رسانه ملی ایران وضربه زدن به ارتش وناامنی منطقه خاورمیانه - دکتر محمد خالقی مقدم

رسانه ملی ایران وضربه زدن به ارتش وناامنی منطقه خاورمیانه

-جامعه شناس سیاسی  از :دکتر محمد خالقی مقدم

" شبکه خبر" ویا "خبرنگاران جوان " رسانه ملی ویا"سیستم اینترنتی تهیه خبر" ویاپخش زنده وتحلیل خبری ویاتفسیر سیاسی اخبار آن ، مشکلی است که بوسیله آقای خسروی ویاعابدینی  ودوستان  دیگرش و برای بقیه مردم ایران بوجود می آورند وافرادی که یقه پیراهن خاصی دارند ولذاکم کم رسانه ملی را واز "ملی بودن  خودش " بیرون خواهند آورد ویاکم کم به "جعبه شیشه ای تئاتر خنده آور 82 ملیون ایرانیان " تبدیل خواهند کرد واز شدت نادانی خبر خود  ندارند که چگونه ممکن است که این امر اتفاق بیفتد ویا یک تلویزیون ملی  چگونه ممکن است که براثر نادانی سیاسی ویانظامی ویافنی آنان  ونسبت به یک مکانیزم سالم ویابیطرف تهیه خبردگرگون گردد ویا تدوین اسناد خبرویا پخش خبرمزبور ویانسبت به تحلیل عوامانه آن وقوع خبرچگونه ممکن است  که دگر گونی بوجود آورد و "عادت دیرینه مردم ایران راتغییر بدهد   ویادر نگریستن به تلویزیون ملی سنتی  تغییر دهد که قبلا  تفکر ملی خاصی  ودر آن مورد داشتند واکنون چونکه "شبکه خبر" مزبور ویا"شبکه های خویشاوندش " دیگر نیاز انتظاراتشان را جوابگونمی باشد  وبعلاوه چونکه 82 میلیون خانواده ایرانی  هم نمی توانند که پول تو جیبی خود را هم دور بریزند وچراکه هر کدام 500 هزار والی 5میلیون پول جیبی خود راداده اند وتلویزیون خریده اند و تا خبر صحیح وغیر مضر بشنوند واکنون مجبور می شوند که دور بریزند ویامیلیاردها تومان پول خانوادگی خود راو دور بریزند وناچار به تغییر کاربرد تلویزیون منزل  خود هستند ویاهمان جعبه های شیشه ای گران قیمت را ونظیر مبل کهنه ویا موکت بدرد نخورخانگی دور بریزند ویا از طاقچه اتاق ویا از روی میز اتاقشان  برداشته وبیرون منزل خود بگذارند  که رفتگر محله ببرد ویابرای تهیه خبرسالم وبی ضر روبه احوال خانواده های خودشان ودرد سرافتادن آنان  و به فکر "مکانیزمهای دیجیتالی دیگریِ "بیفتند که برایش اشان در عصر کنونی  آسان  هم است   ولذا بفکر تغییر" کارکرد فنی گذشته تلویزیون خانوادگی" خوداندیشیده وهمان پول جیبی خود را ودر بالای میز اتاق بچه هایشان را و"به جعبه شیشه ای خنده دار ئتاترملی "  ایرانیان تبدیل  خواهند کرد  که قبلا وجود نداشت  که هروقت بچه هایشان  دلشان بخواهد ویا احتیاج به خنده ویا تفریح داشته باشند،و پیچ آن تلویزیون خانگی خود را باز کرده و از طریق فلش خوری تلویزیون وموبایل های خانوادگی خود در شبکه اجتماعی تغییر یافته وبه دیدن "آی فیلم" کارگردانهای خصوصی بپردازندویا به دیدن فیلم های بازیهای فوتبالی خریداری شده از مدیران باشگاهها ی ورزشی  که براساس اصل 44  قانون اساسی اعضای همان تیم های مسابقه دهند ه حق فروش آن فیلمبرداری های فوتبالی را به مغازه خدمات کامپیوتری شهر هایشان را دارند و طرفداران همان تیمها نیز می توانند برای کمک مالی به باشگاهها ویاافراد تیمها ویاجهت خرید لباس ویا توپ ویاهزینه تمرینی آنها  کرده و"گزارش خبری فیلم ورزش پرسپولیس وبا دیگری را واز همان  دکانهای خدمات کامییوتری شهرها یشان وخریداری فلشی کرده ویادر فلش خوری تلویزیون منزل ویا موبایل ویا کامپیوتری  خود ببینند که فقط به یک رابط ساده سیمی چند تومانی احتیاج دارد که گاهی عوض بشود وهزینه بزرگ ببار نیاورد وطرفداران آن بازیهای مختلف  هم می توانند از حضور ویا بازی در مکانهایی که خبرنگاران تلویزیونی میخواهند که از پخش آنها پول در آوردند خوداری ورزند وتا آنها هم از حرفه دیگری پول در آورند  ومجبور به حضور در شبکه ورزش رسانه ملی نیستند و"شبکه نسیم" ویا "اخبار پزشکی وِفن آوری" نیز چنین است  واگر بینندگان تلویزیونی دلشان  وبه حال "مسایل سیاسی ویااداری کشور" لک زده باشد  و می توانند که  دلبخواهی وبه گفتگوی های خنده دار آقای عابدینی  ویا خسروی وباآقای  رضا میرابیان  بنگرند و یا باصدر الحسینی ویابا آقای اکبری ودر موردنتیجه  تظاهرات بغداد  بنگرندویا به فلسفه بافی و پشت پرده  تحیل خبری آقای عابدینی بخندند که به چه دلیل وبه تجزیه وتحلیل ،دهها هزار دانشجویان باسواد رشته های علوم سیاسی دانشگاههای ایران ودر مورد مزبور اهمیت نمی دهند  وخبر دیگری پخش می کنندویادر تحلیل سیاسی تظاهرات بغداد بی اعتنایی نشان داده  وتنها تحلیل دیگری  ارائه می دهند که مردم ایران  فقط به درد سر بیفتند  ویا به تفسیر نظامی صدها نظامی متخصص ایران ودر مورد مزبور توجه نکرده ویا  درمورد مسایل تظاهرات بغداد توجه  نکرده ویا درنتایج وخیم نظامی آن  وبرای سکنه ایران  بی تفاوتی نشان داده ودوست دارند  که همه مردم  ایران  وبچه هایشان به درد سر بیفتندویا حتی به خواسته نظامیان ارتش ایران  توجه نکرده وصرفا  مسایل سیاسی عراق را واز منظر دیدگاه  یک خبر نگارعرا قی الاصل شبکه خبر می نگرند واز بینندگان تلویزیون هم می خواهند که خواسته عراقی انان را برآورده بکنند ویا از تظاهرات بغداد تفسیر خاص می کنند تا ایرانیان را نیزو به گرایشات وی بکشانند  ودر حالی که آنها عقل دارند و می بینند که عراقی ها ملیت ویادولت خاص  ویامرز خاص وبرای خودقایل هستند   وبا ایرانیان خودشان را متفاوت می بینند ویا خبر نگار عراقی رامی بینندکه حتی زبان فارسی راهم درست یاد نگرفته  است ویاازشدت تعصب عربی خوددودر  تهیه  وتنظیم گزارش خبری خود ارایه می دهدویا نقش دوسوم جمعیت عراق را  ودر سرنوشت سیاسی عراق ندیده می گیرد ویا 82 میلیون ایرانی را هم ویابا خبر مزبورویا بدنبال اعراب مزبور وهدفهای سیاسی آنان بکشاند ویا  به عمد وبه پخش آن خبرها ودر خانواده های ایرانی بکشاند ویا به نظامیان ایران هم ضربه بزنندوتا همه نظامیان ویامردم عادی شنونده تلویزیون  هم ودر مورد موفق بودن تظاهرات مزبور وبه اشتباه افتاده ویاضرر ناامنی وقوع آن ،صرفا عارض مرزهای ایرانیان بشود ویا به شیوه انعکاس خبرنگار دیگرشان ودر جبهه ادلب  سوریه توجه نکرده وجان خیلی از ایرانیان ودر جبهه مزبور بخطر بیفتد که مهاجمین متقابل، وبشدت  تغییر جبهه داده ویا جریان نظامی داده ویا تغییر تاکتیک داده ویاابزارهای نظامی خود را هم تغییر دهند و در گزارش  خبری آن خبرنگار جبهه ادلب، به عمد پوشانده شده است ویادر تظاهرات خونین چند ماهه اخیر لبنان پوشانده شده که بشدت تحولات سیاسی بیروت راوبضررشیعیان لبنان بهم می زند  که چنین شیوه های غلط تهیه خبر ویا پخش خبر عوامانه ونه در دروس خبرنگاری علمی  کشورهای دیگر جهان وجود دارد ونه متخصص  های غیر نظامی را به تهیه آن می فرستند وفقط در ایران" مد"شده است  وبلکه بقال محله راو به تهیه این نوع ازگزارشهای سیاسی ویانظامی می فرستند وبعلاوه مردم  آن کشور ها نیز عادت دارند که برخلاف تلویزیون ایرانیان، مسئله مزبور را آن طور تفسیر خبری نکنند ویا مسایل سیاسی ونظامی کشور خودشا ن راویادر درگیریها با کشورهای دیگررا وفقط از کانالهای تخصصی "سی ن ان "ویا"بی بی سی "و"بلومبرگ " می  ببینند که متخصصین بی طرف خبری زیاد دارند، ویامی شنوند وتا دچار گمراهی سیاسی ونظامی نشوند ویاتحلیل کنندگان خبره   ویاتفسیر کنندکان آن شبکه های تخصصی خبره  هستند ونظیرباند رسانه ملی ایران و بدست عده خاصی  نمی دهند وتا همه را با خبر های مزبور بفریبندویا مفسیرین سیاسی وزارت خارجه ایران راکه با اقوام بیگانه سر وکار دارند ویا ممیزین خبری وزارت ارشاد را ودر جوازنشر ویاپخش  ویاممیزی خبرمزبور را هم وبدست "باندخاص "نمی دهند که در تهیه ویاتفسیرویا پخش  خبر هم مرام اید لوژیک خود را دخالت بدهند که که دستورات  قران ومارا در نص آیه خاص  خود واز این دسته "خبر آورها "منع میکند وافرادشخصی  که حساسیت به پوشیدن پیراهن خاص دارند  ومثلا نجس بودن آن پیراهن فرنگی  معمولی  خود را وفقط در بخش یقه آن  می بینند که اگر با قیچی وفقط بخش فوقانی آن پیراهن راقیچی بکنندو نماز وروزه اشان قبول می شود که "فقه مذهبی آقای خسروی" ویاعابدینی ویادیگر تحلیل کندگان خبری وزارت خارجه واز این قبیل می باشد  وبقیه مردم ایران که بقیه پیراهن 82 میلیونی مردم ایران  رادارند و یقه اشان را نبریده اند ویابا پیراهن معمولی نماز می خواهند ونماز وروزه اشان نیز باطل  است وتجریه وتحلیل درست اخبار راهم از این منظر می بینندولذااین قبیل از افراد وبا این" مرام فکری  خود " نمی توانند که "اخبارمفیدی "و برای شنیدن مردم ایران داشته باشند  ولذا  این یقه بریده های سه وزارتخانه مزبور وبرای درک حقایق جهان نیاز دارندکه اول در مرام ایدئو لوژیک  خود تجدید نظر کنند  وتا  اساس در ک مسایل جهان بینی سیاسی یک ملت وازنحوه  نگریستن به مسایل خبری داخلی ویاخارجی  خودجدا شده ویا فاسفه یقه بریده گی  آنان همراهی نکند ویاباعث نشود که گزارشگری همه حقایق سیاسی واقصادی ایران و"دوتکه "شده وبخش گزارشگری " حقیقت آمیز آن اخبار"و در دست عده  ای خاص باقی مانده وبقیه  ایرانیان وفقط به شنونده  های کثیر فریب خورده تبدیل بشوند   و"خبر دهنده مزبور هم وبوسیله قیچی کات کامپیوتری  خود ویا بوسیله میکس خبری دروغین  خود ویابوسیله  مونتاژ وفتوشاپ خبری خودو آنرا طوری دستکاری بکنند که فقط فریب سیاسی  ملت ها را بوجود آورد  ویا حقایق نهفته درپشت آ ن   وتوسط متخصصین" اگراندسمان سازی خبری "دور ریخته شود که چند سال  است که این  شیوه ویا شگردها ی  تهیه ویا تحلیل خبر وتوام بازرنگی خاص  رواج یافته  ویابا" کارگردانی ویژه اخبار" همراه شده  است که کارگردانی زندگی واقعی مردم ایران راوبا "کارگردانی نقشهای دروغین  سینمایی " اشتباه گرفته اندوزمین تا آسمان  با  هم فرق دارند که هنر آموخته های دانشکده های هنر آنرا اشتباه کرده اند  ویا صحنه سازی  های دروغین خبر دهی را ودر دانشکده های هنر ویا در دانشکده صداوسیما ویا در دانشگاه امام صادق  آموخته اند که "حلقه انجمن حجتیه ای " های یقه بریده را تشکیل می دهند ویا همه ملت ایران را  وبویژه واز دوره احمدی نژاد سر کار گذاشته اند و یا باعث  مشکلات بحران اقتصادی شده ویا انتخابات گریزی ویا باعث تحریم شدگی  ایرانیان گشته وبعلاوه با شیوه رندانه خبر سازی خود ، تولید ناامنی منطقه ای راهم  دنبال می کنند وتا عارض 82 میلیون مردم بدبخت ایران بشود  که مجبورند در پای تلویزیون مزبوربنشینند ویا  ساکت  وبدون انتقاد متقابل  بنشینند ویا شنونده محض شده ویا با پول توجیببی خود شده ویا بجای ویدئو ویا وسیله آتاری بازیهای کودکانه  سالم آنراندیده  ویا تماشاگرصحنه ها وشخصیت های ساختگی آن خبر سازی تلویزیونی دروغین وفریب آمیزآن باشند  ودر حالیکه تلویزیون خبری  گران قیمت وبزرگ خریده اند وتا خبر مفید ویامسرت بخش بر اقتصاد خود را واز آن بشنوند !