مجموعه بازار قره قویونلو و مجموعه بازار قاجاریه در زنجان -دکتر محمد خالقی مقدم
مجموعه بازار قره قویونلو و مجموعه بازار قاجاریه در زنجان
دکتر محمد خالقی مقدم - جامعه شناس شهری
طولانی ترین بازار ایران که در زنجان قرار دارد دارای عناصر و اجزاء مختلفی می باشد که هر کدام تاریخ جداگانه از یکدیگر ندارند و بلکه به دو مجموعه کاملاً متشکل وسازمان یافته تقسیم می شوند واز جمله مجموعه تاسیسات بازار ساخت قره قویونلو در زنجان که به واسطه رژیم سیاسی قره قویونلودر زنجان شکل گرفت و حدود ششصد سال قدمت تاریخی در این شهر دارد که از میدان تره بارپایین زنجان تا خیابان فردوسی را تشکیل می دهد ومجموعه دومی، مجموعه تاسیسات بازار وابسته به رژیم قاجاریه است که از خیابان فردوسی زنجان شروع شده و تا خیابان سعدی جنوبی شهر زنجان امتداد دارد واین مجموعه حدود 200 سال قدمت اجزا و عناصر تاریخی در این مجموعه بازارشهر دارد و هر کدام از این دومجموعه بازار نیز دارای اجزا و عناصر خاصی هستند که این نوع اجزا و عناصر عمده بازار در شهرهای دیگر ایران نیز به صورت یک مجموعه واحد تاسیساتی دیده می شوند و نظیر مجموعه تاسیسات گنجعلی خان در شهر کرمان است و یا نظیرمجموعه امیر چخماق حکمران تیموری درشهر یزد هستند و یا نظیرمجموعه های شبیه آن در شهرهای بزرگ دیگر ایرانی هستند و این مجموعه ها شامل مسجد جامع وابسته به آن رژیم سیاسی است که در دهات زیر مجموعه آن شهر اجازه تاسیس آن را نمی دادند وبلکه مسجد های روستاها می بایست صرفا به برگزاری نماز یومیه و(نه نماز جمعه) می پرداختند و دیگری شامل ساخت دیوان های اداری شهری حکمرانی در کنار آن مسجد های جمعه بود که روستایان اطراف شهر حتماً مجبور باشند که برای رتق و فتق امور اداری خود و یا جهت پرداخت مالیات دولتی خود به آن مکان جغرافیایی شهر مراجعه بکنند ولذا اجازه تاسیس ادارات و دیوانهای اداری مزبور را در روستاها و شهرهای زیر مجموعه آن شهر نمی دادند ویا سومی کاروانسراها و حمام های وابسته به دیوان دولتی در شهر بودند که مردم روستاها و شهرهای حومه اطراف ترجیح بدهند که محصولات لبنی و دامی خود را به آن مکان جغرافیایی آورده وبرعکس مایحتاج خود را از آن مکان جغرافیایی شهری خریده و باز گردند و دیگری بازاری به نام قیصریه بود که یک نوع بازار شاهی و یا وابسته به حکمران آن دولت بود که مغازه دارانش مستاجران آن حاکم و یا شاه بودند و لذا دو مجموعه بازار زنجان صرفا از این دو مجموعه اجزا و عناصر شهری تشکیل شده اند که در بازار پایین زنجان که ساختش متعلق به دوره قره قویونلو است و احتمالا در فاصله سالهای 841-823 در دوره ولی عهدی وحکمرانی جهانشاه قره قویونلو بر شهر زنجان بمدت حدود هیجده سال از فرمانداریش در زنجان و یا درتداوم سی یک سال پادشاهی اش بر کل کشور ایران این مجموعه تاریخی بازار وابسته به خود را در زنجان شکل داد و یابه واسطه حکامی بود که در زنجان تعیین کرده بودند و در مجموعه بازار مزبور شامل مسجد جامع جهانشاه قره قویونلو در بازار