دانشگاه تهران و تحولات سازمانی آن در ادوار گذشته-پژوهش از:دکتر محمدخالقی مقدم- جامعه شناس
دانشگاه تهران و تحولات سازمانی آن در ادوار گذشته
پژوهش از:دکتر محمدخالقی مقدم- جامعه شناس
رعایت حقوق مؤلف الزام قانونی – شرعی است
طراحی تأسیس دانشگاه تهران در سال 1310 اتفاق افتاد که اساتید دانشگاه کلمبیای آمریکا و رئیس مؤسسه ی بین المللی آن از دکتر عیسی صدیق و برای مطالعه ی یکساله وی در این دانشگاه دعوت بعمل آورد و در این مدت نیز اساتید دانشگاه کلمبیا و با همکاری وی یکنوع طراحی از شیوه ی تأسیس دانشکده ها و یا رشته ها و یا شیوه ی آموزش دانشگاهی را تهیه کردند که دکتر صدیق هم وقتی به ایران آمد آن طرح را به رضاشاه ارائه داد . و در دانشگاه کلمبیا این طرح دانشگاه تهران به وسیله دو تن از اساتید آنجا یعنی دکتر کارتر و دکتر لمبرت به وی ارائه شده بود .
تأسیس دانشگاه تهران در 15 بهمن 1313 شمسی و در دوره رضاخان تصویب شد ولی عملاً در سال 1315 ش دایر گردید و بعد از رفتن رضاخان از ایران در سال 1322 عملاً اداره آن به صورت هیأت امنایی و به صورت نهاد مستقل از وزارت علوم درآمد که رؤسایش توسط هیأت امنا انتخاب و توسط شاه تأیید می شد و از ابتدای دانشگاه تهران تا سال 1357 حدود 10 ریاست به خود دیده است که شامل :
دکتر مرآت بود که از سال 1313 الی 1322 ریاست دانشگاه تهران را داشت و افتتاح دانشگاه تهران در دوره ی وی اتفاق افتاده بود و سنگ یادبودی هم از وی در محوطه دانشگاه تهران وجود داشت و دیگری دکتر علی اکبرسیاسی بود که از سال 1322 الی 1333 یعنی بعد از تصویب قانون استقلال دانشگاه ها و از میان سه نفر انتخاب و با تأیید شاه به ریاست دانشگاه تهران رسید و دیگری دکتر منوچهر اقبال بود که از سال 1333 به بعد ریاست دانشگاه تهران را داشت و بعلاوه در دانشکده پزشکی هم دست اندرکار بود و یا بیمارستان دکتر اقبال در شهر تهران از یادگار های وی بود و دیگری دکتر احمد فرهاد بود که بعد از وی به ریاست دانشگاه تهران رسید و پنجمی دکتر جهانشاه صالح است که از سال 1342 الی 1345 به ریاست دانشگاه تهران رسید و یا بیمارستان جهانشاه صالح نیز در تهران از آثار وی است و بعد از وی دکتر بینا بود که در سال 1345 رئیس دانشگاه تهران شد و پس از دکتربینا، دکتر حفیظی و آنگاه دکتر عالیخانی از سال 1349 رئیس دانشگاه تهران گردید و آنگاه دکترهوشنگ نهاوندی بود و در اواخر هم دکتر قاسم معتمدی به ریاست دانشگاه تهران رسید.
لذا تأسیس دانشگاه تهران هرچند در سال 1315 تکمیل شده بود ولی عملاً سیستم های آموزشی آن بقایایی از سیستم آموزشی مدرسه های دوران قاجار بود که تا همین سال 1315 در تهران تداوم داشتند و از جمله مدرسه ی حقوق دوره ی قاجاریه بود
و یا مدرسه طب دوره ی قاجاریه و یا مدرسه ی علوم معقول و منقول مدرسه سپهسالار دوره ی قاجاریه و یا مدرسه ی هنرستان عالی موسیقی و مدرسه ی صنایع مستظرفه ی دوره ی قاجاریه و دانشسرای عالی بود که در سال 1313 در تهران تأسیس شده بود و الگوی تأسیس آن هم از الگوی آموزشی دارالمعلمین استانبول و مسکو و باکو و بغداد اخذ شده بود و برای تربیت معلمان مدارس و دبیرستان های نوپای ایران مهم ترین عنصر آموزشی اولیه به حساب می آمد و لذا از ادغام این نوع مؤسسات و مدارس دوران قاجاریه سیستم آموزشی دانشگاه تهران پا گرفت و به تدریج پرسنل این کادرها هم از ساختمان ها و بناهای خارج از دانشگاه تهران اسباب کشی کرده و به محوطه ی درون دانشگاه تهران آمدند ولی عملاً تشکیلات آموزشی آن سالها بعد بود که به صورت تشکیلات مدرن دانشکده ای و یا رشته های تحصیلی مدرن و الگوی آموزشی جدید در آمد و تا مدتی هم همچنان الگوی آموزشی آن از الگوی آموزشی مدارس قدیمی دوران قاجاریه تبعیت می کرد و برخی از معلمان و اساتید فرانسوی و یا اروپایی هم در میان آنان بودند و لذا نخستین دانشکده های دانشگاه تهران دانشکده ی حقوق و فنی دانشگاه تهران بود که به تبعیت از دانشکده ی حقوق پاریس طراحی آموزشی شد و یا طراحی دانشکده فنی آن هم که در سال 1315 با تفکیک از مدرسه صنایع مستظرفه به وجود آمده بود از الگوی آموزشی دانشکده های فنی پاریس و دانشکده ی فنی بروکسل تبعیت می کرد و یا تأسیس دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران که تا مدتی به صورت مدرسه ی طب دوره ی قاجاریه بود عملاً در سال 1319 اتفاق افتاد و هر چند با مصوبه 8 مرداد 1313 مدرسه طب جزو دانشگاه تهران شده بود ولی عملاً در 12 آبان سال 1319 و به موجب ماده ی اصلاحی قانون مصوب تأسیس دانشگاه چند بیمارستان شهر تهران و برای کارآموزی به مدرسه ی طب مزبور الحاق شد و تصویب شد که عملاً مدرسه ی طب مزبور از آن تاریخ بصورت دانشکده ی پزشکی و دانشجویان آن هم به صورت پزشک نامیده شوند و هر چند در اوایل نیز ریاست آن با یک شخص فرانسوی بود و در ابتدای تأسیس اش هم از الگوی آموزشی دانشگاه طب پاریس تبعیت می کرد ولی عملاً در سالهای بعد سیستم آموزشی و یا طراحی سرفصل های درسی آن یک نوع مدل آموزشی دانشگاه های آمریکایی گردید و از الگوی آموزشی دانشگاه های کرنل و هاروارد تبعیت می کرد و یا دانشجویان آن نیز بالاترین امتیاز را می بایست در کنکور دانشگاه ها بدست می آوردند و به تدریج هم بیمارستانهای دیگری نظیر بیمارستان هزار تختخوابی و سینا و فارابی و غیره و غیره جزو زیر مجوعه ی دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران قرار گرفت .
و نیز دانشکده ی معماری و هنرهای زیبای دانشگاه تهران که شکل ساختمان اش هم با ساختمان های دیگر دانشگاه تهران فرق دارد عملاً در سال 1319 – 1320 اتفاق افتاد که براساس مصوبه هفتاد ونهمین جلسه ی شورای دانشگاه تهران تأسیس این دانشکده به سایر دانشکده های دانشگاه تهران اضافه شده بود و دانشکده ی هنرهای زیبا هم در سال 1319 به صورت یک هنرکده ی هنرهای زیبا بود که قبلا در مسجد مروی بازارچه ی مروی تهران قرار داشت و سپس در سال 1323 شمسی به صورت دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران درآمد و بعلاوه باید یادآوری کنم که شکل طراحی ساختمان های مختلف دانشگاه تهران از جمله دانشکده ی فنی و حقوق و پزشکی و غیره همگی با یکدیگر تفاوت شکل ساختار درونی و بیرونی داشت که بر زیبایی های آن می افزاید و یا تأسیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران که در محوطه ی بیرونی دانشگاه تهران بود و درخیابان منتهی به میدان آزادی قرار دارد در سال 1323 اتفاق افتاد که در این سال که هنوز آمریکایی ها در تهران بودند عملاً دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه تهران از وزارت کشاورزی جدا شد و به موجب مصوبه هیأت وزیران به دانشگاه تهران پیوست و نیز تأسیس دانشکده ی کشاورزی آن نیز در همین سالهایی بودکه تهران در اشغال متفقین بود و با مصوبه 13 اسفند 1324 که قبلاً به صورت مدرسه عالی کشاورزی کرج در دوره ی رضاخان بود از وزارت کشاورزی تفکیک شده و عملاً ضمیمه دانشگاه تهران گردید و نیز الگوی آموزشی آن نیز که تا این دوران بقایایی از الگوی آموزشی مدرسه ی فلاحت دوران مظفرالدین شاه بود از الگوی آموزشی دانشکده ی کشاورزی یوتای آمریکا و یا مرکز تحقیقات باغبانی مالینگ وست مالینگ و یا دانشگاه ایالتی میشیگان آمریکا تبعیت کرد و نیز پردیس آن نیز تأسیس شد و در محوطه ای که قبلاً کاخ سلیمانیه ی دوران قاجار بود وجایش را به مدرسه ی فلاحت قاجاریه داده بود و عملاً در این سالها به دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی تبدیل گردید و نیز خوابگاه آن نیز در همان محوطه و جدا از کوی خوابگاه امیرآباد تهران بود و یا تأسیس دانشکده ی داروسازی دانشگاه تهران در سال 1325 اتفاق افتاد که به موجب تبصره ی قانون استخدام معلمان خارجی رشته ی داروسازی از رشته ی پزشکی دانشگاه تهران جدا شد و عملاً به خاطر اهمیت آن به صورت دانشکده ی مستقل دارو سازی در آمد که در جنب همان دانشکده ی پزشکی قرار دارد و نیز در همین سال 1325 ش دانشکده دندانپزشکی هم به موجب همین قانون استخدام معلمان خارجی از شعب رشته ی پزشکی تفکیک شد و به صورت دانشکده ی مستقل درآمد و یا تأسیس کوی امیرآباد دانشگاه تهران در سال 1324 که ساختمانهایش از آمریکایی ها خریداری شد و به صورت خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران درآمد و اولیه ترین ساختمان های خوابگاه مزبور هم تعدادی تأسیسات و یا خوابگاه و سالن کوچک سینما و قبرستان و پادگان آمریکایی ها و چند ساختمان یو شکل بود که آمریکایی ها بعد از اشغال تهران آن پادگان نظامی را در تپه های بلند امیرآباد که اشرافیت نظامی بر اطراف و یا جاده ها داشت به اشغال خود در آورده بودند و پادگان نظامی خود را در آن تأسیس کرده بودند و در سال 1323 هم سه سران دولتهای آمریکا و انگلیس و شوروی در همین خوابگاه دانشگاه تهران که پادگان امن آمریکایی ها بود گرد آمده و یا تهران را پل پیروزی خود نامیدند و بعد از آنکه ساختمان های مزبور را آمریکایی ها به دولت ایران فروختند و یا دانشجویان در آن مستقر شدند عملاً تأسیسات جدید خوابگاه امیر آباد در سال 1328 بوجود آمد و اشرف پهلوی کلنگ تأسیس برخی از خوابگاه های جدید را بر زمین زد و در سالهای بعد خیرین یزدی و کاشانی هم دو ساختمان کاشان و ساختمان یزد خوابگاه تهران را به دانشجویان همشهری خود هدیه کردند و بعدها نیز چندین خوابگاه جدید 14-15 الی 21 در آن تأسیس شد و عملاً 2 رستوران و یک خوابگاه دانشجویان خارجی هم در آن محوطه تا سال 1357 بوجود آمد و یا تأسیس دانشکده ی علوم دانشگاه تهران عملاً در سال 1332 ش بود که در همین سال دانشکده ی علوم دانشگاه تهران از دانشسرای عالی که جزو مجموعه ی دانشگاه تهران بود تفکیک شده و به صورت دانشکده ی مستقل علوم دانشگاه تهران درآمد و در همین سال 1332 نیز دانشکده ی ادبیات نیز از دانشسرای عالی دانشگاه تهران جدا شد و به صورت دانشکده ی مستقل دانشگاه تهران در آمد و یا تأسیس کتابخانه ی ادبیات نیز در سال 1340 اتفاق افتاده است که کتاب رهبران مشروطه به آن اشاره کرده است و بعلاوه در این سال دانشسرای عالی و دو دانشکده ی دیگر که مجموعاً و به صورت تفکیک شده از هم جزو دانشگاه تهران بودند و در سال 1338 هم دانشسرای عالی از دانشگاه تهران تفکیک شد و به صورت یک دانشگاه مستقل در آمد و به خیابان جنب دروازه دولت تهران رفت و بعلاوه تأسیس دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم در سال 1340 از دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران تفکیک شد و به صورت دانشکده مستقل در آمد و یا ساختمان دانشکده ی مزبور که قبلاً در میدان بهارستان و در محلی بود که قبلاً باغ نگارستان دوره ی قاجاریه را تشکیل می داد و در پشت ساختمان برنامه و بودجه هم قرار داشت و یا مؤسسه تحقیقات اجتماعی هم به صورت یک ساختمان مستقل و وابسته به این دانشکده در همین مجموعه قرار داشت، عملاً در سال های بعدی به سه راه جلال آل احمد و جنب پل گیشا انتقال داده شد و نیز تأسیس دانشکده ی علوم اداری دانشگاه تهران در سال 1342 الی 1344 اتفاق افتاد که در این سال، مؤسسه ی علوم اداری و بازرگانی که قبلاً براساس اصل چهار ترومن تأسیس شده بود و مدتها هم جزو دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران بود و در همین فاصله ی سالهای 42 تا 44 بود که از دانشکده ی حقوق تفکیک شد و به صورت دانشکده ی مستقل مدیریت و علوم اداری دانشگاه تهران در آمد که اکنون نیز ساختمان آن در جنب پل گیشا قرار دارد و نیز در سال 1348 و در بازدیدی که حبیب لاجوردی از دانشگاه هاروارد آمریکا داشت و با کمک این دانشگاه مرکز مطالعات مدیریت ایران شکل گرفت و نیز شکل آموزشی دانشکده ی علوم اداری نیز از الگوی آموزشی دانشگاه هاروارد تبعیت کرد زیرا به دلیل پیدایش ادارات جدیدی در ایران که در همین سالها ، نیاز آنان به مدیران با سواد و تحصیلکرده جدید بود که با مدیریت های دوران قاجار و عصر کشاورزی می بایست تفاوت دیدگاه مدیریتی می داشتند و بعلاوه براساس برآورد برنامه ی چهارم عمرانی هم در ایران نیاز به تربیت 17600 مدیر و با تحصیلات مدرن بود که باعث پیدایش این مرکز مدیریت جدید ایران شد و با تأسیس رشته های مدیریت صنعتی و مدیریت اداری و مدیریت بازرگانی آن گردید و بعلاوه در همین سالها و به دلیل پیدایش کارخانجات جدیدتر در ایران که نیاز به مهندسین تحصیلکرده تر و با شناخت فنی بیشتر نسبت به ابزارآلات مدرن داشت عملاً سیستم آموزشی دانشکده فنی دانشگاه تهران از مدل آموزشی دانشگاه ماساچوست آمریکا تبعیت کرد و نیز در سال 1342 الی 44 نیز دانشکده ی علوم تربیتی دانشگاه تهران و به موجب پیشنهاد و تصویب شورای مرکزی دانشگاه ها به وجود آمد و مدتی نیز ساختمان آن درآن سوی پل گیشا قرار داشت و بعلاوه دانشکده ی اقتصاد دانشگاه تهران هم در سال 1340 از دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران جدا شد و ساختمانش به تقاطع خیابان امیرآباد شمالی – سه راه جلال آل احمد انتقال یافت و مدرسه علوم سیاسی دوره قاجاریه که 35 سال عمر داشت و در سال 1313 شمسی ضمیمه ی مدرسه ی حقوق دوره ی قاجاری گردید و سپس به صورت دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درآمد و یا سیستم آموزشی آن نیز از الگوی آموزشی دانشگاه علوم سیاسی – اقتصادی دانشگاه لندن تبعیت می کرد و بعلاوه تأسیس دانشکده ی الهیات نیز که قبلاً جزو مدرسه ی عالی سپهسالار بود و به نام دانشکده ی معقول و منقول بود که تا مدتها در خیابان بهارستان و در درون مدرسه ی سپهسالار قرار داشت و بعداً به صورت دانشکده ی مستقل در آمد و نیز ساختمان آن از مدرسه سپهسالار تفکیک شد و به خیابان دکتر مفتح انتقال یافت و بعدها نیز مؤسسه ی زبان های خارجی دانشگاه تهران که قبلاً به صورت مؤسسه ی آموزشی وابسته به دانشکده ادبیات بود و برمبنای اسناد تاریخی سال 1351 هنوز در این سال نامش مدرسه ی زبان خارجه و مؤسسه ی زبان خارجه نامیده می شد بعدها به صورت دانشکده ی مستقل زبان های خارجه در آمد و بعد از انقلاب نیز چند دانشکده دیگر به مجموعه ی دانشکده های دانشگاه تهران افزوده شد و از جمله ی آنها دانشکده برق دانشگاه تهران است که از دانشکده ی فنی آن تفکیک گردید و یا ساختمان های جدیدی هم در خوابگاه و یا محوطه های دیگر به آن افزوده شد و لذا در پایان سال 1357 دانشگاه تهران دارای 15 دانشکده و چند مؤسسه و یا ساختمان کوی دانشگاه بود و یا دبیرخانه ی مرکزی و مرکز بهداشت دانشگاه تهران و سازمان ورزشی دانشگاه تهران بود و بعلاوه تا قبل از انقلاب هم چند مؤسسه ی آموزشی تحقیقاتی هم در دانشگاه تهران وجود داشت و از جمله آنها مؤسسه ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشکده ی علوم اجتماعی و نیز مؤسسه تحقیقات بهداشتی وابسته به دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران و مؤسسه ژئوفیزیک وابسته به دانشکده ی علوم دانشگاه تهران بود که در بالای ساختمان امیرآباد قرار داشت و نیز مؤسسه ی فیزیوتراپی وابسته به دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران بود و یا مؤسسه ی مالاریا لوژی دانشگاه تهران بود و یا مؤسسه مطالعات عالی بین المللی وابسته به دانشکده ی حقوق و مؤسسه ی روزنامه نگاری و مؤسسه ی اعتباری دانشگاه تهران بود و یا سازمان کوی دانشگاه تهران و پردیس کوی خوابگاه کرج و سازمان انتشارات دانشگاه تهران بودکه چاپخانه ی مستقلی در روبروی کوی امیرآباد تهران داشت و نیز چند کتابفروشی وابسته به دانشگاه تهران بودکه در خیابان شاهرضای قدیم تهران قرار داشتند و نیز انتشاراتی های دانشکده ها که جزوه ی دانشجویان را با قراداد با شرکت زیراکس بسته بودند و به صورت مجانی به دانشجویان تحویل می دادند و نیز سالن ورزشی دانشگاه تهران که چند سالن در جنب دانشگاه و روبروی خوابگاه داشت و تعدادی رستوران ها و بوفه های دانشجویی بود که در خیابان جنب دانشگاه تهران و کوی دانشگاه تهران و یا در درون دانشکده ها قرار داشتند و بعلاوه کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران بود که در چند طبقه قرار داشت و یا طبقات فوقانی آن به مخزن کتاب اختصاص داشت و در طبقات پایین آن هم فقط محل ارباب رجوع بود که با کمترین پله ها می توانستند انواع کتابها را از مخزن کتاب داران طبقات مختلف، تحویل آسان گرفته و با سیستم مکش لوله بادی آن تقاضای کتاب را از راه آسانسور کتاب مورد درخواست وی را تحویل بدهند که بهترین سیستم طراحی کتابخانه در سطح ایران بود و در حالی که طراحی کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دیگر ایران که بعدها ایجاد شدند با اصول کارشناسی معماری و علمی نبود که باعث مشکلات زیادی برای کتابداران و تحویل گیرندگان کتابها می شود و بعلاوه چندین سالن کتابخانه ی خطی و یا محوطه ی مطالعه ی اساتید و تالار گردهمایی و غیره نیز در محوطه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران قرار داشت و بعلاوه در محوطه ی دانشگاه تهران تعدادی کتابخانه های مختلف دانشکده های ادبیات و علوم و حقوق و فنی و غیره هم تأسیس شده بودند و نیز غنی ترین سیستم تحویل کتاب را به دانشجویان می دادند و کتابخانه ای نیز در کوی امیرآباد وجود داشت که تا ساعت 12 شب باز بود تا دانشجویانی که تا صبح ها مطالعه می کردند و یا چراغهایشان روشن بود بتوانند کتاب شبانه بگیرند و بعلاوه در همین محوطه ی کوی امیر آباد هم تعدادی حمام دسته جمعی و یا نانوایی و سالن سینما و دو رستوان غذاخوری و آرایشگری دانشجویی و یا ساختمان بهداشت کوی دانشگاه و چند مجموعه دیگر قرار داشتند و بعلاوه از نظر سالن اجتماعات نیز تالار فردوسی دانشگاه تهران و یا چند تالار دیگر آن مکان ها، محل گردهمایی ها و سخنرانی ها و سمینارها بود.
در پایان لازم به ذکر است که دانشگاه تهران که قبلاً سیستم آموزشی اش از مدل آموزشی دانشگاه های اروپایی و از جمله سیستم آموزشی دانشگاه پاریس و سوربون تبعیت می کرد و یا در اوایل هم تعدادی از اساتید آن از فارغ التحصیلان کشورهای اروپایی و فرانسوی بودند ولی بعد از سالهای 1340 ش سیستم آموزشی آن کاملاً سیستم آموزشی پیشرفته ی آمریکایی شد که با کنکورهای سخت و اخذ واحدهای درسی متعدد همراه بود و چند واحد پایان نامه و بعد از گذراندن همه واحدها و یا با محاسبه ی گذراندن دروس بر مبنای ترم های تحصیلی لازم و گذراندن موفق هر درس نیز در طول 17 جلسه آموزشی 2 ساعته بود ونیز داشتن تعدادی متخصص آموزشی متعدد در هر رشته ی تحصیلی بود ویا طراحی 144 واحد درسی آن بر مبنای دروس ضروری و تخصصی و عمومی برای هر رشته بود که برخلاف امروز بود که کاملاً دروس آن با رشته ی تخصصی دانشجوی مزبور همخوانی داشت و یا در هر رشته 20-30 استاد متخصص داشت که یک درس خاص دانشجویان را تغذیه ی آموزشی می کردند و هر استاد نیز مجبور به دادن تنها درسی بود که صرفاً در آن شاخه درسی تخصص و تحصیلکردگی لازم داشت و بعلاوه تقسیم بندی دروس هم بر مبنای واحدهای مهاد و کهاد و یا طبقه بندی نمره های دروس هم بر مبنای نمرات الف ، ب ، ج و د بود و این سیستم آموزشی که با سیستم های من در آوردی آموزشی دانشگاه های باکو و یا تحصیلات دیمی دانشگاه های لندن فرق داشت که اصلاً واحد درسی ندارند و یا با سیستم کهنه ی دانشگاه های اروپایی تفاوت های چشم گیر آموزشی داشت و بعلاوه این سیستم آموزشی پیشرفته هم با استعداد و توانایی های دانشجویان با سواد ایرانی عجین می شد و لذا پدیده ای از دانشگاه تهران بیرون آورده بود که نسبت به سیستم های آموزشی خود دانشگاه های آمریکا برتری آموزشی - علمی می یافت و اینجانب در طول ایامی که در این دانشگاه تحصیل می کردم به خوبی می دیدم که چگونه دانشجویانی که با کنکورهای سخت و یا گذراندن واحدهای تخصصی و مطالعات شبانه و پرسشگری علمی واقعی در کلاس ها حاضر می شدند و یا با مطالعات و خرید انواع کتب متعدد از کتابفروشی های ارزان و یا با اخذ کتاب از کتابخانه ها چگونه نسبت به دانشجویان آمریکایی و اروپایی و تا قبل از انقلاب فاصله ی آموزشی عمیقی می یافتند ویا اخذ نمرات آموزشی آنان نیز به هیچوجه رفاقتی ویا از راه دوستی ها و حب و بغض ها نبود و همین امرنیز باعث برتری سیستم آموزشی دانشگاه تهران نسبت به سیستم دانشگاه های اروپایی و آمریکایی می شد که عملاً الگوی آموزشی اش را از آنها گرفته بود.
این وبلاگ شامل :