ویا منتطرند که آن یقه بریده ها وبا اخباردهی صحیح خود وراه حلهای نجات بخش  ومفید برای نجات از تحریم به آنها بدهند ویا راه رهایی از سیلهای وخیم چند ساله را وبه آنها در تلویزیون مزبور یاد بدهند ویا  به مدیران شهری مناطق مزبورپیشنهاد بکنند  ویا در رسانه مزبورو ازدست تحریم اقتصادی وتعطیلی کارخانجات نجات یابند ویا ازمتلاشی شدن  دهها میلیون خانواده ایرانی خودنجات یابند ولی هیهات که  چنین راه حل های نجات بخش خبری ودر  این شبکه خبرهای گران قیمت وجود داشته باشد و وجود ندارد!.. وبعلاوه باعث شده است  که میلیونها اصلاح طلب نیز نتوانند که در انتخابات شرکت بکنند ومثلا  برخی از آنان  ودر چند روز اخیر واز "نشریه ایران"  آنرا پرسیده ا ند؟ ویا آقای حسام الدین آشنا  ودر ریاست جمهوری ونسبت به تنطیم دهها گزارشهای مخرب رسانه ملی ودر مورد حمله به قوه مجریه اعتراض کرده است ! وبعلاوه  8 الی 9 جریان عمده فکری مختلف ایران هم که کثرتشان  در ایران زیاد می باشد واز دیدن آن "رسانه ناملی" کناره می گیرند   که حداقل 82 میلیون ایرانی"شنونده محض خبر هستند  که از حقوق  اولیه شهروندی ایرانیان  خود وفقط شنوندگی  محض به آنها تحمیل می شود ویا تنها حق حرف شنوی محض وبدون استدلال را دارا شده اند  ودر مقابل تنها  چند هرار پرسنل کارمندی صدا وسیما وحق هر گونه "جعل خبر" ویا "تفسیر دروغین  خبر های سیاسی  "یافته اند ویا "انحصارا حق تهیه خبر" ویا "گویندگی محض  آن خبر" را دارند  که تلویزیون مزبور را  و به "شیپوری بزرگی " تبدیل می کند که در طرف تنگ ویا کوچک آن طرفش   وفقط چند هزارنفر کارمند  تهیه کننده خبر  ویا پخش کننده  خبر ویا گویندگی خبر نشسته اند  وبرعکس و در ناحیه مقابل آن شیپورنیز  "فقط گوشهای 82 میلیون ایرانی شنونده صرف  نشسته ویاقرار دارد ویا دوچشمان 82 میلیون ایرانی وجود دارد که از حقوق سیاسی خود  وفقط حق دیدن  ویاباور کردن محض را دارند وبدون آنکه تفهیم عقلانی شده ویا "جامعه پذیر فرهنگی "بشوند وفقط  دیدن صفحه شیشه ا ی مزبور ویابیانات منتشره شده آنرا دارند  ویا حق اعتراض ویا انتقاد متقابل را هم ندارند ویا مکانیزم تهیه کنندگی ویاپخش متقابل وانتقادات برعکس خود را هم ندارند وتا تهیه کنندگان مزبور وبه میزان نادانی خود نیز  پی نبرند و یا ازهمان  جلال خالدی عرب زبان بغدادی وفلسفه پشت  پرده گزارش خود به ایرانیان را نپرسند که چقدر برای اداره احمقانه جامعه عراق وبه کشته شدن افراد ایرانی نیاز دارند ؟ ویا تفسیر کنندگان خبری آن خبرنیاز دارند که با شگرد آقای عابدینی  بود؟ ویا دایما یک واژه دکتری ویا کارشناس مسایل غرب آسیا وبه طرف گفتگوی خود خطاب می کند تا شنوندگانش  هم باورصد صد  بکنند که شیوه تحلیل خبری  آنان وعین حقایق می باشد  وتا دروغ ودر لابلای آن گفته ها  درز نمیکند  ویاقسم حضرت عباس را ودر برداشته باشد و بعلاوه آقای عسگری هم به بدبختی 82 میلیون ایرانی توجه نمی کنند که  آن چند هزارنفر  پرسنل خود را اخرا ج کرده ویا به مشاغل بقالی و یا دست فروشی سابق خود بفرستد ویابه استخدام افرادی بپردازد که معنی" تلویزیون ملی" را می فهمند  ویا به معنی واقعی آن  توجه دارند ویا در اعمال  ورویه امانت دارانه تهیه خبر توجه  می کنند که میلیونها نفر به آن شبکه خبر اعتماد دینی کرده اند و بکنند!.. ودر حالی که چند سال است که شنوندگان دانشگاهی ایران را هم سر کار گذاشته اند  وبا سرقت خبری اغلب دسترنج های گزارش انان را که در اینترنت گذاشته اندو می دزدند که خودشان  راتهیه کننده های واقعی آن اخبار جلوه بدهند که ازدرون اینترنت جهانی دیگران برنداشته اند  وبلکه به نقل خانم شریفی مقدم ویا حسنی دخت ویا جوزدانی وغیره صرفا کانال ملی آنان  است ویا بنام " شبکه گپ " وآی گپ "وغیره ساخته خود آنان است و"حقوق مولف ومصنف خبری دیگران ایرانیان  را هم زیر پا نگذاشته اند ولذا همه با یدبه آن " کانال گپ آنان  ویا نظایر دیگرخبری  آنان " بپیوندند  وحداقل این قدر سواد ایرانی نیز ندارند که آن دانشجویان باسواددانشگاه تهران ویاصنعتی شریف که از آنان بپرسند ویا بخواهند که حداقل اسامی کانال ایرانی خواه خود را وبا  واژه انگلیسی "  ""گپ ویا"اای  گپ"  اسمگذاری نکنید زشت است ! ویا در زیر نویس عنوان شبکه خبر خود وبه بینندگان تلویزیونی نشان ندهید وزیرا همه ایرانیان وبرخلاف تصور آن گویندگان شبکه خبر که بیسواد نیستند ویا تحصیلات دانشگاهی ندارند که ادعای زشت به ان گویندگان ویاشبکه خبری انان نشود  که معنای این نوع  ازوازه پراکنی متناقض انگلیسی ویا فارسی را هم ودر دنیای تحصیلات خود یاد نگرفته اند که مدعی خبر سازی وبرای همه ایرانیان می باشند ! ... ویا اصل 44 قانون اساسی را هم قبول ندارند که "پخش شبکه ورزش رسانه  هم متعلق به حقوق آنان نمی باشد   که بازی کنان بازیها ویاطرفدارانشان حاضر نیستند که از اعضای تیمهای موردحمایت آنان سلب حقوقی  - پولی شده وتنها به دستمزد "پرسنل شبکه ورزش رسانه  ملی "اختصاص بیابد که تنها برای گرفتن فیلم مهیا شده وبه میدانهای ورزشی مزبور می روندو تا "حقوق پرسنلی خود را "واز این راهها وشگردها  بگیرند واگر رای گیری از ایرانیان بکنند واغلب ورزش دوستان بیننده ودرپای  تلویزیون  نیز وبا این عمل آنان مخالفند  ودوست دارند  که حمایت مالی فرزندان ورزش دوست آنان تنها به ورزشکاران میادین اختصاص یابد ویا به هزینه های تمرینی آنها اختصاص یابد که از آنان هم وبنام شبکه "گپ ملی "سلب کرده اند  ودر "شبک گپ ایتنرنتی وموبایلی" خود نیز وهمه علل مشکلات اداری ویاعلل گرانیها ویاعلل بد بختی یا بیمارستانی  مردم  را وتنها از طببقه مدیران ویاروسای کارخانه ها وطبقه ثروتمند پرسیده وفقط گپ زدن نزدیک ویا گپ زدن اینترنتی با مدیران وزارتخانه هارا می پسسندند  ویا روسای اصناف را دوست دارند که از احوال زیر دستان جامعه خود بی خبرندویادر چند ساله اخیر ودر"شیوه  خبرنگاری " خود یاد گرفته اند که آن طبقه هم به دلیل حقوق بالا  ویامزایای بالای خود ویا بدلیل ماشین اختصاصی ویاخانه امن وبزرگ وغیره خود وازانواع  بدبختی های بیمارستانی ویا دانشگاهی ویا خانوادگی ویاازانواع  بیکاریهای شغلی  همه 82میلیون زیر دستان  ایرانی خود  ، بی خبرند ویاهمه اش ودر جواب سوالات خبری خسروی ویاامامی ویاالمیرا شریفی مقدم وجواب مثبت به آن "خبرنگاران طبقه ثروتمند دوست ایرا ن "جواب می دهند که نخیر ...ودر سایه مدیریت آنها وهیچ گونه گرانی در ایران وجود ندارد !ویا سیل کمتر خسارت زده است ! ویا در بیمارستا نها ومردم مشکلی ندارند !ویا آلودگی هوارا هم توجیه بکنند ومردم بیننده تلویزیون  هم باور کنند که مشکل اصلی اشان فقط اندیشدن به تظاهرات سکنه عراق می باشد ...! که خودشان را متمایز از ایرانیان  هم می دانند ویامی پندارند ولی به آنها هم اجازه آنرانمی دهند ویا  نمی گذارند که از آقای جلال خالدی ویا رضا میرابیان ویافلسفه  تفسیر خبری مزبور را بپرسند؟ که با تظاهرات مزبوروآیا  امریکایی ها وحتما به اخراج ازمنطقه مزبور منجرمی شود و یاخواهند شد؟  ویا برعکس واقع  می شود ؟  ولی بعمد آنراو در" نظام تهیه خبرها "  می پوشانند ودر حالی که برخلاف گزارش مزبور ونمایندگان شهرهای کردنشین  عراقی برعکس عمل می کنند  ویاهمراه با رای گیری  به لایحه مزبورو در مجلس عراق  خارج شده واز رای دادن به لایحه مزبور خوداری کردند ویا از صحن مجلس خارج شدند ویا نخست وزیرسابق عراق  هم مجبور به رفتن به شهر اربیل شد ویا به دیدار با "مسرور بارزانی" ودر مورد مسئله مزبور شد وتا پا بگیرد  ویا اخطار فرمانده نظامی عراقی هم و به اربیلی ها اثر ننمود  که گفته بود  و شماها هم مجبورید که پادگان امریکایی اربیل را  ونظیر عین الاسد به تعطیلی بکشانید ولی وآنها گوش ندادند !ودر حالیکه این نوع از اخطارهای نظامی وبه سکنه کرد عراقی و  یکنوع اخطار احقمانه ای است که بخش بزرگی از سکنه عراق می باشند  که با تکیه به تظاهرات چند صد هراز نفره اعراب شیعه مدعو وبه آن پیاده رویها  کنار بکشند  وآنها نیز ترسیده وحتما عقب نشینی بکنند! و بعلاوه  در "محتوای گزارش  تلویزیونی مزبور"نیز  وحتی نظریات اعراب اهل تسنن شهرهای غربی  عراق   ویا نظریه برخی شیعیان غیر همراه هم ندیده گرفته می شود که صد در صد با آن  رای گیری  مزبور مخالفند و معتقدند که  در صورت خروج امریکا از عراق وقدرت به دست یک سوم جامعه عراق خواهد افتاد که در اقلیت می باشند  وارتش نیز برای مهار" بحران  حاد عراق "ندارند  وباید از بچه های خانواده های ایرانی بطلبند که در راه حفظ میهن آنان کشته بشوند !1.. وکردها نیز که در اغلب شهرهای شرقی ویاشمال شرقی عراق  هستند  ویا حدود صد سال شناسنامه عراقی دارند ویامتکی به حمایت چهار کرد نشین همسایه  هم هستند  وبعلاوه اقتدار نظامی ویا سیاسی  امروزه اشان نیز  ونسبت به دوره صدام زیاد شده است ویا نسبت  به دروه حسن البکر ویا دوره عبدالکریم قاسم صد برابر شده است ونمی توان از صحنه سیاسی اعراق وآنها را خارج ساخت ویا در هیات وزراء ویامجلس ویاتشکیل ارتش واحد وبا اقوام دیگر، اختلافات سیاسی در دولت عراق بالا گرفته است واز این رو وبا راه پیمایی های مزبور هم حل نمی شود !..ولذا   با تظاهرات خیابانی مزبور ویا  با روند کنونی دولت ویا مجلس ویانظام قومیت مشتت  وناهمگون عراق  تضاد دارد ، ویا با دولت پوشالی 17 ساله کنونی عراق  نیز بیشتر متلاشی خواهد شد ونتیجتا اقتدار پایگاهای آمریکایی و در عراق  نیز ونسبت به دوره سابق، چند برابر می شود  و وبعلاوه حمله به پادگان عین الاسد ویاسر دادن شعار خروج آمریکاییها از خاورمیانه  هم سر نمی گیرد که شعارهای پخش شده رسانه ملی و تنها دولت های ضعیف وکوچک ویاکم جمعیت خاورمیانه را ترسانده  است که بیشتراز الان و به آمریکا پناهنده بشوندو تا سقوط نکنند  وبه 15 کشور همسایه ایران بالغ می شوند و به شدت این دولت های کوچک راو به وحشت انداخته است ولذا برای بقای دولت متزلزل خود نیز  می اندیشند ومرد م سرزمین های مزبور نیز با ایرانیان مخالفند ویابخاطر منافع بومی  غالب خود وطرفدار امریکایی ها هستند   ویا در برابر جمعیت 82بزرگ  میلیونی وپرجمعیت خاورمیانه می ترسند وتنها به بفکر چاره جویی افتاده اند که  که "نقایص پیمان نامه های نظامی" سابق خوردراترمیم ویا اصلاح بکنند که ایران اقتدار نگیرد  ویا  با ارتش امریکا ودر خاورمیانه تجدید قراردادحقوقی _ نظامی جدید بکنند  ویا به ثبت شورای امنیت سازمان ملل برساندند که امریکای مزبور و یکی از پنج عضواصلی ویاعضو  شورای امنیت جهانی می باشد  و  15 کشور دیگر خاور میانه هم واعضای دیگرخاورمیانه در سازمان ملل می باشند  که از شعار اخراج امریکایی ها واز منطقه قومی آنها می ترسند  که اراضی قومی متعلق به قوم ایرانیان نمی باشد  ولذا به منظور پشت پرده این  نوع  از شعاردادنها و برای سرنوشت  اقتصادی خود بدبین بوده ویافکر می کنند ویاآنها را ودر شعارهای مردم تهران دیده  ویا در پوستر نوشته ها دیده  ویااز رسانه های جهانی وبرایشان پخش می شود.. ویا از آقای اکبری و یاصدرالحسنی می پرسند؟ که فلسفه شعار اخراج اجباری آمریکایی هاواز سرزمین خاورمیانه ای آنها چیست ؟ که حداقل 15  کشور همسایه ایران می باشند  ویاآن نوع شعارهای  سطحی نگرانه  راوتنها از ایران می شنوند ویا فقط قشر عوام رسانه ملی رواج می دهند ویادر میان این  15  کشورمزبور می خواهند که  رواج بدهند که بدلیل اختلافات عمیق مذهبی ویاقومی ویامنفعت ناحیه ای خود وبا ایرانیان همراهی نخواهند کرد وشعاری است که سر نخواهد گرفت !...