آشوب خوزستان ،ومعضل آبیاری دشت بزرگ خوزستان
آبیاری یک دشت کوچک هم انواع مهارتها وتخصص ها می طلبد که در دولت های سابق ایران ونظیر دوره ال بویه ایران ویا در زدن بند کر فارس ویا در دوره صفویه ودر زدن سد قمرود کاشان ویا در ساخت بند مرو دوره نادرشاه ویا در ساخت سازه ابی شوشتر وانهار شطیط وگر گر دوره ساسانی وغیره رعایت شده بود وهنوز هم تدابیر اداری عاقلانه را می خواهد! وچه رسد به آییاری یک دشت بزرگ خوزستان که حداقل 144 دهستان دارد و یا 4017 آبادی دارد؟و یا 84 شهر جدید ویا 27شهرک صنعتی ویا انواع مزرعه ها ویا باغات ویا گلخانه ها دارد ویا تنوع محصولات خودش را دارد؟ ومعلوم می باشد که چرخاندن " نظام ابیاری وابرسانی" این نوع دشت بزرگ وبا تنوع ابرسانیهایش وچه نوع مهارت اداری عاقلانه را می خواهد ؟که دولت های مختلف جدید وبا بوروکراسی اداری متعددشان واز تامین آن مهارت عاجزند!ولذا از قدیم الایام بشر وهمراه با نظام آابیاری وابرسانی چشمه ها ونهر ها وقنواتش ویک نوع " نظم اداری – حقوقی " عاقلانه می طلبد ویا برای انواع مزرعه دهات ویا ابیاری دشت هاباید آفریده شود که سکنه انواع دهات همجوار بپذیرند ویا انواع کرت ها ی زراعی یک آبادی را با همزیستی بچرخانندویا در استفاده وبهره مندی از ابیاری نهرها ویا چشمه های مزبوراستفاده شود ودچار اختلافات عمیق حقوقی وسیاسی وقومی نشوندکه آانرا "حق ابه "عرفی وسنتی می نامند که درزراعت قدیم رعایت می شد ولی با پیدایش انواع "تکنولوژی جدیدآبیاری"ودر مجرای سامان اب جدید و در 50 سال اخیرودر دشت خورستان بهم ریخته است؟! وبدون آنکه" نظم حقوقی حقابه جدید "بوجود اید ویا متناسب با مقتضیات اجتماعی وتکنولوژی جدید بوجودآید؟ویادر نظام اداری جدیدی و دردوایر اهواز هنوز شکل گرفته است که انهارآابیاری زیاد دارد ؟ که بتواند گردش آب عاقلانه شهر هاو یادهات ومزرعه هارا بچرخاند ویا ابرسانی باغات وکارخانجات راو عاقلانه نظم دهی بکند!که هر روز یک اشوب سیاسی بوجود نیاورد ویا از فقدان نظمآابرسانی ویااز خشکسالی ها وترسالی های این دشت بزرگ ایران وبر نخیزد ؟!ولی هنوز سطحی نگرانه تصور می شود که تقسیم کاربین 18 اداره کل وچند سازمان اهوازودر چرخاند اب وزراعت خوزستان وباتوسل به سیستم هوشمندی مدار بسته ها ودوربین ها ادارات مزبور ویابا کمک کامپیوترهای روی میز کارمندان اهوازو معجزه خواهدآفرید! ویا"با توسل به سامانه های دولت الکترونیک انان" وهمه مشکلات راو معجزه وار حل خواهد کرد ! ولذا تصور عوامانه ای است که حدود28 سالمی باشد که برفضای فکری ادارات ایران وحاکم شده است ! ونمی گذارد که ما ها تاثیر" تکنولوژی ابرسانی جدید "را وبر ر وی بهم ریختن آبرسانی قدیم خوزستان را وبفهمیم !ویا از" نهاد سازیهای جدید اجتماعی متناسب" با تکنولوزیآابرسانی جدید خوزستان وغافل بمانیم! !وچرا که این تکنولوژی جدیدآابرسانی خوزستان وحدود 50 سال قبل نبود ولی امروزه پدید ار شده است! ولذا نظم سابق زندگی شهری وروستایی وکشاورزی سکنه خوزستان را بهم ریخته است! و عبارتند که تکنوژی جدید ونظیر ساخت 10 سد جدید خوزستان است ویا ساخت نهر های جدید سیمانی آبرسانی خوزستان است که قبلا نبود ویا پیدایش تصفیه خانه های82 شهر خوزستان است که بعد از سال 1342ش ومیزان آن شهر نشینی نیزورو به توسعه وساخت وسازنهاده ویا لوله کشی جدید ابرسانی شهری و چهار برابر شده است ویا با پیدایش موتور های جدیدآبکش چاه عمیق خوزستان که حدود 3374 موتور چاه عمیق مجوز داده است ویا توسط کارمندان وزارت نیرواست ویامجوز 1572 موتورآبکش نیمه عمیق خوزستان است که میزان آبدهی 1400 چشمه ویا 7قنات خوزستان را بهم ریخته است! ویا پیدایش تکنولوژی تاسیسات جدید فاضلاب وزارت نیرو است ویا مجوز دهی به آبرسانی صنعتی . 4679کار گاه صنعتی خوزستان است که فبلا نبودند ولی اکنون هستند! ویا پساب اضافی آب آنان است که به نهر های کشاورزی سنتی خوزستان می ریزدولذآبرسانی کشاورزی ویا آب شرب سابق روستا ها بهم ریخته است! لذا پیدایش این نوع از تکنولوژی جدید ویا کاربرد محاسبه نشده آ نها و باعث شده است که از 4017 آبادی سابق خوزستان وتنها 2416بادی باقی بماند که ا زآن تعداد هم 702روستای خوزستان هم و دچار تنش آ بی شدید شده اند! وبقیه روستاهایش هم خالی از سکنه شده اند ! وهمان روستاهای باقی مانده اش هم وبهآبرسانی شرب جدید نیاز پیدا کرده اند ولذا مجبور شده اند که مخازنّ آبرسانی روستایی 180350 متر مکعبی وبرای انان نصب بکنند ویا طول شبکه 8343 کیلومتری ودر وسط آبادیها ایجاد کرده ویا در خود روستا هاهم وشبکه فرعی61 5 1373کیلومتری ودر محوطه خود روستا بسازند! ولی بقیه روستاها که در شهرستانهای جنوبی تر خوزستان هستند محرومند ویا از این نعمت بی بهره بوده وفاقد اب شرب روستاییمی باشند ولذا دولت امروزه مجبور است که با تانکر ابرسانی بکند! ویا اراضی کشاورزی آ نها هم وبدلیل شوری نهرهای سنتی اش در حال خشکیدن است ومثلا به نقلنشریه دنیای اقتصاد وحدود 5 میلیون نخل در روستاهای شادگان ودر معرض خشکیدن هستند ویابه نقل همان مطبوعات وحدود 15 درصد خرمای درختان مزبورو در فروش امسال کاهش یافته است! ویا گاومیش های دهات مزبور که نیاز به خوایبدن در انهار سنتی داشتند ولی بدلیل خشکسالی وگرمای شدید خوزستان واغلب دردهات مزبور حال مردن هستند وبقیه روستائیان هم مجبور به فروش هستند ویا به دلیل فقدان آب شرب دامهای خودوروند ماهیگیری در برکه های اطراف کرخه وکارون را رها کرده ویا دامهای سنگین وسبک خود راو به معرض فروش گذاشته اند وتا قسط بانکها وقروض خو.د را بدهند ویاروند نهال کاریهای اخیری که کاشته بودند را رها کرده که تا ریزگردهای مختلف وشهر های اهواز ودزفول وسوسنگرد را وآزار ندهد! ولی امروزه بدلیل خشکسالی مزبورو در حال خشکیدن واز بین رفتن سرمایه گذاریمی باشند ولذا دولت هم که ناچارگردید که بخاطر تظاهرات آ نان وبرخی ازآاب ذخیره سد ها را و آزاد سازی کرده و یا رها سازی بسوی هورالعظیم بکندکه عمق 5 ناحیه هورالعظیم هم و به طرف خاک عرا ق سرازیر است ولذا فایده ای در رها سازی آب کرخه و به حال سکنه ا طراف هویزه ندارد! ودر عوض برقدهی سد ها را کمتر می کند وچونکه از 21 نیروگاه خوزستان وتعدادی از انهاونظیر سد عباسپور ویا سد دزفول ویا سد 3 کارون وسد مارون وغیره و نیرو گاههای برق – ابی هستند وکاهش اب سد ها وباعث کاهش برق رسانی شهر ها شده وچندین میلیون کولر ویا پنکه سکنه خوزستان راو دچار خاموشی خواهد کرد! ولذا سرمایه گذاری های بی حساب وکتاب وبدون آینده نگری درنظام ابیاری خوزستان وتوسط سازمان اب خوزستان وتنها آبیاری ویا ابرسانی مفید خوزستان را از بین می بردویا این نوع از مشکلات را بوجود خواهدآورد که18 اداره کل اهوازد رآن موثر هستند ویا کامپیوتر های روی میز کارمندانش تاثیر منفی دارد و یا ساماننه سازی های بی هدف دولت الکترونیک آن نوع کارمندان اهواز و از حل کردن آن معضل ها عاجزند و بخاطر آن است که چرخاندن آبیاری دشت خوزستان سخت است که بزرگترین دشت ایران می باشد و مثلا پنج رودخانه بزرگ ایران را دارد که از 9 استان شمالی خوزستان منشائ آبی می گیرند ودر این دشت مزبور جاری می شوند که شامل رودخانه بزرگ کارون ومارون وکرخه ودز وزهره وخیرآ باد وغیره هستند که سابقا همه 82 شهر خوزستان ویا 4017آبادی سابق خوزستان وهمگی در کنار این نوع رودخانه های بزرگ هستند ویادر کنار نهرهای سنتی منشعب از ان رودخانه ها قرار گرفته بودند وبعلاوه قبل از سد سازیها ی مزبورو پرآب بودند و مثلا نظیر شاخه های اصلی ویا فرعی این 5 رودخانه بزرگ ایران و انشعاب ساسری در سرتااسر این دشت بزرگ دارند ویا با مساحت 057 64 هکتاری خوزستان دارند که برزگترین دشت کشاورزی بشری راو در دوره های دولت ایلامی ومادها وهخامنشی وساسانی ها بوجود آورده بودند که سازهای هایآبی اش در 65 درصد خاک وجلگه هموار خوزستان وپخش وپلا بود وبقیه 5 3 در صد خاک خوزستان هم و در نواحی کوهپایه ای سردشت دزفول وکوهپایه های مسجد سلیمان و اندیکا ولالی نفت خیزمسجد سلیمان است و یا در شهرستان ایذه وباغملک وهفتگل ودهستانهای شمال بهبهان وجایزان امیدیه هستند که تپه زار های مرتعی چسبیده به کوههای کهکیلویه وبختیاری ولرستان وایلام می باشند وسکنه د هاتش اغلب روستا های گرمسیری لرهایچهار استان مزبور هستندوقبلا بدلیل داشتن چشمه های خوب و مملواز باغات میوه بود ویاتپه های اراضی دیمی گندم وحبوبات بودند که از 1400 چشمه و7 قنات نیمه بزرگ ابیاری می شدند که اب اضافی دهات کوهپایه ای خوزستان هم وبه مجرای 5 رود خانه مزبور می ریخت که رورخانه های بزرگی در دشت خوزستان بوجود میآورند واین امر در حالی می باشد که گذرکردن یک شخص از یک طرف این شعبات رودخانه های بزرگ خوزستان وبه طرف دیگر رودخانه خوزستان وبدون عبور از پل های بزرگ ویااز تونل ها غیر ممکن می باشد ولذا خوزستان تنها دشت بزرگ ایران است که بزرگترین پلهای ایران را دارد ویا در این استان ساخته شده اند ولی در استان های دیگرونظیر آن پلهای بزرگ کمتر هستند ولذا بدلیل وجود این شیار رودخانه ها و" اداره راهسازی خوزستان " ناچار شده است که 14640پل زیر 10 متر و در این دشت بزرگ خوزستان بسازد ویا 346 پل شهر هایش نیزو پلهای مابین 10 الی 20 متر می باشند ونیز تونلها وگذر گاههای کنار رودخانه هایش نیز چنین هستند وبعلوه چند شهر خوزستان هم ودر کناردریا بوده ونظیر بندر امام خمینی است ویابندر خرمشهر ویا بند رآبادان وبند ر ماهشهر وهندیجان واروند کنار است که در کنار دریقرار گرفته اند ویادر جنب رودخانه های بزرگ ه اروند رود هستند که سابقا اسکله های انتقا ل وحمل کالا و به جغرافیای داخل خاک ایران داشتندولی اخیراو بدلیل محدودیت اب اروندرود و به نواحی پر عمق دریاهای هرمزگان وعمان ونقل مکان جغرافیایی داده ند و همچنین شهر شادگان ویا رامشیر نیز سابقا بجای جاده های خاکی در اطراف شهرش و تنها جاده هایآبی و به دهات پیرامونی خود داشتندتنها که با قایق وبلم از شادگان به دهات اطرافش می رفتند ولی اکنون شرایط جغرافیایی اش وعوض شده است ولذااز زمان سابق وبدلیل رودخانه های عریض وطویل وپراب جلگه بزرگ خوزستان وویژگی خاص داشت ولذا امروزه هم و مسیر جاده سازی طولانی هم می طبد که باعث شده است که طول راههای خوزستان و به 10909کیلومتر مابین شهر هایشوبالغ بشود ویا طول جاده های روستایی اش را به 963 کیلومتر جاده روستایی برساند! ویا باعث شده است که بیشترین پل سازی 31 استان ایران و در استان خوزستانمستقر بگردد که مخارج عظیمی راو براداره راهسازی وراهداری خوزستان تحمیل کرده است ! وفرضاارتباط سکونتگاهای شهری وروستائی مزارع کشاورزی خوزستان تنها با ساخت 14640 پل میسر است که مابین کمتر از 10 متر طول ممکنمی باشد لذا در اغلب شهر هایش وحدود 364 پل بزرگ دارد ویا برای ابرسانی 57 شهر خوزستان واز82 شهر ان وهزاران کیلومتر لوله گذار ی ابرسانی شهری را می طلبد که انجام گرفته است ویا برای فاضلاب کشی 18 شهرآن نیز و رقم معتنابه هزینه شده است و تا آ بهای سالم خوزستان وبا آبهای غیر بهداشتی مخلوط نگردند ویا در ایام قدیم مواضب بودند که نهر کشی های سنتی خوزستان راو از کنارگنبد های نمکی موجود در دشت خوزستان وعبور ندهند وتاباعث شور شدن نهر ها نشود ویا باعث خراب شدن زراعتشان نشود! ولی مهندسان دانشگاه دیده امروزین و به این نکته های مهم توجه ندارند ولذا معضلات زیاد ی در خشکانیدن نخیلات جنوبی خوزستان دارند ویا هزینه اداره کل آّب وفاضلاب آن واز استانهای دیگر بیشتر شده است ویاهزینه اداره کشاورزی خوزستان ومیلیارد ها سرمایه گذاری دیمی طلبیده وصرفا پول پاشی بی هدف می باشد وتا بخشی از نهرهای سنتی وخاکی خوزستان وبصورت نهرهای سیمانی در اورده شود! ویابصورت لوله های بزرگ وبا پایه بلند در بیاید که تامین مخارج ویا نیاز های آن واز عهده قرار گاه سازندگی بر نمی اید که یک ارگان نظامیمی باشد ویا دارای کار گران موقتی وافتخاری اعزامی می باشد ویا افراد فاقد تخصص حرفه مندی واز استانهای دیگرهستند که تنها 3 هزار نفر عضو قرارگاه استانی ویا محلی بوده ویا در خوزستان می باشند ولی مخارج اعزام ویا اقامت ویا غذای آنان وبیشتر از هزینه کارگران فصلی ادارات کل استان می باشد که استخدام فصلی وشرکتی دارندویا در همان استان می شوند! و یا بصورت رانندگان لودر داران وکارگران خاک برداری جهادنصر وغیر ه عمل کرده وسر تاسر اراضی خوزستان راو بصورت لوله گذاری در آورند ویا نهر سازیهای دیمی وبدون نقشه وبرنامه منظم در آ ورده اندولذا بیشترین مصرف کار خانه لوله فلزی ونورد اهواز و صرف هما ن لوله گذاریهای دیمی خوزستان می شود ویا صرف لوله گذاری آب وفاضلاب وکشاورزی وگازرسانی ونفت همان استان خوزستان می شود که اداره کل نفت وگاز خوزستان هم وبرای گذاراندن نفت وگاز استان مزبورو مجبور است وتا از روی روخانه های خوزستان ویا از روی نهرهای فراوانش بگذرد ولذا میلیاردها مخارج اضافی کرده وتا نفت وگاز چاههای نفت مسجد سلیمان ویامنطقه لالی ویا امیدیه ویا آغاجری ویا حوزه نفتی آزادگان وگور ه وغیره است که لوله گذاری شده اند ویا پل سازی کرده اند وتا به مصرف داخلی ویا خارج کشوری وبرسند ولی با عوض شدن نقشه های اداری ویا با سایر تنگناهای کشاوزری ویامسیر راه نفت وگازو لوله کشی دیگری انجام میگیرد ویا با دگر گونی انشعاب آب و به درب 33 38کارگاه ویا کارخانه خوزستان ویا به واحد های صنعتی زیر نظر اداره کل صنایع ویا معادن خوزستان که انجام می گیرد ویا درجغرافیای درون ویا بیرون 27 شهرک صنعتی خوزستان هستند ویا جهت انشعاب ابو به لوله کشی منازل 82شهر کوچک وبزرگ خوزستان تغییر می یابد که بدلیل نقشه کشی های دیمی مزبور وهمان لوله کشی هاهم دوبرابر می شود ویا در دوایر دفاتر فنی ومهندسی وسازمان برنامه وبودجه استان خوزستان ومجبور به آن می گردند ولذا برای آبرسانی شرب شهری 1164265 خانوار ویا برای منا زل ومغازههای خوزستانیها بوجود می اید ویا باوجود فراونی اب رودخانه های خوزستان واغلب به استحصال آبهای زیر زمینی خوزستان منجر شده ویا در نواحی مختلف وپناه ببرندویا با آب رسانی تانکر وبه روستاهایش و متوسل بشوند!که باعث خشک شد ن آب زیر زمینی شده ویا چشمه ها ی خوزستان می گردد که تاثیرکارشناسی غلط واحد تحقیقات وزارت نیرو در استان مزبور است که از دانشگاههای فله ای و مدرک مهندسی اب وآبیاری گرفته اند ویا کارشناسی دیمی گرفته اند ویا برای استخدام خود در اداره مدیریت و امایش سازمان برنامه اهوازو مدرک های دیمی دانشگاهی وبرای خود فراهم کرده اند! ویا در اداره مدیریت اراضی وابخیزداری اهواز هستند ویا انواع مدرک های کارشناسی دیمی کشاورزی گرفته اندویا در جلسات تصمیم گیری دیمی استان شرکت کرده ونظرات کارشناسانه دیمی کارمندی می دهند! ومتاسفانه مد اجتماعیشده است که ریاست جمهورهای مختلف هموبه نظات انان توجه افراطی شود ویا هیات دولت وهماهنگی قانونمند سه قوه حذف شده وبه نفع کارمندان قوه مجریه توجه شود ویا به ارگانهای دیگر قضائی ویا حقوقی ومجلس وادارات حقوقی هما ن ادارت کل توجه نشده ویا به دستوالعملهای معاونتهای حقوقی اوزارتخانه ویا سازمان های بزرگ توجه نشده ویا بی اعتنائی بشود ویا اداره کشور راوتنها وبه توصیه کارشناسانه همان کارمندان ارشد قوه مجریه واگذارشده ویا در سازمان برنامه ویا در اداره اب وفاضلاب واگذار بشود ویا اداره کشورو منهای سیستم حقوقی ونظارتیاداره شده ویا تنها متکی به قوه مجریه و توصیه کارمندانش در بیاید ولذادر این مسیر و نقش دیوان محاسبات ویااداره بازرسی کشورندیده گرفته شود که قبلا درسالهای اخیر و ادارات مختلف ایران ندیده گرفته شد ویا اتاق کارانان ویا دفتر بازرسی وجایش را به دوربین های مدار بسته داده شد ولذا همگی ندیده گرفته شد ند ویا نقش اداره ثبت اسناد ویا نقش اداره ثبت شرکت ویا کتنرلبازرسی دفاتر کاغذی دولتی وندیده گرفته شده ویا نقش 12ا داره حقوقی قوه قضائیه ندیده گرفته شد ویا بعد از خصوصی سازیها وامدن دوربین مدار بسته به ادارات وندیده گرفته شد ویانقش اداره دفاتر حقوقی وابسته به مجلس ودر ادارات ندیده گرفته شدکه امروزه مشکلات خوزستان از همین مجراست ویا نقش اداره سازمان قضایی نیروههای مسلحو در قوه قضائیه ندیده گرفته شد که شامل بازرسی و جلوگیری ازتخلفات صنفی نظامیان و در امور خصوصی سازی شدهومشاغل وابسته به ارتش بود وشامل کنترل حسابداری بیمارستانهای نظامی ویا غیره است ویا کنترل نقش اداره حسابرسی انهاست ولی از حیطه نظارت سازمان قضئی وچشم پوشی بگردد ویا ویااز نقش کنترل کنندگی نقش اداره تدوین قوانین مجلس حذف شده ویااز نقش اداره ثبت صنعتی وثبت برند های شرکت های اداره حقوق صنعتی قوه قضائیه ووزارت دادگستری وارگانهای نظارتی وندیده گرفته شودکه در قانون اساسی وجزو نظام حقوقی نظارتی دوقوه مزبورمی باشد ولذاکارمندان قوه مجریه ونمی بایست که نقش آنان راو ندیده می گرفتند وچرا که در امر خصوصی سازیهافساد بوجود می آید ولذا وظایف حقوقی وزارت دادگستری ونظیر واگذاری امور 17 وزارتخانه ایران وقابل واگذاری به مشاغل دوربین دارنیستند ویا به مشاغل متصل به اینترنت نبودند و لی در کابینه های دولت های سابق ومسامحه در این امور گردید ودر حالیکه از نظر قانون اساسی محکوم است ووظایف حاکمیتی بوده ویا وظایف 12 اداره زیر نظر قوه قضائیه ویا زیر مجموع وزارت دادگستری وقوه قضاییه و قابل واگذاری به کارمندان دولت الکترونیک نمی باشد! ولی در در عصررشد اینترنت انجام گرفت ویا در ادارات ایران اتفاق افتاد ولذا برای ترمیم آسیب های مزبور ودر دولت جدیدویا ریاست جمهوری جدید ایران وباید تجدید نظر بگردد ویا نظارتها تنها متکی به دوربین مدار بسته نشود ولذا تنها با حاکمیت خاص وزارتخانه دادگستری و اتفاق بیفتد! وبقیه وزرا ء هم از خط مشی وی وتبعیت بکنند! وتا جلوی انواع فساد اداری ویا فساد اقتصادی گرفته شود! وهمانطوریکه مجلس هم وحق تحقیق وتفص از عملکرد اداره اب و فاضلاب خوزستان را وبراه انداخته است ویا پرسش از عملکرد حقوق نجومی ادارات را ومطرح کرده است وهمگی بخاطراعتماد غیر واقع بینانه وبه دوربین اینترنتی مغازه ها وکارخانه جات وپیمانکاران وبیمارستانهاست که جلوی فساد حسابداریها رانگرفته است ویا دوربین های بی زبان اداری و قادر به چنین عمل کرد نظارتی نیستند ویا به کنترل اداری ذیحسابی نیستند ویا اتکائ به دوربین وواقع بینانه نبود ویا اتکائ به موبایل اینترنتی جدید چینی سازکارمندان ادارات معقول نبود ویا عدم کنترل مشاغل بیرون سپاری ویا مشاغ لشرکتی نبود ویا وابسته به کارمندان 17 وزارتخانه دیگرایراننبود که منافع ملی وزارتخانه های ایرانی را وبه منافع شرکتهای بین المللی توام با هرج ومرج وپول شویانه تبدیل میسازد ولذا تنها با نهاد دولت دادگاهی مستند کار دادگستری و مشکل فساد اداری حل می شود! ویا تنها با کنترل قیمتها ویابا کنترل قاچاق اجناس ویا کنترل تورم وبا احیاء دوباره اداره تعزیرات ممکن است ویا با محاکمه روسای اتحادیه متخلف ویا با اداره کنترل قاچاق قوه قضائیه و قابل حل می باشد ویا با کنترل پولشویی اداره بازرسی قوه قضائیه واز عمل کرد بانکها وموسسات مالی قابل حل است کهبعد از دولتآقای خاتمی به بعد وندیده گرفته شدند ویا نقش اداره دیوان عدالت اداری قوه قضائیه ندیده گرفته شد ویا در ابطال آئین نامه ها وبخشنامه های کارمندان ارشد دولتندیده شد که به ضرر قوانین ومنافع عمومی مردم وعمل نکنند ولذاامروزه هرج ومرج اداری واقتصادی واز این طریق عدم کنترل مستیم بوجود امده است ولی با احیائ مجدد نهاد دادگستری و قابل کنترل می باشد وبقیه وزاری هیات دولت همو در دولت الکترونیک وباید به این رویه اداری و بپیوندند ! ویا روسای 12 سازمان بزرگ قوه قضائیه باید توجه کنند که کنترل پروزه های سازمان برنامه وبویزه در خوزستان مهم است ویاکنترل نحوه استخدام سازمان استخدام کشوری وبرعمکرد بودجه واستخدامها مهم است یا در صدور احکام حقوق نجومی ودر کار گزینی ادارات مهم است ویا کنترل عملکرد کارکنان سازمان هلال احمرودر نارسائی امداد رسانیسیله وخشک سالیها مهم است ولی خصوصی سازیها و باعث بی خاصیت شدن نقش وزرائ هیات دولت ودر کنترل کارمندانش شده است ولذا بیهوده وظیفه نظارتی وزارتی خود را وبه کنترل دوربین های بی جان وبی تشخیص موکول کرده اند! ولذا امروزه برخلاف رویه دولتهای 28 سال قبل عمل کنند ویا نظیرعصر قبل از عصر دوربین های اینترنتی وتسلط اداری عمل کرده وبررفتار کارمندان اینترنتی خود تسلط یابند ویا حتی وزاری دفاع هم وهنوز تسلطی برعمل کرد پرسنل نظامی خود ندارند که مشاغل خصوصی سازی یافته اندو حالیکه حقوق بازنشستگی نظامی وغیره از وی می گیرند ویا در یک بیمارستان نظامی وکنترل ذیحسابی ندارند ویادر بنگاه معاملاتی یک شهر وتخلف صنفی می کنند! ویا در یک آژانس مسافرتی ویا در موسسسه اموزش رانندگی ومشغول تخلف صنفی هستند ولی بخاطر نظامی بودن خود و هنوز مقررات ویا تعزیرات وکنترل قیمتها راو نمی کنند ویا نقش اداره دادگستری کشوری را ندیده می گیرند ولی جمع وجور کردن این نوع افرادمتخلف کارمندی که در حیطه شکایات دادگاهای معمولی نسیت وتنها در حیطه اداره قضائی نیروهای مسلح قوه قضائیه ویا وزیر دادگستری می باشد که در هیات دولت سمت بالاتر دارند! وبهمن دلیل است که بقیه وزرائ دولت هم از قدرت نظارتی سابق خودنگذرند! ولی با روند خصوصی سازیها وسلب ید نظارتی از انان وسلب شده است ودر نتیجه این نوع از خصوصی سازی توام با هرج ومرج الکترونیکی است که خزانه دولت تاراج می رود ویا فقر عمومی وبویژه در خوزستان ازدیاد یافته ویا نارضایتی مردم وافزایش می یابدوفرضابرخی از پیمانکاران مختلف ویا بازنشسته ویا دوشغله سوء استفاده کرده ومثلا در حالیکه ورود نظامیان ودر امور اقتصاد ی و در اغلب کشور ها ممنوع می باشد ولی با روند خصوصی سازیها و هرج مرج آمیزمی شود وبرخی به مشاغل آزادروی آورده ویا در همان استانهاوبدون تخصص حرفه ای وشغلی لازم و روی اورده ویا با حفظ اختیارات نظامی سابق خود وفعالیت ر اقتصادی خصوصی سازی هم می کنند وبدون انکه تخلفات صنفی مزبور و در دادگاه نظامی صنف خودشان و قابل طرح ویا بّازرسی مالی - نظامی باشد ولذا مشکلات عمیق آب وبرق خوزستان هم از همین راه است ویامعضلات عمرانی ویا زراعی خوزستان ویامشکلات فاضلاب ونقایص فنی وعقلانی آن وبخطر اخذ پیمانکاریهای غیر قانونی و از سازمان برمامه وبودجه استان خوزستان است که اسیب شناسیهای آن پروژه های آبرسانی غیر عقلانی آن انجام نگرفته است ویا در روند ناراضی کردن مردم خوزستان و حذف نظارتی شده اند که از وظایف اصلی کارشناسان این نوع سازمانهای دادگستری می باشدو بایدکه سازمان بازرسی کل کشورو به آن نکات حقوقی وتوجه بکنند!ولی هنوز موکول کردن نظارت مستقیم و ازنظارت قضات وبه نظارت دوربین ها وغفلت عمیقی درنظارت امر تولید وادارات است وبعلاوه مشکلات اینترنتی کردن کارمندان 18 وزرتخانه هم و در هیات دولت وهنوز مورد مطالعه اسیب شناسی اداری قرار نگرفته است که چگونه ممکن می باشد ؟ ویا می تواند که به متلاشی کردن "مفهوم دولت" ودر همان جامعه و منجر بشود؟ ویا ممکن است که خاصیت کنترلی اعضای دولت برباد رفته ویا بر کارمندانش راواز بین ببرد؟ ویا از" مفهوم دولت واقتدارآن" بکاهد ویا در اعمال قدرت دولت و در جغرافیای معین و مرزهایش و بکاهد! ولذااز" مفهوم دولت واقتدارش"و تنها یک شبه ذهنی واسطوره ای قدیمی باقی بگذارد که تنها خبر نگاران بیسواد سیاسی به آن دامن می زنند وبدون توجه به علم مدیریت وآنرا مد رسانه ای کرده انددویا به هیاهوی " شبه دولت اسطوره ای"و در آن جامعه و رسانه هایش دامن می زنند! ولی توجه علمی ندارند که" دولت بدون اقتدار" وقدرت و توانائی جمع وجور کردن تورم ویا کنترل کردن قیمتهارا ندارد ! ویا کنترل قاچاق اجناس ویا کنترل کننده فساد اداری "کارمندان دولت "را ندارد! وبهمین دلیل است که اعضای دول سابق و در انتهای دوره خود وهمه اشان از عجز دولتی خوددم زده ویا با نوشته مکتوب خود واز مردم عذر خواهی دسته جمعی کردندو در حالیکه در دانش سیاسی ویادر علم دولتشناسی ویا در دانش علوم مدیریت وچنین افراد عاجز از کنترل تورم و دولت محسوب نمی شوند! ویا در مهار قیمتهاو دولت محسوب نمی شوند! که 8 سال واز عمر خودراو صرف ادعای چرخاند ن کابینه دولت را می کردند ولی در تعاریف علوم سیاسی دولت وتنها حق اعمال قدرت و بوسیله وی و" دولت" شناخته می شودولذا ماکس وبر جامعه شنا س آلمانی و در خاصیت دولت وتعریف مزبور را کرده است ! وتنها دولت ذهنی ساخته شده خبر نگاران بیسواد وچنین مفهوم نمی باشد وصرفا جنجال سازی رسانه ای می باشد ! ولی متاسفانه اینترنتی شدن کارمندان دولت و این نوع معضل را به اقتدار دولت ایران فراهم کرده است ووزیرا در علم مدیریت نیز اقتدارخط مشی گذاری ویااقتدار برنامه ریزی وزارتخانها مطرح است ویااقتدار سازماندهی وزارتخانه ویا کنترل مشکلات وزارتخانه ها وکنترل تخلفات کارمندان ان مطرح است وبعلاوه به تشخیص دیوان محاسبات وسازمان بازرسی کشور هم گذاشته شده وتنها به امضای همان وزیر موکول نشده است که از کنترل چنین کارمندان خاطی و سهوا چشم پوشی شده ویا مجازات ان کارکنان به هوش مصنوعی موهوم دوریبن های ادارات موکول شده است که تفکر غلطی در نهاد دولت می باشد ! ولذا نظارت برعملکرد کارکنان وبوسیله آن نوع وزیران کابینه و روزبروز از بین میرود وفقط در ذهنیت خبرنگاران بیسوادباقی مانده است ! ویا این نوع اقتدار در حال فروپاشی وهنوزتبلیغ می شود که از جهل سیاسی انان نسبت به خاصیت یک دولت ودر یک جامعه مدنی می باشد وچرا که مفهوم دولت در یک "جامعه الکترونیکی" وپر از دوربین های مدار بسته وتعریف مجهول یافته است وجایگاه آ مر ومامور درو ن جامعه نا معلوم می باشد که معلوم نیست که چه کسی واز چه کسی دستور می گیرد ؟! ولذا به چنین افتضاح علم خبر نگاری مبدل می گردد! ویا نظیر سایر استانها و الکترونیکی شدن کارمندان ادارات کل اهواز در 28 سال گذشته وچنین مصیبت های اجتماعی بر سر سکنه 7/4 میلیونی استان خوزستان آ ورده است که مختصات جغرافیایی خاص خوزستان این مشکل را بیشتر از استانهای دیگر کرده است که به برخی از ابعادآن اشاره خواهم کرد ومثلا باید اشاره کنم که ساخت وساز وتوسعه 10 سد خوزستان در دفتر فنی اداره کل اب وبرق خوزستان کارشناسی شده دقیق نبود ویا با همکاری کار شناسان سازمان برنامه وبودجه استان و بر مبنای شناخت غلط از جلگه خوزستان وابرسانی آن بود و لذا مشکلات آ ینده اب وبرق خوزستان بوجود اورد که مشکلات پر شدن سد مزبور ویامشکلات خالی شدن انها از حوزه ابی 9 استان شمالی ویا همجوار خوزستان ندیده گرفته شد ه ویا به مکانیزم ابریزی استانهای همجوار توجه اماری نشده ویا سالهای شدید بارش ویا خشک سالی انها وعلم دانشگاهی نداشت ویا در اداره تحقیقات آب و اداره برنامه ریزی رسانی آن نداشتند و صرفا با معلومات دیمی بود ویا با تصمیمات دیمی اقدام به پروژه سد سازی خوزستان شد ولذا چند ساله گذشته عیوب تصمیم گیری انان عیان شده است وفرضا در دوسال قبل ویا با بارشهای سیل آ سا در استانهای شمالی خوزستان توام بود ویا با طغیان رودخانه هاوپر شدن مخزن سد ها همراه بود ولذا برای جلوگیری از شکستن سد ها وسر ریز کردن اب از بالای سد و دریچه ها را باز کردند وسیل سراسر دشت خورستان را فرا گرفت وخسارات زیادی وبه مردم خوزستان زدویا نهر های سیمانی را پر کرد! ویا پلهای کثیر وجاده های خوزستان را نابود کردکه نتیجه کارشناسی غلط مهندسان اب وساختمان بود ویا ساختمان سازی سازه ابی سازی وزارت نیرو بود و یا تفاخرات هفته پویش انهابود وامسال هم و با فرایند خشک سالی ویا با خالی شدن بیش از معیار مخازن اتفاق افتاد ویا ذخیره آب و برای توربین های برق رسانی توربین ها را واز کار انداخت که از 21 توربین نیروگاه , سدواز خوزستان و تعدادی از آنهاژ نراتور های برق – ابی بودندکه از سد های دزفول ویا از سد کارون سه اخذ می شدند ویااز سد عباس پور ویااز سد مارون وغیره و برق می گرفتند ولذابا تظاهرات مردم مجبور شدند که اب سد ها را باز بکنند وبگذارند که با تانکر ابرسانی به دهات بشود ولذا نخیلات َشادگان وابادان وخلف عیسی واطراف اهواز وغیزانیه وخرمشهر در معرض خشک شدن قرار گرفت ویا صیفی کاریهای دهات اطراف هویزه ودشت آزادگان ودهستان باوی وشاوور و غیره در معرض خشک سالی قرار گرفت ویادامهای روستا ها و از تشنگی گرمای 51 درجه خوزستان در معرض هلاکت شد واین با ر عیب دیگر ی داشت که با تهی شدن اب سد هامنجر شد ونهایتا کولر ها ومیلیونها پنکه مغازه ها ومنازل 4/7 میلیونی مردم خوزستان و در معرض خاموش شدن قرار گرفت که مجبور شدند صادرات برق به عراق را قطع بکنند و یا ساخت سد گتوند که به شور شدن ابیاری هفت تپه منجر می شد واین نوع تصمیم گیری های مقطعی نشان می دهد که ایرانیان از علم برنامه ریزی وزارتی چه می دانند ؟ ویا از علم امایش سرزمین خوزستان وچه نوع فهم فرهنگی دارند؟ ویا ازعلم سد سازی گتوند چه فهمی دارند ؟ که بدلیل ساخته شدنش در جوار تپه های نمکی خوزستان ویا در همجواری بانشت چاههای نفت دهستان لالی واسیب زیادی به شور شدن ابهای جاری خوزستان می زند ؟ ویا به خشکیدن نخیلات وخراب کردن ابرسانی شهری وضربه به اراضی نیشکر هفت تپه واطراف شوشتر است که می زند ویا اقتصاد روستایی 41 تعاونی روستایی خوزستان را خراب می کند ویا اقتصاد پرسنل کشت وصنعت هفت تپه وکشت وصنعت رجائی اطراف دزفول وخراب شده ویااقتصاد زراعت دشت عباس ویا بخش الوار گرمسیری خوزستان را وبهم می زند ؟که اغلب از بانک کشاورزی خوزستان و یا از بانکهای دیگرو وام تسهیلات زراعی گرفته اند ویا به خشک شدن 1400 چشمه در شرق خوزستان کمک کرده است ولذا تکرار این نوع از .حوادث در 20 الی 30 ساله گذشته خوزستان وباعث شده است که از 6433 روستای زراعی خوزستان وتنها ... 4017 روستا .باقی بماند که انهم بر اثر خشک سالی امسال وتنها 702 روستا یش در معرض تنش ابی شدید هستند و برعکس جمعیت حاشیه نشین وفقیر شهر ها زیاد شده و افزایش چند برابری یافته است وفرضا از جمعیت 7/4 میلیونی خوزستان و حدود 3554205نفر به محلات حاشیه نشین 82شهر خوزستان پناه آورده اند و حالیکه در ایام سابق خوزستان و تنها 27 شهرنیمه کوچک داشت ویاقبلا ساخت وساز خانه ها ومحلاتش هم وتوام با برنامه ریزی شهری عقلانی تر محلاتش بود ولی اکنون از برکت کارشناسی غلط کارمندان اداره کل شهر سازی خوزستان برعکس شده است وبافت محلات شهریخوزستان بهم خورده است وحدود 231442/1 واحد منزل و در شهر های خوزستان روییده که اغلب 75 انها و در صد زیادی محلات حاشیه نشین بوده ولی در گرمای شدید خوزستان و احتیاج به آبرسانی شهری در خانه های خود دارند ویا به برق کولر وپنکه ویخچا لدارند ویا به فاضلاب شهری دارند که در 18 شهر انجام گرفته است ولی با مشکلات عمیق بهم امیخته ولذا اب سا لم رودخانه ها هم وخراب کرده است ویانحوه ساخت وساز محلاتشهری مزبور که هم سطح با کف رودخانه هاست ودر اغلب ایام سیل ها ی خوزستان ویا در طغیان رود خانه ها ومملواز کوچه های پر اب وگل می شوند!
Khuzestan water supply, a political problem or a professional problem for the personnel of the Minis
Khuzestan water supply, a political problem or a professional problem for the personnel of the Ministry of Energy? which one? (Part I)
From: Dr. Mohammad Khaleghi Moghaddam
Specialty: Regional planning and urban facilities