پایین زنجان است که صفحه 26 کتاب دارالعرفان خمسه در 260 سال قبل و به هنگام خراب کردن آن به دست ازبکها و افغانهای اهل تسنن دیده که بعداز مرگ نادر برشهر زنجان هجوم آورده بودند و نحوه خراب کردن آن را مشاهده کرده ونیز اهالی زنجان هم حدود 320 سال در آن مسجدجمعه نماز خوانده بودند و در پنج رژیم سیاسی مختلف قره قویونلو و آق قویونلو ویا درطی220 سال حکومت صفویه ویا درطی 20 ساله دولت افشاریه نیز نماز جمعه خود را در آن مکان برگزار می کردند و متعلق بودن آن مسجد جمعه را به جهانشاه قره قویونلو به نویسنده کتاب دارالعرفان خمسه متذکر شده اند و این امر نشان می دهد که هیچ کدام از رژیم های مزبور در دوران سیاسی خود به امحاء نام آن مسجد جمعه قره قویونلو اقدام نکرده بودند که تا عصر زندیه مردم می دانستند که آن مسجد متعلق به جهانشاه قره قویونلو است ولی در زمانه ما نام این پدیده حذف شده است و دیگری کاروانسرای گلشن قره قویونلو است که ساخت جهانشاهی بوده و در جنب مسجد جامع مزبور قرار دارد و نیز دیگری حمام قره قویونلو است که روبرو مسجد جامع قره قویونلو واقع شده بود که امروزه به حمام حاج داداش معروف شده است و برخی ها به غلط تصور می کنند که متعلق به عصر قاجاریه است و در حالی که توسط جهانشاه قره قویونلو و در دوران ولی عهدی و حکمرانی اش بر شهر زنجان ساخته شده است. و دیگری قیصریه کوچکی بود که ساخت جهانشاه قره قویونلو بود و در دوران قاجاریه توسط حکام آن تخریب شد و امروز بقایایش به صورت یک کوچه بن بست درآمده و در آن سوی خیابان فردوسی و به فاصله کم از آن واقع شده است. و احتمالا از اولین قیصریه هایی است که در سطح ایران ساخته شده است زیرا در منابع تاریخی مختلف در بازار شهرهای ایرانی قبل از جهانشاه چیزی به نام قیصریه وجود ندارد که دکان های آن متعلق به جهانشاه بود و یک نوع اقتباس فرهنگی از شهر قیصریه و یا قیصاریه کنونی ترکیه است که امپراطوران و قیصران روم شرقی سابق که ترکیه بعدی شد آن را در این ناحیه ساخته بودند و در دوران حکومت جهانشاه و پدرش اداره این شهر قیصریه ترکیه تا سلطانیه از امپراطوری تیموریان جدا کردند و جزو قلمرو قره قویونلوها نمودند و یا دیوان اداری قره قویونلو بود که احتمالا ساختمان آن را در مابین حمام قره قویونلو و قیصریه اش ساخته بود که در دوران های تسلط ازبک ها بر زنجان و یا در دوران شورش 11 ماه مردم شهر بر حاکمیت ناصر الدین شاه تخریب شد و احتمالا ناصرالدین شاه زمین آن را به ملک التجار شهر زنجان داد که کاروانسرایی در آن ناحیه بسازد و همگی این مجموعه تاسیسات بازاری قره قویونلو در امتداد مجموعه بازار سلطنتی است که شامل این چند عنصرشهری یاد شده است و بقیه مجموعه بازار قره قویونلوهم تا امتداد بازار میوه فروشان پایین توسط حکامی ساخته شد که در طول سی و یک سال سلطنت خودش، آن حاکم ها را بر شهر زنجان گماشته بود و لذا امروزه قدمت بازار پایین زنجان حدود 600 ساله است ولی امروزه ازبرکت فقر فرهنگی و فقر سواد افرادی که نام مسجد خیاطها و