وبلکه برعلیه ایرانیان متشکل تر می شوند .. ویا تنها قشر عوام وزارت خارجه سر  می دهد که بجای درس خوانی سیاسی ودر دانشگاههای معتبر ویا بدون آشنا بودن وبه حقوق بین الملل منطقه ای ویا بدون آگاهی وبه نقش شورای امنیت ودر منطقه خاورمیانه سر می دهند  ویا به نقش قراردادهای نظامی قانونی ودر منطقه خاور میانه توجه ندارند وآن  نوع  از شعارها راو از سر بیسوادی سیاسی  محض خود اشاعه می دهند  ویا به مرزهای  مابین دولتهای 15 ملت خاورمیانه توجه ندارند که در سازمان ملل عضو شده اند تا کسی به مرز های آنها  دست اندازی نکرده ویا از دولت دهاتی مسلک چین ویا روسیه موشک واسلحه نخریده وبه درون مرزهای داخلی آنها بیندازدکه جزو شورای امنیت هستند ونباید چنین خلافهایی را بکنند   که نقض قوانین شورای امنیت جهانی  شده ویاتهدیدات خرید اسلحه از کشورهای مختلف می باشد  که عضو آن سازمان ملل شده اند و تضمینش در قراردادهای نظامی دوطرفه هم  وبا  ارتش امریکا ویا دول همپیمان با آنهاست که کرسی در سازمان ملل دارند ویاعضو شورای امنیت جهانی می باشند  وحتی بعد از اشغالش  هم وتوسط سکنه ایران و با انواع "قطعنامه های سازمان ملل " اشغال خاک دیگران نامیده شده وباید ایرانیا ن فورا خارج بشوند  وصرفا" تئوری  آن یقه بریده های بیسواد "می باشد که  صاحب کرسی سفارت شده اند  ویا صاحب معاونت وزارت خارجه شده اند ویا از سیاست خارجه ویا از دروس مختلف سیاسی نیز وفقط زبان  خارجه را بلد شده اند که در رسانه ملی ایران ،انگلیسی صحبت کردن بعضی از آنها،  پخش می شود تا همه بگویند که به "سیاست خارجه "هم اگاهی کافی دارد ویا  بجای قانع کردن مردم کوچه وبازار تهران وبه پذیرش حقوق بین المللی که خلاف این قوانین حقوقی شعار ندهند وخودشان  نیز همراه این طبقه عوام ،شده وتا صرفا پست خود را حفظ بکنند  ودر حالیکه  مبانی  تشکل یافتگی سازمان ملل و برخلاف  آن  سیستم  بنیانگذاری حقوقی شده است وصرفا" نظریه طبقه عوام کوچه وخیابان " می باشد  و آنها هم شعار عوامانه می دهند! ویا پرسنل زرنگ رسانه ملی  نیز زرنگی کرده ویاحرفهای معقول  سیاست خارجی آنها را هم کنار گذاشته ویا  قیچی کرده وبلکه تنها  بخشی از شعار گویی آنها را پخش کرده  ویاتنها  تلفظ انگلیسی وی را واز رسانه باندی  خود پخش می کنند که به بقیه بگویند  که وزیر مزبور نیزو نظیر ما طبقه عوام تهران فکر می کند ویامی اندیشد ! واین نوع ازشگرد های  سطحی اندیشانه خبر نگاران رسانه ملی، بحران  عمیق  در آسیا می آفریند  ویا در مورد رعایت شدن حقوق بین الملی کشورهای همسایه مان بحران می آفریند که رسانه ملی می خواهد که  آنها را دامن بزندو ویا با شعارهای ضد امریکایی وسطحی نگرانه  وعوامانه خود ببار آورده است  و یا  باعثش شود  که علیرغم پیدایش صدها رشته دانشگاهی علوم سیاسی ویا حقوق بین الملل  است  وتا مردم ایران وبرخلاف آن عمل کرده وبه دردسر بیفتند ویادانش مردم ایران ودر مورد قوانین بین الملل شکل نگیردواز این رو  جامعه هرج ومرج طلب بشوند  ویا توقعات بیهوده واز 15 کشور همسایه داشته باشند که به نماینگی حقوقی خود ودر سازمان ملل پایان بدهند  ویامشروع بودن حقوقی دولت خودشان راو در سازمان ملل انکار بکنندویا در میان 198 کشور جهان  ودر سازمان ملل را نپذیرند که هویت ملی مستقل از ایرانیان ودر سازمان ملل دارند وبقیه جهان پرچمهای مستقل ویامرزهای مستقل ونماینده های مستقل ویادولت مستقل  ویا قراردادهای امنیتی مستقل  آنها را به رسمیت پذیرفته اند وتنها ایرانیان منکر آن می شوند  ویا تنها بپدیرند که ایرانیان ویااقلیت کوچک ومعارض با دولت آنها ، وحق عضویت در سازمان ملل را بیابند که تحقق اش در "دنیای سیاست "ممکن نمی باشد  که قوانین حقوقی خاص خودش را دارد که در کتابهای حقوق بین الملل آمده است که چه "شرایط امنیتی را باید در سازمان ملل بپذیرند  بپذیرندتا به عضویت آن سازمان در بیایند  ویا در مورد  شیوه ارتش ملی ویابانک مرکزی  خود بپذیرند ویا در شیوه مخابرات جهانی وکاربرد اسلحه ارتش دولتی خودو در خارج از مرز هایشان  بپذیرند تا به عضویت  واقعی سازمان ملل در بیایند وایرانیان نیز وابتد در 41 سال پیش  واین  نوع از شرایط امنیتی را ودر مورد پنج وزارتخانه  حساس خود پذیرفته بود که توانستند" تشکیل دولت حقوقی"  وبرای خودبدهند وتا بتواند بابقیه کشورها ی جهان  معامله ویا تجارت بکند ولی اکنون تعهدات حقوقی  سابق خودرا ودر موردتعهدات  بانک مرکزی خودویا تجارت آن با دول دیگرجهان  را انکار می کنند! ویا تعهدات سفیران  وزارت خارجه خود راو در "قبال ملل دیگر جهان گ انکار می کنند ویا تعهداات  ّبحران آفرینی  ُسه ارگان  " رسانه ملی خود راودر "تبلیغات خارجی  ویاتحریک ملل دیگررا" فراموش کرده  که در خرید مخابرات جهانی انرا تضمین کرده اند  ویا درتعهدات  بین المللی  " وزارتخانه فن آوری ومخابرات خود " ویا در عدم سوءاستفاده از مخابرات جهانی واینترنت  وبه ضرر ملل دیگرجهان را وفراموش کرده است .. ویا درتولید ناامنی فضای ملل دیگر وبا مکانیزم مخابرات خریداری کرده خود  ویادر تعهدات خارجی خرید ارتش خود اویا  در "کاربرد خارجی "ابزار خود و در" مکانیزم  شورای امنیت جهانی "را انکار می کنند  که 41 سال پیش وبه ملل دیگر جهان وتعهدات آنها را داده بودتا به عضویت ان سازمان در بیاید  ویا  "تشکیل دولت حقوقی  جدید بدهد" ! ودر حالیکه  این "تفسیر کنندگان سیاسی  جدید رسانه ملی" واز نظر "عقل بقالی "خود  وهنوز نمی دانند که  حداقل 7/7 میلیارد سکنه قاره های مختلف جهان  ویا در حدود صد سال است که عضویت "امریکا را ودر "مکانیزم شورای امنیت "پذیرفته اند و تا "نظام امنیت بخشی" وبه اسلحه های خریداری شده  وابزارهای رسانه تبلیغات جهانی ملل مختلف جهان بدهند  وتاهرکسی اسلحه ویا شعارهای رسانه ملی  خود ویا مخابرات را وبرعلیه ملل دیگرجهان  بکار نگیرد که دنیا را نا امن بکنند ! ومنحر به عصر کنونی  هم نمی باشد  که "نظم حقوقی جهانی ویابین المللی" بحساب نیاید وبعلاوه تعداد زیادی از کشورهای مختلف جهان  ویامنطقه مزبور نیز  و براساس نظام حقوق بین الملل مزبور  سازمان یافته ویا بر اساس "مفاد حقوقی  آن "وجهت حفظ امنیت مرزهای خود می اندیشند ویادولت خودشان ویا قرارداد امنیتی خودشان را نهاده ویا با سه عضو غربی شورای امنیت بسته اند که جزو حقوق دولتهای مزبور است  ویا  جزو "حقوق ملیت" آن 15 کشور خاورمیانه ویاملل دیگر می باشد وجزو حقوق خارج از مزرما میوه فروشان تهرانی نیست که تنها شعار دادن را یاد گرفته ایم ومحدود به  داخل مزرهای خود نیز نمی دانیم ودرحالی  چهل سال قبل  که به عضویت سازمان ملل در آمدیم وبه آنها قول دادیم که مزرهای قانونی دیگران  رابهم  نریزیم که به تصویب بقیه ملل جهان نیز رسانده ایم ولی اکنون  انکار داریم ویا با گسترش شعارهای افراطی خود وبهم ریزی آنرا حق خود می دانیم  ویا حق قانونی و برقراری ویا تجدید قرداد همسایگان وبا دیگران را و"حق خود" می دانیم ویا در این وسط بقالهای تهران وبخود حق می دهند که بجای دولتهاو یا ملت های خارج از مرزهای  سیاسی ایران  تصمیم بگیرند وشعار می دهند که تنها مردم تهران و حق حقوقی آنها را دارند ویاآموزشهای سیاسی عوامانه می یابند ویاحقوق بین المللی را نمی پذیرند وتنها آموخته های سطحی نگرانه ودرد سر آور رسانه ملی را ودر طی 40 سال گذشته  را باور دارند که مهملاتی در نظام حقوقی جهان  بیش نیست و ومثلا نطیر آنست که  بگوییم که در یک محله شهری  که زندگی می کنیم ویا یکی از مالکین 15 خانه واقع در آن محله  هستیم ولی بگویئم که " بغیر از من "واعضای15 خانه همسایه دیگر حق خاصتصمیم گیری   ندارند ولذاحق مالکیت  14 خانه دیگر نیزو با من می باشد  و بقیه همسایگان حق قانونی فروش منزل خود راوبه دیگری ندارند  و یا حق اجاره دادن به دیگری را هم ندارند ویا حق  تعمیر خانه خودشان  را ندارندویا حق تمدید ویاتجدید قرارداد با افراد دیگرراهم  ندارند ولذامن با " هیا هوی جنجالی خود" وباسم مبارزه با امریکا، آن سیستم حقوقی جهانی را نمی پذیرم وبجای اوو من باید که در مورد تنظیم قراردمزبور  تصمیم بگیرم ودر حالیکه 83 کشور آسیایی آنرا پذیرفته اند ویا چهل سال پیش وبا دوعضو دیگر شورای امنیت آسیا آنرا توافق دارند که مانع بهم ریخته شدن آن قرار داد ها بشوند ویا وتو بکنند که مکانیزم  سازمان ملل جهانی بهم نریزد  ویعنی چین وروسیه  هم  ناچار به الحاق  ویاهمرایی با "انان خواهد شد ویا در"پیمان نظامی ورشو وغیره " قراردادنظامی  گذشته  بسته بودند ونظیر ایرانیان امروزی  ودر صدور انقلاب ویا درانقلابیگری سطحی    نگرانه خود مرزها را بهم نریزند که به 15کشور خاورمیانه اعلام بکنند که 15 کشور خاورمیانه حق  تصمیم گیری قرار داد  نظامی بستن با نظامیان امریکا یی شورای امنیت را ندارند    ویا دردورن سازمان ملل را ندارند ویا سازمان ملل نمی بایست که بانک جهانی تشکیل می داد که قراداد های حقوقی را به بقیه ملل بقبولاند !ودر حالیکه ملل دیگر جهان وحتی چین نمی بایست که برای "توسعه صنعتی  سکنه خود "واز آن بانک جهانی ویا صندوق بین المللی پول میگرفت وتا به تحریم دچار شود وتا بعدا انکار بکند!  ویابدنبال متحدان دیگرو در خاک آسیا وبرای عدم پرداخت پولی خود بگردد ! ویا  ادعا شود که  من قیم آنان می باشم  وباید که بجای آن ملل مستقل  ودرشعاردهی های خیابانی تهران ،تصمیم بگیرم ! ویا باشعارنویسی های تهرانی  خود، تصمیم بگیرم ویا فلان سنخنگویی که در صدا وسیما نشسته است وتصمیم بگیرد که درموردنابودی بقیه بچه های خانواده پدران ایرانی  شعار دهی اختراع بکند و "تایید حقوقی بقیه ایرانیان را"هم  نگیرد ودر مسایل داخلی هم بدست نیاورده است وتاچه برسد وبه اظهار نظر ودر مورد مسایل در گیری خارجی  ایرانیان ! ولذا شعار بدهد که امریکایی ها باید از منطقه خارج بشوند والا مردم ایران و در مورد اخراج آنان وازدرون  15 کشور مستقل همسایه خود تصمیم می گیرند و همان" تفسیر کنندگان خبری  رسانه ملی "واز بقیه ایرانیان هم نپرسند که آیا خودتان ویابچه هایتان حاضرید که تبعات سیاسی  ویاعواقب  وحشتناک این نوع از  شعا رهای افراطی ما ها را بپذیرید ؟ویا با تحریک ما چند نفر را ودر رسانه ملی  مجبورید که آنرا  بپذیرید !واینجانب  با توجه به دانش دروس افکار سنجی خود  ویا در  دروس ارتباطات جمعی ویا درس جامعه شناسی سیاسی  خود که در دانشگاه تهران  آموخته ام  ومعتقدم  82 میلیون مردم ایرانی وبه این نتیجه خواهند رسید که "منطق خبر نگاری آموختن "وبه "خبر نگاران یقه بریده ها" ،کار عبث ویابیفایده  می باشد  ویانظیر "مشت کوبیدن بر سندان "بیفایده می باشد  ولذا  آنها ناچارند که  40 والی 50 میلیون تلویزیون خانگی که خریده اند وبا این شیوه استدلال آنها مجبورند که  دور بریزند  که متعلق به مالکیت آقای عسکری نمی باشد  تا  بتواند وبا تفنگ وآن  82   میلیون  ایرانی را واداربه شنیدن آن اخبار رسانه ای خود بکند ودر حالیکه تصمیم به شنیدن ویا نشنیدنش وبا خود آن خانواده های وسیع ایرانی می باشد  که پیچش ودر دست خانواده آنان قرار دارد  وباید به دیدارصرف  تصاویر فتوشاپ شده همان رسانه شخصی خوداکتفا  بکنند  وآموزش غلط واز آن خبر نگاران معدود نگیرند، زیرا فقط از نظر عقود اسلامی حقوق اشان  ،حق شنیدن مطالب غیر قانونی  4الی 5 هزارپرسنل گزافه گوی سازمان رسانه را نداریم که با دنیا در گیر بشویم  ویا بچه های خود را وبه کشته شدن بدهیم! که "اختراع فقه پرسنل رسانه ملی "می باشد  که کوچکترین شناختی از قرآن ندارند! وبلکه مالکیت شخصی دهها میلیون تلویزیون شخصی وبا خودمان می باشد   ویا رادیوی شخصی خانه های 82 میلیون ایرانی وبا خودمان است وآقای عسکری ویا یا آقای ضرغامی  نخریده اند ویا مداحهای دعوتی آنها نخریده اند که مدعی می  باشند  وبهمین دلیل امروزه حرفه خود را عوض کرده وهرروزه ودر رسانه ملی ویا هیاتهای دعوتی محله ای ویا در بنر ادارات  وگذر گاههاو بجای مداحی ویا روضه حضرت علی اکبر ویا حتی امام حسین ( ع ) وتنها شعار های دیگر برای ایرانیان سر می دهند  و بعلاوه همان مردم باید به بی خاصیتی اخبا رویااشعا رویا گفتار گویندگان آ ن "رسانه غیر ملی" پی ببرند ویا  به بیرون خانه خود بگذارند تا رفتگرببرد واگر هم نمی نخواهند که پول خود را دور بریزند و می توانند که به" تغییر کارکرد آن تلویزیون خود " پرداخته  وراحت بشوند ومکانیزمش ساده است ومی توانند از متخصصان  فنی بپرسند   وبا سیستم فلش خوری کنار تلویزیونهای خانگی خود ویا کامپیوترهای خودو یا "رم خوری  موبایل های خود" می توانند که مکانیزم کاربرد سابق انرا تغییر بدهند  وبرای سانسور فیلم ها مضر رسانه ملی ویا گزارشها خبری مضر رسانه ملی وبه جان فرزندانشان می توانند که خود "سانسورچی دیدن اخبار مفید باشند  ویا غیر مفید برای "اعضای خانواده  خانواده از تلویزیون  باشند ویادر موبایل خریداری اشان وبرای فرزندان خود بشوند وهمانطوریکه دیگر گرامافون  که بدرد شان  نمی خورد ویادر خانه ها یشان نمی خورد وآنرا کنار گذاشتند ویا وقتی که ویدئو خریده بودند  وآنرا نیزو بدلیل بزرگی خود کنار گذاشتند ودر مرحله بعدی آهنگ  ویا فیلم وگزارش دهی مفید ویاکوتاه دیگری را دنبال می کردند  ویا مورد دلخواه خود راو در موبایلهای کوچک جیبی  و رم دار خود جستجو میکنند ومن مطمئنم که در آینده نزدیک  هم و با اگاهی یافتن  عمیق به  مکانیزم "خبر  دهی مضر ویا مسموم "این رسانه باندی  توجه  کرده وهمگی ایرانیان ، تلویزیونهای خانگی  خود را وبه  " جعبه های شیشه ای  تئاترخنده دار ایرانیان تبدیل خواهندکرد و تا آقای فراهانی وقوامی  وبرای گرفتن حقوق خود واز آن سازمان  وفقط  "رقاصی عروسکی "بسازند  وتخصصی در تهیه خبر مفید اقتصادی وسیاسی ندارند  ومثلا بجای عروسک گردانی  وکارتون سازی سابق تلویزیونی و این بار کارتون ترامپ را بسازند وتا بچه های مدارس دوست داشته باشند  که بجای "کارتن تام وجری "شوی تئاتر خنده ار ترامپ را ودر تلویزیون خانگی خود ببینند که ساخته فراهانی ویاقوامی و از ترامپ بود  ودرصفحه آن تلویزیون  وموبایل خود  می توانند  که شکلک در آوردن اختراعی قوامی  وفراهانی را ببینند  که  به شکل کارتون  سازی 198  رئیس جمهور جهان  افزایش خواهد یافت که"اختراع خاص رسانه ای ایرانیان" می باشد که در" دنیای سیاست"وحرفی برای گفتن به دیگران در حرفه خبرنگاری ندارند !ومگر شکلک جواب بدهند که" تحولی در کارتن های دنیای کودکانه " خواهد بود  وبقیه ایرانیان که نیاز به دانستن حقایق  واقعی  زندگی خود را دارند ویا دردرک  علمی   ناامنی منطقه کوشا هستند که ببینند که چه اتفاق می خواهد بیفتد ؟ویا علت ناامنی اقتصادی چند ساله داخلی خود را بدانند ؟که صرفا به "رسانه های  کوچک ودیجیتالی وبا تبادل آگاهی متقابل "  تکیه بکنند که بیطرفانه عمل بشود   ویا با "توئیت کردن  تلویزیون کوچک وتوجبیی" داشته باشند که به رشد معلوماتشان منجر بشود ویا در رسانه خبری  موبایل های  خود جست جو بکنند  که آگاهی عمیق سیاسی واجتماعی واقتصادی مردم را بوجود خواهد آورد ویا  در ماندگی  کنونی خانوادگی واقتصادی وسیل زدگی آنها راو بر طرف  بکند  ولذا تحولی عمیق ودر نظام رسانه های ایران بوجود خواهد آورد که نظیر نشریات انقلابی وروشنگرانه دوره اصلاحات دوم خردادخواهد شد  واین بارو نه بصورت روزنامه کاغذی سلام ویا طوس ویا جامعه  باشد ویا بشکل نشریات انقلابی محلی  دیجیتالی شهرستانهای ایران باشد ویا نشریات دیجیتالی انجمن های اسلامی 5میلیون دانشجوی دانشگاهها باشد که دوباره تجدید خواهد شد ولی این بارو بشکل" رسانه دیجیتالی" می گردد  ویا هرصنف مزبورکه فالور های خاص خودش را تشکیل بدهند وآنگاه رسانه ملی  ونظیر مطالب بی محتوای چهارشبکه تلویزیونی قدیمی خواهد شد که کسی رغبت دیدن آنرا نمی یافت   ویا نظیر محتویات بیفایده کیهان دولتی ویااطلاعات دولتی  خواهد شد که  از رده خارج خواهدگشت  که  اکنون در اختیار اصولگرایان ویا جناح دلواپسان است وبخاطر کارکرد غلطش  و مجبور است که از رده خارج بشود   ویا نظیر نشریات  کهنه اندیش " ایران "و یا"جوان "ویا "جام جم" ویا  "دنیای اقتصاد ایران"که شعارها عوا مانه را ودر تیترهای درشت صفحه اول خود می نویسند ودر حالیکه برای قشر باصطلاح فهیم جامعه  واهل خواندن ونوشتن جامعه نوشته می شود  ویاپخش می گردد !    واگر خوانندگان  ببینند که  اخبار واقع بینانه  را وارونه کرده وبه تبعیت از شعارهای رسانه ملی  عوامانه تیتر می زنند ویا بدون توجه به واقعیت های پشت پرده ناامنی خاورمیانه می نویسد  ویا طبقات باسوادجامعه را وبه نا امن سازی خاور میانه سوق فکریی گمراهانه بدهد ومثلا حتی سر دبیر" نشریه دولتی ایران و نیز تیتر خروج آمریکا واز  منطقه را "تیتردرشت " می زند ویا در" تیتردرشت   دیگرش "وهمگام با شعار اصول گرایان" تیتردرشت  "می زند که قیام ایرانی وعلیه آمریکا وبا "انتقام سلیمانی "همراه خواهد شد ولی اگر مردم باسواد ایران ودر چند ماه آینده ووقتی دیدند که نتیجه  وقایع کاملا به ضرر ایرانیان تمام خواهد شد  وآنگاه  تشخیص می دهند  که "نشریه ایران "نیز و نظیر مهملات بافی سیاسی رسانه ملی ویا نویسندگانش بقال هستند که "دنیای سیاست آینده "را نمی شناسند که مردم ایران را وبه درد سر بیندازند  ویااز "واقع نگری سیاسی "پرت کرده وضربه های سیاسی سنگین واز ناامنی منطقه خاور میانه بخورند  ویا  منجر بشودکه قوای نظامی ایران  متلاشی بشود که با زور سازمان یافتگی پیدا کرده است  وبویژه   نیروی دریایی ویا هوایی ایران که  ضربه سنگین خواهد دید  که در" سیستم پدافند خارج از مرزهای خود" باید عمل بکنند و در حالیکه  امروزه براساس تئوری" تدافع داخلی" تنظیم شده اند ولی بایدو در راستای "سیاست تهاجمی خارجی "تغییر سازمان دهی  داده ویاابزارآلات  نظامی مجدد بدهند  ولذا نیروها  ویاتاکتیک های مالوف خود را از دست خواهند داد ویا پاسگاههای مرزی نیروی زمینی  ودر مرزهای سنی نشین اطراف مرزهای ایران ضربه خواهند دید که متعلق به سرلشکر موسوی  ویاسردار اشتری است ودچار تنگنا  خواهند شد  که از سوی قرارداد های نظامی ترمیم شده 15 کشور همسایه وبا پادگانهای 70 گانه امریکا در خاورمیانه ودر خاک ان کشورهای همسایه ایران دچار تنگنا خواهند شد ویا به ناامنی وسیع  در خاورمیانه منجر خواهدگشت  که متحدان قانونی آن  کشورها ی خاورمیانه  ای شده اند  واین بار با حقانیت بیشترعمل  خواهند کرد  ویا تجدید آرایش نظامی ودر سر تا سر دول اطراف  ما خواهند داد که دین اهل تسنن افراطی  ودر همسایگی ما دا شته ویا قرار داد های حقوقی نیم بند نظامی  ویابا ارتش امریکا ویابا دول ارتشهای اروپایی دارند و پرسنل رسانه ملی که "شبکه سیاست گرا ودر صدا وسیما دایر کرده اند وتنها در بوق سیاست دهات ایران بسر می برند که نظامیان  ایرانی بخواهند که از آنها الهام بگیرند  ! ونه تنها بر خلاف شعار سازیهای رسانه ملی  عمل خواهد شد که آمریکا واز  خاورمیانه بیرون نخواهد رفت وبلکه برعکس جواب معکوس  هم می دهدوفرضا مردم ودولت کویت را متقاعد خواهد کرد که بخشی از درآمدهای چاههای خود راو به پرسنل پادگانهای ششگانه آمریکاییهای  کویت بدهد و تا حمایت نطامی آنهارا بدست آورد و بهنر از آنست که ایرانیان وبا شعار ضد امریکایی ویا" مدافع حرمی خود"و صاحب چاههای نفت کویت بشوند ویا  همه آن چاههای نفت را واز چنگ "ملت عرب سنی کویت" در آورند وبعلاوه ارتش بیرون مرزی ایران هم وچونکه  عضویت در شورای امنیت سازمان ملل را ندارند ولذا یک نوع اشغال گری خاک دیگران محسوب شده ویابا قطع نامه  های همه ملل جهان روبرو خواهند شد ولذا  حضور غیر قانونی ودر خاک کشور آنها تلقی  می شود ویابا قطعنامه های سازمان ملل آن نوع 15 کشور خاورمیانه ومورد حمایت  بقیه جهان خواهند شد ویا منجر به در گیری با  198 کشورعضو  سازمان ملل خواهند شد   ویا اشغال "پایگاه العدید" که در قطر است وتغییر جهت خواهد داد  ویا حتی عمان که بیطرف بود وقصد درگیری با پادگانهای امریکایی وانگلیسی واقع در خاک عمان را هم  نداشت ویا در 50 ساله و در "دوره بن علوی" روش بیطرفانه تری ودر برابر درگیری اعراب وبا ایران در پیش گرفته بود  ولی ممکن است که با پیش روری یمنی های مهاجم  بطرف مرزهای ربع الخالی که چاهاهای نفت عمان در آن مرز قرار دارد و خاک عمان نیزونظیر  ایام سابق به خطر افتاده که در دوره گذشته  تاریخ وافراطی های یمن جنوبی وبه ظفار عمان نیز تهاجم کردند وتا تنگه هرمرز در خطر قرار گرفت وشاه نیز  مجبور به فرستادن ارتش خود به عمان شد که "دریای عمان" آزاد بگردد   واین بارهم وبعد از مرگ سلطان قابوس  معلوم نیست که با تحولات ژیوپلیتیکی خطر ناک منطقه خاور میانه و در دوره بن طارق  کشور عمان  ونوع دیگری از قرارداد نظامی ودر همان کشور عمان  تجدید معاهده نشود  ویا با این سه کشور اروپایی عضو شورای امنیت نبندند که اعراب  افراطی را  ویا بلوچهاهای افراطی را ودر صحنه دریای عمان  زنده خواهد کرد!و بر پرسنل نیروی دریایی تیمسار سیاری  وریاست جدید نیروی دریایی  ویادوستانش  فشار خواهد آورد که در نواحی پدافند خارج از مزر خود ناامن خواهند شد

  وآری یکبار دیگرو با شهید شدن "شهید سلیمانی" وباعث دگرگونیهای منطقه ای خواهد شد ولی ممکن است  که با تفسیرهای غلط  نظامی ویا توسط  پرسنل  سطحی نگر رسانه ملی  ، وبه تجدید اقتدار  امریکا  در  خاورمیانه بپردازد ویا اغفال از تحکیم اقتدار آنان را ودر خاورمیانه بوجود آورد که  تاکتیکها ویاابزارها وتشکیلات نظامی ایران ودر خارج از مرز ایران بدرد نخورد وچونکه در زمین دیگران می جنگند ودچار دردسرعمیق شده واین بار ایرانیان و به باتلاق ویتنامی دچار میگردندند ونتیجه شعار پراکنی های بدون تدبر را ببینند

 وآری فریاد کشان افراطی رسانه ملی ونظیر بانک خروس بی محل می باشد  که از فقدان تعقل خودو تنها روباهها را به محل  بانک کشیدن وی هدایت خواهد کرد ومن هنوز نمی دانم که جواب  مبهم نظامیان با تجربه ایران و در پاسخ مصاحبه احمدی خبر نگارجوان وسطحی اندیش  وجویای نام ونشان رسانه نا ملی  وبر چه مبنای چه نوع  دانش نظامی می باشد  که به وی جواب  نیمه مبهم دادند؟ ویا  بجای اندیشه ودر مورد عواقب وچگونگی دشوار شدن وضع پرسنل زیر مجموعه نظامی خود  وجواب دوپهلو وبه آن خبرنگار سطحی نگر می دهند ؟که ممکن است پرسنل ارتش ویامجموعه  تیمسار سیاری   ودوستش در نیروی دریایی را وبه درد سر عمیق بیندازد ! ویا وزیر دفاع ویا آقای حاتمی راویا سرلشکرموسوی وپرسنل سردار اشتری را که وعده دادند که  می توانند به خروج امریکا یی  هاودر خاک خاور میانه کمک بکنند که خاک ملل دیگرمی باشد   وخاک آنها نیست که کمک بکنند  ولی وقتی یک مداح  رسانه ملی وبه درجه داران زیر مجموعه آنها ودر "نماز عید فطر "اهانت می کند ویا  از رسانه ملی هم پخش می شود و به همان  رئیس رسانه ملی اعتراض نکردند  که پرسنل شما ها وحق پخش کردن آنرا واز رسانه خود نداشتند که  روحیه  نظامیان زیر دست مارا تضعیف می کند! ویا پوشاندن اخبار واقعی سقوط هواپیما را واز  سوی "شبکه خبر" ونهایتا  به عذر خواهی نیروهای مسلح منجربشود ! ویا باعث تضعیف ارتش بگردد  واین بار درتدارکات رسانی   مردمی اخراج نظامیان امریکا ومتحدان آنها  ودر منطقه ،تنهایی  را لمس  خواهند کرد  که پرسنل صدا وسیما   وبه دهان آنها  وحرفش را می گذارد ویااز طرف پرسنل ارتش ویامردم ایران  ویا از سوی  مردم خاورمیانه وخارج از خاک ایران  وبه آن خبر نگار سطحی نگر وعده می دهند ویا از طرف اکثر پدران خانواده ها ی ایرانی وعده می دهند !  واشاعه این نوع ازوعده ووعیدهای نظامی ودرگزارشهای  تلویزیون ملی ایران  که همه جهانیان  ونظاره  گر دقیق گفته های سران نظامی ایران بودند ومنجر خواهد شد که مردم ایران ، تصمیم به تغییر "کارکرد تلویزیونی خانواده های خود" بگیرند  وبه جعبه شیشه ای تئاتر خنده دار تبدیل بکنند تااز جان  24 میلیون فرزندان " خانواده هایشان، "شهید سلیمانی جدید " ویا"سرباز جدید شهید" پادگانهای آقای حاتمی ویاتیمسار سیاری ودر خارج  از کشور ساخته نشودو واجب بودن آنراو در هیچ جای قرآن نخواهند یافت  ومگر در "فقه آقای خسروی که بجای خبر نگاری" مرجع تقلید ایرانیان را ادعا ی خود  دارد  ویا  با پوشیدن لباس سبز  نظامی و در پوشش "حرفه خبرنگاری " وبه همه ایرانیان "فتوای جهاد"و به بقیه ملل جهان می دهد !  وزیرا افراد دانا به قرآن که با سواد تر از این" نوقران خوانها"هستند و قیمت جان فرزندانشان  و از قیمت یک تلویزیون خانگی پنج ملیونی خود  بیشتر می دانند   که پرسنل صدا وسیما قصد دارند که به وکالت شرعی وازطرف  خانواده هایشان  بگیرند  ویا بجای پدرانشان ودر در گیری های خارجی تصمیم دارند که  بگیرند ولی وضعیت پرسنل انواع قوای نظامی و در خارج کردن قوای بیگانه از خاک خاورمیانه  وبا مردم عادی فرق دارد ویا  با تکلیف مردم ایران وفرزندانشان فرق می کند وبلکه در چارت تشکیلاتی مسئئولیت حقوقی خود آنان است که برخلاف مردم سایر ارگانها این وظیفه نظامی وانتظامی را بعهده گرفته اند ودرجه خود را ودر این باره به بقیه نشان می دهند  ولذا وظایف تشکیلاتی  مزبور وبعهده آنهاست که سربازگیری وجهت دفاع ملی صرف بکنند   ومردم ایران نیز واز دوره رضا شاه وهمان حد را از آقای تیمسار حاتمی انتظار دارند  ویا در برخوردهای واقعه نظامی  داخلی بعهده  خود دارند  ویا بخاطرایفای  آن نوع "مسایل نظامی  داخلی" حقوق می گیرند و ومثلا من نمی دانم که جهت گیری نظامی پرسنل نیروی هوایی ودر مورد حوادث اخیر ناامن شدن آسمان نجف ویاکربلا چه خواهد شد ؟که حتی نمی توانند وبعدا و با هواپیمای مسافری هم و به فرود گاه آن  دوشهر، سردار سلیمانی جدید ببرند که گروه انقلابی کتائب عراق وخبر  آنرا اعلام نمود که  چیست؟ ومسلما سردار سلیمانی های جدید وبدون  هواپیمای نظامی نیروی هوایی  وبرای شکستن قرق آن  آسمان  عمل نخواهند کرد که نمی توانند آنرا بشکنند! و بلکه بعهده نیروی هوایی می افتد ؟ ولابد ملت تظاهر کننده بغداد واز  پرسنل نیروی هوایی  ایران ورئیس آن ،انتظارش را  دارند که بخاطر آن حقوق می گیرندوبعلاوه  مردم ایران وایام درگیری  نظامی اوایل انقلاب را بیادخود دارند  که ایرانیان تنها با یک کشورهمسایه عراق  خود در گیری نظامی  داشتند  که به داخل خاک ایران آمده بود ومردم ایران  نیز ونظیر امروزه تحریم نشده بودند تا به خدمات رسانی جنگ کمک نتوانند بکنند ویا گرانی امروزه را هم  نداشتند وبعلاوه دولت ویا مجلس آن دوره نیز  ودر برابرارتش عراق وتنها از مردم ایران دفاع میکرد که ارتش عراق به داخل خاک ایران آمده بود   واز این رو دفاع از مرز ملی  هم ووظیفه همگانی اشان  بود ولی با این همه و در برابر تحمل ویا صبر جنگی   8 ساله خود  ونیمی از بودجه جنگی  دولت هم وبه رفاه مردم ایران اختصاص داده می شد ولی معلوم نیست که  امروزه مردم ایران ودر جنگهای خارجی ارتش ایران وباعوامل استکبارجهانی که در خارج مرز ایران است ویا با پادگانهایی که در 15 کشور همسایه ویادرخارج از مرز ایران دارند  واز ارتش ایران حمایت قلک   پولی بکنندویا نه ؟یا یا فرستادن لباس کهنه خود و به آنها حمایت لجستیکی بکنند ولیکن اغلب آنها ودر مصاحبه روز جمعه تهران  خود وبا خبر نگاران مزبورو این وعده را واز طرف مردم ایران داده اند و بعلاوه شناخت  شرعی وازحقوق  انواع مردم ایرا  ن ویا فرزندانشان  را  نمی پرسند وتا در قبال وظیفه اتی آنان  وجواب  نه به آن خبر نگار لباس سبز پوشیده  احمدی بدهند  که برای مصاحبه مزبور لباسش را کنده بود که بعد از تصمیم "شورای امنیت "جوابشان را خواهند داد که خلاف قانون اساسی مصاحبه کردند  ولذاست  که  جو فکری ویافرهنگی  غلط ویا انتظارات نامعقول که در 14 سال اخیر "اصول گرایان" و بر فضای رسانه ای ایران  ،حاکم کرده اند واز این راه باعث پاشیده شدن  انواع خانواده هاشده  ویا باعث تولید فساددر خانواده ها شده اند  و یا باعث سرکشی بچه های خانواده های ایرانی ودر برابرپدرانشان شده اند که" نفقه دینی" ویا "مهریه خانگی" ویا"پول توجیبی"  فرزندان آنها را پرسنل صدا وسیما نمی دهد وتنها بر پدرانشان قران واجب کرده  است ودر قبال آن نفقه دهی شرعی "ولایت شرعی" را هم قران ودر مسایل مختلف مصالح آنها وبعهده پدران ویاشوهران آنها گذاشته است ویا داده شدن نفقه 24 میلیون دانش آموز ایرانی را وقران به آقای عابدینی ویارضا میرابیان  ویاآقای اکبری واجب شرعی نکرده است که در مورد مصالح آنان ودر" رسانه ناملی وباندی خود" سخن بلیغ بفرمایند ! ویاسران ارتش ایران نیزوبجای توجه به محتویات قرآن و بیانات انقلابی این نوع خبر نگاران را اساس "تئوری ارتش ایران" ویا " نیروی انتظامی ونظام سر باز گیری آن بکنند  ! ولذا  تفکرات غلط ومن درآوردی  که از مذهب و اصول گرایان و در 14 سال گذشته  بوجود آورده اند وفکر هم نمی کنند که چه وضعی وبه سراغ کارخانجات ویا خانواده های ایرانی آورده اند ؟ ویا چه وضعی  وبه سیستم نمایندگان مجلس اصلاح طلب  ایران آورده اند ؟ویا چه وضعی به سر دانشجویان کثیر دانشگاهها ویاروحانیون با سواد "جامعه روحانیون مبازرایران " آورده اند  که سکوت کرده اند ؟ولی با سواد تر ویا با تقواتر از باند شبکه معارف رسانه ملی می باشند  ولی معلومات شرعی عمیق آنان واز قران را کنار گذاشته اند  وتنها امور دینی ایرانیان وتوسط  مفسران دینی جدید ویا توسط مفسران قرانی یقه بریده ونظیر خسروی ویاعابدینی ویاشبکه معارفش  "اداره دینی " می شود که بجای حرفه خبر نگاری  ،مفسر قران شده اند  ومثلا به نقل " نشریه دنیای اقتصاد " مرخ 25/ 10/ 98 ش وخانم زینب ابوطالبی که خبر نگار زن استخدام شده است  ولی در" شبکه افق رسانه ملی"  مسایلی را در انظار عمومی می گوید که اعتراض خیلی ها را بر می انگیزد ویا به نقل همان نشریه وجهت حفظ شغل خود در رسانه ملی از ایرانیان عذر خواهی می کند که درج نشریه مزبور شده است ویا مشکلات دانشجویان  دانشگاههای ایران که سر به چند میلیون جوان بدبخت ایرانی می زند  ودر نبض دانشجو رسانه ملی وتنها به دوجوان خبر نگار رسانه ملی واگذار شده که صرفا به حقوق گیری خود از این سازمان می اندیشند  ویا در دنیای ازدواج ویا اقتصاد جوانی ویاشرکتهای دانش بنیان آنها  وتنها همان مسایل سطحی را  می بینند که "نبض دانشجو"  رسانه ملی آنرا پخش می کند   ویا مشکلات اکثر اهل هنروسینما  ویاکارگردانها هم وتنها  در" محتوای سواد رسانه ای آ قای  مدقق  و"شهر فرنگ رسانه ملی "خلاصه  می شود ویا هزاران مشکل سیاسی ایرانیان هم وبا ملل خارج از ایران نیز   ودر فضل فروشیهای دهها گزارشگر "جرگه یقه بریده  های "بخش سیاسی رسانه  ملی گنجانیده شده است وتا سخن شخصی آنان وسخن همه ملت ایران تلقی بشود و تا همه مردم ایران وبرای حل شدن بحران شغلی واقتصادی اشان  وضد انقلا ب  ویا خائن  ویا طرفدار برجام نشان داده و تا فقط دار ودسته اصول گرایان ودر مجلس آینده  برنده بشوند ولی بقول یکی از نمایندگان رد شده جناح اصلاحات  که گفته بود وگروه میلیونی اصلاح طلبان ودر برابر این طیف وسیع رد صلاحیت شده ها  ودیگر  احساس می کنند که اعتراض هم فایده ای ندارد که در" نشریه ایران "درج شده بود  ویا آقای کرباسچی واز کارگزاران نیز ودر نشریه ایران اظهارنظر  کرده بودکه این بار، اصول گرایان وآنها را به قعر دریا برده اند وحتی آقای لاریجانی ویا آقای با هنر هم وهمانطوریکه در مطبوعات ذکر کرده اند واز آنها کنار کشیده اند ولی با "جوسازی چند ساله رسانه ملی"  ویا جناح وابسته به احمدی نژادویاانجمن حجتیه ایها  ویاقالیباف ها وپوپولیست ها برنده خواهند شد   ویا به نقل نشریه مزبور خیز برداشته اند  وتا مجلس را بدست  خود بگیرند و(نه برای اداره بهینه  رفاه مردم ایران) که هدفشان  نمی باشد  که 17 نفر اصول گرا وبه ازای برخی از مستقلین وغیره ثبت نام کرده اند که تا تحریم خارجی  را بردارند  ویافقر زدایی از ایرانیان  بکنند و نه با روش مشاوره ویا در گفتگو با ترامپ  که  تشکیل مجلس بدهند ویا از سخن خود گذشته به اعضای معتدل وزرای آقای روحانی  ودر مذاکره با آمریکا رای اعتماد جدید بدهند ویا دراحیائ دوباره برجام  بکوشند که  احیا بشود  ویا در گفتگو وبا ترامپ ملعون امتیاز  بدست آورند که به ظریف  "عضودولت اعتدالی  کنونی " نیز "جواب مرسی" داده است ولابد انتظار دارند که همان 82 میلیون ایرانی و با تحریکات رسانه ملی وغیرتی شده وبا دست خالی ویاشکم گرسنه خود  وبه جنگ ترامپ زمانه ویاقوای محلی 15 کشور همسایه بفرستند ودر جواب این نوع از انتظارات اصول گرایان نیز ومردم ایران نیزوبه همان نمایندگان مجلس آتی  می گویند که انتخاب شدنش به مجلس اشکالی ندارد ولی در مورد اعزام آنان به خارج کردن امریکایی ها  واز منطقه  واز همین الان  به آنها  مرسی می گویند ولذا همان نمایندگان اصول گرای مجلس ویا خبر نگاران ویامداحان ویا بهمراهی ارتش ایران باید بروند که به آن خبرنگاران و وعده از طرف سرتاسر مردم ایران داده ا ند  ولذادر قبال قول دهی خود نیز  مجبورند که جورسخن خود را بکشند ویا تقبل شعار نامعقول  وغیر حقوقی خود را هم  بکشند که به عواقب آن جواب دادنهای رسانه ای  خود نیندیشده بودند  ویا به میزان همراهی ملل دیگر خارج از ایران وبا "شعارارتش ملی "خود نیندیشده بودند ویا به همراهی کردن کثیر مردم ایران وبا شعار پراکنی مزبورجواب مبهم واز روی روی در بایستی  پاسخ دادند   که افرادزرنگ  رسانه ملی وبه دهان مردم منطقه ، انداخته اند  ویا باعث شده است که جرایم سنگینی و در پرونده سازمان ملل  شکل بگیرد ویادر سقوط هواپیمای نظامی افغانستان که شعارش را واز ایرانیان در رسانه ملی یاد گرفته اند ویا در پرتاب شدن راکت به سفارت بغداد و یا در حمله به پایگاه کنیا وبعد از شعارپراکنی های رسانه ملی تهران بود ولذا روز به روزو پرونده مزبور  قطور تر می شود وتا در آیند ه  نزدیک و به تصویب همه اعضای سازمان ملل رسانده شود که ایرانیان امنیت کل جهان را به خطر انداخته  است ولذا عدم پاسخ گویی متقابل امریکا وبه حمله عین الاسد هم ودر همین راستا بود  وتا نظیر انواع "کد های جرایم کلانتریها ودر پرونده امنیتی ایرانیا ن وهر روز قطور تر شده وبا پرونده بزرگتری  وبه شورای امنیت جهانی ببرند   ودر حالی که آدم  عاقبت اندیش  ویا توام باتدبرواز طرح این نوع از  شعارهاویا آرزوها ی دورو دراز می پر هیزد   ومتاسفانه سران ارتش نیز واز طرف مردم وآنها را وبه نوعی تقبل پاسخ گویانه ردنکردند !واگر عذر خواهی رسانه ای ودراین مورد مصاحبه  عجولانه خود نکنند و در آینده نزدیک ،وتنها سران ارتش ایران واز سوی قطع  نامه های سازمان ملل وبعنوان متجاوزان به خاک دیگران وبه تصویب کل اعضای سازمان ملل خواهد رسید وملت ایران واز این ادعای خارجی خود،اعلان برائت خواهد کرد  وتا بدون تدبر جواب ندهند  که زیر مجموعه آنها را ناراضی بکند ویا فکر نکنند که با وعده مزبورواین  نوع از فرماندهان زیر دست وبه چه وضعی می افتند  ؟ ولی سخنی است که گفته شده ونمی توان پس گرفت وآری مردم ایران سکوت می کنند که ببینند نتیجه دوئل مزبور وبه نفع کدام شعار دهنده متقابل تحقق خواهد یافت  ؟وتحقق یابی آنرا نیزو نه از رسانه دروغ باف  و"غیر ملی"  نمی جویند وبلکه از اخبار رسانه های جدید خودشان دنبال خواهند کرد و"شبکه خبر"را و"نه ملی و " می دانند ونه یک "شبکه اسلامی "و  نظیر "تلگرام " می باشد  که  صرفا سیستم فساد آمیز فضای مجازی شده است که اصول گرایان نیز واین نوع  از فضای مجازی آلوده را هم ساختند ودر نتیجه اغلب مردم ایران واز آن دو گونه "رسانه ناسالم" روی گردان شده وموبایل های خود را وبه "نشریات روشگرانه سالم "خبر دهی  ویافیلم کوتاه بینی سالم خبری سالم در موبایل ها  تبدیل خواهند کرد ! ویا دردرک علمی  اوضاع منازعه  دو رقیب سیاسی ودر خاورمیانه تبدیل خواهند کرد ویا  برای سلامت  بچه هایشان  تبدیل خواهند کرد  ویا هر دو راو بعنوان جعبه آتاری  جدیدبچه ها  ویا فیلم بینی سالم اشان کنار خواهند گذاشت که دارودسته احمدی نژاد  وفقط مشتری آنها باشند که برای به فساد کشیدن جامعه  ایران و فضای مجازی مزبور  وآلوده  را هم دایر کردند که در آن فقط اخبارشخصی  محمل ویا سکس و برای طرفدارانشان  پخش  می کنند ومن در موبایل اکثر بازاریانی که پروپاقرص طرفداران احمدی نژاد هستند ومدعی بودند  که احمدی نژاد وبرای آنها وبهتر ازآقای  روحانی بود وبعلاوه در چند ساله اخیرهم  واین نوع ازمحتوای مبتذل سکسی موبایهای خود را وبمن نشان می دادند که داشتم تحقیق درمورد  عقاید مذهبی  آنان  می کردم ویا در مورد محتوای موبایل آنان پرسشگری می کردم   که بچه دلیلی عاشق پروپا قرص وی شده اند ؟ ویا بخاطروی هر روز ه ودر معبر های عبوری ام وبه من فحش می دهند  وعاقبت و بعد از تحقیق چند ساله خودم وازعقاید آنها و به ریشه های ایدئولوژیکی آنان پی بردم

وآری مردم  آینده ایرا ن وبا نه گفتن به " رسانه ملی "ویا به  "فضای مجازی " و فقط رسانه روشنگرانه خود را خواهند ساخت  وبعلاوه به "شبکه بی محتوای خبر" ویا"تفسیرخبر" ویا" خبر نگاران جوان ""و یا" تحلیل خبری اقای خسروی "ویا احترام السادات ویااحمدی و ویافراهانی ویاامامی ویا قوامی ومدقق   ویا حیدری  وشریفی مقدم ویاسهرابیان وکامران نجف زاده ویا به دیگر رفقایشان ودرگزارش  های مغرضانه  خارج  کشوری خود و"نه بزرگ  "خواهند گفت  ویا به" شبکه معارف" که تحریف قرآن است  ویابه " نبض دانشجویی دولتی" ویا به "اخبار شرکتهای دانش نابینان"  و" شبکه  گفتگوهای اقتصادی رسانه ملی جواب نه می گویند! ویا به شبکه  نقد فرهنگ وسینمای  آقای مدقق جواب منفی خواهند داد  که گوش دادن به آن مسایل" نان وآبی"وبرای بچه های دانشگاه صنعتی شریف ویادانشگاه  تهران ویاامیر کبیربوجود  نمی آورد  ویا مشکلی از بد بختی هایشان را حل نمیکند!ولذا نهایتا کارکرد این  نوع  از "رسانه ملی" وبا کنار کشیدن انواع  طیف های بزرگ فکری ایرانیان   واز دیدن آن  ، ویک " کانال غیر ملی کامل "خواهد شد وتا افراد مزبورو خبر سازیهای یک طرفه آن وبدون توجه به منافع اکثریت مردم ایران و به پخش خبر اقدام نکنند   ولذا "دکان خبر پراکنی آنها" را تعطیل خواهد شد  و بعلاوه بعدا شعورشان بالا خواهد رفت که برای "ملی ماندن یک رسانه ملی" ،و توجه  عمیق به منافع اساسی شنوندگان همان جامعه نیز لازم می باشد که  چه چیزی  می خواهند پخش بشود ؟ ویا چگونه جامعه پذیری خبری هم باید  داشته باشند؟ویا"اقناع خبری "آن شنوندگان  را هم باید می پذیرفتند ولذا"خبر سازی باندی و"یا"بدون خبر پذیری متقابل " را  ومردود می کند  وبعلاوه ندیده گرفتن  خواسته همه   شنوندگان وباعث "غیر ملی شدن" این  نوع از رسانه خواهد شد  وبعلاوه عصر تاریخی  ویا فنی این نوع تلویزیون ملی هم گذشته است که  آنتن های  بزرگ دولتی می طلبید  ویابالای تپه ها ویاانتن های آنالوگ  ویا گران قیمت تلویزیون گذشته ایران را می طلبید ولی اکنون دوره تاریخ تکنولوژی اش  گذشته است  ویا با آمدن دوربین های کوچک موبایل ها  وبجای "دوربین  های بزرگ فیلم برداران  تلویزیونی منتفی شده است  و بعلاوه سرقت خبری  همان خبر نگاران جوان هم از زحمات بقیه ایرانیان نیز  معضل دیگرشان شده  است و تنها بقیه را وبه حفظ  "حقوق مولف ومصنف خبری خود" راغب کرده که از کانال دیگری عمل کنند  ویابا تکنولوژی  همگانی اینترنتی راغب خواهند  شد  که انحصارش ودر دست چند هزار پرسنل صدا وسیما نمی باشد وتنها با شگرد های خاص  باندی خودشان وتا بحال  آنرا اداره می کنند که "کانال گپ" ایرانی می پندارند    ولذا هرکسی  وبا دسترسی به اینترنت ومهارتش در تنظیم علمی خبر ومی تواند که  گزارش خبری مستند خودراو بجای فرستادن به آنتن رسانه ملی  ویا (حتی روابط عمومی ادارات هم و)به "آنتن موبایل "گروه های همعقیده صنفی ویا فکری ومذهبی خود" بفرستند  ویابه خوانندگان ومشترکین "آن طرز روش ، خبر رسانی مفید ارسال الکترونیکی بکنند که آن سیستم را به "نشریات الکترونیکی مفید" تبدیل  خواهد نمود  وخانواده های ایرانی نیز کارکردتلویزیون قدیمی  خانگی خود راوبرای منحرف نشدن فرزندانشان  به خبر های آلوده وگمراه کننده تبدیل کرده ویا برای  آلوده نشدن به افکار مسموم خسروی ویاعابدینی  ویا جرگه همراهشان و به فلش دیدن کارتون های سالم بچه ها یشان تبدیل خواهند نمود که سر از خبر مفید ویا خبر مسموم در نمی آورند ویا بدلیل نابالغی جوانی فرزندانشان سر در نمی آورند ! ولذا  برای دیدن جوک پراکنی ها ویاخندیدن به تجزیه وتحلیل عوامانه آن افراد یقه بریده  تلویزیونی هااختصاص خواهند داد وتا بعنوان شیشه بزرگ  تصویررسانی  صرف تبدیل بشود  بعلاوه تعطیلی "دفاتر گوگل" ویا " مایکرو سافت " هم در کشور چین وبه بهانه ویروس کرونا وکارکرد همه تلویزیونها ویا کامپیوتر ها ویا موبایل های جدید را دگر گون خواهدنمود  که اغلب چینی می باشند   ولذادوگانگی نرم افزاری بوجود آورد ه ویا  سیستم دوگانه ای ودرسیستم تلویزیون بینی ایرانیان هم و به وجود خواهد آمد که "جنبش نرم افزاری غلط آنان " را ودر هم خواهد ریخت که همه کامپیوتر ها ویا موبایل ها را وبه ابزارها جنگی ویاابزار تهاجم به دیگران تبدیل کرده اند  ویا "تئوری مک لوهان "را اشتباه باور کرده اند که جهان کوچک می شود  ویادهکده وار می گردد و در حالیکه طبقه عوام ایران واز این نوع از ابزار ها ودر فن آوریهای دانشگاهی استفاده نخواهند کرد  ویا درحسابداری سالم ادارات وشرکتها استفاده نمی کنند که اینقدر فساد ادری نباشد ویا حتی درنقشه کشی  مهندسی  وکارگاههای علمی  دانشگاهها که باور وعلاقه به آن ندارند ویا عملا استفاده نمی کنند  وزیرا روحیات ویا علاقه به این امور نداشته وصرفا درسازماندهی  دسته جمعی انواع مسایل بحران آوراستفاده کرده ویا  کاربرد در ایران یافته است  ولذا اشتباه بزرگی بود که سازندگان گوگل ویامایکروسافت واین نوع ازابزار های بدتر از انژری اتمی وجنگ آ ور  را ساخته  ویا  طراحی کردند  اغلبش  مجهز به جی پی اس ویا دوربین ویا انواع نرم افرازهای  خطرناک مخابراتی می باشد ویا ابزار های هک کردن اسناد دیگران راساخته ویا رد یابی دیگران را ساخته وبدست طبقه عوام ایران داده اند وعده ای هم احقمانه  ودردر دانشگاههای ما و نامش را وبه غلط  " فن آوری " گذاشته اند ولی پشیمانی اعضای مهندسان همان دفاتر گوگل  ویا مایکروسافت  در چین ونرم ابزارهای متنوع این نوع از وسایل را وبه عصر بیست سال قبل بر خواهد گرداند وتا جهان امن  وامان بشود ویا هواپیماهایشان ودر آسمان زده نشود و بحرانش به دکان اغلب پاساژهای رضای تهران ویا ه خیابان جمهوری اسلامی تهران  خواهد رسید ویابه دکانهای ولی عصرتهران  ویاهفت تیر ویادکانهای شهرهای دیگرایران  خواهدرسید  که به تغییر بیشتر مکانیزم ابزارهای فروشی خود بیندیشند که رسانه ملی را "ناک اوت کامل "خواهد نمود    وهمانطوریکه در گذشته هم  وا گر یک منبری ویا  معممی و مطالب مفید دینی  وبرای شنوندگانش نمی  گفت  وآنگاه مراجعه  کنندگان به آن مسجد هم  وحق شرعی رفتن به مسجد دیگر را می یافتند ویا"پای منبری شدن "یک فرد با سواد را دنبال می کردند  ویا اگر در یک مدرسه   هم  وچنانچه ،معلمیننش ودرس خوبی به شاگردانش  نمی دادند  ویا وقت درس  دادن به فرزندان مردم راو با مطالب مهمل خود ،تلف می کردند وپس آن بچه های نابالغ هم و پدران عاقل ویابا تجربه  ای داشتند ولذا با خرد بزرگسالی  خود وخطر تربیتی بچه های خود را وبهتر از خودآنها  می فهمیدند ویا خانواده ها ی عاقلی داشتند وحتما مدرسه مزبور ویا منبر نشینی فرزندان خود را تغییر می دادند  ولی در14 سال اخیر ومردم ایران واز فقدان تجربه خاص تاریخی  خود  ویا بدلیل  نپختگی  خود وتنها پای منبر نشینی اصول گرایان یقه بریده ویادلواپسان را پذیرفته اند که به منافع آنان توجه نمی کنند ،که صرفا رسانه ملی را و در دست خود دارند  ولذا ناچارند که این لانه باندی یقه بریده ها هم را بایکوت بکنند   که بریدن یقه وبرای گفتن خبررا لازم دارند ، ویا علامت ومرام ایدئولویک آنان  می باشد   ویا علامت خود برتر بینی ودر مرام مذهبی  ویژه اشان می باشد و بجای مذهب اسلام و"مرام فراماسونری" را اشاعه می دهند وبعلاوه تفسیر خاص باندی  ویایکطرفه واز" مسایل ناامنی منطقه خاور میانه" دارند و مثلا آقای منصور پهلوان که استاد علوم وحدیث دانشگاه تهران می باشد  ودر تاریخ 17/9/98 نشریه ایران وبا عنوان مقاله ای و بنام " تاملی در ترویج خشونت از سیما " استدلال می کند که چگونه مفسرین قران جدید دانشگاه امام صادق که در شبکه معارف لانه کرده اند ویا در شبکه های دیگرآن رسانه  هستند وبجای گزارش ساده خبری خودو" مفسران من در آوردی  قران "شده اند که استنباطهای خلاف نص قرآن  دارند از  یا در برخورد با متعرضین به فساد اداری تفسیر بعمل می آ ورند ومثلا  روحانی  دیگری ازقم و  نظیر همین نوع از مطلب را  ودر همان " نشریه ایران "استدلال می کند که در جریان افتادن هواپیما وکشته شدن دهها دانشجوی صنعتی امیر کبیر ویاصنعتی شریف  ویا دانشگاه تهران ودر آن جریان که سردار سلیمانی را ترور نکرده بودند  وچگونه خلاف شرع عمل شد!  ویا فلان معمم پیر وباسواد ازحوزه  مشهد  نیز وهمان مطالب را ودر مورد این نوع "نوقران خوانها" ذکر کرده است  که اسنادش در صفحات نشریه ایران وجود دارد  ولی افراد مزبور واین نوع امور را ودر "فقه باندی خود"  وجزو اصول اسلام گنجانیده ا ند که درمتن  قران وجود ندارد  وشرعیاتی  است  که صرفا در درس خواندن های دانشگاه امام صادق  ونزول قرانی به آنها شده است ولی می خواهند که با حضور در صد اوسیما وبجای خبرنگاری علمی وبیطرفانه  به منافع مردم ایران  و بعنوان " مفسر قران جدید "فتوا" بدهند   ویا می پندارند که  روحانیون باسواد دیگر ودر برابر تفسیر گویی  غیر شرعی آنها وحق اعتراض ندارند! ودر حالیکه  "اعضای قدیمی روحانیون مبارز قم"  که نسبت به تفسیر قران و یا"شناخت فقه "آشناتر از آنان هستند ودر نشر معارف قرانی  وچونکه  به رسانه جدید دسترسی ندارند ولذا  باید "سکوت فقهی"  بکنند  ودر حالی که می توانند  از نشریه های  دیجتتالی ،استفاده  لازم را کرده وجواب به سوالات شرعی  پرسش کنندگان  بدهند ویا به فالور های رسانه ای خود جواب بدهند !وزیرا آنها واز دستیابی به پستهای سیاسی ویا زدن سخنان سیاسی منع شده اند ولی از "تدریس فقه قرانی " که  منع نشده اند که تابحال بروش تدریس دیجیتالی تبدیل نکرده ا ند واز این رو آنها هم وبعنوان یک طیف فکری دیگرایرانی  وطرفدارانشان راواز بینندگان  کنونی تلویزیون جدا خواهند کرد   که با تفسیر های قرآنی غلط خودو از سوره نسای  قران ویاحقوق مندرج شده در آن سوره و خانواده های ایرانی را به فساد نکشند   ویاا آشنایی لازم به فقه قرانی و  منبر تدریس شرعی خود را"و دیجیتالی بکنند که تابحال یاد نگرفته اند  ولی می تواند که جایگزین شبکه معارف سیما بشود  ویا آن دختران جوان ومذهبی که در دانشگاه الزهرا ی  تهران که عاصی بودند   ویا از برخورد غلط صنفی مسئولان دانشگاهشان  می نالیدند ومی توانند که بعنوان طیف فکری دیگر جامعه ایرانی و نشریه الکترونیکی صنفی دانشجویی خود را احیاء بکنند که جایگزین نشریات صنفی  دانشجویی عصراصلاحات بشود  ویاجایگزین نبض دانشجویی سیما بشود  که "دولتی "فکر می کنند  ویا آن نمایندگانی  که رد صلاحیت شده اند ومی توانند که "نشریات اصلاح طلبی سابق خود "را احیاکرده وتجربیات سیاسی گذشته خود راو در مجلس واین بارو به روش الکترونیکی ویا دیجیتالی  خود احیاء بکنند و یا آن  گروه که کارخانجاتشان تعطیل شده دارند ویا بیکارگشته اند  ومی توانند که  بجای "شبکه تحلیلهای اقتصادی خبررسانه ملی " ویا بجای "نشریه دنیای افتصاد دولتی" عمل کرده  واین  بار خواسته اقتصادی خود را ودر" نشریات دیجیتالی پخش ویاتحلیل اخبار اقتصادی مفید خود و تعقیب بکنند ویا  برای "صنفهای مال باخته خود" دایر بکنند ویا سیل زدگان ویازلزله زدگان نیز و بجای شبکه  خبرمزبور  ومربوط به گفتگوی  خام  خانم المیرا شریفی مقدم  که معجزه برایشان  ودر" نظام اداری  ایران "و یا "تغییر اوضاع اداری " بوجود نمی آورد ویا بجای بحث  خبری خانم امامی که صرفا مهارت در تن صدا و یا حرکات دست دارند  عمل کنند ویا" شبکه مصیبت دیدگان خبری سیل ویازلزله ویاآلودگی های هوای شهرها  هم ورسانه خبری  دیجیتالی  خود را دایر بکنند  واز بینندگان تلویزیون ناملی کنار بکشند که شاید پرسنل اصول گرای وزارتخانه های مزبوررا  بفکربیندازد    ویا باعث شود که اقدامهای اداری  قبل از وقوع سیل بکنند   ویا میزان مهارت اداری اشان  را وتنها در کمک رسانی به خانه خراب شده وبعدازوقوع  سیل  به احمدی خبر نگار  مزبور نگویند و یا نظامیان  ایران هم ورسانه تخصصی  خود را دایر کرده   ویا با افراد علاقمند به "بحران خاور میانه "بحث بکنند و بجای نگریستن به بخش سیاسی غیر مفید شبکه خبر که مهمل می باشد ویا گوش دادن   به بحث های بحران آور عابد ینی ویا درگفتگوها یش با عبدالهیان ویامیرابیان  ویا رویوران  دچار خطا نشوند !.. وبلکه با روشنگری های مزبور روشن می شوند که وظایف نظامی اشان ودر قبال بحران خاور میانه چه می باشد  ؟ویا به بحث های فواد ایزدی  گوش ندهند که وعده از افول امریکا ودر خاور میانه وبه شنوندگان  خود خبر می دهد ولی  به سیستم حقوق بین المللی  آشنا نیست ویا آنرا نمی داند  ویا به نقش قرار دادهای نظامی معلوماتی ندارد ویا به نقش نظامیان آمریکا ودر منطقه آشنا نیست که می تواند بعنوان  "عضو شورای امنیت  جهانی "وارتش برون مرزی و در خاور میانه داشته باشد ولی ایرانیان  برعکس  می باشند  وچونکه  "عضو شورای امنیت" نیستند ولذا حق انرا ندارند !.. ولی وی و با این  نوع از قلت معلومات حقوق سیاسی خود ودر دردانشگاه نیز تدریس میکند  واز این رو  ارتشیان  مزبور نیز می توانند که به نشریات سیاسی واقعبینانه  دیجیتالی  خوددست یافته  ویا  در مورد نقش نظامی آمریکا ودر جوامع مختلف توجه بکنند وسپس عمل بکنند  وتا "ارتش ملی اشان "واحتمالا آسیب نبیند و! همچنین  افرادی که در دوره اصول گرایان وبا تفسیر غلط قران و مردم  ایران را سر کار گذاشته اند ویا نص سوره نساویا در مورد طلاق وازدواج ومحرم ونامحرم را کنار گذاشته اند ویا نظیر وزیر مذهبی بهداشت احمدی نژاد ویا زن محجبه اش  می اندیشند ویا نظیر عملکرد وزیر بازرگانی اش می اندیشند و با زدن شرکتهای هرمی بازرگانی ویا بهداشتی  ویا بیمارستانی غیر شرعی ودرسطح ایران ویا در زیر مجموعه ای وزارتی خود،  وکاری کردند  که زنان عقدی وشرعی دیگران  هم و  با جوانان مجرد دیگر و"شرکت های هرمی  مخلوط "بزنند ویا شرکت تشکیل بدهند  که منجر به ازدواج های سفید " ویا به "ازدواجهای با دوشناسنامه آنان "شد  و یا به انواع "روابط غیر اخلاقی " ونظیر مدرسه معین ویا سعید طوسی گشت  و   افرادی که نظیر الیاس نادران ویا رحیم ازغدی پورهستند  که تئوری این نوع از شرکتها را می دهند  ویا نظیر شریعتمداری کیهان ویا مصری هستند ویا نظیر حسن عباسی ویا زاکانی  واز اطراف قزوین است که شدیدا آقای هاشمی ویا آقای روحانی را وبه باد انتقادهای  خود می گیرند ولی  اصول گرایان را"مقدس "گزارش میکنند وامروزه  چشم  علمی خود  را باز بکنند  وببینند  ویا سوادشان  بالا برودکه  بسیجیان طرفدار احمدی نژادو یامشایی  ویا بقایی ویا مصباح یزدی چه کسانی می باشند ؟ که به رفتار های غیر اخلاقی برخی از آنها  ودرمتن  کتاب "خاطرات یک لیدر گلد کویئست " وچاپ شده کیهان اشاره شده است.. و همگی کارت بسیجی دارند ولی با سی هزار نفر" سپاهی" ایام جنگ  فرق  مذهبی دارند که بسیجی نظامی خالص بودند ویاتفاوت ماهوی دارند  ولی در بین این 52 میلیون دارندگان کارت بسیج جدید هم که  همگی ملت ایران را در بر می گیرند ویا  دارای شغل  هایی در مکانهای دارای مدار بسته شده اند ویاافراد  خواهان شغل را در بر میگیرند  که با مدار بسته ها عمل بکنند ویاکل ملیت ایران را ویا با مذهبها ومرامهای  گوناگون را در بر می گیرد  ولذا نباید گفت  هرکه کارت بسیج دارد و پس مذهبی مقدس واصول گرامی باشد وبقیه لبیرالهای بی دین  می باشند  ویا اصلاح طلب بی دین هستند!  وبلکه در میان این دارندگان کارت بسیج 52 میلیونی که دارندگان مدار بسته مغازه ها را شامل می شوند ویا اعضای کارخانجات ویاادارات ویا بیمارستانها ویا رانندگان اتوبوس ویا تاکسی  رانی انواع شهر ها را در بر می گیرد وبیان می کند که به اندازه عده مردم ایران و انواع عقاید مختلف آحاد ایرانی وجود دارد ویا "انواع  ایدئولوژیهای گوناگون" و در میان این نوع  از جمعیت 52 میلیونی بسیج وجود دارد ومثلا از طرفداران عقاید مارکسستی وبی خدایی توده ای  وتا افرادبی اعتقاد به ححاب  واقعی ودر میان آنان وجود دارد ویا از  افراد دین دار واقعی  اسلام ویا ارمنی ویا زرتشتی ودر میان آنها وجود دارد ولذا  طیف گسترده ای از  عقاید مختلف ومتضاد مذهبی را شامل می شوند و بعلاوه  موضع گیری شان نیزویا ممکن  است که  در مورد مستکبر بودن آمریکا ویا نبودنش ،فرق با یکدیگر بکند ! ولیکن  بدلیل آن  نوع کارت بسیجی تحمیلی خود وبیان نمی کنند واز این رو  نظیر اصحاب کوفه ودر جنگ با امریکا می باشند !  وبهمین دلیل بهتر است که وزیر کشورو از زدن "اس ام اس اجباری" به آنها وبرای تظاهرات ضد امریکایی خیابانها خوداری بکند! ویا رئیس  سازمان برنامه ودر دادن کارهای پیمانکارانه به آنها واسم سازمان برنامه را وقرارگاه خاتم الانبیا اسم گذاری نکند ! ویا آقای جهرمی ودر وزارت فن آوری اطلاعات  ویاتلگرام یکسان وبه آنها نزند که روزی درمشهد وشهرهای دیگرایران و علیه دولت تظاهرات دی ماه را راه بیندازند  وروز دیگرهم  وبه نفع دولت  مزبور راهپیمایی   کرده  ویا چهره موافق نشا ن  بدهند وآنها را آزاد بگذارد  وهرکسی عقاید مذهبی ویامرامی خود را ولو به نفع عدم خروج امریکا از منطقه نشان بدهد و بپذیرند که "جماعت مردم ایران" و برای رفع نیاز اقتصادی  خودشان وکارت بسیج گرفته اند ولی با عقاید مذهبی وسیاسی متعدد فکر  ویا زندگی می کنند واز این رو اجبارا  واز روی ترس نمی توانند که "دنبال اصول گرایان "بروند  که صدا وسیما را بدست گرفته است ویا دنبال افکار وعقاید آقای خسروی واحمدی ویا عابدینی بروند ویاعقاید  شخصی آنها را و در مورد جنگ با امریکایی ها بپذیرند که برخی از آنهاونظیر خسروی   ویا احمدی وجهت اخذ حقوق ماهانه خودشان  ولباس سبزبسیجی را پوشیده بودند   وتا در پشت میکروفن خبرنگاری بنشینند واز بسیجیان ایام جنگ هم نمی باشند   که بخاطر عقاید عمیق خود دست وپای خود را از دست بدهند ویا  در موقع رفع مخمصه ممکن است که کارت بسیج و یا عقاید بسیجی خود را هم انکار بکنند ونظیر.

سردار سلیمانی   نمی اندیشند که 40 سال در جنگ بودویا نظیر آن دوره ودر مورد کارت بسیج خود نمی اندیشید ولذا نباید به "ساختن سردار سلیمانی های جدید" وبا این طیف  فکری اصحاب کوفه دل خود را خوش بکنند  ویا با تکیه به اصحاب کوفه وبا یزید زمانه  ودر عراق کنونی ترامپ می باشد وجنگ بشود  که ممکن است که فقط امام حسین ودر تعاقب تظاهرات بغداد وغیره کشته شوند ولی همگی اصحاب کوفه و به سر سفره معاویه ویایزید زمانه بروند ولی  جنجال گرایان  رسانه  غیر ملی وهنوز نمی خواهند که این واقعیتهای  تلخ تاریخی ایران را قبول بکنند

شعارهای افراطی اجتماع تهران وخطر بمباران شهرهای ایران ! - دکتر محمد خالقی مقدم

شعارهای افراطی اجتماع تهران وخطر بمباران شهرهای ایران !