They operate from the irrigation system of Khuzestan and encourage the wrong regional administrative planning, which as a result, has disrupted all the actions of the government in the last 20 years, or to solve the problems of Khuzestan and the limited regional budget, it must be disrupted! When it was implemented, the module was practically not implemented! As a result, from the period of the reform government of Iran to the current period of Iran, the problem of water and electricity or sewage and agriculture in most cities of Khuzestan is also ruined and the mapping texture of its neighborhoods and due to lack of optimal distribution of urban water supply! They had practically planned to give licenses to the treatment plants of 84 big and small cities of Khuzestan through the general water supply department of Khuzestan or through the reservoirs of 10 dams in the north of Khorestan and the amount of 730 square meters and in addition to the division of work which amounted to 563 square meters. To give "industrial water" to 27 industrial towns of Khuzestan and also the amount of 9155 mm. Or the budget allocation did not work and on the contrary, their days are getting worse than before! As a result, this problem is not solved by "administrative expertise" and is dragged into street riots! Which will not work for them either! Therefore, the misery and problems of the inhabitants of most cities of Khuzestan and other provinces of Iran will increase! This problem is due to the fact that the phenomenon of "Ministry of Water and Electricity or Sewerage of Iran or administrative departments of the province is 60 years old since re-establishment and does not follow a" special scientific model "! Find or "Chaos Planning" Or the map of the modern rural streams of Ash is the same, or the map of the streams of its urban pipes is the same, or the plumbing of its urban neighborhoods is in the same turbulent state, or the watershed and aquifer of its agricultural lands, and in the expertise of the Ahvaz Agriculture Department. This is the situation with the pumping of water from its deep wells and its licensing, or the situation of the construction of its rural water supply tanker, or the branches of the use of electrical installations and its use in home appliances, or in air conditioners and fans that "generate electricity" in Khuzestan dams and hot weather. Swallows the grove and its cities! Or it turns the cities of Khoristan into the most used cities that swallow water and electricity! In addition, the system of drawing urban houses and creating optimal engineering facilities in the General Directorate of Urban Planning in Ahvaz was also wrong, but after the war, they did not rebuild their ruined villages. The General Department of Urban Planning and Housing of Ahvaz has created a suburban neighborhood in big cities and neighborhoods that also have a rain-fed water supply and sewerage system, so there is no necessary culture of using new electricity, water and sewage technology in the suburbs! It can not be done by the new municipalities of Khuzestan or by the department without knowledge of agriculture and scientific watershed management and can not be done by managing agricultural lands and managing the rivers of Khuzestan. Therefore, in other cities, the "water supply system" is done by Nissan car or buckets. And also in the flood of Karun river and most of the neighborhoods and goes under water and therefore "administrative expertise" Several thousand employees of Khuzestan districts and today have created many problems and turned them into administrative work and instead of "employees with administrative experience" and only "ordinary people" whose administrative knowledge is incapable of turning water, electricity and agriculture in Khuzestan! And because their knowledge is as little as the rest of the population of Iran and the phenomenon of water, electricity and sewage! And they do not have more information than the common people or they do not have information about the administrative knowledge of the Ministry of Energy! Or they do not have knowledge about sewage construction and operation! Which has acted in the last two decades and has dealt with the defective construction of sewage in at least 17 cities of Khuzestan, which has many disadvantages! Or the knowledge of the few personnel of the agricultural departments of the cities of Ahvaz, Dezful and Susangard is also the same, and the phenomenon of watershed management and their management in agriculture and the rest of the common people of Iran and in this case is not more! Or the knowledge of young and newly graduated engineers is a graduate of urban canal construction or sub-main stream construction in Ahvaz, and so on. The ruler of agriculture is without tact and does not know that if they do not have a rational calculation in the management of lands and cities, and finally the whole investment mechanism of the past of Ahvaz or Ramhormoz and Mahsher will collapse and they will not be able to manage it! Either they naively think that the government decree of the Minister of the Interior will "miracle" them or they will not make any mistake in administrative practice that they have taken so bravely and over the last 20 years and administrative or city decisions! Finally, industrial planning or They have devised the wrong agricultural planning or electrical planning, or they have disrupted the logical water supply system of the entire province of Rao! Or they have made decisions that do not rely on the scientific theory of Khuzestan Water and Electricity Industry or the welfare situation of other cities and such that the neighborhoods of the hour have grown in the cities of Khuzestan and often in the neighborhood of the turbulent river Karun Jarahi and Bahmanshir and Karkheh The Vedas have built a tributary of its tributary and named it "Ahvaz General Directorate of Urban Development" or "Ahvaz General Directorate of Agriculture and Welfare"? Or the "Ahwaz Engineering System Administration" but due to their poor engineering literacy, they do not know that it is possible for a kind of heavy rain to fall and flood 10 dams in Khuzestan every hour of the day and night, and to destroy the permanent settlements under their care. May their Islamic management be satisfied! Or they do not have an administrative calculation of how the flooding of the rivers next to their city administration may cause them to take precautionary protection of the neighborhoods of cities without flood protection, which have given the governor's permission to spread such mortar without safe protection or to expand housing under their responsibility. They are managed, especially the neighborhoods that are all in the same area of the river or adjacent to most major rivers, and because the knowledge and intellect of all personnel of the Ministry of Urban Development and its electricity supply does not reach this type of defects in the cities of Khuzestan. Has been put in the "Ministry of Scientific Urban Development" so that any literate person can be deceived only by claiming the controversial sign of that ministry! Or his imagination and all the future injuries of the contemporary cities of Khuzestan will be relieved! And cities that are next to the bed of dangerous rivers, but have an uncontrolled urban expansion, so it is possible that in one day and 365 days a year and floods and the bed of these rivers all rise by one meter and all the neighborhoods of Ahvaz or Hamidiyeh or Susangard and Mahshahr and Ramshir under water And the municipalities responsible for their maintenance or those responsible for the protection of those cities of Khuzestan and the control of the mentioned urban floods will be unable to do so! Or even the professors and managers of the Malasani Faculty of Agriculture at Chamran University do not know how to teach water engineering or irrigation, but are unable to understand the dangerous irrigation mechanism in Khuzestan and are unable to warn the provincial administrators! Or professors who have made high claims in the classroom. They teach "water and irrigation" engineering at the master's, doctoral and level levels and show their high level of knowledge! Or even the level of knowledge of the professors of Sharif University of Technology or Amir Kabir is the same, and the science of water engineering or dangerous dams is such that they are constantly planning in the corridors of the organization to participate in designing dams and projects of the Ministry of Energy and basically with high claims in engineering. They have built dams and water structures, but they are not able to control and control dangerous spills above 10 dams in Khuzestan, or in the research offices of these universities and their technology growth center, they are not capable of this type of dangerous consulting, or they have not even thought about it at home. With such boldness, they give all specialized doctorates and in those cases, or possibly wrong scientific trainings, to the personnel of the Ministry of Energy! Or the various faculties of irrigation engineering and watershed management of agricultural faculties, as well as a course on " Water supply crisis 24 cities of Khuzestan do not have or about 142 villages of that province do not have and in the pathology classification of irrigation system of that province and Gilan and Mazandaran and Golestan do not have floods and floods to scientifically understand how 82 cities over 5000 thousand people in Khuzestan may lack watershed management system ? Or how are the roaring rivers of Iran and its tributaries located on the shores? At any moment, it is possible that in the flat plains of rivers and cities, rainfed settlements will expand or deteriorate. The streams will dry up and migrate after a while, and why, if the water is not in their bed, but there are deep beds and canals of these rainforest tributaries, so it would be impossible to control it by the crisis headquarters of the Ministry of Interior! Or is the news network information circle unable to compile its news coverage? And why it is in Khuzestan province or in three northern provinces of Iran and unlike other provinces and most of its urban and rural settlements are located only along rivers full of water, so human settlements are dangerous that the urban planning system requires "its own"! The foundation of the drawing or engineering of its houses or the design of its new neighborhood should be similar to the old wooden houses of Gilan and India and Indonesia, which had a special urban design, but today they are in " In contemporary construction, it shows, or in Iranian urban planning colleges, it shows that they also give licenses for doctorates and postgraduate degrees and act like Pezgan's work license! In addition, the mayors or contractors of the urban planning department have received the wrong intellectual-administrative inspiration from them! And in all the neighborhoods of Ahvaz, the water remains rotten for days and days, so draining the water of the neighborhoods is not the work of thousands of pumps! Therefore, it destroys all the strength of urban planning or construction costs of the cities! But unfortunately, in the lessons learned by Dors, is there this type of schools of urban planning or water engineering or irrigation engineering in Iran? Or such knowledge-based knowledge and offices have found a lot of narcissism, and instead of recognizing the facts of water supply and flooding of Iranian cities, they simply exaggerate about their native knowledge and native map! Or they have only careless translations of European books, and they are only about the properties of water and the appearance of the structure, they have taken Ozalid, or they have other careless university courses that they have the right to teach! Or the media have learned journalism from them, but instead claim to establish a doctoral course and be a pioneer in the news, or promote the Iranianness of the pioneers and indigenous knowledge on television, or be seen in the news coverage of TV presenters! Or claim the reverse engineer! And this kind of administrative ignorance is associated with the superstition of Iranians and today and creates disaster! Therefore, they are behind in realizing the problems of Khuzestan, or they do not see ahead of the tip of their noses! Or they do not see the causes of Khuzestan water engineering defects and the cause! Or in understanding the flawed knowledge of Khuzestan irrigation and the philosophy behind it, they do not see it! That the flood crisis of the cities of Lorestan, Golestan, Khuzestan and Shiraz and correct news analysis and reporting! Or understand its philosophy two years ago! Or understand the water supply crisis to 702 villages of Khuzestan! Either understand the water supply crisis to 950 villages in Balochistan, which is supplied by tanker, or they are forced to provide emergency water supply, which requires a lot of money! Or understand the reasons for the drying up of large springs in Ravansarra? Or to understand the water of Harsin city of Kermanshah province? Which used to be the life of the two mentioned cities in terms of those big springs! Or it is due to the licenses of water pumps for deep wells that have not been certified by the Ministry of Energy that the natural springs of most of Iran's villages have dried up! Therefore, most of the gardens or farms along the route of Ravansar cities, Harsin city, Rijab city or other big springs of Kermanshah have all been affected by drought! While this is not the case in terms of the standards of water engineering at Sharif University! Or researching them is not part of the "scientific necessity" to study it! Or it is not one of the essential researches of Shahid Chamran University of Ahvaz, which has a field of water engineering or watershed management! Iran does not have to deal with the philosophy behind the formation of those phenomena! Or they are not worth analyzing in the local press or in a country where there is a culture of these issues! They only consider the inclusion of this news as part of their professional duties! Therefore, why and in the case of the philosophy of drought and chord of the year two years ago in Khuzestan and for them, it does not matter why it happens so often ?! And in order to better understand the philosophy of rainfed tributaries of "traditional and modern cement rivers" of Khuzestan, and therefore I go back to the history of 1342 AH that the phenomenon of new water and electricity spread in Khuzestan, which is 58 years old and in that history and land reform through America And was dictated to the Ministry of Agriculture during the Shah's era, or in these years, and in order to advance their new agricultural goal and the phenomenon of new agriculture, several large plains of Iran were proposed to be equipped with modern electrical facilities! For example, in the facilities of Khuzestan plain, Gilan plain, and the fertile plain of Karaj, and the establishment of several large agro-industrial companies and mourning companies in the fertile provinces of Iran was proposed to be established instead of traditional agriculture under the supervision of Iranian readers or tribal leaders in these plains! Therefore, the administrative or civil crisis of the last ten years in Khuzestan is also a result of this kind of single-minded thinking of us Iranians, or it is related to the work of the ministries in Khuzestan province, etc.! That can not be solved? In addition, in the new theory of American civil bureaucracy or in the new agricultural theory of Khuzestan, it was culturally taken from their administrative theory and it was necessary to dismantle the traditional creeks of the Khuzestan Khans or revive their canals and put aside them that had little water and build a dam instead. Dezful or Sefidrud or Karaj dam to be paid! On the other hand, modern concrete creeks appeared under their control that could irrigate large lands! Or make electricity with "American Mapna turbines" or be produced from the mentioned dams and benefit the welfare of the population of Khuzestan! Or "be attached to the said civil theory! To know what is the duty or function of their establishment? Or why did they come into being? Or what is it to supply water to 142 cities of Khoristan? Or what is it to dispose of sewage in 17 cities of Khoristan? Or in other provinces and its philosophy of rural water supply and for 62,000 contemporary villagers? This was not the case at the beginning of the revolution, and the Ministry of Agriculture had another organizational chart. During that historical period, rural water supply was the sole responsibility of the Ministry of Agriculture. Has it created that its administrative goals or organizational chart are vague? Therefore, today it does not try to protect the former rural canals or the proper management of rural water supply or "special budgeting". For that reason, it has not clarified its traditional duties and administrative duties in reviving rural springs or in maintaining springs, canals, canals, traditional wells, and so that water-based villages are not destroyed. In this case, it has not clarified its administrative duties with the Ministry of Agriculture. Iranian villages should not be damaged, as at least 70% of Iranian villages' lives depend on the repair or maintenance of the same springs or traditional streams in their gardens, and the task of tanker drinking water is not known or is not known during droughts or is not considered a necessary duty. And he has not taken it on! And instead of the IRGC, which is a military organ, or instead of the two mentioned ministries, they provide tankers to the mentioned villages and water supply? Venice does not say why the administrative or philosophical reason and the regional water organization of Khorestan or the regional water of Gilan and in the chart of the "Ministry of Energy" Did they merge? And while before they had separate budgets or had specific regional and transparent geographical responsibilities, now they do not have two ministries of energy or the Ministry of Agriculture! Or they can not carry out the old tasks of regional water supply in Khuzestan or Gilan, etc., each of which had a specific administrative geography and was different from each other in the past! Today, the personnel of the Ministry of Energy do not make it clear to the people of Iran and its informed class what the Ministry of Energy's offices mean and what the goals of its administrative chart are. Or how much staff does he have enough scientific knowledge about his ministerial duties or does he operate in multiple geographies? While before it was light and urban or rural water supply before 1342 and only the readers of Iranian cities who had a traditional government share in urban water or rural irrigation or with the help of old technology and with the help of old skilled mirages and operation in cities and villages And they deserted areas or solved the problem of repairing canals and baths in rural gardens! For example, some of these types of diesel electric motors were private in the cities and in the Ekbatan neighborhood of Tehran, and others were on Zolfaghari Street in Zanjan, which had been bought with the money of a local khan, and a third was in a Khansar neighborhood where they installed an old spinning mill Turn it into an electric mill, and therefore in this historical period and the duties of the Ministry of Energy or the new duties of the Ministry of Agriculture in this historical period the cities had not been formed yet or it had not been created in the separation of water, electricity and rural sewage? Who was not clear? And today, even for their own staff, it is not clear or they still do not know? What are their duties? Or should they take over their new office? Or do they perform that assigned administrative task illusory and well? Or to study in special colleges belonging to the Ministry of Energy and Education, or to request from the Ministry of Science and Education in the fields of electricity what kind of necessary courses Demand? For example, before the revolution and at the University of Tehran, there was no department called water engineering in the Faculty of Engineering and only one hydrological research institute was established in this faculty and in addition to the field of dam construction or dam maintenance, but today with a lack of records in this case and many engineers The experience of Iranian roads and construction has been the construction and design of 180 Iranian dams that the smallest course was not taught in that professional field? Or they did not know the problems of maintenance or dangerous control, and also built a few dams before the revolution and experienced American companies that spent years in an American university and "had a field of dam construction or a field of dam control science." But their level of administrative skills is not like that, and on the contrary, it has become public today, and therefore has taken thousands of Asi Khuzestani citizens to the streets today, but they still act with the help of speaking skills and network staff and prevent their deep illiteracy from being revealed. Turning the water, electricity and sewage department of Iranian cities can still be highly specialized! Or they have acted in the management of dams and towers and rainfed piping of the cities, or they have talked about the skill of piping in the desert or they have run away! Or they are still praising their actions or like the small shaft operation caused by Gotvand dams 15 Khordad and after the defective construction is praised or after the cost of all these costly installations of streams and aimless piping of deserts and also do not know the theoretical weaknesses of their maintenance or damage caused by the work of its huge networks of water, electricity and sewage They have not learned! Either they do not know how to control the dams accurately, which has caused a lot of damage to the people of Khuzestan in the last few years, or they have not learned how to control such huge facilities so that the people do not suffer from dams and recent floods! Or do not cause harm in recent droughts! And why the crisis of their primary literacy and those administrative admissions prevent them from recognizing the shortcomings of their ministry staff or taking responsibility for their employees! Therefore, the 20-year crisis of water and electricity of 4.7 million Khuzestanis is unfortunate and is in this direction or occurs due to the native dam construction engineers of Iran! Who has become an engineer and manager in the last 20 years and has built 10 terrible dams on the plains of Hamvar Khuzestan or full of "floods" of Khuzestan or built dams without basic knowledge, but the engineering-administrative performance of their water and electricity management is not known to all Iranians? Haji Mirza Aghasi works in waterless wells in Iran or in the absence of scientific knowledge of Iranian sewage engineers and contractors who are affiliated with the Ministry of Energy, whose shortcomings are gradually becoming apparent! That shows the true face of their extraordinary scientific claim! Or in the crisis of water and sewage mixing in Ahvaz neighborhoods, it will be public!,They have taken a contract and that is why today the sewage of baths or toilets and toilets of the same settlements works badly and all of them are connected to the end of the pipeline at the bottom of the building tower and the same comes to Tehran Street or to Karun River in Ahvaz. And this is the reason that today the residents of Ahvaz constantly complain about the bad smell caused by going to Karun and complaining to the media, or in the construction of Isfahan and Mashhad sewers, it has been done differently and there are other problems, for example in the sewage of my city and I saw how it was ه؟ For example, a resident of an urban neighborhood complained about a crack in the concrete sewer pipes of a Saveh contractor who had built all the streets in the city twenty years ago or had taken the right to secede from the people, but because he did not know the slope of the sewage stream. Either he did not study engineering or did not know the technical considerations of connecting pipes or the science of non-gap He did not know the middle of the pipes, so in passing the mentioned sewage water, in some alleys of the same town and water, the sewage pipe originated and water spilled from the gap between the pipes and the people's buildings or emptied them under the buildings and they also regularly and They called the mayor and asked him to come and fix the depression or to repair and repair the soil collapse, which is the responsibility of the Ministry of Sewerage, the Ministry of Energy, and not the municipality, which is their responsibility. And this action is while after the revolution The Ministry of Energy or its contractors and the task of sewage have taken over the cities and have accepted the "rural water supply" from the Ministry of Agriculture! And without its personnel knowing the scientific principles of their construction or the principles of administrative maintenance of those great urban facilities! Or have clear information and clear criteria in that case or have municipal sewage duties! Or in the uncontrolled consumption of urban drinking water, baths, and yards, or in the separation of pipes of water supply facilities of different cities? Workers have stopped under the soil of all kinds of cities, but they do not have water supply to fix their administrative defects and information! Therefore, in order to correct them, the lands of all Iranian cities should be piped and all of them should be plowed! That is called the phenomenon of trial and error! Or understand their engineering miscalculation problem in rain-fed piping of superpowers? Either they have to be dug up again or all that kind of huge pipes have to be dug out of the ground and understood the flaw of their employee information! Or the reservoir of four big dams in Tehran must be empty every year! And their administrative experience goes up and down, and because they have shown inexperience in the underground mapping of Tehran or the towns of Karaj connected to it, or in the piping of Tehran and all kinds of inexperience, or they had a weak contractual thinking of water and electricity, but today they do not go under. They are not their engineering misconduct! And they only cut off the water and electricity of the people to suffer financial losses! And without having clear administrative or transparent principles in establishing and directing the field of electricity and electronics of the universities! Or teaching universities in the establishment of water engineering! Or have they recommended various electronics colleges in their proposed courses? Or know the philosophy of drinking water in crisis-stricken cities well? Or tell people and the urban conscious and clear or what they mean by this type of urban facilities? Or Or in planting and owning and operating that type of expensive urban facilities? Or how much administrative and rational tactics have they used in their construction? And this is while according to the Public Relations Office of the Ministry of Energy and in the city of Ahvaz Which has given statistics that in 1397 and at least the construction of urban water supply facilities of the Ministry of Energy in Khuzestan and such and for example out of 84 cities larger than 5000 people in Khuzestan and at least for 62 cities of Khuzestan and rainfed piping facilities have been supplied! But because it is associated with the rainfed theory and therefore does not answer today, and in addition, they are facing the rural water supply crisis of Khuzestan! The Khuzestan plain is flooded and it flows from nine northern provinces! Therefore, the same collected debris of the villages or most of the 1005 villages of Khuzestan has been moved, or the leachate of its garbage or lettuce has not been sold and rotten. They are flowing in the alleys of the villages of Khuzestan! In addition, the location of these large rivers or rain-fed canals branching off from them, along with its 84 cities, and the great urbanization problem of Khuzestan, which was once thought to be Ahvaz, Kuwait, Iran, or the view next to its Karun, is useful for singing! But today, urban neighborhoods have problems that are along the rivers or has become the biggest river disaster in Iran, which in the last 20 years and at least 20% of the national media news and reference to various problems of Khuzestan, but because in solving its problems is deep It is unthinkable, therefore, that only 83 million Iranians and listeners have spent only that kind of tragic news and you can not do anything about it, or it has not been made by them about the plight of many people in Ahvaz or other cities! This is the case with the news of the floods in Khuzestan, or with the definite news of the water and electricity of Khuzestan, or with the loss of palms and almonds of Khuzestan that you do not get, or it is not made by the rest of the people of Iran! Or the advice of Tehran journalists is not useful to them and they should think wisely and think with learners, or take a logical solution to use the waste water of other provinces, or think rationally in the program and budget organization of Khuzestan province, or in the water supply measures of the same water department. And think logically! Or to believe that the villages of other provinces are also rational or have a modern thinking and with a little thought and can think that either by buying a low-cost river drain pump or operating from their city market or by sucking the water of Bakhtiari river It flows to Khuzestan or by transferring water from Karun valley to their high mountain gardens and gardening in the mountains or to cultivate such things and today it has become very common and while it was not before and that is why Karun water flowed to Khuzestan "Dez Dam"Drought in rural areas or cities of Khuzestan has changed. It is affected by these two issues, or it is affected by two mechanisms of "natural rainfall" or "artificial fall due to water supply" in the upper cities, which today affect the land area of 64 42 6 31 hectares in Khuzestan. While in 50 years ago the governor was not 70 years ago and so on, he was only affected by the natural rainfall of the sky clouds or by measuring the natural flow of river water. It was also hard to be severely damaged by abundant floods or to fill its agricultural streams and was damaged, so maintaining the cities of Khuzestan and the old rulers of Khuzestan was also hard! And for this reason, you wanted a special culture of urbanism or a special culture of "special urban planning of Khoristan" Khuzestan has not yet shown its properties or has not been able to prevent the salinity of Khuzestan lands or the alkalinization of streams and currents in the pipes and prevent it, or not cause salinization of Mahshahr or Bahmanshir Varvand palm orchards in Shadegan 5 million palms And did not cause it to dry up, or the inhabitants of its villages and due to the salinity of the surrounding lands, and did not migrate, or did not cause the recent years of turmoil due to the drying up of the palms! Or we have not yet created a real watershed culture! Which is only with "Ahwaz Agricultural Administration Board" Or the people of these cities do not suffer from frequent urban riots due to frequent power outages! Either deny the culture of sharing the real water of other provinces, or do not accept the water rights of the upper 9 provinces. The councils did the opposite and did not observe the sanitary rights of running water, or did not accept the culture of water hygiene in Khuzestan, each of them observing the water hygiene of their village. Do not store water in Khuzestan, or observe the rights between the provinces, or become part of the news and press culture of other provinces, or each recognize the real share of drinking water, sanitation and drinking water, or industrial water of their province's industrial town, or accept the share of Khuzestan province! Or do not make real money to others! Or the culture should accept drinking justice that requires water maintenance or behind the dams and better than the water of useless water flow and in the rivers of Karkheh south of Hamidiyeh that fills only the swamp of Hoor Al-Azim that does not use agriculture or does not use drinking water or in vain The sea is falling! Or in vain he falls into the great horror
+ Posted on Tuesday, 25 August 1400 at 8:50 PM by Dr. Mohammad Khaleghi Moghaddam | Leave a comment
Khuzestan water supply, a political problem or a professional problem for the personnel of the Ministry of Energy? which one? (Part II) - Dr. Khaleghi
Khuzestan water supply, a political problem or a professional problem for the personnel of the Ministry of Energy? which one? ( Part II)
From: Dr. Mohammad Khaleghi Moghaddam
Specialty: Regional planning and urban facilities
They were in the north and highlands of Khuzestan, or they remained in the highlands relative to the river bed! But in the historical documents, none of the cities of Khuzestan mentioned in the book Fatuh al-Baldan exist today, and in the documents of Ahsan al-Taqasim or al-Baldan Ibn Faqih, it no longer exists. The effects of the flood of Khuzestan rivers are no more today! In later periods, such as the cities where Karim Khan Zand's brother broke the dam above Shadegan and destroyed it, which are no longer today, or even the urban planning mechanism of Ahvaz, Ardeshir Babkan's period was different, or it was very different from the current rainfed urban neighborhoods of Ahvaz. Which has become more vulnerable and for this reason most of the former governments of Iran and Ahvaz in the Seljuk period or the patriarchal period, etc., and did not place the center of their province or the center of their local government, Nasser al-Din Shah was asked to " It is not seen or the wrong planning of the city is not done, which by spending billions of urban budgeting and can not be reformed administratively or residential! And while in that city, hundreds of people claim to be Sazira city consultants, or it is the same in other cities of Iran, and dozens of people claim to be "urban science" or claim to have a "doctorate in water engineering", or claim a doctorate in irrigation engineering or drawing. They have the technical condition of the city or they claim to build a sloping canal in the city, but it is defective, which can not be fixed even with the lack of budget of Ahvaz Municipality or Ahvaz Sewerage Department, and even with a fake loan from Tejarat Bank or Saderat Bank. Defects in Ahwaz water and sewage facilities are problematic and require only special administrative techniques, and therefore such decisions have been creating an urban crisis for years, which is due to "lack of administrative cooperation." It is about the role, function and function of the Ministry of Energy that they have imaginary thoughts about providing water, electricity and sewage services in Ahvaz and other cities. The Ministry of Urban Development has also made sense, or the personnel of Iran's newly educated municipalities have also spent their rationality, or the new employees have thought more about the administrative system, or they have thought about the shortcomings of their new offices and more! In addition, they should accept that every Iranian city or every Iranian village requires only a special type of water supply system that will be different from the water supply map of another city, and in addition, the sewage system of different cities is the same! The staff of the Ministry of Energy has not acted like this before or the contractors of this type of ministries do not know the mechanism and defects of various municipal sewers! Or they are covered by everyone and finally its defects will be revealed together and later that the work is over! Or it will be exposed at an expensive cost for the people of Iran! And while the value of a property or house does not depend on the large investment of that property or is not related to the price of the chandelier or the aristocratic neighborhood of that property, but the value of the same property or house or neighborhood or the welfare of its inhabitants and "three elements" It depends on whether all three of these elements include useful water supply to the house, or non-harmful electricity supply, or sewage, the components of the house to function properly, and space or appliances inside the house to be useful and low cost, or how to install or close gutters, or drain. The water in the kitchens or bathrooms or the toilet drain of the said house should work properly and the house or neighborhood should remain useful. It will be destroyed or the residents of all the mentioned neighborhoods and everyone will be affected and they will complain about the government and their departments for years and therefore billions of investments of that house or neighborhood or government will be lost! Or any kind of welfare and peace of mind! Deprives the same house! Or it takes from the residents of the same neighborhood! Finally, he encounters street riots and cannot be solved! And it can be solved only with the expertise of a regional expert! Either with the correct planning program, experienced people can be solved, or in the long run, it will be solved with administrative wisdom that the personnel or managers of the Ministry of Energy do not have that kind of administrative skills, or they do not have administrative aristocracy and the function of their newly established ministry! To follow experienced administrative methods and can no longer be obtained from the common social fashions of other societies. So far, the administrative and technological changes of the Ministry of Energy and the popular fashions of the common class have originated or have made the title of specialized offices of their office. Or the technology of its circles has made the public insightful, but this time it is possible only by relying on administrative rationality and deep theoretical insight, or it can be solved with deep experiences, so that they can change and change the methods of correcting their shortcomings! Or to separate the vulnerable components of residential areas of Ahvaz and other cities from less vulnerable places with low cost and then give them to other parts of urban development, optimal water supply and sewerage, and the next cultural transmission! Which requires the strategic trick of the future to provide them in the ministry or to turn them into the public culture of the people and in the construction of houses and parts of water and electricity, and this is while the life of establishing new administrative and university institutions in central Khuzestan and years or the life of offices The whole city of Ahvaz is about 20 to 60 years old, but young and inexperienced engineers still do not know the mechanism! Or administrative staff or young contractors and shallow thinking and do not know it, and therefore my wrong administrative thinking and in this type of administrative-technological institutions Implemented in cities or called "government agents" They do it or they do it in Shahid Chamran University of Ahvaz or they solve the electricity problem in Ahvaz news network but they do not know the solution to the problem? Or the intellectual problem of Ahvaz Watershed Management is that water supply of Khuzestan villages to There is a crisis or the Livestock Health Department or the soil, water and rangeland and forest lands of Ahvaz that all these livestock were lost due to lack of veterinary medicine or lack of livestock management and thirst or the problem of the Ahvaz Land Management Department which is still the correct concept of "Khuzestan Agricultural Land Management" "And have not shown to others! Either they do not implement the problem of Khuzestan Environment and Water Supply Department correctly or the problem of "Ahwaz Horticulture Department" Khuzestan's palm trees are drying up, or Baghmalek orchards or lettuce orchards or tomatoes, crops, livestock and fisheries of Khuzestan are being wasted, or the problem is the Ahwaz Program and Budget Management Department, which has not been able to implement the proper budgeting of 18 provincial administrations. Or for a few years, they have not been able to solve the whole of Ahvaz and now it is not solved by chaos! And a group that does not take administrative measures against the administrative and residential destiny of the people of Khuzestan! While in 60 years ago it was not like that or such administrative institutions did not exist without purpose and purpose, but agriculture was provided in the inhabited village of Khuzestan which was in the era of feudalism of Khuzestan and in that historical period and the problem of urban or rural drinking water or animal health or sewage. Shahrio could be solved socially and in a traditional way, or the problem of Khuzestan streams was not there, or the problem of drainage wells in Khuzestan, or the residential sewage was not in the city, or the problem of water supply in Khuzestan villages was solved in a traditional way, or with the administrative culture of Kadkhodas and morals and mystics. They included the Kadkhodas and Mirabs of the Lorneshin regions of Khuzestan, or the Kadkhodas and the reciters of the Arab regions of Khuzestan, and they were easily solved! And without the need for 18 general administrations of Ahvaz or need unskilled administrative staff in that province! And this is dangerous because they do not know the philosophy of the formation of these offices and in Ahvaz that they have blindly and formally adopted a kind of blind administrative modeling from the Western bureaucracy, or according to Rumi and the shell of the walnut of that office and discarded the brain of that office and philosophy The new bureaucracy of Ahvaz is such that the establishment of the current useless general administration of Ahvaz took place in the 1334s to the 1342s or in the era of the Pahlavi government, but it was not in the old bureaucracy of Khuzestan! For the first time, the name "Regional Water and Electricity Organization" Or in the establishment of improved orange orchards south of Dez and put it in a new administrative-administrative and economic stage, or implement and create a copy of the Tennessee Valley civil engineering in Khuzestan, or in the administrative and university system and budget of the provincial capital or the town of Malasani near Haft Tappeh To promote new agriculture or to create and impose it on the Shah in the small scale of Khuzestan civil engineering or to impose it on the ministers of water and electricity and urban development or the Shah on agriculture and on the construction of Khuzestan agricultural settlements and to impose new administrative and bureaucratic conditions. We have been superficially concerned, but we do not pay attention to the brain of the administrative thinking and the theoretical system and the philosophy behind the said administration! Which has created a blind imitation of Quebec-like and for our administrations! That is why, in order to establish such new administrative, technological, and American institutions in the same historical period, " It was of intellectual origin, or the construction of electrical appliances in homes and ancillary facilities associated with electricity generation was inspired by the Tennessee Valley model, and was taught to the Shah's science minister, or to the deans of Tehran University of Technology, or to Ahvaz and Tehran School of Agriculture, or Aria Mehr University of Technology. King's era and taught! To establish such courses or chapters! Or they taught the presidents of important universities in Tehran, Ahvaz and Karaj during the Pahlavi period, and before the mentioned history in the cities of Khuzestan and such administrative and educational institutions, there was no multilateralism, or even in the offices of Tehran and Karaj, there was no regular urban and regional water and electricity supply. "It is a history that has become socially widespread and spreads to other parts of the city or villages or to the houses and neighborhoods of the capitalists of the Pahlavi era. The American advisors managing the Khuzestan regional water and instructed the American engineering consulting company "Satiran" to conduct research consulting or study the Karun 2, 3 and 4 Karun dams, or to study the Karkheh dams and to investigate them and the catchments of 9 provinces. Do the above or with a hundred years of research, rain and snow for a hundred years in those geographical basins and research the watershed! And until the construction of the Khuzestan dam is completed! And complement the construction of the Dezful dam! It was the continuation of the investigations of the American Saturn Company and after the revolution and the name of "Abbaspour Dam" of Khuzestan or Karkheh Dam or Seymareh Dam, etc., which were mentioned, but the next young engineers were the only ones to empty the dam or concrete, but they are still in the Ministry of Energy. Or in university circles, they have not thought about the consequences of controlling and controlling those terrible barriers, or they do not have an intellectual model! But the theory behind the construction of this circle does not know what is the use of this office? And the Americans, with their brains out of Iran, left only blind or temporary administrative modeling and left it for the Iranian bureaucracy, or learned from their own administrative and technological institutionalization that today formal thinking in administrative affairs has only attracted the attention of hundreds of young engineers after the revolution. They blindly cement the dam like Dezful dam or build 180 concrete dams with their workers, or dig and dig dozens of earthen dams in Iran without studying the pathology of the dam! Or think of the technical and political consequences of their clumsy establishment! Or they are contract engineers who have created hundreds of steel pipe workshops and know how to hide water pipes under the ground, or they know how to make drywall in a polyga factory or dry plastic hose factory, and some of the marketers do not have a diploma or They are loader drivers who have learned to pipe in hundreds of plains, or to make all kinds of decorative bathroom faucets, or to build and spread kitchen faucets, or gardens and green space in the city, or in all parts of Iran and all kinds of rainfed piping. Either they build a neighborhood that is aimless or they just waste money! Or they use all kinds of aimless concrete streams with concrete and excavators, which have been filled in recent times and in the floods of Khorestan and Golestan, and only the hollow word of the concept of "watershed management and aquifer management" 31 provinces of Iran have become literally fashionable, but they can not prevent the blinding of the streams or the salinization of the streams! Or to prevent the cultivation and industry of Jiroft plain or Ganjabad, etc.? In addition, the demi-minded personnel of the Program Organization of 31 Provinces of Iran are the same and they can not prevent the pity and desire of the program and budgeting in this way! Or the heads of universities do not know what the real philosophers of establishing the field of power or electronics were in the universities of the Shah's era? Or they do not know the philosophy behind the establishment of the courses of plant breeding and agriculture during the Shah's period, which they do in practice on Iranian farms and on foot, or what was the concept of irrigation engineering or watershed management? Or what was the philosophy and method of improving rural water supply? Or what was the philosophy of repairing the canals and vents of that period? Today, to prevent the disintegration of 62,000 Iranian villages, or to prevent the delivery of tankers to the villages, which is useless, or during frequent rural floods, they do not know how to control the floods, They study the field of electricity without any purpose, or the field of electronics, the field of sewage, or the field of watershed management, and they have established it in large universities or in free universities, where 67% of its graduates are unemployed today, or because they do not know the real technological goal. They are unemployed or disrupt the expenses of old fathers Have been themselves! And because all of them have modeled rainfed, or with their native knowledge and only reverse engineering, or from the administrative-technological institutions of the Americans, or in the model model of medicine of Khuzestan plain, Karaj plain and white rice field! Therefore, today, the entire urban or rural system of contemporary Iranians is in great pain! And its foreign appearance has appeared more in the plain of Khuzestan, which sows the seeds of superficiality of the Iranians in their province or in the plain full of rivers and plains of Khuzestan. Today, deep grooves have more flooding or more than other provinces or the drought years are affected by the construction of dams and canals in 9 provinces of origin and therefore all the plains of Khuzestan are deadlocked or still do not know Why "Stiran" Company American and to build the second and third dams of Khuzestan and why did it need research? Or why the need for a hundred years of research showed the last rain of 9 provinces adjacent to Khuzestan? But today's young engineers or seekers of name and to build a sedo do not need to study and research! They do reverse engineering copying, so they can only build a new dam in the shortest time or build a rain-fed water supply pipeline to an Iranian city in 2001! Or to do rain-fed sewage for hundreds of Iranian cities and hundreds, which today is the mixing of water and sewage in the neighborhoods of Ahvaz and the result of their reverse engineering skills, or the mixing of baths and toilets in thousands of baths and toilets Is the Kashfar River flowing or does it have an unknown passageway and networking network? Has it implemented the "urban sewage project" in the shortest period of time in 17 cities of Khoristan and is it also supported by the Environment Department and the Ahvaz Department of Health and Medical Sciences ?! Or the same department has given statistics that has done in the shortest time and about 397 km of urban sewage transmission lines in Khuzestan! Or about 5309 km and sub-sewage collection network has been laid! Or its suburban transmission lines are 435 km of sewage or Khuzestan sewage collection volume and in 1397 and the volume reaches 5548 73 AD or has been able to clear water and 10 dams north and east of Khuzestan And divide it into three parts, which include Khuzestan urban drinking water or Khuzestan agricultural water or industrial water is above 27 Khuzestan industrial towns, the documents of which are in the Ahvaz General Administration, but in the philosophy of industrial sewage, the same industries of Khuzestan and Karun, Karkheh and still Are they silent? Or in response to the complaints of some people who breathe in the sewage of Ahvaz neighborhoods and in the media and are still silent! Therefore, they do not have an answer to this question? Why is it common in the flat plains and underground water of Khuzestan, Gilan, Mazandaran and shallow wells? And all of them just dig a few meters of their own land and have shallow water wells to drink the water of the well, or all of them, by digging a few meters of their own well, can own a toilet well a few meters away, while they are next door to each other. There are toilet toilets next to each other and next to the wall and it is connected to the drinking water well of the second person in the same village and the prevalence of such rural water and sewage affairs is not a problem according to the ministry or they do not know what is the health philosophy or philosophy of rural sewage? Which did not exist in the era of Khans, but in the era of the drawing department of the Ahwaz engineering system! Or in the era of Ahvaz urban health department! And it is not observed! Or in the age of national media and the Ahwaz Health Department, every viewer is aware of the question
Or with safe separation of the pipeline and other safe and sound water and not mixed during droughts and can operate by digging a few holes of safe water in their yard to give water to their livestock and no longer need to send water to the tanker or their palms can Give water to save the tree from certain death, or save it from drying out during the drought in Khuzestan, or be in their own homes with a high platform and safe from floods, and then come to the alley after the flood subsides and the water in Their streets and neighborhoods should be saved and they should only demand healthy human drinking water or seek help from the residents of other provinces or from the dams of other provinces and expect it! And this is the way they are blindly saved from administrative and technological institutions or from aimless administrations in Khuzestan! They only have to pay the monthly or seasonal subscription fee or give it to the Ministry of Energy! Or give modern sewage as a loan! If the loan mechanism of Khuzestan banks is fake, the subscriber wants a new monthly sewage, so that the banks and contractors can get cheap or easy in this way, but refuse to give the same loan to Khuzestan subscribers, but give technical and literate technical contractors power! They should do administrative work so that the aimless budgeting of the Khuzestan Province Program Organization can be prevented, or they can be saved through the privatization of water, sewage and electricity supply in Khuzestan! And know that the cost of these projects will be easy in this way!
