .