در آموزش عالی کیفیت را فدای کمیت نکنیم!

نشریه اطلاعات شماره ی 20449 سال 1374 ص5 یکشنبه 20 فروردین

دکترمحمد خالقی مقدم

·  چکیده :

هدفهای فردی و سازمانی در دانشگاه

بهره وری هر دانشگاه منوط به توانایی در بهره گیری موثر از ابزارها و ابداعات و شیوه های جدید آموزشی و استفاده از روشهای علمی و ساده سازی فرآیند آموختن و بهبود مدیریت آموزشی است .

·  بحث و بررسی :

در سمینار کیفیت آموزشی دانشگاه ها که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد ، دکتر محمد خالقی مقدم نیز در سخنان خود به تفاوت موجود بین هدفهای آموزش عالی و هدف های افراد اشاره می کند و می گوید : «گرچه سازمان یک دانشگاه که یک گروه اجتماعی است و در آن وظایف افراد برحسب اهداف آموزشی تقسیم شده و کلیه مشاغل سازمانی ناظر بر گردش فرآیند آموزشی و آموزش دادن و آموزش گرفتن است و پست های سازمانی آن در این راستا شکل گرفته است. ولی معمولاً گاهی بین هدفهای سازمانی و هدفهای افرادعضو سازمان تفاوت دیده می شود و گرچه همه می بایست به وظایف آموزشی مشغول باشند ولی گاهی افراد سازمان هنجارها و ارزشهای آن سازمان را در سطوح ظاهری رعایت کرده و عمیقاً به آن پای بند  نمی شوند و وظایف آموزشی خود را با گذرانیدن یک رشته از «ظواهر آموزشی» صرف می کنند و دلیلشان هم آن است که سازمان به اهداف و انگیزهای تأمین و با جلب رضایت انها توجه لازم را ندارد و از این رو یک نوع تضاد بین هدفهای افراد عضو سازمان یا هدفهای علمی سازمان دیده می شود .و اگر ما بتوانیم از طریق ترفندهائی که می شناسیم ،هدفها را یکسان سازیم و در تحت لوای این شگردها اهداف واقعی فرد و اهداف سازمانی را یکی کنیم ،یعنی باروری آموزشی که هدف سازمان است همان هدف «فرد»ها نیز باشددر آن صورت «بازده دانشگاه» و یا کارائی آن را بالا برده ایم . و یک سیستم آموزشی موفق باید سعی کند که از طریق بالا بردن میزان انتظار خود از افراد گروه ، آنها را به انجام دادن هدفهای واقعی سازمان بر انگیزد و یا اینکه کاری بکند که افراد بارور کردن آموزش دانشگاه را نتیجه مورد نظر خود بدانند و این امر وقتی است که سازمان دانشگاه  ،فضای خاصی را برای هیأت علمی و کارکنان خود ترتیب دهد که در این فضا احساس تعلق و وفاداری سازمانی و حس مسئولیت افراد بیشتر و از عمق دل و ته قلب برای اهداف سازمانی فعالیت کنند ، نه اینکه خود به انجام چنین فعالیتی وانمود کنند و چنین امری وقتی است که فرد خود را در تضاد با گروه آموزشی و سازمان دانشگاهی خود نبیند  و مسیر وهدف در هر دو آنها یکی  باشد و تحقیق آن با مساعی تمام افراد ممکن شود.

این نوع شکاف دو گانه مسیر هدف و سازمان و فرد به خاطر آن است که سطح کارائی یک سازمان را کارائی تک تک افراد آن سازمان می سازد و اگر کارائی افراد پائین باشد کارائی سازمان نیز بالتبع پائین می آید و سطح کارائی هر فرد هم تحت تأثیر نگرشهای آن فرد نسبت به خود و نسبت به موقعیت گروهی است که در آن گروه قرار دارد.همچنین تحت تأثیر «برآوردی» است که از کار خود و پاسخ سازمان به عمل می آورد و چنین فردی بخاطر توقعات و انتظاراتی که از سازمان دانشگاه متوقع است ممکن است انرژی کمتری را در محیط کار خود بیافریند و به این طریق بر خلاف هدف سازمان به مسیر جداگانه ای کشیده شود.

اگر ما فرآیندهای جمعی و پروسه های دانشگاهی که کارائی آنان پائین است را جستجو کنیم .  می بینیم که بیشترین اهتمام سازمان دانشگاه و اهداف سازمانی آن دستخوش برآورده کردن حوائج فردی اعضایش (به هر نحوی که آنان می پسندند)  واقع شده و سازمان دانشگاه  فاقد آن نوع از اقتدار و توانائی می شود که افراد عضوش را به تبعیت از خود و پیروی کردن از اهداف جمعی وادارد. و بلکه خود منتقل شده و به دنباله روی اهداف و پروسه های آن تبدیل می گردد. مثلاً مطالعه بر روی «طرح تمام وقت شدن »  هیأت علمی دانشگاه ها نشان داد که بجای آن که تلاش اعضای دانشگاه  در خدمت اهداف آموزش باشد ،بر عکس اهداف آموزشی و برنامه ریزیهای آن ،در خدمت این نوع منافع فردی حاصل از این طرح واقع شده بود و به همین سبب حوزه های علائق فردی و انتظارات و توقعات و ویژگیهای شخصی آنان در فرآیند اجرای آموزش دخالت کرده و بجای آنکه آموزش به لحاظ تخصص و اعمال قانونی از «خط مشی بهره وری» و «باروری آموزشی» تبعیت کنید ، تحت فشار چنین فردیت ها و وضع نفسانی افراد عضو در دانشگاه مسیر دیگری را طی می کرد .به همین لحاظ باید و نبایدهای آموزشی آن به جای تبعیت از قوانین خشک اداری و مقررات دقیق باروری آموزش ،از ارزشها و انتظارات شخصی افراد متابعت می کند.

 

            »تذکر : رعایت حقوق مولف و نشریه الزام قانونی است.