آبرسانی خوزستان ، معضل سیاسی ویا معضل کار شناسی پرسنل وزارت نیرو ؟ کدامیک؟ (بخش اول)دکترمحمد خالقی
آبرسانی خوزستان ، معضل سیاسی ویا معضل کار شناسی پرسنل وزارت نیرو ؟ کدامیک؟ (بخش اول)
از:دکترمحمد خالقی مقدم
تخصص: برنامه ریزی منطقه ای وتاسیسات شهری
حدود بیش از دو دهه است که خوزستان با انواع مشکلات روبروست که مقصر آن وزارت نیرو می باشدوبعلاوه آبخیز داری وزارت کشاورزی مقصر است وهمچنین دخالت وزارت کشور ودر تخصیص غیر کارشناسانه بودجه های شهری وروستائی موثر است که نظام بودجه ریزی بیرون استانی ودرون استانی آبرسانی وفاضلاب شهری را بهم می ریزد که در تخصص حرفه ای وزارتخانه استانداران وفرمانداران خوزستان نیست ویا در تهیه نظام خبری صحیح آن ناحیه در تخصص حرفه خبر نگاری تلویزیون اهواز نیست که فلسفه اش را بدانندکه دائما خبر در مورد ان ناحیه وطوطی وار پخش می کنند ویا در چهار چوب توهمات علمی پرسنل مهندسی آب ویا آبیاری دو دانشکده کشاورزی وفنی دانشگاه اهواز هم نیست ولی با "توهمات اداری خود"از نظام ابیاری خوزستان عمل کرده وبه آن برنامه ریزی اداری غلط منطقه ای دامن می زنند که نتیجتا،تمام اقدامات دولت را ودر 20 سال اخیربهم زده است ویا برای حل معضلات خوزستان وبودجه ریزی محدود منطقه ای آنرا وبهم می زند!که باید مرحله به مرحله زمانی به اجرا درمیامدولی عملا اجرا نشد ! ونتیجتا از دوره دولت اصلاحات ایران وتا دوره دولت کنونی آیران ومشکل آب وبرق ویا فاضلاب وکشاورزی اغلب شهر های خوزستان وهمچنان خراب می شود ونیز بافت نقشه کشی محله هایش وبدلیل عدم توزیع بهینه ابرسانی شهری وبهم می ریزد! که عملا برنامه ریزی کرده بودند که از طریق اداره کل آبرسانی خوزستان ویا ازطریق مخازن 10 سد شمال خورستان ومقدار 730م متر مربع آب شرب شهری وبه تصفیه خانه های 84 شهر بزرگ وکوچک خوزستان ومجوز بدهند وبعلاوه تقسیم کار کرده بودند که مقدار 563 م .م مربع هم "آب صنعتی"وبه 27 شهرک صنعتی خوزستان بدهند ونیز مقدار 9155م .م.مربع آب هم ووارد نهر های سنتی خورستان کرده ویا وارد نهر های مدرن مزارع خوزستانبکنند ویا بعنوان "سهم آب کشاورزی" ودر اراضی زراعی خوزستان توزیع کرده وبخشی از آن در انهار باغات خوزستان توزیع شده که عمدتا به باغات میوه شهر باغملک وایذه ودزفول وبهبهان بدهند وبخشی دیگرهم در انهار باغات نخل خرمای شادگان وخرمشهر وجزیره مینو واروند کنار توزیع بشود وبقیه اش وارد نهر هایی بشود که مزارع نیشکر هفت تپه ویا اندیمشک وشوش می باشد که محصولات نیشکر دارند ویا وارد نهرهای حمیدیه وسوسنگرد وهویزه وبستان ورفیع ورامهرمز بشوند که مصولات صیفیکاری نظیر کاهو ویا بادمجان وگوجه و کلم وغیره می کارند ویا وارد نهر هایی بشود که در شمال شرقی اهواز قرار دارند ویا دردهات اراضی شرقی شوشترهستند ویا در دهات مسجد سیلمان وهفتگل وآغاجاری وغیره می باشند وباعث رونق محصولات گندم وجو ویا حبوبات است که می کارند ولی اکنون همه این "شبکه بندی ابیاری های متنوع استان خورستان" بهم ریخته است وبعلاوه به نقل نشریه دنیای اقتصاد ودر اواخر تیرماه سال 1400 ش که نقل کرده وفقط 5 میلیون نخل خرما ودر شهرستان شادگان خوزستان ودر حال خشکیدن می باشد !بعلاوه در برنامه ریزی دیمی اداره کل آب وفاضلاب خوزستان وحدود 17 سیستم شهری وبا طراحی مهندسان خوزستان وپیمانکاران جوان وحدود 17 فاضلاب شهری طراحی وپیاده سازی شده است که "اشکالات عدیده" دارند ولذا از این طریق هم آب وفاضلاب اغلب شهرهایش ویا محله هایش بهم ریخته است !ویا با نقشه انشعاب دهی غلط نهر کنی های خوزستان وبهم ریخته است ویا با طراحی های غلط منطقه ای بهم امیخته است ! وبقول رسانه ها باعث شده است که گاهی تا یک متر آب ودر محلات اهواز وماهشهر وغیره وگاهی بالا آمده وآب وفاضلاب هم وبا همدیگردر محلات قاطی بشود وبعلاوه 702روستایش هم واز میان بقیه روستاهایش ودارای تنش آبی شدید بگردند! ولذا "تدابیر دولت" ویا اختصاص بودجه هم جواب نداده وبرعکس روزگارشان روز بروز بدتراز گذشته می گردد! ونتیجتا معضل مزبور واز راه "کارشناسی اداری "حل نشده وبه آشوبهای خیابانی کشیده می شود !که آنهم برایشان کار ساز نخواهد گشت !ولذا بدبختی ومشکلات سکنه اغلب شهر های خوزستان واز بقیه استانها ی ایران وبیشتر خواهد شد ! ومعضل مزبور بخاطر آنست که پدیده "وزارتخانه آب وبرق ویا فاضلاب ایران ویا دوایر اداری آن استان ازجدید التاسیس 60 ساله است واز "الگوی علمی خاص" تبعیت نمی کند !ولذا طبق سلیقه ویا میل هر فرماندار ویا بخشدار دوره خاص تاریخی و"انشعاب برنامه "یافته ویا "برنامه ریزی هرج ومرج گونه" دارد ویا نقشه نهر کنی های روستایی نوین آش نیز چنین است ویا نقشه نهرکشی های لوله شهری اش نیز چنین است ویا لوله کشی محلات شهری اش هم همین وضع آشفته را دارد ویا وضع آبخیز داری وآبخوان داری اراضی کشاورزی اش ودر کار شناسی اداره کشاورزی اهواز نیز چنین است ویا وضع پمپگذاری آب چاههای عمیق اش ومجوز دهی اش چنین است ویا وضع تانکرسازی ابرسانی روستائی اش ویا انشعابات استفاده از تاسیسات برق واستفاده از آن در لوازم خانه ها ویا در کولرها وپنکه خانه ها که "تولید برق" سدهای خوزستان را ودر هوای گرم خورستان وشهر هایش می بلعد! ویا شهر های خورستان را به پر مصرفترین شهر های بلع کننده آب وبرق تبدیل می کند! وبعلاوه نظام نقشه کشی خانه های شهری وتاسیسات افرینی مهندسی بهینه آن در اداره کل شهر سازی اهواز نیز غلط بوده که بعد از جنگ وبه بازسازی دهات ویران خود نپرداختند وبجایش سکنه آواره روانه شهر های بزرگ شده و75 درصد سکنه استان خوزستان وبا طرح ونقشه کشی دیمی پرسنل اداره کل شهر سازی ومسکن اهواز و در شهر های بزرگ ومحله حاشیه نشینی بوجود اورده که نظام ابرسانی وفاضلاب سازی محله ای دیمی هم دارند ولذا فرهنگ ضروری استفاده از تکنولوژی جدید برق وآب وفاضلاب در محلات حاشیه نشین وجود ندارد! ویا توسط شهر داریهای نوپا ی خوزستان نمی تواند انجام بگیرد ویا توسط ادارت فاقد دانش کشاورزی و آبخیز داری علمی ونمی تواند مدیریت اراضی کشاوزی ومدیریت انهار خوزستان انجام بگیرد ولذا در شهر ها نیزو"نظام ابرسانی" با ماشین نیسان ویا با دبه ها انجام می شود !وهمچنین در طغیان رودخانه کارون واغلب محله ها وبه زیر آب می رود ولذا "کارشناسی اداری "چند هزار پرسنل دوایر خوزستان وامروزه معضل فراوان آفریده است وآنها را در کار کرد اداری و بجای "کارمندان با تجربه اداری" وتنها به "افرادی معمولی عوام " تبدیل می کند که دانش اداری اشان واز چرخاندن آب وبرق وکشاورزی خوزستان عاجز است! وچرا که دانش اشان وبه اندازه بقیه جمعیت عوام ایران واز پدیده آب وبرق وفاضلاب اندک می باشد! ومعلوماتی بیشتر از طبقه عوام ندارند ویا در مورد دانش اداری وزارت نیرو ندارند! ویا در مورد ساخت وساز وکار کرد دانش فاضلاب سازی ندارند! که در دودهه اخیراقدام کرده وبه ساخت وساز معیوب فاضلاب حد اقل 17 شهر خوزستان پرداخته اندکه معایب زیاد دارد ! ویا دانش پرسنل معدود ادارات کشاورزی شهر های اهواز ودزفول وسوسنگرد هم چنین است واز پدیده آبخیز داری ومدیریت انها ر کشاورزی واز بقیه طبقه عوام ایران ودر این مورد بیشتر نمی باشد ! ویا دانش مهندسان جوان وتازه فارغ ا لتحصیل کانال سازی شهری ویا نهرسازی فرعی واصلی اهوازهم وچنین است وتنها جوش کار ویا پی کن ساختمان معمولی بوده که به ادره اب وفاضلاب رخنه نموده وسواد کلاسیک بالا یی ندارند ویا توسط استاندار ویا فرماندارحاکم و یا پروژه ساز شهری ویا حاکم کشاورزی بدون تدبیر است ونمی داند که اگر محاسبه عقلانی در تدبیر اراضی وشهری نداشته باشند ونهایتا کل مکانیزم سرمایه گذاریهای گذشته اهواز ویا رامهرمز وماهشر و بهم می ریزد دکه از تدبیر ان عاجزند! ویا ساده لوحانه فکر می کنند که حکم حکومتی وزیر کشور به انها و"معجزه افرینی "خواهد نمود ویا در عمل اداری هیچ گونه اشتباهی نخواهند کرد که اینگونه شجاعانه ودر طول 20 سال اخیر وتصمیمات اداری ویا شهری شجاعانه گرفته اند !ونهایتا برنامه ریزی صنعتی ویا برنامه ریزی کشاورزی ویا برنامه ریزی برقی غلط را تدبیر کرده اند ویا نظام منطقی آبرسانی کل استان راو بهم ریخته اند! ویا تصمیماتی گرفته اند که به تئوری علمی اداره صنعت آب وبرق خوزستان متکی نیست ویا وضعیت رفاه افرینی شهر های دیگرش نیز وچنین است که محلات خلق الساعه در شهر ها ی خوزستان روئیده اند واغلب هم در همسایگی و همجوار رودخانه پر اب ومتلاطم کارون جراحی وبهمنشیر وکرخه ودهها نهر انشعابی اش محله ساخته اند واسم انر ا گذاشته اند "اداره کل شهر سازی اهواز" ؟ویا "اداره کل کشاورزی وابخیز داری اهواز" ؟ ویا "اداره نظام مهندسی اهواز" ولی بدلیل فقر سواد مهندسی واداری اشان نمی دانند که ممکن است هر ساعت ازشبانه وروز ویک نوع بارش شدید انجام بگیرد و10 سد خوزستان را پر کرده وسرزیز بدهد وبنیان کن ابادیهای مدم تحت مدیت انها را خراب کند که خداوند از مدیریت اسلامی انها راضی بشود !ویا محاسبه اداری ندارند که چگونه طغیان رود خانه ها ی جنب مدیریت شهری انها ممکن است که محلات شهر ها ی بدون سیل بند محافظ احتیاطی آنها را در نورده که به گسترش چنین ملات بدون حفاظ ایمن مجوز استانداری ویا گسترش مسکنی داده اند که در تحت مسئولیت مدیریت انان بوده وبویژه محلاتی که همگی در نواحی همسطح رودخانه بوده ویا هم جوار با اغلب رودخانه های بزرگ هستند وچرا که دانش وتعقل همه پرسنل وزارت شهر سازی وادرت برق دهی آن به این نوع عیوب شهر های خوزستان نمی رسد که با جسارت تمام نام وزارت مزبور را هم "وزارت شهر سازی علمی "گذاشته اندو تا هر آدم باسواد وتنها با ادعای تابلوی جنجالی آن وزارتخانه وفریب بخورد! ویا خیالش واز همه صدمات آفرینی آینده شهر های ساخته شده معاصرخوزستان وآسوده بشود! وشهر هایی که در کنار بستر رودخانه های خطرناک هستند ولی گسترش شهری بدون محاسبه دارند ولذا ممکن است که در یک روز واز 365 روزسالیانه و طغیان کرده وبستر رودخانه های مزبوروهمگی یک متر بالا آمده وتمامی محلات اهواز ویا حمیدیه ویا سوسنگرد وماهشهر ورامشیر را به زیر آب ببرد!و شهر داریها ی مسئول نگهداری آنها ویا مسئول حفاظت آن شهر های خوزستان وازمهار سیلابهای شهری مزبور عاجز بمانند ! ویا حتی استاتید ومدیران گروه دانشکده کشاوزری ملاثانی دانشگاه چمران بلد نیستند که دروس مهندسی آب ویا ابیاری می دهندولی از درک آن نوع مکانیزم ابیاری خطر ناک خوزستان وعاجزمی باشند که تابحال تذکری به مدیران استان نداده اند !ویا اساتیدی که ادعای بالا داشته وسر فصل های درسی مهندسی "آب وابیاری "را ودر حد فوق لیسانس ودکتری و تدریس می کنند وتا میزان دانش بالای خود را نشان بدهند !ولی درمتون 140 واحد درسی دوره لیسانس آنها ویا در متون 210 واحد درسی دوره دکتری دانشگاه چمران وچنین غنای شناخت واز "معضلات آبیاریاستان ویا "آبرسانی استان "دیده نمی شود! که پول دانشگاهی می گیرند !ویا احیانا در پروژه های نهر کنی های دیمی خوزستان مشارکت مشاوره ای دارند ویا در لوله گذاری های آب دیمی استان خوزستان ومشارکت پیمانکارانه هم می کنند !ویا حتی میزان دانش اساتید دانشگاه صنعتی شریف ویا امیر کبیر هم چنین است واز علم مهندسی آب ویا سد سازیهای خطر ناک چنین است که دائما درراهروهای سازمان برنامه می پلکند که در طراحی سد ها وپروژه های وزارت نیرومشارکت بکنند واصولا با ادعای بالایی که تابحال در مهندسی اب وسد وسازه آبی که کرده اند کرده اند ولی قادر به کنترل ومهار سر ریز های خطر ناک 10 سد بالای خوزستان نیستند ویا در دفترتحقیقاتی دانشگاههای مزبور وکانون رشد فنآوری انها وقادر به این نوع تعقل مشاوره خطر ناک نیستند ویا حتی در منزل خود هم نیندیشیده اند که با چنین جسارت تمام دکترای تخصصی ودر آن موارد می دهند ویا احیانا آموزش های غلط علمی وبه پرسنل وزارت نیرو می دهند! ویا انواع دانشکده های مهندسی آبیاری وآبخیز داری دانشکده های کشاورزی هم وچنین است که یک واحد درسی ودر مورد"بحران آبرسانی 24 شهرستان خوز ستان ندارند ویا درمورد 142 دهستان آن استان ندارند ویادر طبقه بندیاسیب شناسی نظام ابیاری آن استان وگیلان ومازندران وگلستان سیل گیر وپر اب ندارند که بطور علمی بفهمند که چگونه ممکن است 82 شهر بالای 5000 هزا رنفری خوزستان وفاقد سیستم ابخیز داری بشوند؟ ویا چگونه در کناردهها رودخانه خروشان ایران وانشعابهایش قرار گرفته اند ؟ که هر لحظه ممکن می باشد که در دشتهای همواروپر رودخانه وشهرسازومسکن سازی های دیمی گسترش می یا بد ولذا ممکن است همه محلات جدیدسازش وبا گسترش تاسیسات وتکنولوژی مخازن آبی خطر ناک ولوله ودره های ضمیمه اش وغرق آب در خوزستان وگلستان بشوندآویا اغلب روستاهایش واز هرج ومرج انشعابات نهر ها ومدتی بعد خشک بشوندومهجرت بکنند وچرا که اگر ابی هم در بستر انها ر مزبور نباشد ولی بستر ها وکانال های گود وخالی از آب این انشعابات دیمی وجود دارند ولذا مهارش وتوسط ستاد بحران وزارت کشورهم وامر محالی می با شد!ویا دایره اطلاع رسانی شبکه خبر هم واز جمع وجور کردن خبر رسانی آن عاجز بگردد ؟ وچرا که در استان خوزستان ویا در سه استان شمالی ایران وبرخلاف بقیه استانها ست واغلب سکونتهای شهری وروستایی ان وتنها در کنار نهر های پر آب قرار دارند ولذا سکونتهای بشری خطر ناکی می باشند که نظام شهر سازیوروستا سازی "خاص خودش" را می طلبد !ولذا شالوده نقشه کشی ویا مهندسی خانه هایش ویا طراحی محله بندی جدیدش ومی بایست که نظیرخانه های چوبی قدیم گیلان وهند واندونزی باشد که طراحی شهری خاص داشتند ولی امروزه انها در "دفاتر تهیه نقشه دیمی شهر ها که دست پخت دانشگاه شریف وامیر کبیر ودانشده معماری است که مجوز غیر قانونی به انها داده اند ولی نظام مهندسی کشور را با زرنگی تمام ساخته اند وهمه نقشه منازل مردم وکار شناسی غلط شده ودر همین راستاست که کف اتاق خانه های خوزستان ویا حیاط اغلب محلات شهری خوزستان واز کف خیابان های اهواز بالاتر طراحی شهر سازی نشده اند وبا بلکه با طراحی غلط دفاتر مزبور که به شهر داریها واداره شهر سازی وسازمان برنامه رخنه غیر قانونی کرده اند وگسترش ساختمانی معیوب ساخته ویا رواج یافته معاصراست که "الگوی بنا ونقشه ان " قلم داد کرده اند ومنازل محلاتی که در لبه رودخانه ها هستند وبا کف حیاط منازل هم سطح طراحی شده اند واز شهر داری اهواز هم مجوز برای ان گرفته اند ویا قیر ریزی کوچه ای شده اند که "دانش معیوب ایرانیان" رادر ساختمان سازی معاصر نشان می دهد ویا در دانشکده ها شهر سازی ایران نشان می دهد که دکتری وفوق لیسانی مجوز دهی هم می دهند ونظیر پروانه کار پزگان عمل می کنند ! بعلاوه شهر داران ویا پیمانکاران اداره شهر سازی هم از انها الهام فکری_ اداری غلط گرفته اند !ولذا به نقل نماینده مجلس خورستان که گفته بود وگاهی ودر برخی از ایام سال وآب وفاضلاب شهر ها ودر نتیجه این نوع نقشه پروانه ساختمانی دیمی محلات اهواز وبا همدیگرقاطی شده ودر تمامی محلات اهواز ودهها روزآب گندیده باقی می ماند ولذا تخلیه اب محلات هم وکار هزاران پمپ نمی باشد !ولذا همه بنیه شهر سازی ویا هزینه های ساختمانی شهر ها را متلاشی می کند! ولی متاسفانه در اموخته های دورس این نوع از دانشکده های شهر سازی ویا مهندسی آب ویا مهندسی ابیاری نوپای ایران وجود دارد ؟ ویا چنین معرفت های دانش افرین ودفاتر نشه افری زیاد یافته اند وبجای شناخت واقعیت های آبرسانی وسیلاب گیری شهر ها ی ایران وصرفا گزافه گویی در مورد دانش بومی ونقشه بومی خود می کنند! ویا صرفا ترجمه های مهمل از کتب اروپایی دارند وانها هم تنها در مورد خواص آب ونمای سازه می مباشد که اوزالید گرفته اند ویا دروس مهمل دیگر دانشگاهی دارند که حق التدریس بگیرند! ویا خبرنگاری رسانه ها نیز از انها یاد گرفته اند ولی در عوض مدعی تاسیس دوره دکتری وپیشتاز بودن در خبر را دارند ویا پیش تاز بودن ایرانیان ودر دانش بومی را در تلویزیون تبلیغ می کنند ویا در خبر دهی انداع مجریهای تلویزیونی دیده می شود! ویا ادعای مهندس معکوس دارند ! واین نوع از جهل اداری وبا خرافه پرستی ایرانیان وامروزه عجین شده وفاجعه می آفریند !ولذا در درک واقع بینانه مشکلات خوزستان عقب هستند ویا جلوتر از نوک دماغشان را نمی بینند !ویا در درک عیوب مهندسی آب خوزستان وعلت را نمی بینند ! ویا در درک دانش معیوب آبیاری خوزستان وفلسفه پشت پرده انرا نمی بینند !که بحران سیلاب گیری شهرهای لرستان وگلستان وخوزستان وشیراز وتحلیل خبری صحیح وگزارش دهی بشود! ویا فلسفه آنرا ودر دو سال قبل بفهمند! ویا بحران آبرسانی به 702 روستای خوزستان را بفهمند! ویا بحران آبرسانی به 950 روستای بلوچستان را بفهمند که با تانکر ابرسانی می شود ویا مجبور به ابرسانی اضطراری شده اند که هزینه زیاد می طلبد ! ویا علل خشک شدن چشمه های بزرگ آب شهر روانسررا بفهمند ؟ ویا آب شهر هرسین استان کرمانشاه را بفهمند ؟که قبلا حیات دو شهر مزبورومتکی به آن چشمه های بزرگ بود !ویا اغلب باغات اطرافش هم و بدلیل میزان آب فروان دوچشمه مزبور وزنده بودند ولی اکنون وبه نقل مطبوعات واغلب خشک شده اند! ویا بدلیل مجوز دهی های پمپ آب چاههای عمیق غیر کارشناسی شده وتوسط وزارت نیرو می باشد که چشمه ها ی طبیعی اغلب دهات ایران خشک شده اند! ولذا اغلب باغات ویا مزارع مسیر دورودخانه شهر های روانسر ویا شهر هرسین ویا ریجاب ویا دیگر چشمه های بزرگ کرمانشاه وهمگی دچار خشک سالی گردیده اند! ودر حالیکه از نظرمعیار های علم مهندسی آب دانشگاه شریف چنین نیست !ویا تحقیق در مورد انها وجزو "ضروریات علمی "نمی باشد که به مطالعه ان بپردازند! ویا جزو تحقیقات ضروری دانشگاه شهید چمران اهواز هم نیست که رشته مهندسی آب ویا ابخیز داری دارد !ویا جزو رووس تحقیقات شرکت های دانش بنیان آن دانشگاهها هم نیست ویا ارزش خبری هم در دانش خبر نگاران ندارد ویا در نظر خبر نگاران جوان صدا وسیمای 31 استان ایران ندارد که به فلسفه پشت پرده شکل گیری آن پدیده ها بپردازند ! ویا ارزش تجزیه وتحلیل در مطبوعات محلی ویا کشوریهم ندارند که فرهنگ سازی در مورد موضوعات مزبور وبشود!وصرفا درج خبر مزبور را وجزو وظایف حرفه خود می دانند! ولذا چون وچرا ودر موردفلسفه خشک سالی وتر سالی دوسال قبل خوزستان وبرایشان مهم نمی باشد که به چه دلیلی ومکررا اتفاق می افتد ؟! وبرای اینکه به فلسفه انشعابات دیمی "انهار سنتی ومدرن سیمانی "خوزستان بهتر پی ببریم ولذا وبه تاریخچه سال 1342 ش بر می گردم که پدیده اب وبرق جدید در خوزستان رواج یافت که 58 سال از ان تاریخ می گزرد ودر ان تاریخ واصلاحات ارضی واز طریق آمریکایی ها وبه وزارت کشاورزی عصر شاه ودیکته گردید ویا در این سالها وبرای پیش برد هدف زراعی جدید آنها وپدیده زراعت جدید چند دشت بزرگ ایران مطرح شدکه با تاسیسات برقی مدرن ومجهز بشوند! واز جمله درتاسیات دشت خوزستان ودشت گیلان ودشت حاصل خیز کرج مطرح شد ونیز تاسیس چند شرکت بزرگ کشت وصنعت وشرکت سهامی زاری در استانها حاصل خیز ایران مطرح شد که بجای کشاوزری سنتی زیر نظر خوانین ایران ویا زیر نظر روسای قبایل ودر این دشتها بوجود آید! ونیز برای ابیاری این نوع شرکت های بزرگ کشت وصنعت ونصب موتور آبها ویا ساختن نهر های مدرن سیمانی وتوسط اداره کل وزارت نیرو مطرح شد ویا در اراضی نظیر کشت وصنعت هفت تپه خوزستان ویا در کشت وصنعت مغان ویا در سر پل ذهاب ویا در کشت وصنعت جیرفت ودشت قزوین ویا در دشت کرج وکمال اباد آنوغیره طراحی شدند که مدلی از شرکت های کشت وصنعت امریکایی بودند که کشاورزی مدرن ایرانی ایجاد بکنند ویا صنعت ویا نظام اداری را بهم بیامیزند ویا بعنوان سه عنصر در هم تنیده یک مجموعه واحد دیوانسالاری داشته باشند که جزو نظام تئوریکی آنها ودر عملکرد وزارتخانه های ایران بود که پدیده منفک اداری نبودند که امروزه ما ایران درک غط از "الگو گیری اداری مزبور داریم ویا نهاد وزارتخانه ای من در آوردی" واز ان بیرو ن کشیده ام! ولذا بحران اداری ویا عمرانی دهها ساله اخیر خوزستان هم وناشی از این نوع تفکرمجرد اندیشانه ما ایرانیان می باشدویا نسبت به عمکرد وزاتخانه ها ودر استان خوزستان وغیره می باشد! که حل نمی گردد ؟ وبعلاوه در تئوری دیوانسالاری جدید عمرانی آمریکائی ها ویا در تئوری کشاوزری نوین خوزستان اخذ فرهنگی شده از تئوری اداری آنها و ضروری بود که نهر کشی های سنتی خوانین خوزستان برچیده بشود ویا احیائ قنوات آنها وکنار گاشته بشود که آبدهی اندک داشتند وبجایش و به ساخت وساز سد های دزفول ویا سفید رود ویا سد کرج پرداخته شود ! وبدنبالش هم نهر کنی های مدرن سیمانی زیر دست انها پدید آمد که می توانست اراضی وسیعی را آبیاری بکند! ویا برق گیری با "توربین های امریکایی مپنا "هم بکند ویا از سد ها مزبورهم وتولید شود ونصیب رفاه سکنه خوزستان بشود ! ویا "ضمیمه تئوری عمرانی مزبوربشود ! وبعلاوه نظام اداری دیوانسالارانه جدید هم می خواست که که جایگزین دیوانسالاری قدیم ایرانیان وحوضه جغرافیایی حکومت خوزستان بگردد که قبلا نظام حقوق اداری اش وبا نظام حقوقی عمران ارباب ورعیتی سابق "وهمخوانی اداری داشت ولی تئوری جدید و مبتنی برسازماندهی عناصر وپرسنل سازمان اب وبرق ومنطقه ای خوزستان بنا نهاده شده بود ویا در دشت هموار وبرنج خیز گیلان هم که با سد سفید رود ابیاری می شد ومبتنی برسازماندهی "آب وبرق منطقه ای گیلان وغیره بود که مطرح گردید ودر سال ها ی بعدهم که مستشاران امریکایی واز ایران بیرون رفتند وما تقلید غلط ووارونه از نظام وزارتخانه ریزی عهد پهلوی کردم ویا از فلسفه اداری سد سازی وآبرسانی شهری واب منطقه ای وغیره شدکه بعدا چند سازمان اب وبرق منطه ای در هم ادغام شدند ومعجون اداری عجیب وغریبی وبنام "وزارت نیرو" از دل "فلسفه دیوانسالاری گذشته "بوجود آورده ایم که وزارت نیرو ویا وزارت شهر سازی نامیده می شود که تاریخ تاسیس وزارتخانه ها ی مزبور وسال 1342ش می باشد ویا تحول مدرن وزارت کشاوزی معاصر نامیده می شوند که معضلات عمیق ودر آب وبرق وکشاورزی ویا در عمران وزراعت خوزستان معاصر بوجود آورده آند !واداراتی هستند که نظیر راه رفتن کبک می باشند که با تقلید اداری غلط از راه رفتن اداری دیگران بنا شده ولی سبک وسیاق معیشت سابق راه رفتن خودش را هم وفراموش کرده است !وما هم در تاسیس من دراوردی 17 اداره کل خوزستان ونظیر تقلید ناشیانه کبک عمل کرده ایم ولذا امروزه "عمران توسعه ای خوزستان "را وبه بحران اداری کشیده ایم ! وبعلاوه باید متذکر بشوم که در حالیکه از عمر تاسیس وزارت نیرو حدود 58 سال می گذرد که درابتدای دوره هویدا پیدا شد ویا برای اولین بارو وزارت ویا وزارتخانه اب و برق بوجود آمدکه در دیوانسالاری قدیمی ایرانیان وجود نداشت ودیگری هم وزارتخانه جدید شهر سازی بود که در همین ایام بود وسومی هم وتغییر ساختار وزارت فلاحت قدیم بود که با تمدن فئودالیته ایرانین وهم خوانی حقوقی ویا تکنولوژیکی نداشت وهمگی در عرصه دیوانسالاری جدید ایرانیان ویا بعد از سال 1342 ش ظاهر شدند ویا چند رشته دانشگاهی همسو با اهداف آنان هم ودر دانشکده های فنی تهران ویا در کرج ویا در دانشگاه صنعتی اریامهر سابق ویا در دانشگاه اهوازسابق ودر آموزشکده کشاورزی ملاثانی شمال اهواز بوجود آمدند که فلسفه اداری- سازمانی بهم پیوسته داشتند ولی هنوز مکانیزم اداری دوایر ش وبرای ما سراسر مردم ایران وروشن نمی باشد که جزو نهاد های ادار بعد از انقلاب ه م کردهایم وبا مکانیزم اداری مزبور عمل می کنیم که بدانیم وظیفه ویا کارکرداداری تاسیس اشان چیست؟ ویا چرا بوجود آمدند ؟ یا جهت آبرسانی 142شهر خورستان چیست ؟ویا جهت فاضلاب دفع کنی 17 شهر خورستان چیست ؟ ویا در استانهای دیگر هم وفلسفه آبرسانی روستایی اش وبرای 62هزار روستایی معاصر چیست ؟ویا اختلاف وزارت نیرو با وزارت کشاوزری ودرتامین وتصدی گری ابرسانی تامینی دهات وروستا های ایرانی چیست ؟ که در اوایل انقلاب چنین نبود ووزارت کشاورزی چارت سازمانی دیگر داشت وودر ان دوره تاریخی وپدیده آبرسانی روستایی وتنها بعهده وزارت کشاورزی آن دوران بود واخیرا مدتی است که اداره آب وفاضلاب روستایی را هم و"وزارت نیرو "بعهده گرفته است ویا "اداره خاص "برای آن بوجود اورده است که اهداف اداری ویا چارت سازمانی اش مبهم می باشد ؟ولذا امروزه در حفاظت قنوات سابق روستایی ویا در اداره صحیح آبرسانی روستایی نمی کوشد ویا "بودجه بندی خاص "وبرای آن نداردویا در احیاء چشمه های روستایی ویا در تعمیرونگهداری چشمه ها وقنوات وانهار سنتی ووظایف اداری خود را روشن نکرده است که روستاهای مبتنی به اب نابود نگردند ودر این مورد تفکیک وظیفه اداری روشن وبا وزارت کشاورزی نکرده است که بعهده کدام یک می باشد ؟که روستاها ی ایران لطمه نبینند که حداقل حیات 70 درصد روستاهای ایران وتنها به تعمیر ویا نگه داری همان چشمه ها ویا انهار سنتی باغاتش وابسته است ونیز وظیفه تانکرکشی اب شرب روستایی اش هم معلوم نیست ویا در ایام خشکسالی ها معلوم نیست ویا وجزو وظیفه لازم خود ندانسته و بعهده نگرفته است !وبجایش سپاه که یک ارگان نظامی می باشد ویا بجای دو وزارت خانه مزبور به روستاها ی مزبور وآبرسانی تانکری می کنند؟ ونیز نمی گوید که به چه دلیل اداری ویا فلسفی وسازمان اب منطقه ای خورستان ویا آب منطقه ای گیلان را ودرچارت "وزارت نیرو "ادغام کردند ؟ودر حالیکه قبلا بودجه بندی جداگانه داشتندویا وظایف منطقه ای معین وشفاف جغرافیایی جداگانه داشتند که اکنون دو وزراتخانه نیرو ویا وزارت کشاورزی ندارند! وِیا از عهده انجام وظایف قدیمی آبرسانی منطقه ای خوزستان ویا گیلان وغیره برنمی آیندکه هرکدام جغرافیای معین اداری اداری خاص ومتفاوت با همدیگردر قدیم داشتند ! ونیز امروزه پرسنل وزارت نیرو وبرای مردم ایران وطبقه اگاهش شفاف سازی نمی کند که ازدوایر وزارت نیرو چه منظور ی دارند وچارت اداری اش چه اهدافی را در نظر دارد؟ ویا چقدر پرسنلش وشناخت علمی کافی در مورد وظایف وزارتخانه ای خود دارد ویا در جغرافیاهای متکثر العمل دارد؟ ودر حالیکه قبلاروشن بود و ابرسانی شهری ویا روستایی وتا قبل از سال 1342 ش وتنها بعهده خوانین شهر های ایران بود که در تقسیم آب شهری ویا ابیاری دهات وسهم حکومتی سنتی داشتند ویا با کمک تکنولوژی قدیمی وبا کمک میرابهای ماهر قدیمی وعمل در شهر ها وابیاری روستاها ومناطق کویری می کردند ویا معضل تعمیر قنوات وانهای باغات روستایی را حل می کردند !وبعلاوه در برق رسانی شهر ها هم وچنین بود ولذا تا قبل ازسال 1342ش ویا قبل از تاسیس وزارت اب وبرق وتامین روشنایی معدود محلات شهر ها وتنها با کمک با موتور برق شخصی تاجران معتبر شهری بود ویابا کمک خوانین نو آورساکن در شهر بود که برای روشنایی منزل خود ویا همسایگانش یک موتورنوع برق دیزلی کوچک ویا بزرگ واز اروپا خریده بودند ودر "محله خود" نصب کرده بودند ولذا "اداره خاصی" وبنام اداره برق وآب نداشتند ویا در هیچ شهر ایرانی نبود !ومثلا برخی از این نوع موتور برق دیزلی شخصی شهر ها ودر محله اکباتان تهران بود ودیگری هم در خیابان ذوالفقاری زنجان بودکه با پول یک خان محلی خریده شده بود وسومی هم در فلان محله خوانساربود که نصب کرده بودند که اسیاب قدیمی چرخنده با فشار چشمه خوانسار را به اسیاب برقی تبدیل بکند ولذا در این دوره تاریخی ووظایف وزارت نیرو ویا وظایف جدید وزارت کشاورزی در این دوره تاریخی شهر ها وهنوز شکل نگرفته بود ویا در تفکیک آب وبرق وفاضلاب روستایی بوجود نیامده بود ؟ویا در حفظ حریم ابها ورودخانه ها نبود ویا برای هیچ کس روشن نبود ؟ وامروزه هم حتی برای پرسنل خودشان هم وشفاف وروشن نمی باشد ویا هنوز هم نمی دانند ؟ که چه وظایفی را دارند؟ ویا بایدکه به عهده اداری جدید خود بگیرند؟ ویا آن وظیفه اداری محوله را وهم وخوب انجام بدهند؟ ویا در دانشکده های خاص متعلق به وزارت نیرووتدریس وطیفه بکنند یا در رشته های برق واب درخواستی از وزارت علوم وتدریس بکنند که چه نوع دروس ضروری را طلب می کنند ؟ ومثلا در حالیکه قبل از انقلاب ودر دانشگاه تهران ورشته ای بنام مهندسی آب ودر دانشکده فنی وجود نداشت وتنها یک موسسه تحقیقات آبشناسی در این دانشکده مستقر وبعلاوه رشته سد سازی هم ویا نگهداری سد وجود نداشت ولی امروزه با فقدان سوابق در این مورد وخیلی از مهندسان کم تجربه راه وساختمان ایرانی به ساختن وطراحی 180 سد ایرانی پرداخته ند که کوچکترین واحد درسی در مورد ان رشته حرفه ای نخوانده بودند؟ ویا مشکلات نگهداری ویا کنترل خطر ناک آنها را نمی دانستند وهمچنین چند سد قبل از انقلاب را هم وشرکتهای مجرب امریکایی ساخته بودندکه سالها در دانشگاهی ای امریکا و"رشته سد سازی داشتند ویا رشته علمی کنترل سدها " را تاسیس کرده بودند ویا جدول گذاری جغرافیایی نهرهای سد ها وتوزیع بهینه نهر کشی های گیلان ویا سبکه بندی آب سد دزفول را وبلد بودندوآموخته بودند ویا با اصول علمی تئوریکی آموخته بودند وهمچنین برخلاف رویه امروزین ما ها وپروژه سختتر فاضلاب شهری را هم ودر دوره پهلوی وبعهده خود نگرفته بودند !که امروزه ما بعهده گرفت ه ایم وبا جسارت تمام برای دهها شهرایرانی و طراحی معیوبانه فاضلاب کرده ایم ولی تدبیر واداره ان را در وزارتخانه اب وفاضلاب نمی دانیم که اغلب کارمندانش زیر دیپلم هستند ولی با زد وبند تمام از دانشگاه آزاد همان شهرشان ومدرک تحصیلی ضمن خدمت گرفته اند کهممنوع بود وبعلاوه استادشان هم وبقال سابق همان شهر می باشد ! ولی بیکباره تاسیس ویا نگهداری 180 سد جدید بتونی ویا خاکی را وبعهده خود گرفته اند ویا جزو پیمانکارانشان شده اند ویا جزو مهندسان نوپای وابسته به وزارت نیرو شده اند که سر رشته ای از تخصص آب وبرق وفاضلاب ندارند ویا مشکلات مربوط به آن را نمی دانند ولی با شجاعت تما م ودفتر داری می کنند ویا خدومات فنی ویا تکنولوژیکی ویا بودجه بندی ویا نظام حقوقی ویا حساب داری آنرا بعهده گرفته اند !ویا در اتاقهای شیک وساختمانها مدرن ادارات کل برق وآب استانها نشسته وتابلو برنجی تخصصی وبردرب اتاق حرفه ای خود چسبانیده اند که همگان را از میزان مهارت اداری خود وبه تعجب وادارند! ولی میزان مهارت اداری اشان چنین نیست وبرعکس اش امروزه علنی شده است ولذا هزاران شهر وند عاصی خوزستانی را امروزه به خیابانها کشانده است ولی هنوز با کمک مهارت سخن پراکنی وا حرافی پرسنل شبکه خبرعمل کرده و مانع برملا شدن بی سوادی عمیق اشان می گردند ویا ازنحوه چرخاندن اداره آب وبرق وفاضلاب شهر های ایرانی می شون دوهمچنان به تخصص بالای خودمی نازند! ویا در تدبیرامور تاسیات سد ها ودکل ها ولوله گذاریهای دیمی شهر ها عمل کرده ویا در مهارت لوله گذاری بیابا نها وداد سخن می دهند ویااصرا رمی ورزند! ویا هنوز عمل خود را می شدن ومی ستایند ویا نظیر عمله شفته ریز ناشی گونه سدها ی گتوند پانزده خرداد وبعد از معیوب ساخته شدن می ستایند ویا بعد از هزینه شدن این همه تاسسات پر مخارج نهر گذاریها ولوله کشی بیهدف بیابانها می ستایند ونیز هنوز ضعف های تئوریکی نگهداری آنها را نمی دانند ویا آسیب رسانی ناشی کاری آن شبکه های عظیم اب وبرق وفاضلاب را ونیاموخته اند! ویا نحوه کنترل دقیق سدها نمی دانند که صدمات زیاد در چند سال اخیر به مردم خوزستان زده است ویا مهار آن نوع تاسیسات عظیم را نیاموخته اند که مردم بینواوزیر بستر سدها و در سیلابهای اخیروآسیب نبینند! ویا در خشکسالی های اخیر وآسیب زایی نکنند ! وچرا که بحران سواد اولیه اشان ومانع آن اقرار های اداری می شود که عیوب پرسنل وزارتی خود را بشناسند ویا بعهده کارمندی خود بگیرند! ولذا بحران 20 ساله آب وبرق 7/4مییون خوزستانی بدبخت ودر این راستاست ویا در ناشی گری مهندسان سد سازی بومی ایرانیان بروز می یابد !که در 20 سال اخیرمهندس ومدیر شده و 10 سد مهیب را در بالای دشت هموارخوزستان ویا مملو از "سیل بریها ی" خوزستان ساخته اند ویا بدون دانش اولیه سد ساخته اند ولی عملکرد مهندسی – اداری مدیریت اب وبرق اشان نیزوبرای همه ایرنیان معلوم نیست ؟ونظیر عمل کرد حاجی میرزا اقاسی در چاه کنی های بدون آب ایران می باشد ویا در فقدان دیگاه علمی مهندسان وپیمانکاران فاضلاب ساز ایرانی است که وابسته به وزارت نیرو می باشند که کم کم عیوبش ورخ می نمایاند ! که چهره واقعی ادعای علمی فوق العاده آنها را نشان می دهد! ویا در بحران آمیختگی آب وفاضلاب محلات اهواز وبروز علنی می یابد !ویا مثلا درخبر رسانی فاضلاب مجتمع های ساختمانی غرب تهران آمده است ویا در مورد کرج وهشتگرد وپرند وپردیس غیره است که بروز یافته است که فاضلابش به خیابانها جاری می شود ویا نقل شبکه خبر وهمان برج ساز ها وبعد از ساخت وساز انواع شهرکها ویا بعد از گرفتن پول کلان از همان مردم وهنوز جریان فاضلاب آن شهرک را به سامان نرسانیده اند ویا به مجرای فاضلاب روندگی خاص جغرافیایی وصل نکرده اند ویا علم تاسیسات سازی ضمیمه شهر کها را نمی دانند ,وتنها از سازمان برنامه ویا از اداره شهر سازی و "مجوز تخصصی رفاقتی "پیمانکاری گرفته اند وبه همین دلیل است که امروزه فاضل آب حمامها ویا دستشویی ها وتوالت های همان شهرک سازیها بد عمل می کند وهمگی به انتهای لوله کشی پائین برج ساختمانی وصل شده وهمان نیز به خیابان تهران آمده ویا وصل به رود خانه کارون اهوازشده ورها می گردد وبهمین دلیل است که امروزه سکنه اهواز و دائما از بوی بد ناشی از رفتن به لب کارون وشکوائیه به رسانه دارند ویا در ساخت وساز فاضلاب اصفهان ومشهد هم به نحو دیگرعمل شده است ومشکلات دیگری وجود دارد ومثلا درفاضلاب کشی شهر خودم نیز ومشاهده کردم که چگونه بود ه؟ ومثلا سکنه یک محله شهری مزبور واز شکاف لوله گذاری های سیمانی فاضلاب کشی یک پیمانکار ساوه ای شکایت داشت که بیست سال قبل ولوله کشی تمام خیابنهای آن شهر ک را ساخته بود ویا حق انشعاب از مردم گرفته بود ولیکن چونکه شیب شناسی جریان فاضلاب را نمی دانست ویا در علم مهندسی نیاموخته بود ویا ملاحظات فنی وصل کردن لوله ها را نمی دانست ویا علم عدم شکاف وسط لوله ها را نمی دانست ولذا در گذرکردن آب فاضلاب مزبورو در برخی ازکوچه های همان شهرک وآب لوله فاضلاب نشاتی می کرد واز شکاف وسط لوله ها و زیر ساختمان مردم ونشت آب می نمود ویا زیر ساختمان آنها را و خالی می کرد وآنها هم مرتبا وبه شهر داری زنگ می زدند ومی خواستند که بیایئد وشکاف آبروفتگی را حل بکنند ویا فروریزی خاک را وتعمیر بکنند که مسئولیتش بعهده وزارت فاضلاب وزارت نیرو می باشد وبعهده شهرداری نمی باشد که به گردن آنها افتاده است ؟واین عمل در حالی می باشد که بعد از انقلاب ووزارت نیرو ویا پیمانکارانش ووظیفه فاضلاب ها شهرها را وبعهده خود گرفته اندویا "آبرسانی روستاها "را هم واز وزارت کشاورزی قبول کرده اند! وبدون انکه پرسنلش واصول علمی ساخت وساز آنها را بدانند ویا اصول نگهداری اداری آن تاسیسات معظم شهری را بدانند! ویا معلومات شفاف ومعیارهای روشن ودر آن مورد داشته باشند ویا در وظایف فاضلاب داری شهری داشته باشند !؟ویا در مصرف شدن بی رویه آب شرب شهری واب حمام واب حیاط شویی داشته باشند ؟ویا در تفکیک لوله های تاسیسات آبرسانی انواع شهر ها داشته باشند ؟که امروزه بد عمل شده وهمگی معضل ساز هستند ویا آن لوله های آبرسانی ها را وتنها با لودر کارگری در زیر خاک انواع شهر ها وقایم کرده اند ولی برای رفع عیوب اداری آنها ومعلومات آبرسانی ندارند !ولذا برای اصلاح آنها وباید که اراضی همه شهر های ایرانی لوله گذاری شده وهمگی شخم زده بشود !وتا پیمانکاران وزارت نیروضعف اداری خود را بازرسی از نزدیک بکنند که پدیده آزمایش وخطای اداری می گویند ! ویا مشکل اشتباه محاسباتی مهندسی خود راودر لوله گذاری دیمی ابرسانی ها بفهمند ؟ ویا باید که دوباره از نو کنده شده ویا همه آن نوع لوله های عظیم زیر خاکی وبیرون کشیده شوند وتا عیب معلومات کارمندی خود را بفهمند ! ویا حتما همه ساله مخزن چهار سد بزرگ تهران وخالی بگردد! وتا تجربه اداری انها وبالا برود وبرای اینکه در نقشه کشی زیر زمینی تهران ویا شهرکهای کرج متصل به ان ویا در لوله گذاری شهر تهران وانواع بی تجربگی ها نشان داده اند ویا ضعف تفکر پیمانکارانه آب وبرقی داشتند ولی امروزه زیر بار نمی روند ویا هیچ کدام وجوابگوی عملکرد غلط مهندسی خود نیستند! وتنها به قطع اب وبرق مردم می پردازند که خسارت مالی ببینند !وبدون انکه اصول روشن اداری وِیا شفاف ودر تاسیس وهدایت رشته برق والکترونیک دانشگهاها داشت باشند !ویا در تاسیس مهندسی آب به دانشگاهها آموزانده باشند! ویا در دروس پشنهادی خود وبه دانشکده های فنی مختلف الکترونیک توصیه کرده باشند ؟ویا فلسفه آب شرب شهرهای بحران زده را وخوب بدانند ؟ویا به مردم وقشر اگاه شهری و روشن ویا شفاف گونه بگویند که چه منظوری از این نوع تاسیسات سازی شهری دارند ؟ویا داشتند ؟ویا در کاشت وداشت وبهر برداری از آن نوع تاسیسات شهری پر هزینه شهری دارند ؟ویا چقدر تدبیر اداری وعقلانی ودر ساخت وساز آنها بکار برده اند ؟واین در حالی می باشد که بنا به نقل اداره روابط عمومی اداره کل وزارت نیرو ودر شهر اهواز که آمار داده است که در سال 1397 ش وحداقل تاسیسات سازی آبرسانی شهری وزارت نیروو در خوزستان وچنین می باشد ومثلا از میان 84 شهر بزرگتر از 5000 نفره خوزستان وحداقل برای 62 شهر خوزستان وتاسیسات لوله کشی دیمی ابرسانی کرده اند! ولی چونکه با تئوری دیمی همراه بوده ولذا امروزه جواب نمی دهدآ وبعلاوه با بحران آبرسانی روستایی خوزستان هم روبرومی باشند !ویا مثلا اعلام کرده اند که برای ساخت وساز 17 شهر خوزستان که فاضلاب کشیده اند ولی از اصول دیمی مهندسی معکوس نشات می گیرد وبهمین دلیل است که امروزه آب وفاضلاب اغلب شهر هابحران داد ویا در هنگام طغیان رودخانه ها ویا در فرو کش کردن آب ودو نوع اب سالم وناسالم شهری وتتمه اش وبهم می آمیزد که از اصول "مهندسی آب" دانشکده های ایرانی وخیزش فکری می یابد !و شاید هم بخاطر ان می باشد که اغلب مدیران ویا مهندسان وزارت نیرو واز این نوع دانشکده های دیمی ومدرک مهندسی اب ویا برق ویا الکترونیک دیمی خود را وآخذ کرده اند ویاممکن است که بخاطر ان باشد که بخاطرمحتوای دروس مهندسی آب وابیاری ویا فاضلاب ویا مهندسی بهداشت آب ودروس دیمی باشد ویا نشناختن جغرافیای آبریزی رودخانه های خوزستان را که نمی شناسند که حوضه ابریزش کجاست ؟ویا فاضلاب اش ودر جغرافیای اغلب شهر ها وروستاها 9 استان شمالی خوزستان چگونه قرار دارند ؟وبعلاوه حوضه آبریزی آنها که کوهستانی است وچه معضلاتی برای 10 سد خوزستان وشرب سکنه اش بوجود می آورد وزیرا تنها آبگیری آنها ودر دشت هموار وجنوبی استان خوزستان قرار گرفته است که انتهای خط اراضی قرار دارد ومثلا آب خون آلود کشتار گاه شهر خرم آبادلرستان که جاری شده و به آب کشکان می ریزد ونهایتا در روستاهای خوزستان اشامیده می شود ویاآب آلوده به اب جوی پر از مواد شوینده شهر های استان ایلام ویا کهکلیویه جاری شده واز نهرهای خوزستان می گذرد ویا آب الوده به جنازه صد ها مرغ مرده شده یک مرغداری استان چهار محال وبختیاری هم جاری شده که بدلیل بی احتیاطی صاحب مرغداری مزبور و وهمگی مرده اند ولذا همان صاحب مرغداری هم وبرای اینکه پول زیاد وجهت دفن چاله کنی مرغ ها صرف نکند ویا جهت دفن آنها صرف نکند ویا در درکندن کوهستان سخت صرف نکند ولذا همان مرغان مرده را وشبانه در نیسان ریخته واز دره گذر گاه شعبات کارون رها می کند ویا فلان مغازه تعویض روغنی شهر هم وروغن سوخته خود را وشبانه در شعبات دره کارون وخالی می کند! ولذا نبود این نوع از فرهنگ بهداشتی آبهای جاری شونده وآب شرب اغلب شهر ها وروستاهای خوزستان را تهدید می کند که در استان دهمی جنوبی قرار دارد ویا در پائین سراشیب دره هاست ویا نزدیک به دریای 9 استان شمالی خوزستان می باشد ونهایتا دارای باکتریها واملاح ناجور آبرسانی می گردد وبعلاوه با کلر زنی وزارت نیروهم وبراحتی هم وقابل حل شدن نمی گردد ومثلا دلیل دیگرش بدلیل نبودن فرهنگ اداری در وزارتخانه ها ست ویا در تفکیک مرزمیان سه نوع آب شرب شهری وّبا آب مصرفی کشاورزی روستایی است ویا با آب صنعتی 27 شهرک صنعتی خوزستان می باشد که پرسنل اداره کل اب اهواز وتفکیک مصرف کرده اند ومجوز خاص مصرف می دهند ولی فرهنگ اداری تفکیکی پیشرفته ودر آن مورد ندارند ولذا بصورت دیمی سهمیه اب 10سد شمالی خوزستان را وبه این سه نوع اب مصرفی متفاوت توزیع کرده ووپرونده اداری انشعاب می سازند وسفارشی پروانه مصرف اداری می دهند ولی به عواقب ان نمی اندیشند ومثلا به خنک کردن صنایع فولاد سازی ویا لوله سازی اهواز ومجوز اب صنعتی داده داده ونهایتا در اب کارون آشامیدنی می ریزد ویا به صنایع دیگری که الوده صنعتی هستند ولی در خاک خود خوزستان وجواز کارخانه هائی مجوز یافته اند ویا آب روستایی که آلوده به تپاله انواع دامهاست که در دهات خود شان در خوزستان وتپالله انبار نگهداری می کنند ومثلااغلب سکنه دهات خوزستان گاومیش داری می کنند که شیر پر چرب دارد که به تاسیسات شیر پاستوریزه بهبهان ویا اهواز وشهر های دیگر می دهند ویا در دهات خود دامداری ومرغداریهای زیاد دارند که مکانیزم عدم حرکت ابهای جاری شونده واز مسیرسیلوی تپاله راویاد نگرفته اند وهمچنین در ایام معاصر هم واغلب زباله های 84 شهرش هم ودربیابانهای اطراف همان شهر های خوزستان و دپو میشوند وبعلاوه در هوای شدید خوزستان نیز وشیرابه داده وبه مسیر آن آبهای اشامیدنی می ریزیند ویا به پای نخیلات خوزستان جاری می گردند ویا در هنگام بارشهای بهاری وپائیزی مخلوط می گردند ویا در هنگام سیلابی شدن دشت خوزستان است که از نه استان شمالی سرازیر می شوند ! ولذا همان تپاله های جمع شده دهات ویا اغلهای 1005دهات خوزستان را حرکت داده ویا شیرابه زباله هایش را ویا کاهو های فروش نرفته وگندیده شده دهات حمیدیه را ویا علوفه نیشکر هفت تپه را حرکت کرده ودر نهرهای فراوان خوزستان جاری ساخته ویا مسیر کانالها را پر کرده ویا جاری شونده در کوچه های ابادیهای خوزستان می گردند !وبرعکس در ایام خشکسالی هم ونظیر امسال شده که گوسفندان ویا بزهای فراوانشان وبر اثر شدت گرما مردند ویا بدلیل هوای خشن خورستان که دو کولر گازی برای خنکی انسان در خانه سایه دار می طلبد ولذا همه احشام خوزستان ودر افتاب واز شدت گرما له له زده ودسته جمعی ودر معبر کانال ونهر ها می میرند ویا در مسیر نهر شهر ویا ابادی جنوبی تر که فلان شهروند دیگر مشغول شرب انهاست ویا مرده آنها ودر آب کرخه وکارون وجراحی وآب مارون وآب رودخانه دز وشاوور وشادگان وبهمنشیر وخیر اباد وهندیجان می افتد ودر کنارش موتور پمپ ابکشی روستایی کار می کند ویا در مجرای 7 خور بزرگ خوزستان می افتد که وسعت زیادی داشته ومیان چهار شهرخوزستان با مسافت زیاد هستند ونظیر شهر های اروند کنار ویا ابادان وماهشهر وهندیجان وجزیره مینو هستند که می افتد که عفونت شدید بوجود می اورد ولی در کنار همه آن خور های جنوبی خوزستان صد ها روستای خوزستان قرار دارد که نظیر خور موسی است ویا نظیر خور گبان ویا خور مله ویا خور سلج ویا خور قناقه وغیره هستند که در اطراف ان خور های عفونی هم وصدها باغ نخیلات روستاهای شادگان ویا بهمنشیر ورامهرمز قرار دارند ویا باطلاق ابهای کرخه است که وارد باطلاق عظیم هورالعظیم می گردند که دارای باطلاقهای بزرگ نیزار دار می باشند که صدها روستای هویزه ویا سوسنگرد ویا رفییع وبستان ویا دهات اطراف کرخه کور ونهر هاشم ودر مسیر ان قرار دارند ویا باتلاقهای کوچک شمال اهواز است که برخی از انها واراضی کشاورزی گود بوده اند ولذا در ایام بارندگی هاو چند ماه پراز اب راکد شده وآبش می گندد ویا در هنگام طغیان رودخانه ها ومسیر انهار بزرگش واب انحراف یافته و از کانال اصلی بیرون زده وآنگاه آبهایش ودر گود زارهای مزبورریخته وچند ماه در ان گود باقی مانده ولذا در هوای گرم خوزستان وعفونت می کند ومحل تخم ریزی اغلب مگس ها وپشه های خورستان می گردد ویا با پرواز دست جمعی خود وبه شهر ها ودهات خوزستان کلونی و حرکت کرده ومثلا در ان شهر روی میوه انگور ویا مرغ فروشی نشسته ورویش را پرده سیاه مگس کشیده ویا فضای یک مغازه را وپر از مگس ویا پشه مزبور می کنند ولذا برخلاف توصیه خبر نگاران بی خبر تهران که صرفا در جای خنک نشسته واز صرفه جویی برق در استانها دم می زنند وانها هم وبرای پراکنده کردن همان مگسها ی فروان که بابزن دستی وعمل نمی کند ولذا مجبورند که دو کولر در مغازه ویا در منزل خود روشن کرده وبرق فراوانی رامصرف کنند که وزارت نیرو تولید می کند ویا در سه فصل متوالی سال که گرم است وسد های هما ن استان خوزستان تولید می کند ومصرف یکجا بکنند !ولذا این نوع مگس آفرینی چاله های اطراف شهر ها ی خوزستان وطوری حاد می باشد که وزارت بهداشت رژیم پهلوی از علاج کردن عاجز شد که در ابتدا می خواست که با سیستم هلی کوپترسم پاشی عمل بکند ویا با سم پاشیهای متنوع وروی آبهای راکد وگودهای فراوان خوزستان سم بپاشد ویا علاج مسئله مزبور را کرده ویا از سر اراضی زراعی حاصل خیز ان ّاستان باز بکند ویا از زاد ولد زیاد مگسها وپشه ها دردشت خوزستان جلوگیری بکند که اراضی زراعی اش وبهره خوب بدهند ولی نهایتا عاجز ماند ویا در نهایت چونکه هزینه زائی زیاد داشت ویا الوده کننده زمین وبه انواع سم ها بود ولذا از خیرش گذشت وامروزه هم از برکت انواع کانال کشی های دیمی ولوله گذاری دیمی جهاد نصر حل نشده ویا معضل آبهای کثیروسرگردان خوزستان وزیاد شده ولذا تز ابخیز داری وآبخوان داری دانشکده های کشاورزی بی خبر ایران را واز کار انداخته است! وبعلاوه قرار گرفتن این رودخانه های بزرگ ویا کانال کشی های دیمی منشعب انها ودر کنار 84 شهرش ومعضل بزرگ شهر نشینی خوزستان شده که روزگار تصور می شد که اهواز کویت ایران می باشد ویا منظره کنار کارون آن وبه درد اواز خواندنها می خورد! ولی امروزه محلات شهر نشینی معضل دار دارد که هم کف با کناره رودخانه ها ست ویا بزرگترین مصیبت رودخانه های ایران شده است که در 20 سال اخیر وحداقل 20 در صد اخبار رسانه ملی وراجع به انواع معضلات خوزستان می باشد ولی چونکه در حل کردن معضلاتش عمقی اندیشیده نمی شود ولذا تنها 83 میلیون ایرانی وشنونده صرف آن نوع اخبار مصیبت بار شده اند وکار ی از دستشان برنمی اید ویا در مورد مصیبت ریز گرد ها ی فراوان اهواز ویا شهر های دیگرش واز دست آنها ساخته نیست! ویا در مورد اخبار سیل ها ی خوزستان چنین است ویا در مورد اخبار قطعی اب وبرق خوزستان ویا در تلف شدن نخیلات ودامهای خوزستان که بر نمی اید ویا ازعهده بقیه مردم ایران وساخته نیست ! وبهمین دلیل گرچه ساده لوحانه تصور می شود که آبهای جاری برفها وبارشها ورود خانه ها وچشمه های 9 استان شمالی خوزستان وفواید زیاد برای خوزستان دارد ویا خیرات زیاد وبرای کشاورزی ومردم خوزستان ببار می آورد ویا از سد های دهگانه خوزستان ومی توان برق زیاد تولید کرد ویا محصولات کشاورزی فراوان وازاراضی حاصل خیز استان خوزستان می توان وتحصیل نمود ولی نشناختن اسیب پذیریهای خوزستان هم ومعضل فهم مسئله راو زیاد تر می کند ویا نشناختن معضل ساخت وساز های سکونت گاههای شهری این دشت بزرگ ایران را هم زیاد می کند که از آسیب پذیری های فراوان بهره مند شده اند که استانهای کوهستانی ویا شیب داروچنین وضعی ندارند ویا استانهای با دره های عمیق ندارند ویا با دهات واقع در ارتفاعاتش ندارند ویا آن نوع از آسیب پذیریها رودخانه ای وابرسانی وبرق رسانی حاد را ندارند ومصون هستند وصرفا سرمای برف استان بختیاری را دارند ویا بارندگی کوههای زاگرس لرستان وکهگیویه رادارند ولذا با لباس گرم ویا با کوچ محلی حل می کنند ویا با تاسیس حوضچه ها و مخزن کوهستانی وحل می کنند ویا با خریدن مقداری سیمان ویا با تاسیس حوضچه های پرورش ماهی قزل الای متعدد در کوههای لرستان وکردستان وحل می کنند که اب چشمه هاش وبجای رفتن به دشت خوزستان ودر همان ابادی لرستان ویا ایلام وصرف باغاتش بشود !ودر این مورد هم امرونهی های نصیحت گونه دولت هم آثر نخواهد کرد وتا در مورد نحوه بهره مندی از برفهای ذوب شده کنار همان آبادیهای 9 استان شمالی خوزستان تصمیم نگیرند ولذا این نوع نصیحت های سابق وبه درد سکنه خوزستان نمی خورد ویا یا به درد نمایندگان مجلس خوزستان نمی خورد که با تحصن دسته جمعی سابق ودر مجلس ومانع آن تدابیر سایر استانها بشوند که فرضا قوم چهار محال بختیاری حقابه سابق خوزستان را رعایت کرده ودر موردمصرف برفهای اطراف دهات خود وتصمیم شخصی نگیرند! ویا نصیحت های خبر نگاران تهران هم وبه درد آنان نمی خورد وباید عاقلانه فکر کرده وبا تفکر اموزین بیندیشند ویا چاره منطقی وبرای بهره گیری از آبهای زاید سایر استانها گرفته ویا در سازمان برنامه وبودجه استان خوزستان منطقی بیندیشند ویا در تدابیر آبرسانی اداره کل اب همان استان ومنطقی بیندیشند ! ویا باور بکنند که روستا ئیان سایر استانها هم وتعقل داشته ویا تدبیر اندیشی امروزی را دارند وبا کمی از اندیشه ومی توانندکه فکر بکنند ویا تنها با خرید یک پمپ آبکش رودخانه ای کم قیمت عمل کرده و یا از بازارشهرشان عمل کرده ویا با مکش اب رودخانه بختیاریکه به خوزستان جریان دارد وویا با انتقال آب از دره کارون وبه باغات مرتفع کوهستانی خود وعمل باغداریدر کوهستان بکنند ویا زراعت بکنند که چنین اموری وامروزه رواج فراوان یافته است ودر حالیکه سابقا نبود وبهمین دلیل بود که اب کارونبه خوزستان جریان می یافت ولذا سابقا آب کرخه ویا "سد دز"سابقا فراوان بود ونیز وفورش سابقا بخاطر آن بود که قبلا فروش چنین ابزار الات چینی مکش اب وجود نداشت ویا ذخیره سازی اب ودرمخزن واستخر ایزو گام دار نبود ویا در بازار ها ی ایران وجود نداشت ولذا در ان دوره تاریخی وهمه برفهای 9 استان مرکزی ایران وجاری شده ودر بستر کارون ویا کرخه ومارون وروانه می گردید ونهایتا به دشت هموار وپست وکنار دریای خوزستان میریخت ونمی بایست که امروزه تصمیم گیریهای اب وبرق ویا کشاورزی ویا محله سازی همه خوزستان را با تفکرات گذشته انجام بدهند ویا با "مقتضات وتکنولوزی سابق اجتماعی "وپایه گذاری بکنند که امروزه به چنین درد سرهای سنگین ودچار بشوند !/ وبعلاوه باید باور فکری بکنند که در 50 سال اخیر ووضع کوچه سازیها عوض شده ویا وضع پشت بام سازی شهر های 9 استان شمال وتغییر یافته است که قبلا همه کوچه های مزبور ویا پشت بامها ی ایران وخاکی وگلی بودند ولی امروزه حیاط خانه سازی ویا کوچه سازی ویا خیابان سازی هزاران ابادی ویا شهر هاعوض شده است واسفالت کاری خاک شهرهای بالای استان خوزستان وعوض شده است و چرا که با ظهور قیر ریزی کوچه ها وخیابانها یا جاده ها وِیا آزاد راهها که سابقا همگی خاکی بودند ولذا اب بارشهای 9 استان مرکزی ایران وبه درون زمین می رفت ولی امروزه عوض شده با ظهور ایزوگام پشت بام انواع شهر ها وروستاهای 9 استان مزبوروضع عوض شده است وبا پیدایش تکنولوژی شیر اب حمامها ویا اشپزخانه شهر ها ویا روستاهای مزبور وضع ابرانی وابگیری خوزستان عوض شده است ویا با همراهی تکنولوزی ناودانهای پشت بامها وحیاط خانه ها وضع عوض شده است ولذا اغلب بارش ها در خاک 9 استان جذب خاک نمی شود وبلکه بنا به میل وسیلقه شبانه روزی سکنه همان 9 استان فوقانی خوزستان دارد که عمل می کنند وممکن است که در صورت عدم بارش باران ه م عمل کرده وتنها با باز وبسته شدن جمعی همان شیر الات منزل خود عمل کرده واب مخزن سد های استان خود را وجا بجا کرده وبه سوی دره خوزستان بفرستند ولذا معضلات زیادی در شهر نشینی دیمی انان ببار بیاوردومثلا بیکباره از مخزن سد 90حوضه اراضی ودره های سد 9 استان دیگر شیر الات لولکشی جدید باز شده وهمگی به یکدیگر پیوسته ویا با مکانیزم لوله کشی وناودانگذاری شهری ولوله کشی های متصل وزارت نیرو عمل کرده ودر ساعت مختلف آب از مخزن حداقل 80 سد استانها ی مزبور حرکت کرده وتنها چند ساعت بعدهم و در کنار یک شهرخوزستان باشد ویا در کنار همان روستای خوزستان بالا امده وبه مسیر دریا جاری باشد ویا به خور ها وباطلاق شادگان وهویزه وغیره بریزد ولذا نوسانهای جدیدنهر های جدید بتونی ویا نهر های قدیمی خاکی خوزستان شدید می باشد که تابحال به معضل مزبور نیندیشده اندولذا امروزه جلگه هموار خوزستان وعلاوه از تاثیر پذیری شدید از بارشهای برف وباران فراوان واز اراضی آسفالته 9 استان شمالی خوزستان هم متاثر است ولذا با پارامتر جدید دیگر روبرست وان پارامتر جدید هم ومیل ورغبت شیر باز کنی ویا شیر بستن لوله کشی های جدید وزارت نیرومی باشد که در خانه های 9 استان دیگر درست کرده اند وبستگی دارد که چه موقع شبانه روزی پیک آب نهرهای فراوان خوزستان فرستاده شود وآب بالا آمده ویا پائین بیاید ؟ویا پیک برق خانه های خوزستان را بالا برده ویا پاین بیاورند !ولذا امروزه مکانیزم "نوسانات آبرسانی "ویا خشکسالی دهات ویا شهر های خوزستان عوض شده است از این دوموضوع متاثر می باشد ویا از دو مکانیزم "بارش طبیعی" ویا از "ریزش مصنوعی ناشی از آبرسانی" شهرهای فوقانی متاثر می باشد که امروزه مساحت اراضی 64 42 6 31 هکتاری خوزستان را ومتاثرشدید می کند ودر حالیکه در 50سال قبل والی 70 سال قبل وچنین نبودو تنها از بارش طبیعی ابرها ی اسمان متاثر می شد ویا از سنجش دبی طبیعی آب رودخانه متاثر می شد وبعلاوه باید بدانند که در دولت های قدیمی ایران نیزو اداره ویا نگهداریشهرها ویا حفاظت شهرهای خورستان هم وسخت بود که از سیلابهای فراون شدیدا اسیب می دید ویا از پر شدن انهار کشاورزی خود وآسیب می دید ولذا نگهداری شهر های خوزستان وبرای حکام قدیمی خوزستان نیز وسخت بود! وبهمین دلیل فرهنگ خاص شهر داری را می طلبید ویا فرهنگ خاص "شهر سازی ویژه خورستان" را می طلبید وتنها به مشکل آفرینی دولتهای معاصربستگی ندارد که در 20 سال اخیرعمل کرده ومعضل مزبور را ونشان داده است وبلکه در دولتهای سابق قاجار وزندیه ویا صفویه وسلجوقی نیز وچنین وضع اسیب پذیری شهر های خوزستان وجود داشت که فرضا ناصر الدین شاه مجبور شد که "نهر هاشم خوزستان "رابکند ویا در جنوب اراضی حمیدیه حفاری بکند ویا در ادوار دیگر نیز چنین است ومثلا برخی از این مشکلات شهر سازی ویا روستاسازی ویا تاسیسات سازی ابرسانی جدید شهری وروستایی خوزستان وبه شرح ذیل می باشد : که شامل انبوه شدن اب سدهای ده گانه وزارت نیروست که عمر سد سازی وفرسودگی خاص دارند ویا امکان سر ریز فوریدارند ویا احتمال شکسته شده انها وبدلیل فشار اب ممکن است که با سیلابهای مکرروتهدید می شوند ویا با سیلابهای کم خطر تر در 20 سال اخیر در خوزستان بتخلیه می شود وهمگی از اسیب پذیریهای ضعف شناخت شناسی پرسنل وزارت نیرو نشات می گیرد وهرچند وزارت نیرووبرای تامین اب وبرق سکنه خوزستان ناچار است وچاره ای جز ساخت وساز ا0 سد برق آفرین ندارد ولی چونکه در بستر بزرگترین رودخانه ها ی پر اب ایران می باشد ومسئله سازی انها وبیشتر از 170 عدد سد کم خطرتر 30 استان دیگر ایران می باشد که اخیر در سایر استاها ساخته شده اند وبعلاوه برق دهی انها هم وبه سایر استانها کم شده است وهمگی صرف تامین اب وبرق پر مصرف خود خوزستان می شود ولی حاد شدن مسئله وبرای سکنه روستایی ویا شهری خوزستان را وبالا برده است که حدود 50 سال قبل وبرق خانگی نداشتند ویا پنکه خانگی در خوزستان نداشتند ویا مشکل خود را تنها با باد بزن بافته از برگ خرما حل می کردند ویا یخچال خانگی وکولر خانگی نداشتند ویا پمپ اب خانگی وآبادی نداشتند ویا بجای تکنولوژیهای مزبور واز مکانیزمهای سنتی دیگر استفاده می نمودند ویا جهت خنکی منزل ویا اب منزل خودومغازه روش دیگر بکار می بردند ودر عین حال همان موقع هم هوای اهواز وابادان هم گرم بود ویا همان موقع وگاهی ونظیر امروزوهمچنان حرارت خوزستان تا 50 درجه بالا بود ولی مشکل اشان در ان دوره تاریخی وبا تکنولوزی پائین حل می شد ولی امروزه با پیدایش وزارت نیرو در ایران رویه عمل وعوض شده است وبهمین دلیل هم میزان مصرف آب وبرق ودر شهرهای خوزستان بالا رفته وبیشتر ازمصرف 30 استان دیگر ایران می باشد ومشکل دیگر انست که معیار های پیدایش شهرها آنها عوض شده است ولذا هر قصبه خوزستان که بمحض رسیدن به مرز 5000 نفری می رسد و فورا وزارت کشور وبا مکانیزم غلط ومجوز شهر به آن می دهد که از آلگوی غرب اخذ شده است ولذا فورا سکونت گاه مزبور را و از مرزوتعریف روستا بیرون آورده وآنگاه در تقسیمات جدید کشوری وجز "تعریف اداری شهری "اعلام می شود وشهر های خوزستان زیاد می شوند ودر همین راستا وتقاضای ردیف بودجه شهری کرده ویا تقاضای تاسیسات آبرسانی شهری وادارات شهری وغیره وبرای مکان جغرافیایی مزبوررا کرده ویا برای سکونت گاه روستایی بزرگ شده مزبور رامی کنند که تعدادش در خوزستان تا 84مرز شهر بالا رفته است ولی امکانات مالی واقعی شهر ی را ندارند ویا دهستا نهایش تا مرز 142 دهستان بالا رفته است واز سوی دیگر هم مرکز خوزستان مزبور که قبلا دارای اداره کل وزارت نیرو محدود داشت ویا اداره کل کشاورزی محدودی داشت ومسئولیتش زیاد شده ولی توانائیی پاسگویی ندارد ویا اهواز اداره شهر سازی محدودی داشت ویا اداره فاضلاب وشهر داری محدود ی را دارا بود که سابقا محلات اندک اهواز را اداره می کردند ولی امروزه با قاموس فرهنگ ساز ی غلط اداری ونقشه غلط شهر سازی اش بزرگ شده است است ویا مکانیزم صحیح لوله کشی شهری اش وعوض شده است ویا مکانیزم فاضلاب شهری اش عوض شده ویا حفظ ابرسانی جدید سکونت گاهی اش وعوض شده است که فقر سواد اداری ویا معیار های غلط وزارت نیرومعاصر را نشان می دهد ویا فقر سواد کارمندان اداری آنرا نشان می دهد ودر حالیکه سابقا وقبل از سال 1334ش وشهر های سابق خوزستان واداره کل اب وبرق ویا شهر سازی ویا سازمان برنامه نداشت ولی امروزه این نوع دوایر وسازمانها و از جدید ترین دیوانهای اداری ایرانیان می باشد ودر حالیکه ایرانیا ن سابق واز 4000 سال قبل وتا کنون ومعنی "اداره اب وبرق "را نمی دانستند ولی مفهوم دیوان برید خوزستان را بلد بودند !ویا مفهوم دیوان انشاء ویا دیوان لشکر ویا دیوان استیفائ را ومی شناختند ولی در فرهنگی 4 هزار ساله دیوان سالاری ایرانیان وپدیده ای بنام "دیوان اب وبرق وفاضلاب جدید شهری نبود" وتنها مخلوق تعقل کارمندان وزارت نیرو در 50 سال اخیر می باشد که از دیوانسالاری غربی ها وامریکائی ها واخذ فرهنگی غلط کرده اند وولذاامروزه سازماندهی صحیح انرا نمی دانند ونیز در ایام قدیم حکومت های خوزستان ویا در اداره شهر هایش نیز چنین پدیده ای وجود نداشت ودرحالیکه مفهوم "اداره آب وفاضلاب " ودر فرهنگ اداری جوامع غربی هم وپدیده دیگری می باشد که اولین بار در قرن 18 ومفهوم "فاضلاب شهری لندن "را بوجود آوردندوروش ساخت واداره انرا هم بلد می باشندواقتباسی از دیگران نیست وبعلاوه همان فرهنگ اداری آب وبرق وفاضلاب شهر های اروپایی وآمریکایی هم وبا فرهنگ اداری ماها تفاوت دارد ویا با فرهنگ اداری وعملکرد وزارت نیروی ایران فرق دارد ویا با تجارب عملی اشان وتفاوت اداری دارد وبعلاوه فرهنگ آبخیز داری اراضی آنان هم وبا ما ها فرق اساسی دارد ویا فرهنگ کانال سازیهای کشاورزی انان هم فرق دارد ویا با فهم فرهنگی ما ها در خوزستان فرق دارد که امروزه جهاد نصر واقتباس فرهنگی غلط آز آنها کرده ونهرهای اشفته خوزستان را زیاد کرده است که کارکردکشاورزی مبهم دارند ولذا امروزه خوزستان دارای دودسته کانال نهرهای مدرن بتونی ویا نهرهای سنتی خاکی در خوزستان شده اند ویا در 50 سال اخیر شده است ولی فلسفه ساخت وسازوبهر برداری ویا تعمیر مکرر انها را وهنوزنمی دانیم ویا فرهنگ نگهداری اقتصادی انها را نداریم که به ور شکسته شدن شرکت هفت تپه وانهار وتاسیساتش در خوزستان منجر نشود !که امروزه دارای نهرای مدرن پر شده از خاک وعلوفه نیزار ها شده اند ویا فرهنگ نگهداری واستفاده از نهرهای سنتی خاکی خوزستان را هم نداریم ویا نظیر عملکرد بهینه خوانین سابق را نداریم که نهر هاشم سابق رادوباره بازسازی وبهره برداری عملی بکنیم ویا نهر کرخه کور ویا نهر حراجی ونهر جدید وغیره را که در اطراف آبادان ویا جزیره مینو وحفار شرقی می باشند ودوباره احیا بکنیم ووتنها تابلو برنجین اداره ابخیز داری ویا اداره مدیریت اراضی جهاد سازندگی است که وجود ویا لوله کشی های بیهدف شرکت جهاد نصررا که داریم که در خشک سالی ها عمل نمی کند ویا در "ترسالی های معاصر "خوزستان وهنوز خاصیت خود را و نشان نداده است ویا نتوانسته است از شوری اراضی خوزستان جلو گیری بکند ویا از قلیایی شدن اب نهر ها واب جاری لوله ها وجلو گیری بکند ویا باعث شوری باغ نخیلات ماهشهر ویا بهمنشیر واروند کنار نشود که در شادگان 5 ملیون نخل را وبه خشک شدن نکشاند ویا سکنه روستاهایش وبدلیل شوری اراضی اطراف ده وبه کوچ کرده نکشاند ویا بدلیل خشگ شدن نخلها واشوب چند ساله اخیر را وبوجود نیاورند! ویا هنوز فرهنگ آبخیز داری واقعی را وعملا بوجود نیاورده ایم ! که که تنها با "تابلو اداره کشاوزی اهواز" وتامین نخواهد شد ولی برعکس شده است وعملکرد اراضی حاصل خیز سابق خوزستان برعکس شده است ولذا اراضی خوزستان وبا وجود ابرهای بارش زا ویا با وجود رودخانه های فراوانش ودر معرض کویری شدن قرار گرفته است ولذا دهها سال بود که اهواز ویا اندیمشک وغیره وباذرات معلق در هوا وریزگرد ها روبرو بود که بر روی مقره ای تیر های برق هم می نشست وباعث قطعی مکرر برق خوزستان می شد که وزیر نیروی سابق وبا معضل مزبور روبرو بود ویا نفس کشیدن در شهر های مزبور وبرایشان مشکل مینمود ولذا امروزه در اعتراض اداری خود به به آشوب خیابانی پناه اورده اند ودر حالیکه ما امروزه میلیارد ها تومان صرف تیر برق ویا دکل ویاجعبه فشار قوی کرده ایم ولی هنوز فرهنگ اداری حفظ کم هزینه تاسیسات برق مزبور را نداریم که بخاطر عدم انضباط اداری است که ومقره های برق خوزستانکثیف می شود وبه موقع نمی شوییم که چنین براثر کثیف شدن مقره ها ی دکل ها ی برق وبارهاو برق شهر های خوزستان ودچار قطع برق نشوند! ویا مردم شهر های مزبور وبدلیل قطعی مکرر برق ودچار آشوب های شهری نشوند! ویا فرهنگ تقسیم حقابه واقعی سایر استانها را وانکار بکنند ویا حقوق ابی 9استان فوقانی را نپذیرندوانها هم برعکس عمل کرده وحقوق بهداشتی ابهای جاری را رعایت نکرده ویا در مورد بهداشت آب خوزستان فرهنگ پذیر نشوند که هرکدام بهداشت اب روستای خود را رعایت بکنند ویا روانه سد های ذخیره اب خوزستان نکنند ویا حقوق مابین استانی را ورعایت بکنند ویا جزو فرهنگ خبر نگاری ومطبوعاتی سایر استانها بشود ویا هرکدام سهم واقعی حقابه آب شرب بهداشتی واب اشامدنی دام ویا اب صنعتی شهرک صنعتی استان خودرا بشناسند ویا سهم استان خوزستان را بپذیرند !وتجاوز به حقوق شربی ویا حقابه واقعی دیگران نکنند! ویا فرهنگ پذیربه آن عدالت شرب باشند که نگهداری بهداشتی اب می طلبد ویا در پشت سد ها وبهتر از حقابه جریان بیهوده اب ودر نهرهای کرخه جنوب حمیدیه است که تنها باطلاق هور العظیم را پر بکند که مصرف کشاوزری ندارد ویا مصرف آب شربی نداشته ویا بیهوده به دریامی ریزد ! ویا بیهوده به هور العظیم می ریزد
آبرسانی خوزستان ، معضل سیاسی ویا معضل کار شناسی پرسنل وزارت نیرو ؟ کدامیک؟ ( بخش دوم) - دکترخالقی
آبرسانی خوزستان ، معضل سیاسی ویا معضل کار شناسی پرسنل وزارت نیرو ؟ کدامیک؟ ( بخش دوم)
از:دکترمحمد خالقی مقدم
تخصص: برنامه ریزی منطقه ای وتاسیسات شهری
وآری سکنه امروزین خوزستان واز نهر های مدرن بتونی خوزستان بهر ه مند شده اند ودر انهارانشعابی جراحی ویا کارون ویا کرخه ویا شاوور ویا مارون وخیر آباد وجود دارد ولی خیری نمی بینند ویا فرهنگ کاشت برنج در خوزستان را نمی دانند که فرق با اراضی شالیزار گیلان دارد که در اداره کشاورزی اهوازوبه انها اموخته نشده است ویا در رشته ترویج دانشگاه اهواز وبه بقیه طبقه عوام وتفهیم رسانه ی نشده است که استفاده بهینه از آب وخاک ونهر های خورستان بکنند !وصرفا با جنجال سازی رسانه ای معضل خوزستان ومطرح نشود که دولت با افزایش بودجه ادارات خوزستان حل بکند ومشکل مزبور را حل بکند ویا مشکل آب وبرق وفاضلاب خوزستان را وبصورت یک معضل سیاسی تلقی بکند ولذا با استقراض از صندوق توسعه ملی حل کرده ویا یک شبه همه مشکلات خوزستان راحل بکند ویا با پول پاشی حل بکند ودیگر به شالوده های تفکرات غلط در این استان کار نداشته باشد که بهره برداری عقلانی از پدیده آب وبرق وفاضلاب خوزستان نمی شود ولذا چگونگی سامان دهی غلط نهرهای سرکش خوزستان آن مسئله بیان می کند ودر حالیکه سابقا نبود ویا در طول تاریخ وشهرهای جنبی کنار رودخانه خوزستان وکمتر صدمه می دیدند وفقط برخی آسیب می دیدند که اصول ایمنی شهر نشینی ویا روستا نشینی خوزستان را ورعایت نکرده بودند ولذا با سیلان وپر شدن انهارش وبرخی ویران شده اند است ومثلا در منابع تاریخی واز شهر های تاریخی قدیمی خوزستان وتنها سه شهر شوش وشوشتر ودزفول مکرر باقی مانده بودند که در ناحیه شمالی ومرتفع خوزستان بودند ویا در ناحیه مرتفع نسبت به بستر روخانه باقی مانده اند !ولی در اسناد تاریخی هیچ کدام واز شهر های خوزستان ذکر شده در کتاب فتوح البلدان امروزه دیگر باقی نیست ویادراسناد کتاب احسن التقاسیم ویا البلدان ابن فقیه وامروزه دیگر وجود ندارد ویا بر اثر طغیان رود خانه های خوزستان وامروزه دیگر نیستند ! وودر دوره های بعدی هم ومثلا شهر هایی که برادر کریم خان زند وبا شکستن سد بالای شادگان وبه خرابی کشاند که امروزه دیگر نیستند ویا حتی مکانیزم شهر سازی اهواز دوره اردشیر بابکان هم وطور دیگری بود ویا با محله سازی های شهری دیمی کنونی اهواز وفرق زیادی داشت که اسیب پذیرتر شده است وبهمین دلیل هم اغلب دولت های سابق ایران واهواز را در دوره سلجوقیان ویا دوره ایلخانی وغیره ومرکز استان خود ویا مرکز حکومت محلی خود قرار نداده بودند که در کنار ه های پست روخانه پر آب وخطر ناک کارون قرار داشت وتنها در دوره ناصرالدین شاه مطرح شد که به "بندر ناصری" مشهور بود وآنهم با توصیه شرکت لینچ انگلیسی بود که بخاطر سنگلاخ بودن بستر کارون شمال اهوازو نمی توانست جنس اروپایی به گمرگ شوشتر ببرد ولذا گمرگ خانه سازی بندر ناصری را وطلب کردند که تنها یک قصبه معمولی ودر دوره مزبورودر کنار کارون بود ولی تاجر بوشهری هم وآنرا وبه عنوان بندر ناصری احیائ نمود وبعلاوه ساختن پل فلزی اهوازدوره رضا شاه هم وتوسط یک شرکت اروپایی وبقیه مهندسان شهر ساز کم تجربه ایرانی را فریب داد که به معضل محله سازیهای دوطرف رودخانه کارون نیندیشند و یا به غرقابی شدن محلات دو طرف شهر ونیندشند وهمچنین کشیدن ایستگاه مرکزی راه آهن ویا تاسیس دانشگاه اهوازویا محله کارمندان شرکت نفت اهواز دوره پهلوی دوم ویا تاسیس پادگان در دوره رضا شاه که صرفا محله های دولتی بودن ومهندسان نوسواد امروزین را وبه اشتباه محاسباتی واداشت ولذا بدون توجه به مشکلات سیل گیری اهوازشهر سازی سریع کرده ویا بدون توجه به معضلات فاضلاب شهری یک شهر بزرگ ساخت و سازبعد از انقلاب کرده ویا بدون ملاحظه عقلانی شهر سازی کردند که لطمه دیدن امروزین اهواز واز خشکسالی های مکرر شهر اهواز نتیجه انست ویا اقدام به ساخت وسازانواع محلات جدید اهواز وبا طرح عجولانه کردند که زیر بنای شهری ان درست طراحی نشده بود ونقصان داشت ویا بدون ملاحظه نقشه مهندسی بود که امروزه نقشه کشی کف منزل وبا لبه کارون شهر سازی برابر است که هم سطح با کف خیابان وکف کوچه های اهواز درست شده است که از اشتباهات عمیق نظام مهندسی اهواز وماهشهر وشهر داریهای انهامی باشد ویا از عدم محاسبات عقلانی اداره مسکن وشهر سازی می باشد که توالت خانه های اهواز واز بقیه اجزای منزل اهواز یها مجزا نیست ویا در ناحیه جغرافیایی مزبورومنفک نگردیده وتا دسترسی ارزان ویا آسان به تخلیه فاضلاب در اهواز وانجام بگیرد ویا انتقال فاضلاب به مجاری مناسب انجام بگیرد وتا عدم الوده کردن انهار پاک شهری باقی بماند که در نظام شهر سازیهای کشور های دیگرجهان و چنین اشتباهات فاحش شهر سازی دیده نمی شود ویا نقشه کشی های غلط شهر داری انجام نمی گیرد که با صرف میلیارد ها بودجه ریزی شهری هم وقابل اصلاح اداری ویا مسکونی نباشد ! ودر حالیکه در شهر مزبور وصد ها نفر ادعای مشاور شهر سازیرا می کنند ویا در شهر های دیگر ایران هم چنین است ودهها دانشکده ومدعی "علم شهر سازی" می باشند ویا ادعای "دکتری مهندسی آب " را دارند ویا ادعای دکتری مهندسی آبیاری ویا نقشه کشی فنی شهر را دارند ویا ادعای کانال سازی شیب دار شهر ی را دارند ولی معیوب ساخته شده است که حتی با وجود عدم بودجه شهرداری اهواز ویا اداره فاضلاب اهواز وحتی با وام جعاله فاضلاب بانک تجارت ویا صادرات هم درست نمی شود ویا رفع این نوع رفع از عیوب تاسیسات اب وفاضلاب اهواز ومشکل است وتنها شگردهای خاص اداری را می طلبد ولذا این نوع تصمیمات سالهاست که بحران شهری می افریند که ناشی از "عدم تقعل اداری "درمورد نقش ووظیفه وکارکرد وزارت نیرو می باشد که تفکرات موهوم درمورد خدمات رسانی شهریآب وبرق وفاضلاب اهواز وشهر های دیگر را دارند وامید است که همه مردم ایران وتنها فرهنگ آب وبرق وفاضلاب منزل خود را بالا ببرند وسپس مسکن سازی بکنند !وبعلاوه پرسنل وزارت نیرو ویا پرسنل وزارت شهر سازی هم وتعقل کرده ویا پرسنل شهر داریهای نوسواد ایران هم وعقلانیت بخرج داده ویا کارمندان نوپایش وبیشتر در باره نظام اداری اندیشیده ویا به عیوب کار کرد ادارات جدید خود وبیشتر بیندیشند! وبعلاوه بپذیرند که هر شهر ایرانی ویا هر روستای ایرانی وتنها یک نوع سیستم آبرسانی خاص می را طلبد که با نقشه آبرسانی شهر دیگر فرق خواهد یافت و بعلاوه سیستم فاضلاب شهر های مختلف هم وچنین می باشد ! که تابحال پرسنل وزارت نیروچنین عمل نکرده است ویا پیمانکاران این نوع وزارتخانه ها و مکانیزم وعیوب فاضلابهای متعدد شهری را نمی شناسند!ویا از همگان پوشانده اند ونهایتا عیوبش یکجا وبعدا آشکار خواهد شد که کار از کار گذشته است !ویا با هزینه های گران وبرای مردم ایران وعیان خواهد شد! ودر حالیکه ارزش یک ملک ویا خانه وبه سر مایه گذاری فراوان آن ملک بستگی ندارد ویا به قیمت لوستر ویا محله اعیان نشنی آن ملک مربوط نیست وبلکه ارزش همان ملک ویا خانه ویا محله ویا رفاه سکنه اش وبه "سه عنصر"بستگی دارد که سه عنصر مزبورهم وشامل آبرسانی مفید به خانه است ویا برق رسانی غیر مضراست ویا فاضلاب داری اجزائ خانه مزبور درست عمل بکند وتا فضا ویا لوازم درون خانه مفید و بدون ضررویا کم هزینه بشود ویا چگونگی نصب ویا بستن ناودان درست عمل کند ویا تخلیه آب اشپزخانه ها ویا حمام ها ویا فاضلاب توالت منزل مزبوردرست عمل بکند وخانه ویا محله مفید باقی بماند که اگر کوچکترین اشتباه محاسباتی ویا نقشه کشی درست نکنند وهمگی سرمایه گذاری هدر می رود ویا زحمت کشی انها ودرجریان نشت آب پشت بام ویا در الودگی آب وفاضلاب منزل مزبور واز بین می رود ویا سکنان همه محله مزبور وهمگان و متضرر خواهدگشت ووبخاط همی امور وسالها از دولت وادارات خودشان وگله مند خواهند گشت ولذا میلیاردها سرمایه گذاری ان منزل هم ویا محله ویا دولت هم واز بین می رود !ویا هر نوع رفاه وارامش خاطر را واز سکنه همان خانه سلب می کند! ویا ازساکنان همان محله می گیرد! ونهایتا با اشوبهای خیابانی هم مواجه می شود وقابل حل شدن نمی باشد ! وفقط با تعقل کارشناسی منطقه ای وقابل حل شدن است ! ویا با برنامه ریری صحیح افراد باتجربه است که قابل حل شدن می باشد ویا دراز مدت وبا تعقل اداری حل خواهد شد که پرسنل ویا مدیران وزارت نیرو وآن نوع مهارت اداری را ندارند ویا اشراف اداری وبه کارکرد وزارتخانه تازه تاسیس خود ندارند ! که روشهای اداری با تجربه را دنبال بکنند وقابل اخذ شدن از مدهای اجتماعی رایج جوامع دی گر هم نیست نیست که تابحال تحولات اداری وتکنولوزیکی وزارت نیر واز مد های رواج یافته طبقه عوام جامعه نشات گرفته است ویا عنوان دفاتر تخصصی اداره خود رااز این طریق ساخته است ویا تکنولوژی دوایر خود راوبا بینش عوام ساخته است وبلکه این بار تنها با تکیه به عقلانیت اداری وبینش عمیق تئوریکی میسر است ویا با تجربه ها ی عمیق قابل حل شدن می باشد وتا روشهای اصلاح عیوب خود را وتغییر بدهند !ویا اجزائ اسیب پذیر محلات مسکونی اهواز وشهر های دیگر را از مکانهای کمتر اسیب پذیر تفکیک کم هزینه بکنند وسپس به نقاط دیگر شهر سازی وابرسانی وفاضلاب کشی بهینه وسرایت فرهنگی بعدی بدهند ! که ترفند استراتژیک آینده را می طلبد که در وزارتخانه مزبوروآن را فراهم بکنند ویا به فرهنگ عمومی مردم ودر خانه سازیها واجزا اب وبرقش تبدیل بکنند واین امر در حالی می باشد که از عمر تاسیس نهادهای جدید اداری ودانشگاهی مرکزیت خوزستان وسالها می گذرد ویا از عمر ادارات کل شهر اهواز وحدود 20 الی 60 سال می گذرد ولی هنوز مهندسان جوان وکم تجربه ومکانیزم انرا نمی دانند !ویا کارمندان اداری ویا پیمانکاران جوان وکم عمق فکری وآنرا نمی دانند ولذا تفکرات اداری غلط خود را ودر این نوع از نهاد سازی های اداری – تکنولوژیکی من در آوردی شهر ها پیاده کرده اند ویا بنام "عوامل دولت " وبربقیه تحمیل می کنند ویا فرضا به سکنه شهری وروستایی خوزستان وتحمیل اداری کرده ویابه جمعیت7/4 میلیونی خورستان وتحمیل اداری کرده اند ولذا حدود 20 سال می باشد که "دمل اداری" مزبور سر باز کرده و همه زندگی اجتماعی ویا سکونتی مردم اهواز را وبهم زده است !یا زندگی توام با آب و برق وفاضلاب شهری ویا با محیط زیست سالم مردم خورستان را وبهم زده است ! ولذا یک رشته ادارات بی خاصیت ویا بی فایده ودر اهوازساخته ویا در شهر های تابعه اش درست کرده است که ریشه در دیوانسالاری معقول غربی ندارد ویا حتی ریشه در دیوانسالای شرقی هم ندارد وبلکه محصول فرهنگی پرسنل اداره کل اب وبرق وفاضلاب اهوازمعاصر می باشد ویا محصول تفکر پرسنل اداره محیط زیست ویا اداره نظام مهندسی جدید اهواز است ویا محصول تفکرات عوامانه اداره برق واب 82 شهر خوزستان کنونی می باشد ویا محصول تفکرات عوامانه کارگران برق وآبرسان 142 دهستان اهواز است ویاتامین کننده کننده بهداشت شهری ویا دامپزشکی اهواز ویا شهر های تابعه اش می باشد ویا محصول اتفکرات عوامانه اداره تحقیقات دانشگاهای معاصراست که از تحقیقات اب وبرق دم می زنند ویا حاصلتفکرات پرسنل شرکت های دانش بنیان است که نمی دانند فناوری برق واب چیست ؟ویا حل مشکلات آب وبرق وگاز وفاضلاب مردم خوزستان چیست ؟ویا مشکل نهر پاک کنی نیزار های هفت تپه ویا هور العظیم چیست ؟که ادعای فن اوری دانش مزبور رامی کنند ویا در دانشگاه شهید چمران اهواز را می کنند ویا مشکل برق را در شبکه خبر رسانی اهواز را می کنند ولی در مورد راه حل معضل مزبور راه کار نمی دانند ؟ویا مشکل فکری اداره آبخیزی داری اهواز آست که ابرسانی دهات خوزستان را به بحران کشانده است ویا اداره بهداشت دام ویا خاک وآب واراضی مرتعی وجنگلی اهواز می باشد که این همه دام وبا عدم تعقل دامپزشکیآنها ویا با عدم مدیریت دامی آنها واز تشنگی تلف شدند ویا مشکل اداره مدیریت اراضی اهواز است که تابحال مفهوم صحیح "مدیریت اراضی زراعی خوزستان "را وبه بقیه نشان نداده اند! ویا مشکل اداره محیط زیست وابرسانی خوزستان را وصحیح پیاده نمی کنند ویا یا مشکل "اداره باغداری اهواز" است که نخیلات خوزستان می خشکاند ویا باغات باغملک و یا مزارع کاهو ویا گوجه فرنگی وصیفی جات ودام وشیلات خوزستان را به تلف شدن می کشاند ویا مشکل اداره مدیریت برنامه و بودجه ریزی اهواز است که مدیریت صحیح بودجه ریزی 18اداره کل استان را وتابحال نتوانسته اند پیاده بکنند ویا برای چند سارمان کل اهواز را وتابحال نتوانسته اند که با اشوب حل نشود! وقشری که در قبال سرنوشت اداری وسکونتی مردم خوزستان ومسئولانه تدبیر اداری نمی کنند !ودر حالیکه در 60 سال قبل وچنین نبود ویا چنین نهادی های اداری بی خاصیت وبی هدف وجود نداشت وولی کشاورزی واب روستای سکنه خوزستان تامین شده بود که در عصر فئودالیته خوزستان بودند و در ان دوره تاریخی ومشکل آب شرب شهری ویا روستایی ویا بهداشت دام ویا فاضلاب شهریو بخوبی وبه روش سنتی حل اجتماعی می گشت ویا مشکل نهر های خوزستان نبود ویا مشکل چاههای آبکشی خوزستان ویا فاضلاب مسکونی شهرنبود ویا مشکل ابرسانی روستاهای خوزستان وبا روش معقول سنتی وحل می شد ویا با فرهنک اداری کدخدا ها واخلاقیات وعرفیات خوانین مناطق حل می شد که شامل کدخداهاومیرابهای مناطق لرنشین خوزستان بودند ویا کدخدا ها وخوانین مناطق عرب نشین خوزستان بودند وبراحتی حل می شدند ! وبدون انکه به 18اداره کل اهوازونیاز باشد ویا به پرسنل اداری فاقد کار آمد آن استان نیاز داشته باشند! واین امر بخطر انست که فلسفه شکل گیری ادارات مزبور را ودر اهواز نمی دانند که یک نوع الگوگیری اداری کور کورانه واز دیوانسالاری غربی ها را وبطور صوری اخذ کرده اند ویا به نقل مولوی وپوسته گردوی اداره مزبور را گرفته ومغز اداره مزبور را ودور انداخته اند وفلسفه دیوانسالای جدید اهوازو چنین می باشد که تاسیس ادارت کل بی فایده کنونی اهواز ودر دهه 34 13الی 1342 شمسی اتفاق افتاد ویا ودر عهد دولت پهلوی شروع شد ولی در دیوانسالای قدیم خوزستان نبود! واولین بار وبنام "سازمان آب وبرق منطقه ای" وعمران خوزستان مطرح شد ویا توسط مستشاران امریکایی بّوجود امد ویا بوسیله اساتید دانشگاههای امریکایی ودر اهواز بوجود آمد ویا با تبعیت والگوگیری اداری از عمران واب وبرق دهی دره تنسی امریکا بود که چنین نوعی از نهاد اداری جدید داشتند ویا با مکانیزم نهرکنی مدرن ویا سد سازی مدرن داشتند ویا با مکانیزم لوازم اداری – تکنولوژیکی جنبی مدرن ودر دره تنسی امریکا داشتند که چند دهه قبل از عمران "دره سد دزفول" وبراه انداخته بودند ویا در دره تنسی دریچه های نوین سد سازینصب کرده ویا توربین گذاری برقی گذاشته ویا با کانال کشی عمرانی سیمانی شعبات نهر بوجود آورده بودند بوجود اورده بودند واز این طریق وروشها ودره تنسی خود راو سبز کرده بودند ویا خانه های موجود در ان دره سبز را و برق دار نموده بودند واین بار می خواستند که در نیشکر سازی شرکت هفت تپه خوزستان پیاده بکنند ویا در جنوب "دره سد دز فول" وآزمایش مکرر بکنند! ویا در تاسیس باغات پرتقال اصلاح نژاد شده جنوب دز فولپیاده کرده وبه مرحله اجرایی - اداری واقتصادی جدید بگذارند ویا پیاده کرده ومدل کپی برداری عمران دره تنسی امریکا را ودر خوزستان بوجود آورندآ ویا در نظام اداری ودانشگاهی وبودجه ریزی مرکز استان ویا قصبه ملاثانی نزدیک هفت تپه وترویج کشاورزی جدید بدهند ویا در اشل کوچک عمران خوزستان وبه وجود آورده باشند وبه شاه تحمیل بکنند ویا به وزیرهای اّب وبرق ویاشهر سازی ویا وزیر کشاورزی شاه ودر عمران سکونت گاههای های زراعی خوزستان وتحمیل اداری ودیوانسالارنه جدید بکنند!وماهم امروزه وکور کورانه از انها اخذ فرهنگی سطحی نگرانه کرده ایم ولی به مغز تفکر ادار ی ونظام تئوریکی وفلسفه پشت پرده ادرات مزبور وتوجه نداریم !