یا مسجد بقالها را بر عنوان این مجموعه اجزا و عناصر تاریخی آویخته اند به نظر می رسد که متعلق به عصرحاضر می باشد و یا متعلق به عصری است که آنها از روستاها به شهرزنجان مهاجرت کرده اند ولذا ترجیح می دهند که در فلان مقاله و یا بنر و یا رسانه شهرنام خودشان را مهمتر از نام مسجدها و حمام ها و کاروانسراها و غیره تاریخی بدانند که در 600 سال قبل ساخته شده است و مجموعه دیگری در آن سوی خیابان فردوسی واقع شده است و مجموعه بازار قاجاریه است که متعلق به 200 سال اخیر می باشد که نظیر مجموعه اول یک سیستم مجموعه ای متشکل می سازد که شامل قیصریه قاجاریه است ویا مسجد جامع قاجاریه است (یعنی مسجد عبدالله میرزای قاجارو فرزند فتحعلی شاه و یا حاکم زنجان در دوره وی و یا حمام قاجار است) یا حمام شاهزاده قاجاربود که در پشت مسجد جامع قاجار قرار داشت و در رژیم جمهوری اسلامی به پاساژتبدیل شده است و یا عمارت حکمرانی و یا دیوان اداری قاجاربود ودر روبروی مسجد قاجار قرار داشت و یا کاروانسرا و یا مسجدهایی بودند که در تداوم سیاست خاص رژیم سیاسی قاجاریه قرار داشتند و در امتداد مجموعه بازار سلطنتی اولیه شکل گرفتند و احتشام السلطنه حاکم دوره ناصر الدین شاه در زنجان در کتاب خاطرات خود به بخشی از آن ساخت و سازهای بازار بالا اشاره می کند، ولی این بار وابسته به رژیم قاجار بود که تا خیابان سعدی زنجان ساخته شده بود و شامل کاروانسراهای تجاری خاصی است که با کمک دولت قاجاریه آن کاروانسراها را در بازار بالا زنجان ساخته بودند و نظیر کاروانسرای ناصر نظام و یا کاروانسرای حاجی علیقلی و دهها کاروانسرای دیگر است که از تجار دوره قاجاریه هستند و یا ساخته شدن برخی مسجدها که توسط خواست دولت قاجاریه و در کنار مسجد جامع قاجاریه می باشد، نظیر مسجد چهل ستون که به خواست ناصرالدین شاه ملا علی قارپوزآبادی از قارپوزآباد قزوین به زنجان آورده و با کمک مالی دولت قاجاریه مسجد چهل ستون را ساخت و یا ساخت مسجد آقاسیدقتح اله است که از روحانیون دوره ناصرالدین شاه قاجار است و غیره و غیره
و نکته سوم اینکه اگر جهانشاه قره قویونلو در مجموعه تاسیسات بازار خود بازار پایین زنجان را نساخته بود، امروزه شهری به نام شهر زنجان و یا مرکز استان وجود نداشت و بلکه به یک روستایی نظیر چند صد روستای دیگر استان تبدیل شده بود. ولی با این همه ما چند صد هزار نفری که امروزه در شهر زنجان زندگی می کنیم و همگی به نحوی از مرکزیت آن استفاده می کنیم و نانش را می خوریم ولی نام وی را بر مسجد و بازار ساخت وی حذف کرده ایم و علی رغم آیه 46 سوره کهف در مورد باقیات وصالحات که حرام است که نام یک واقف یک مسجد زنجان حذف شود، نظیر مسجد حاج پیر ولی در جنب بازار صندوق سازها را حذف کرده ایم که در سال 1173 هجری و در دوره کریم خان زند آن را ساخته بود و آن را به نام کاشی کار وابسته به میراث فرهنگی و شرکت وابسته به آن و یا تاریخ ساخت کاشی های سر در وی کرده ایم که کاشی سازی خود را در عالم بنایی و گل کاری بر سردرب آن مسجد تاریخی چسبانده است و یا مسجد دیگری که در سال 1237 هجری در زنجان ساخته شده است ولی برای خود نمایی خودمان در میراث فرهنگی و متعلق به شخص دیگری و در تاریخ 1226 ذکر کرده ایم و یا نام مسجد جامع قدیمی شهر را که در آن نماز جمعه خوانده می شد حذف کرده ایم که در هیچ شهر ایرانی و به دلیل بالا بودن سواد قرآنی و تاریخی این کار را نمی کنند و آن را به نام چند خیاط شهر کرده ایم که دو سه نفر بیشتر در آن بازار نیستند و یا آن را در رسانه ملی خودمان متعلق به دوره تیموریان می خوانیم که که به هیچ وجه آن را نساخته اند و نمی دانم شاید این از اشتباهات جهانشاه قره قویونلو بود که تصمیم گرفت، زنجان را به جای سلطانیه مرکز استان بکند، زمانی که حکم حکومتی خود را از شاهرخ تیمور در شهر ری بر ایالت زنجان و سلطانیه می گرفت، تنها کسی در تاریخ ایران است که حکم حکومتی اش بر دو شهر ایرانی می گیرد و اگر کسی کمی اطلاعات اداری و وزارت کشوری داشته باشد به خوبی می داند که یک فرماندار ایالتی و یا استاندار و یا حاکمی که از یک دولت حکم حکومتی اداره یک منطقه را می گیرد تنها نام یک شهر، در آن حکم دولتی وجود دارد و مابقی منطقه اجزا اداری زیر مجموعه آن شهر می باشند و مثلا نمی نویسند استاندار زنجان- سلطانیه، زیرا در آن حکم اداری یک ناحیه زیر مجموعه اداره ناحیه دیگری می باشد ولی در منابع تاریخی حکم رانی جهانشاه بر دو شهر زنجان و سلطانیه با هم ذکر شده است فلسفه اجتماعی خاصی دارد که در حاکمان قبلی سلطانیه دیده نمی شود نظیر عادل آقا حکمران دوره آل جلایر و به هنگام آمدن تیمور لنگ به سلطانیه است که فقط حاکم سلطانیه در عنوان وی دیده می شود و شهر زنجان درآن حکم عادل آقا وجود ندارد و این امر به خاطر گرایشات سیاسی – نظامی جهانشاه بود که می خواست در مقابل شهر سلطانیه به مرکزیت شدن شهر زنجان منجر شود که در دوره تیمور به چنان ویرانی دچار شده بود که به نقل کلاویخو که به هنگام مرگ تیمور لنگ و 15 سال قبل از فرمانداری جهانشاه بر شهر زنجان از شهر ما گذشته است و می دید که مغول ها زنجان را به بیغوله ویرانه ای تبدیل کرده بودند و در کتابش می نویسد اکثر نواحی آن غیر مسکون است ودر کنار و نزدیکی و با فاصله کم از شهر زنجان، پایتخت سلطانیه را شکل داده بودند که فقط وزیرشان خواجه رشیدالدین فضل اله بیست کاروانسرای مهم تجاری در آن ساخته بود و شاهان دیگر مغول و یا سران دولت مغول نیز انواع کاروانسراهای مهم در آن ساخته بودند و به همین دلیل حمداله مستوفی در کتاب نزهت القلوب می نویسد که همه روستاهای طارم محصولات دامی و زراعی خود را صرفا به سلطانیه می بردند و روستاهای قیدار و ابهر و .. نیز چنین بود، و کسی از چند صد روستای اطراف زنجان چیزی به نام شهر زنجان نمی شناختند که محصولات خود را به آن شهر و یا بازار آن شهر بیاورند و به همین دلیل تا چندین رژیم سیاسی هم سلطانیه به عنوان پایتخت دوم ادوار بعدی به حساب می آمد و از نظر اداری نیز آنچنان ساختمانهای اداری خوبی در سلطانیه قرار داشت که تیمور لنگ قبل از وی ترجیح می داد بعضی موقع ها زن و بچه و خانواده سلطنتی خود را در آن دیوانهای اداری و ساختمانهای مجلل سلطانیه زندگی بکنند و حتی الغ بیک نوه اش در سلطانیه به دنیا آمده بود و در شهر زنجان دوایر اداری نظیر آن وجود نداشت. ولی جهانشاه قراقویونلو در زمان حکمرانی اش بر سلطانیه و زنجان ترجیح اداری داد که در آن ساختمان های اداری مجلل سلطانیه به اداره منطقه تحت نظر خود نپردازد و بلکه ساختمان اداری جدیدی در شهر زنجان ساخت که حکمرانان دوران سلطنتش نیز در آن سکونت کردند و به علاوه مسجد جامع جدیدی ساخت که صرفا در شهرها می سازند تا شهریت خود را به دست آورد زیرا مسجد جامع قدیمی دوره سلجوقیان که در دوره مغول نابود شده بود و معلوم نبود که در کجا قرار دارد؟ سعی کرد که با ساخت مسجد جامع قراقویونلو در زنجان برسمیت یافتن شهر زنجان به عنوان مرکزیت منطقه امکان اداری به آن بدهد زیرا با سکونت تعداد زیادی از مغول ها در شهر سلطانیه که در آن شهر خانه و منزل خریده بودند و افزایش یافته بودند نخواست که به تداوم پایتختی سلطانیه ادامه بدهد و بلکه مرکز حکمرانی خود را به شهر زنجان انتقال داد و با ساخت مسجد و حمام و کاروانسرا و قیصریه در آن باعث پیداش بازار پایین کنونی زنجان و باعث پیدایش قشر بازاری آن شد و یا صدها روستای اطرف زنجان را عادت اجتماعی داد که به جای بردن محصولات خود به سلطانیه به شهر زنجان بیاورند و به همین دلیل است که در صفحه 85 کتاب سفرنامه ونیزیان می نویسد امیری به نام جهانشاه دستور داد دیواره های سلطانیه را خراب کنند و امروزه 4 سال است که به ویرانی می رود، و لذا امروزه شهر ماندن و یا مرکز استان شدن زنجان و یا روئیدن انواع ادارات مرکزی در آن محصول این نوع اقدام جهانشاه و مسجد جامع وی در بازار زنجان است و به علاوه باعث شد که امروزه بجای اقوام زرد پوست و ریش بزی و چشم بادامی مغول در شهر زنجان و یا استان، اقوامی سفید پوست ترک و با ریش پر زندگی بکنند که از اقوام قبایل چند گانه قراقویونلو ترک هستند و از نقاط دیگر با کمک جهانشاه آمده و در شهر زنگان ساکن گردیدند و در حالی که تیمور لنگ به هیچ گروهی در امپراطوری اش نظیر ترکان سفید پوست قراقویونلو ستم نکرده بود و دائما" احشام آنها را غارت میکرد و تعداد زیادی از آنها را میکشت و تعداد زیادی را اسیر کرده بود و میخواست به ماوراءالنهر تبعید کند و عاقبت این نوع اعمال ستم گرانه خود را قرایوسف قراقویونلو و فرزندش جهانشاه از وی و خانواده اش گرفتند و همه اقوام مغول را از ایران بیرون راندند و به همین دلیل است که جهانشاه بعد از فرماندار ایالتی اش بر شهر زنجان که به شاه کل ایران تبدیل شد مابقی ایران را از تیموریان و لشگر مغول مستقر در ارتش تیمور گرفت و 50 و چند سال بعد از مرگ تیمور پایتخت تیمورلنگ یعنی سمرقند را تسخیر کرد و فرزندانش را حاکم آن شهر نمود و یا پایتخت پسرش شاهرخ تیموری را در هرات تسخیر کرد.
تذکر حقوقی: رعایت حقوق مولف و نشریه الزام قانونی است.
این وبلاگ شامل :