که تقلید کور کورانه کبک وار وبرای ادارات ماها وبوجود اورده است ! وبهمین دلیل است که جهت پا گرفتن چنین نهاد های جدید اداری وتکنولوژیکی وامریکایی ها و در همان دوره تاریخی و"اداره محیط زیست خوزستان" را در اهواز ویا اداره سازمان برنامه وبودجه خوزستان را ویا "اداره دانشگاه اهواز" ویا رشته های جدید همسو با عمران خوزستان را"و به وزیر علوم عصر شاه تحمیل کردند ویا به مدیر کلهای دست نشانده آنان ودر شهر اهوازویا در دانشگاه اهواز ودر آموزشکده کشاورزی قصبه ملا ثانی شمال اهواز و پیشنهاددادند ولذا وزیران مزبور ویا مدیران کل اهواز دوره پهلوی هم وان نوع "دوایر جدید اهواز" راوبرای عمران خوزستان را کور کورانه پذیرفتند ویا در سالهای 1334 الی 1342 ش اهواز پذیرفتند هم وبقیه وبعد از انان وکور کورانه آن نوع از الگوگیری اداری _عمرانی وسکونتی خوزستان را پذیرفتند ویا با مدل اداری تکنولوزی نوین عمران در ه تنسی پذیرفتند ویا در عمران دشت هموار وحاصل خیزخوزستان پذیرفتند ویا در استان پرآب ودشت هموار خوزستان پذیرفتند ولذا تاسیس دوایر جدید شهر اهواز ودر همین راستا بود که برای اولین بار در شهر ها ودهات خوزستان وپددیه برق بوجود امد ویا کنتور آب وبرق سد دزفول نصب گردید که از "توربین امریکایی مپنا" وبرق سد ذرفول را می گرفت وبه منازل محله های اعیانی اهواز ویا به دزفول می برد ویا به منازل سازمانی پادگان نیروی هوایی دزفول می برد که فانتومهای آمریکایی داشت ویا به کارگاههای تصفیه شکر "هفت تپه "می برد که ماشینهای جدید امریکایی تصفیه شکر ویا موتورهای برقی اب پاشی داشتند ویا به محله های کارمند نشین نفتی بریم وباوارده شرکت نفت آبادان برد ند که برخی کارکنان خارجی داشت ویا به شهرک نفتی مسجد سلیمان ومحله کارمندان نفت اهوازویا به کار گاههای بین راهی شرکت نفت خوزستان می داد ند ویا اب ذخیره شده سد ذزفول را هم حرکت داده ودر تصفیه خانه امریکایی ساز اهواز انبار موقت تصفیه اب اهواز ساختند ولی قبلا از طریق نهر های مدرن بتنی بین راه واز مخزن سد دزفول حرکت داده وبه تصفیه خانه اهواز ودزفول واندیمشک می بردند ویابا سایر مکانیزم های به تصفیه اب بهداشتی اهواز ویا دزفول می برد ند وسپس در همان شهر واز تصفیه خانه اهواز وانواع لوله کشی زیر خاکی کرده وبه چند محله پادگانی ویا شرکت نفتی اهواز می برد ویا به درون پالایشگاه اهواز کشانده وهمگی از از مدل عمران دره تنسی امریکا آخذ فرهنکی – اداری شده بود که بوسیله مدیر عامل اب وبرق منطقه ای خوزستان سازمان دهی می شد ویا از آب مخزن های ذخیره انتقالی سد دز اخذ شده بود وسپس از طریق لوله کشی های خیابانی ویا لوله کشی های کوچه ای اهواز عمل کرده ویا بعد از سال 1342ش در تهران از کنال سد کرج عمل کرده عمل کرده که در همان سال هم و سال تاسیس "وزارت اب وبرق ایران "بود که وزیر جدید یافته بود ولذا اب زلال سد دز فول وکرج ویا برق اخذ شده ازهمان سد ودر قالب سازمان آب وبرق منطقه ای خوزستان وغیره به منازل سازمانی پادگان اهواز ویا به دزفول ومنازل کارمندی شهر مسجد سلیمانکه دارای چاههای نفت بود ویا به اهواز وابادان می بردند که اختیارات ریاست سازمان اب وبرق خوزستان هم و از استاندار خوزستان همان دوره تاریخی بیشتر بود ویا در پدیده برق رسانی و انتقال برق از توربین ها بیشتر بود ویا دریچه سازیهای آبریز الکترونیکی سد وبا توربین مپنای آمریکایی سد دزبود ویا در چهار چوب مدیریت سازمان اب منطقه ای خوزستان عمل می کرد ویاتوسط کار گاهای تولید دکل های برقی بین راهی وشهر ها عمل می کرد ویا توسط کارخانه سیم کشی مسی عمل می کرد از مس سرچشمه کرمان مس می اورد ویا بوسیله کار خانه ترانسفور ماتورسازی سازمان مزبورعمل می کرد که در زنجان تاسیس کرده بودند ویاتاسیس ایستگاههای فشار قوی در جغرافیای خورستان بود که نهاد جدید تکنولوزیک در این دشت بود وعمل اوریکنتور های خانه های اهواز هم وتوسط کارخانه کنتور سازی ویا توسط کارخانه مقره سازی بود ویا ویا نصب ایستگاههای انشعاب برق وهمگی از مدل دره تنسی اخذ شده بود ند وسپس به محلات اعیان نشین ویا نظامی وکارمندی چند محله شهری محدود اهوازکشانده شدند ویایا به برخی منازل دزفول واندیمشک وابادان وبندرخرمشهر که اولین اسکله داروانبار دار مسیر راه اهن خرمشهر- تهران دوره پهلوی بود که کشانده شد وبعلاوه برای تربیت کارکنان دوایر برقی خوزستان وپیشنهاد تاسیس رشته برق قدرت ویا رشته الکترونیک چند دانشگاه را ودر دوره شاه دادند ومسیرش در همین راستا بود که از "تشکیلات اب منطقه ای خوزستان وسفید رود" منشاء فکری می گرفت ویا ساخت وساز ادوات برقی منازل وتاسیسات جنبی ملازم با تولید برق را واز مدل دره تنسی الهام گرفته بودند وبه وزیر علوم دوره شاه یاد داده می شد ویا به روسای دانشکده فنی تهران ویا به دانشکده کشاورزی اهواز وتهران ورشته برق دانشگاه صنعتی اریامهر عصر شاه و یاد دادند! که چنین رشته های درسی ویا سر فصل های درسی را دایر بکنند ! ویا به روسای دانشگاههاهای مهم تهران واهواز وکرج دوره پهلوی یاد دادند و که قبل از تاریخچه مزبورو در شهر های خوزستان وچنین نهاد های اداری واموزشی چند جانبه نبود ویا حتی در ادارات تهران وکرج واداره آب وبرق رسانی منظم شهری ومنطقه ای نبود وتنها بعد از آن دوره تاریخی می باشد که رواج اجتماعی یافته است وبه محلات دیگر شهر وروستاها سرایت می یابد ویا به منازل و محله سرمایه داران عصر پهلوی سرایت می یابد ونیز در همان دوره تاریخی بود که برای تکمیل پروژه های وزارتخانه برق واب جدید وبه برخی از افراد ونظیر "حاج برخوردار" پول دادند که اقدام به تاسیس کارخانه وصنایع الکتریکی بکند ویا به مهندس ارجمند وصاحب کار خانه ارج وغیرهو پول دادند که تاسیسات ساخت لامپ ویا مهتابی ویا ساخت کلید وپریز ویا ساخت ترانفسو ماتور سازی ویا ساخت یخچال برقی ارج وازمایش وغیره را بکنند ویا ساخت ماشین الکتریکی وموتور برقی کوچک آب میوه گیری وپنکه برقی وغیره بکنندوتا پروژه برق رسانی دزفول واهواز گرم با لوازم خانگی برقی تکمیل بگرددوخنک بشود ویا با دینام سازی کوچک وموتور پیچی موتوژن تکمیل بگردد که در موتور اب مزارع وپنکه خانگی ویخچال خانگی کاربرد داشت وبعلاوه صنایع لوله سازی اب وشیر الات سازی لازم آب سد دز را تکمیل بگردد وتا برق رسا نی واب رسانی منازل اهواز ویا ابادان ویا مسجد سلیمان وتکمیل بگردد وهمگی از روشنایی سازی مدرن دره تنسی تبعیت می کرد ودرحالیکه قبل از ان تاریخ ودر منازل اهوازبرق نبود وشبها شمع روشن می کردند ویا شبها فانوس ویا چراغ نفتی روشن می کردند وبعلاوه در همان دوره تاریخی ومستشاران امریکای اداره کننده آب منطقه ای خوزستان و به شرکت مشاوره _مهندسی "ستیران" امریکایی دستور دادند که مشاوره تحقیقی بعمل آورده ویا مطالعه سد سازیهای کارون 2 و3 و4کارون را وانجام بدهند یا مطالعه سدسازی کرخه را انجام داده ویاتحقیق انها واز حوضه های آبریز 9 استان فوقانی را انجام داده ویا با تحقیقات صد ساله بارش باران وبرف صد ساله در ان حوضه های جغرافیایی ابریز را وتحقیق بکنند !وتا سد سازی خوزستان تکمیل بشود !و مکمل سد سازی دزفول بکنند! که ادامه تحقیقات شرکت ستیران آمریکایی وبعد انقلاب وبنام "سد عباسپور" خوزستان ویا سد کرخه ویا سد سیمره وغیره بود که عنوان گذاری شدند ولی مهندسان جوان بعدی تنها شفته ریزان سد ویا بتون خالی کننده آنها بودند که انجام بعدی داده ند ولی هنوز در وزارت نیرو ویا در محافل دانشگاهها به عواقب کنترل ومهار آن سد های مهیب نیندیشیده اند ویا مدل فکری ندارند ! وبعلاوه بعد از انکه با وقوع انقلاب وومستشاران امریکایی واز تهران واهوازخارج شدند ویا از کار گاه عمرانی سد کرج وسفید رود وسد دز فول بیرون رفتند وبه کشور خود باز گشتند وهمرا ه خودشان نیز و تئوریهای اداری مورد نظر خود را وبردند که تنها در مغز دانشگاهی خودداشتندوبعلاوه تئوری پشت پرده دوایر سازی مزبور را وبه پرسنل وزارت نیرویاد ندادند ویا به اساتید دانشگاهای تهران ویا اهواز یاد ندادند وتا ایرانیان را ودر تولید برق واب شرب وبصورت قشر اداری قشری اندیش و باقی نگهب دارند که اکنون شده است ویا به چنان قشری اندیشی ودر 18 اداره کل اهواز دچار شده اند ولی مدل "تقلید کبک "را به وجود اورده اند ولی تئوری پشت پرده دوایر سازی مزبور رانمی دانن که اداره مزبور به چه دردی می خورد ؟ وامریکایی ها همراه مغز سر خود واز ایران بیرون بردندوتنها الگوگیری اداری کور کورانه یا ودیمی را وبرای دیوانسالاری ایرنیان باقی گذاشتند ویا ازنهاد سازی اداری وتکنولوژیکی خودشان یاد دادند که امروزه صوری فکر کردن در امور اداری وتنها مورد توجه صد ها مهندس نوجوان بعد از انقلاب شده است که کور کورانه سیمان ریزی سد شبیه سد دزفول می کنند ویا آلماتور بندی 180 سد بتونی را را بوسیله کارگران خود بوجود می اورند ویا خاک برداری و خاک ریزی دهها سد خاکی در ایران را بوجود آورده اند وبدون آنکه مطالعه آسیب شناسی سد مزبور را بکنند! ویا به عواقب فنی وسیاسی تاسیس ناشیانه خود بیندیشند !ویا بصورت مهندسان پیمانکارهستند که صد ها کار خانه لوله سازی فولادی بوجود اورده اند ویاروش پنهان کردن لوله های آب را ودر زیر خاکها بلد شده اند ویا در کارخانه ساخت پولیگا ویا شلنگ سازی پلاستیکی دیم یرا بلد هستند که برخی هم از قشر بازاریان فاقد دیپلم ویا راننده لودر می باشند که لوله گذاری در صد ها دشت را ویاد گرفته اند ویا انواع شیرالات تزئینی حمام را می سازند ویا شیر الات اشپزخانه ویا باغات وفضای سبز شهر داری را ساخته ا ند ورواج داده اند ویا در همه جا ی ایران وانواع لوله گذاریهای دیمی ویا محله ای می کنند که بی هدف می باشد ویا صر فا پول تلف کن می باشد ! ویا انواع نهر کنی های بی هدف بتونی وبا بیل مکانیکی می کنند که در جریان اخیر ودر سیلابهای خورستان وگلستان و دوباره پر می شوند وتنها واژه توخالی مفهوم "اداره آبخیز داری وابخوان داری" 31 استان ایران مد لفظی شده است ولی نمی تواند که از کور شدن نهرها ویا از شور شدن نهر ها وجلوگیری بکند !ویا از پر هزینه شدن کانال سازیهای مدرن هف تپه ویا کشت وصنعت مغان وجلوگیری بکنند ! ویا از کشت وصنعت دشت جیرفت ویا گنج اباد وغیره وجلوگیری بکنند؟ وبعلاوه پرسنل دیمی اندیش سازمان برنامه 31 استان ایران هم وچنین می باشد ونمی توانند جلوی حیف ومیل برنامه وبودجه ریزی در این راه را وبگیرند! ویا روسای دانشگاهها هم نمی دانند که فاسفه واقعی تاسیس رشته برق قدرت ویا الکترونیک در دانشگاههای عصر شاه چه بوده ؟که اکنون کور کورانه تداوم می بخشند ولی فارغ التحصیلانش از مکانیزم صحیح تاسیسات برقی ایران سر در نمی اورند که به انواع خاموشی ها دچار نشود ! ویا فلسفه پشت پرده تاسیس سر فصل های درسی اصلاح نبات وزراعت دوره شاه چه بوده است را نمی دانند که عملا در مزارع ایران وپیاده واقعی بکنند ویا مفهوم مهندسی ابیاری ویا آبخیز داری چه بوده؟ ویا فلسفه وشیوه اصلاح ابرسانی روستایی چه بوده؟ ویا فلسفه تعمیر قنوات وانها رسنتی دوره مزبور چه بوده ؟ که امروزه مانع متلاشی شدن 62 هزار روستای ایرانی بگردند ویا مانع ابرسانی تانکری به روستاها بشوند که فایده ای ندارد ویا در جریان سیلابهای مکرر روستایی ومهار کنترل سیل را نمی دانند ویا شیوه پر نشدن مدخل چشمه ها وقنوات وانهار سنتی را نمی دانند وصرفا بعنوان یک مد اجتماعی بی هدف رشته برق را می خوانند ویا رشته الکترونیک ویارشته فاضلاب ویا رشته ابخیز داری را و در دانشگاههای بزرگ ویا در دانشگاههای ازاد دایر کرده اند که امروزه 67 در صد فارغ التحصیلانش هم وبیکار هستند ویا بدلیل ندانستن هدف تکنولوژیکی واقعی وبعد از ایام تحصیل واکنون بیکار هستند ویا مخل مخارج پدران پیر خود شده اند ! وبخاطر آنست که همگی الگوگیری دیمی کرده اند ویا با دانش بومی خودشان وتنها مهندسی معکوس کرده ویا از نهاد سازیهای اداری – تکنولوژیکی امریکایی ها می کنند ویا در مدل مدل دوای سازی دشت خوزستان ودشت کرج ودشت شالیزار سفید رودکرده اند ! ولذا امروزه همه نظام شهر نشینی ویا روستا نشینی ایرانیان معاصر و به درد سرافتاده است !ونمود خارجی ان هم در دشت خوزستان بیشتر ظهور یافته است که بذر سطحی نگری ایرانیان را در استان خود کاشت ویا در دشت پر آب وپر رودخانه وهموار ومسطح خوزستان بیشتر می باشد که امروزه شیار های عمیق سیل گیر ی بیشتر دارد ویا از بقیه استانهابیشتر است ویا از خشکسالی هاوتر سالی های متاثر از سد سازی ونهر ساز ی 9 استان مبدا آبگیریی خود ومتاثر است ولذا همه دشت خوزستان را به بن بست کشانده است ویا هنوز نمی دانند که چرا شرکت "ستیران "امریکایی وبرای زدن سد های دوم وسوم خوزستان وچرا به تحقیق نیاز داشت ؟ویا چرا نیازمندی به تحقیق صد ساله بارش باران گذشته 9 استان مجاور خوزستان را نشان می داد ؟ ولی مهندسان جوان امروزین ویا جویای نام وبرای ساختن یک سدو ونیاز ی به مطالعه وتحقیق ندارند ! وکپی برداری مهندسی معکوسمی کنند ولذا تنها در کمترین مدت زمان ومی توانند که 80 1 سدجدید را بزنند ویا به 1380 شهر ایرانی ولوله گذاری آبرسانی شهری دیمی بسازند ! ویا برای صد ها شهر ایرانی وصد ها فاضلاب سازی دیمی انجام بدهند که امروزه قاطی شدن اب وفاضلاب در محلات اهواز ونتیجه مهارت مهندسی معکوس آنهاست ویا قاطی شدن اب حمام ودستشویی هزارا ن حمام ودستشویی انواع هتلها ومسافرخانه های ها شهر مشهد ونتیجه نبوغ فکری آنهاست که به رودخانه کشف رود می ریزد ویا مجرای گذارگاهی وشبکه سازی نامعلوم دارد ؟وهمگی حاکی از عجله وشتاب بیش از حد مهندسان جوان می باشد ویا در ارائه طرحهای آب وبرق وفاضلاب دیمی شهر ها وروستاهاست ونیز این امر در حالی می باشد که اداره آب وفاضلاب خورستان اعلام کرده است که در کمترین مدت ودر 17 شهر خورستان و"طرح فاضلاب شهری "را پیاده کرده است ولابد مورد حمایت اداره محیط زیست واداره بهداشت وعلوم پزشکی اهواز هم می باشد؟! ویا همان اداره مزبورهم آمار داده است که در کمترین مدت زمان وحدود 397 کیلومتر خطوط انتقال فاضلاب شهر ی ودر خوزستان انجام داده است ! ویا حدود 5309کیلومتر وشبکه جمع آوری فرعی فاضلاب کشیده است !ویا خطوط انتقال بیرون شهری آن فاضلاب وبمقدار 435 کیلومتر می باشد ویا جحم جمع اوری فاضلابهای خوزستان هم ودر سال 1397ش وبه حجم 5548 73م می رسدویا توانسته است که اب صاف وزلال 10 سد شمال وشرقی خوزستان را وبه سه قسمت تقسیم بکند که شامل آب شرب شهری خوزستان ویا آب کشاورزی خوزستان است ویاآب صنعتی بالای 27 شهرک صنعتی خوزستان می باشد که پرونده اسناد آن در اداره کل اهواز وجود دارد ولی در فلسفه فاضلاب ریزیهای صنعتی همان صنایع خوزستان وبه بستر کارون وکرخه وهنوز ساکت هستند ؟ ویا در جواب شکایت برخی ازاشخاص که از ابریزی فاضلاب محلات اهواز ودر رسانه دم می زنند وهنوز ساکت می باشند ! که برای شرب آب شهری سالم محله خود ومجبورند که با نیسان اب سالم از نقطه دیگر بیاورند ویا از مجاری انهار شمالی شهر اهواز وتهیه بکنند ؟ویا در فلسفه نمک الود شدن آب کشاورزی خوزستان وسکوت کرده اند که در مسیر نخیلات اطراف ماهشهر وجزیره مینو وحفارشرقی جریان داردوسکنه اش هم از ان شکایت دارند ولذا نمی تواند ابرسانی سالم ویا با لوله گذاری استاندارد بکند ویا برای سه چهارم جمعیت شهرنشین خوزستان بدهد ونمی تواند تامین بکند ویا اب سالم دام های 2/1میلیون سکنه روستایی را وتامین بکند وتا سپاه ویا "بنیاد برکت " ووارد ماجرا نشده ویا با تانکرو به 702 روستای دارای تنش ابی خورستان وآبرسانی نکنند؟! ولذا جوابی هم به این سوال ندارند ؟که چرا در دشت های هموار وپر آب زیر زمینی خوزستان وگیلان ومازندران وچاههای کم عمق رواج یافته است ؟ وهمگی تنها با کندن چند متر زمین خود ودارای چاه اب کم عمق می شوند که آب چاه مزبوررا بنوشند ویا همگی وبا چاله کنی چند متری خود ومی توانند که صاحب چاه توالت چند متری هم شده وآن هم در حالی می باشد که همسایه دیوار وبه دیوار همدیگر هستند که چاه توالت همسایه اول وچسبیده به دیگری ودر پشت دیواراست وبه چاه آب اشامیدنی نفر دوم همان روستا وصل می باشد ورواج این قبیل از امور اب وفاضلاب روستایی واز نظر وزارتخانه مزبور اشکال ندارد ویا نی دانند که چه فلسفه بهداشتی ویا فلفسه فاضلاب روستایی دارد ؟که در عصر خوانین وجود نداشت ولی در عصر اداره نقشه کشی نظام مهندسی اهوازوجود دارد ! ویا در عصر اداره بهداشت شهری اهواز وجود دارد !ورعایت نمی شود! ویا در عصر رسانه ملی واداره بهداشت اهواز وسوال هر بیننده هوشیار می باشد
ودر پایان ذکر می کنم که بدلیل پیوسته شدن شبکه بندی آبرسانی مزبور ویا بدلیل لوله گذاری بی هدف انواع شهر ها وامروزه به همدیگرپیوسته ویکنظام خاص لوله کشی نا ایمن بهداشتی بوجود آورده است ویا بدلیل را ه یابی منفذ های چاه های آبی وبا چاه توالتی همان روستاست ویا از منفذ های زیر خاک ویا یبرون خاک است که معضل مزبور بوجود می اید ویا در هنگامی است بارندگی ها وسیلابها مخلوط می گردند که وزارت نیرووهنوز مکانیزم بهداشتی آنرا ندیده گرفته است ویا مکانیزم غلط فاضلابهای ساخته وزارت خود را وهنوز به مردم ایران نگفته است ویا به افکار عمومی روشن سازی نکرده است وبلکه کتمان می کند ویا چرا مکانیزم ساخت کنتور فاضلاب را وبه مشترکین اداره خود نداده است که نظیر کنتور اب وبرق عمل بشود ودر این طریق می بایست که بجای مکانیزم فاضلاب های غیر بهداشتی کنونی شهرها وابتدا می بایست که اقدام به سفارش ساخت وساز وفروش کنتور فاضلاب را می داد که ساخته شود ویا ابتدا به مشترکین شهری وروستایی می داد که بجای سیفون توالت وکاسه توالت عمل بکند ونظیر مکانیسم کارخانجات مکشی عمل کرده باشد ویا یک نوع کنتور خانگی اسیاب کردن عناصر فاضلاب باشد وتا انرا به اب جریان یابنده روان در لوله های کوچک تبدیل بکند ویا تخمیر فوری فاضلاب خانگی را وبا همان کنتور خانگی فاضلاب بوجود اورده باشد که بطریق چرخش مکانیکی ویا اتوماتیکی عمل کرده وآنگاه فاضلاب خانگی شهر های خوزستان ومکش فوری کرده وسپس در لوله گذاری ها سطح زمینی ایمن شده حرکت داده ویا با حلقه اتصالات قابل شستووایستگاهای فشار وجریان یابنده روان حرکت داده وسپس به مخزن تصفیه خانه های بیرون شهری فاضلاب وزارت نیرو برده ویا انتقال داده وسپس در آنجا وپروسه تصفیه سازی مراغه نموده ویا جداسازی فیلتر بندی شده بکند وعناصر تجزیه شده ومکانیکی واررا وجدا سازی کرده ویا با تجزیه شیمیایی بی ضرر تخمیر بکند وسپس محصول ماحصل آنرا ونظر چاه توالت هندیها و نظیر امونیاک کرده ویا نظیر گاز بوتان کرده ویا نظیر جوش شیرین برخی از فاضلاب صنایع الوده کرده وسپس بفروشد ویا گود بی بو وبهداشتی مزرعه ها بکند ولذا سفارش ساخت وساز چنین کنتورهای مکش فاضلاب خانگی خوزستان ضروری تر از شیوه فضلاب قبلی خوزستان است وویا انتقال آسان وارزان فاضلاب خانگی مزبور را به شرکت های دانش بنیان دانشگاه شریف ویا تهران ویا چمران پیشنهاد بدهد ویا به مهندسان نظام مهندسی اهواز وبهداشت محیط اهواز سفارش ساخت بدهد که حد اقل بدبختی های مردم خورستان را حل کرده و از امیختن اب وفاضلاب اهوازوغیره جلو گیری بکند وبعلاوه روستائیان مزبور هم ومطمئن بگردند که در هنگام سیلاب خوزستان امن بهداشتی خوهند شد ویا با خانه های بلند تر از مجراوبستر روخانه ویا از مسیر هزاران نهر خوزستان وامن خواهند شد! ویا با تفکیک امن مجرای لوله کشی مزبور ودیگر اب وسالم ونا سالم ودر هنگام خشکسالی ها مخلوط نشده ومی توانند که با کندن چند چاله اب سالم در حیاط خود عمل کرده به دامهای خودوآب بدهندودیگر به تانکر ارسال آب ونیاز نداشته باشند ویا به نخیلات خود بتوانند که آب بدهند که درخت مزبور از مرگ حتمی نجات بیابد د ویا از خشکیدن در ایام خشکسالی خوزستان ونجات بیابند ویا ودر خانه های خودشان با سکوی بلند دهات وامن از جریان سیل اتفاقی باشند وسپس وبعد از فروکش کردن سیل مزبور به کوچه بیایند وتا از جریان اب در کوچه ومحله خود نجات بیابند وتنها حقابه شرب سالم انسانی راتقاضا داشته باشند ویا از سکنه سایر استانهای دیگروبطلبند ویا از سد های استانهای دیگر وتوقع داشته باشند ! واز این طریق است که از نهاد سازیهای اداری وتکنولوژیک کور کورانه نجات می یابند ویا از اداره های بی هدف خوزستان ونجات می یابند! وتنها حق اشتراک ماهانه ویا فصلی را وباید بپردازند ویا به به وزارت نیرو بدهند! ویا بصورت وام جعاله فاضلاب سازی مدرن بدهند! وان هم با مکانیزم وام جعاله بانکها ی خوزستان باشد مشترک ماهانه فاضلاب جدید بخواهد وتا بانکها مزبور وپیمانکاران ارزان ویا آسان در این طریق بگیرند ولی از دادن همان وام را به مشترکین خوزستانی خود داری کرده وبلکه به پیمانکاران فنی وبا سواد وزرت نیرو بدهند!ویا موکول اداری بکنند !وتا از بودجه ریزی بی هدف سازمان برنامه استان خوزستان هم جلو گیری بشود ویا درطریق خصوصی سازی اب وفاضلاب وبرق رسانی خوزستان ونجات بیابند !وبدانندکه هزینه پروژه های مزبور واز این طریق آسان خواهد بود !
این وبلاگ شامل :