از: دکتر محمد خالقی مقدم جامعه شناس سیاسی

  

   اینجانب مرتبا شعارهای افراطی سکنه تهران راو در ده روز اخیرهر روزه  می شنو م که عده ای جمع شده اند تا از طریق شعر پراکنیهای خود  ویا ازطریق پوسترفراوان و پرخرج  شهر ها ویا از طریق حرکتهای احساسی خود و یا از طریق اگراندسمان خبر سازی رسانه  غیر ملی خود ویابا شیوه خبرسازی  فرقه ای خود دنبال کنندوشامل تهیه کنندگان ویا پخش کنندگان خبر ی این نوع  رسانه باندی می باشد وقصد دارندکه 80 میلیون  مردم ایران را وچنان احساساتی بکنند که به انتقام گیری از امریکایی ها بپر دازند وبه همان حمله 13 موشکی  خود وبه پادگان عین الاسد که فرستاده بودند قانع نشده اند  ولذایک هفته بعد از همان حمله خود، واین بار شعار انتقام نیز  تکرار می شود ویا از تهران شروع شده است  و من تحت این شیوه خبرسازی ها بجان فرزندپسر م نگرانم که در مدرسه  اش به زور به او کارت بسیج داده بودند وبا شعار های مزبور ممکن است که در راه منافع سرمایه داران مال باخته تهران قربانی بشود که علم های متعددشعارهای انتقام را خریده وبدست طبقه عوام تهران داده بودند ویا در راه منافع  روسای اتاق اصنا ف  تهران قربانی بشودکه  دچار تحریم آمریکا شده اند ویا در راه منافع پنهانی اعضای  اتاق بازرگانی   ویاکارخانه داران تهر انی شده   که قصد دارند تااز جوانان خام ویااحساساتی ایران سردار قاسمی  های  انتحاری جدید بسازند وبه جنگ استکبار جهانی بفرستند ویا  در خارج از مرزها بجنگندو تا اینکه  استکبار جهانی واز اجتماع هزاران دانش آموز ویادانشجوی جدید شهادت طلبابانه وپیرو مکتب شهید قاسمی  تر سیده ویا در گردانهای جدید قدس  آنها  بترسد واز بدهی معوقه سرمایه داران تهران بگدرد   ویا از قرار دادهای امنیتی  سازمان ملل چشم پوشی بکند که درضمن دادن پول بانک جهانی  آمریکا  به آنها واین نوع  ازقرار دادها را،وملزم به آن وام های خارجی نموده بود ولی شعارهای افراطی این  نوع از دار ودسته  اصول گرایان" بر جام "مزبوررا به تعطیلی کشاند ویادولت 6 ساله آقای  روحانی را فلج نمود وبعلاوه دولت 2ساله بعدی وی را نیزممکن است معطل کند ویا با شکل  گیری مجلس افراطی آینده دچار مشکل میشودویابا رای اعتمادمجددآن مجلس آتی  و به وزرای  آقای روحانی دچار وقفه بشود  وعملابه دولت 6ساله  وی خاتمه خواهد شد ولذا دوساله بعدی هیات دولت وی  ممکن است که به جلسه قصه گویی ویاخنده صرف وزرا ءتبدیل بشود  وبهمین دلیل هم  شعارهای  افراطی تشکیل  گردانهای قدس تداوم تصمیم گیری دولت آینده را لوث خواهد کرد  وجواب نمی دهد وبلکه به بحرانی شدن بیشتراوضاع منجر خواهد گشت  وتشکیلات سپاه هم وبرای متلاشی نشدن تمامیتش مجبور می گرددکه تصمیم بگیرد  که دو دسته بگردد ویا نگردد!  ویادو گردان داخلی وگردانهای خارجی وبرون مزری بشوند ویابا دو فرمانده جداگانه  هنوز عمل بکنند ویا نه ؟ ویابا دو اید لوژی جداگانه ومتضاد بمانند  ویاصف خود را از همدیگر جدا کرده  وتصمیم بگیرند که  همگی به گردانهای داخلی تبدیل بشوند که به حفظ مرزهای داخلی پرداخته ودر برابر تهاجم خارجی عمل بکنند ویا همگی تصمیم بگیرند که همگی به "گردانهای قدس برون مرزی" تبدیل بشوند که شعار های مزبور آنرا تحمیل خواهد نمود  وناخواسته مردم  ایران را می کشاند که در خارج از مرزها وبا پادگان های هزارگانه بین المللی استکبار جهانی بجنگند  که بدست شورای امنیت جهانی سازمان ملل ساخته  شده است وزیرا حداقل صدسال  قبل از طرح این نوع ازشعارهای افراطی سکنه تهران  و طراحی آن انجام شده است ، وزیرا استکبا رجهانی هوشیارتر ویا زرنگتر از تر مردم تهران می باشد که نگذارد تا سکنه تهران وبا شعار های افراطی خود ، گردانهای خارجی و،بدون مرز ساخته وبه مرزسرزمینی  ملل همسایه تاخته ویا هر نوع انتقام متقابل را بطلبد که طرافداران جدیدسردار قاسمی می خواهند که از استکبار جهانی بطلبند ویااز طرفداران منطقه  ای آنان انتقام  بگیرند که سر بند های قرمز رنگ ویا پرچم ها ی قرمزرنگ انتقام حاکی از آنست  ویاپوستر های انتقام سخت از استکبارشهر ها  که مبالغ زیادبرایش هزینه شده ودر شهر ها چسبانیده شده است  واحتمالا  همان سر مایه داران ویاسر شاخه های شرکتهای هرمی تهران  ،هزینه اش را داده اند تا چسبانیده شود ودر واقع از جیب همان پولداران تهرانی هم نبوده  وبلکه از جییب  خودهزاران بدبخت ایرانی بوده   که در یک سال اخیر میوه گران خریده اند ویا گوشت  را گران خریده اندوتا فلان سر شاخه روسای اصناف  ویابازاریان تهران  سفارش پوستر بدهندویابا پول گران فروشی مزبور وآن نوع  از  شعار های مذهبی جدید را سفارش بدهند ویابرای کشته شدن جدید فرزاندن ایرانی  تدبیر بکنند ودر حالی که پدران دانش آموزان ویا دانشجویان جدید ویادهها  میلیونی دانشگاههای ایران  حاضر به آن  امرنمی گردند ویا پدران همان دانش آموزان حاضر نیستند  که فرزندان عریز ویا دلبند خود را قربانی منافع  همان سرمایه داران تهرانی بکنند  که در دست زن وبچه هر کدامشان دهها ماشین صدها میلیونی وجود دارد ویاعلی رغم  تذکرات دهها ساله و در مورد آلودگی هوای تهران  عمل میکنند وحاضر به قبول منطق نیستند وبهمین دلیل  هم ، هر روزه بچه هایشان و در ماشین  های تک نشین  خود ویراژ می دهند ویا در جاده های چالوس و برای سفر های تفریحی هزره خودرفته و یا به شهرهای شمال می روند ولذا هر روزه آدم کشی ماشینی ودر جاده ها می کنند واین در حالی است که حداقل یک ماه قبل از اجتماع  انتقام خواهی مزبور، وبخاطر گران شدن صنار سی شاهی  قیمت بنزین  خود آنها  تظاهرات کردند ویا صدها بانک ویاپمپ بنزین راآتش زدندواین در حالی است  که قبلا چند دهه از رفتن به نماز جمعه  تهران قهر بودند ویا ازشرکت در اجتماعات مذهبی کناره گیری می کردند  وتنها  کنار دختر ویا زن نیمه روسری دار خودو در خیابانها ویاماشین های سواری شیک  خودراه می رفتند ولی این بارو به سر همه دختران وزنان خود چادر مشکی پوشانده ودست آنها را گرفته  وبه نماز جمعه برده وتا شعار انتقام بدهند ویا روبند قرمز ببندند که چرا سر مایه داری ویا اروپا آنها را تحریم کرده است ؟. واما بعد از ترور سردار شهید سلیمانی  همگی  به یکباره عابد وزاهدشده  ویاهمگی اهل نماز جمعه رفتن شده اند ویا اهل شعار دسته جمعی شده اند و یااهل  حرکات دست ویا تناژ صدای  یکدست شده اند ویا همگی طرفداران شهید سلیمانی  ویاتشکیل گردانهای قدس خارجی شده اند تا از حاتمی کیا کم نیاورند که فیلم "راه شام" را ساخت وجایزه گرفت ویا حاضر شدند  که بخاطروی، میلیاردهزینه کرده وپوسترهای بزرگ وی راو در چهار راههای شهرهای ایران   ویا درجلوی انواع ادارات بچسبانند وتا ما مردم ایران را متقاعد  بکنند که کشته شدن فرزندان دانش آموزشما لازم است که برخی  نوبالغان  شعار داده بود که من  هم می خواهم  که یک سردار سلیمانی جدید بشوم وآنها هم دیدند که شعار دانش ا موزی مزبور  وسوسه انگیز وشعارخوبی است و تا در راه منافع شخصی این نوع ازروسای اصناف تهران گردان قدس تشکیل داده شود وبا آمریکا مبارزه بکنند  ویابجای مدرسه رفتن ،   عاز م استخلاص قدس بشوند وتا از شهید فهمیده 13 ساله دست کم نیاورند! ویادر جنگ با استکبار جهانی و اجر اخروی ببرند و بعلاوه نظیرسردار قاسمی  وشهید حججی  مشهور شده وهمگی سکنه ایران هم ودر بردن جنازه فرزندان  آنها شرکت می کنند وبعلاوه ملاحظات دیگر هم داشتند که اجتماع حداقل سیصد هراز نفری پولداران تهران را بوجود آورد  که بانک جهانی امریکا وطلبش رااز آنها می خواست  ولی برای آنکه دبه بکنند وپول معوقه خود را و به صندوق بین المللی  نپردازندویا  دبه کرده وندهندوبهانه بیاورند واین نوع از غوغاها لازم بود وبعلاوه بدلیل آنکه قبلا  با دست بانک مرکزی پول مزبور راگرفته بودند ومشهور  به بانک به اصطلاح ملی بودولذا غوغای مزبور لازم بود که ندهند وبگویند که از اول پول ملی بوده ویا جزو ثروت آباء  واجدادی مان بود ه که دارای چندین  کارخانه می باشیم  ویا دارای چندین ساختمان ویا نماشگاه اتومبیل هستیم  ویا خانه مجلل داریم وآمریکایی ها غلط می کنند که با تحریم  های ظالمانه خود و مارا تحریم می کنند ! ولذا برای بالا کشیدن  پول استکبارجهانی هم  مستمسک سیاسی داخلی رالازم داشتند ویا میطلبیدند  وآن مستمسک هم حداقل با کشته شدن حدود 24 میلیون دانش آموز احساساتی خانواده های ایرانی بعمل خواهد آمد که در فلان روز تشیع پیکر شهید سلیمانی  به زبان برخی  از آنها جاری شد ویادر جلوی دوربین تلویزیونی اقای خسروی ویادوستان زرنگش داد زده شد که من در کودکی  خود ،می خواهم  که سردار سلیمانی جدید بشوم وبه جنگ استکبارجهانی خواهم رفت وپرسنل زرنگ تلویزیون هم پخش اش  کردند وآن  نوع از روسای اتحادیه اصناف تهران  نیز  و در جلسات مشورتی گروهی خود، آنرا  دیده وپسندیده بودند ولذا نقشه خود را وبه بقیه اعضای روسای اصناف تهران هم  تلگرام کرده بودندو مسلما برای اینکه  دیگر دانش اموزان ایرانی  هم دست کم از وی نیاورندو نیاز به روبند قرمز انتقام داشتند تا  به 24 میلیون سردار قاسمی جدید شهید تبدیل بشوند که خانواده ها ی ایرانی را داغدار خواهد نمود  ومتاسفانه اغلب مدارس ایران هم بدست اغلب آنها کارت بسیج داده است   ویا بدلیل خامی جوانی آنها  وفرق" بسیج داخلی" وبا"ابسیج برون مرزی" را هم درک فرهنگی نمی کنند که پدیده بسیار خطر ناکی خواهد شد والقاعده جدید بوجود خواهد آورد  ومتاسفانه ممکن است که پسر احساساتی من هم دچارش بشود  ویاتحت تاثیر القائات سوء رسانه غیر ملی قرار بگیرد که خبر نگاران مزبور وعمله واگره  دانشگاه امام صادق رواج دادندودرحالی که در  خدمت توجیه مذهبی خواسته های اعیان واشراف تهران هستند ویا در خدمت  شرکت های هرمی  اجتماع 300000نفره تهران  قرار دارند وبر عکس به منافع مذهبی ویااقتصادی ویا ملی ما80 میلیون قشر ایرانی حاشیه نشین توجه ندارند که از ما پداران هم بپرسند که آیا شما قشر دانشگاهیان ایران نیز حاضر به این کار هستید ویا نه ؟؟ویااز قشر دههای میلیونی استانهای اهل سنت ایران  هم بپرسند که آیا حاضرید که در راه منافع قشر مرفه 300 هزار نفره کارخانه داران گران فروش عمل بکنید ؟ ویا در راه شعار ساز ی مذهبی آنان  شهید بشوید ویا نه؟! ومسلما چونکه جوابشان  منفی بود ولذا نظر خواهی 80 میلیون ایرانی راو در این امر خطیررا کنار گذاشتند ویک طرفه آن طرح را پخش رسانه ای عمومی کردند تا "هیجان سازی حاد "بکنند وزیرا با تبدیل شدن رسانه ملی وبه شیپور بزرگ  یکطرفه  ، صرفا  فرزندان ما دانشگاهیان میلیونی دانشگاهای ایران  ، قربانی می شوندومجبوریم که که این بار و با روشنگریهای لازم خودخنثی کنیم ویا،رسانه های دیجیتالی 80 میلیونی روشنگرانه خود را بسازیم ویا در موبایل هایمان  بسازیم ویا رسانه مردمی خود را وبرای دفاع از جان فرزندان خود بسازیم که روشنگریهای لازم بشود ویا  در مورد منافع آینده اقتصادی ویامذهبی مورد دلخواه فرزندانمان بسازیم   وتادانش اموزان 24 میلیونی ایرا نی ناچاربشوند که تغییر رویه ودر مورد افکار آفرینی مسموم رسانه ملی بدهندوبعلاوه احتمال دارد که بخاطر سر سپردگی مالی  آنها و به طبقه گران فروش  تهران  که پول زیادمی دهندویا به خبر نگاران مزبور ویابرای تهیه اخبارمورددلخواه ومورد پسند آن طبقه مرفه تهران ، سفارش می دهند  ویاجهت وجهه سازی مذهبی دروغین  به آنان می دهند ویاجهت اهداف پشت پرده اشان می دهند ولذاما پدران ایرانی  نیز مجبوریم که برای خنثی سازی نقشه آنا  ن و برعکس عمل کرده و به "جعبه های شیشه ای  معکوس  تبدیل بشوند ویا کاری بکنیم افکار آفرینی مسموم آنها را وبرعکس کرده واخبار دهی توام با زرنگی آنها را برعکس نموده وبه"شو تلویویونی    مسرت اور"  به کودکانمان تبدیل بشوند و تا نقشه ها یشا ن از" پخش خبر" معکوس شده  وصفحه تلویزیون خانواده ها بدل شود که  تنها به صفحه شیشه ای وصرفا ناطق  خانواده های ایرانی تبدیل بشود  که هیچ محتوای سیاسی مسموم نداشته باشد که جان فرزندنمان را به خطر بیندازد ویا خبرهای خطر ناکش ، حذف شده ویابا تفسیر خبری مسموم  همراهی نداشته باشد  وتنها اخبا رصوتی جهانی در آن  تلویزیون شنیده شود وبعلاوه بصورت "جعبه تتاترخنده دار"و برای همه ایرانیان تبدیل بشود که فرزندانمان  وبجای دیدن شو هندی دسته جمعی  سابق خود  ، این بار " شو مذهبی دسته جمعی تتاتر مذهبی " اجتماع مسموم تهران را ببینند ومثلا این بار در نماز جمعه تهران مزبور، حرکت هماهنگ با یکدیکر انجام می دهند ویا حرکت سیصد هزارنفره تهرانی  می کنند  ! ویا برای شادی وتفریح فرزندانمان ودر پای تلویزیون اتاقشان باشد که دوست دارند که با هم  شعاربدهند تا فرزندانمان را شاد بکنند ولذا بهمین دلیل وبرای شادی آنها  بازاریان تهران تصمیم گرفته بودند  که دستان خود را با همدیگر بالا برده  ویابا همدیگر پایین بیاورند ! ومثلا این بار وبجای "شوی لوطی های تهرانی " عصر قدیمی " این بار بازاریان تهرانی  عمل می کنند  ویا این بار پرسنل تلویزیون ایران  تصمیم گرفته اند که برای شادی کودکانمان و در منزل هایمان واین بار "شوی پولداران تهرانی "را به معرض پخش بگذارند ویافلان طراحی صحنه  تلویزیونی را نیززوم کرده وبرای هیجان انگیز کردن شو مزبور بود   ولذا  تصویر آنرا و از هوا ویا با هلی کوپتر بر می دارند وتا هیجانی تر نشان بدهند  وچراکه این نوع ازخبر نگاران نادان  وبه همه ما خانواده های ایرانی فحش واز راه دهان آنها داده ویا از شدت خود بزرگ بینی خویش نادانی کرده و  به80 میلیون ایرانی پای تلویزیونی منافق گفته ویا به فرزندانشان  شعار مرگ بر منافق میبدهند که چرا همعقیده با آنها نمی شوند وتا در راه منافع اقتصادی  آنها  تن به شهادت دسته جمعی بدهند و تا کشته شوند ؟ولی پخش این نوع از مسایل اثر خودش را ببار می آورد واز این رو من نگران  فرزند احساساتی خودم ویادیگر دانش اموزان ایرانی هستم  که ممکن است  که  تحت تاثیر مداحی  هیجان برانگیز میثم مطیعی   قرا بگیرد تا تحت تاثیر شعروی عمل بکند که می خواند  " آری من هم باید بروم وسرم بره" ودر مورد شیهید حججی  خوانده شدواثر زیادی در اعزام ایرانیان به دمشق داشت  و دیگرفرزندان خانواده های  ایرانی هم  امروزه وبه همین روش ممکن است که متاثر شده وسر پسرشان را به باد بدهند ویا دیگری که دراجتماع  وتظاهرات اخیرمشهد وبا آهنگ سوزناک می خواند ومثلا شعر "یا لیتنا کنا معک " ومعنی فارسی اش آنست که ای تو بسیجی ایرانی  که در اطراف دمشق کشته شده ای  وای کاش  که من را هم می فرستادند تا همراه تو کشته بشوم  ودر حالی آن مداح زرنگ  وهنوز  نمی داند  که این شعر و در مورد امام حسین سال 63 هجری می باشد ولی امروزه عصر امام حسین نیست که تاسف از نرفتنش بخورد! وتنهاشاعرش بخاطر آن سروده بودکه چرا وی ودر عصر قبلی امام حسین  نبوده تا همراه امام حسین(ع ) هم کشته بشود ! ولی مداح معاصرمزبورو  در عصر کنونی می باشد وتنها می خواهد که فقط دیگران را بفرستد  وخودش نرود !  ویانظیر شعرمداحی  "هل من ناصر"حاج محمود کریمی  است که خانه مجلل دزاشیب خود راودر تهران ول نمی کند تا همراه دیگران اسلحه بدست گرفته وبعنوان "مدافع حرم "و در دمشق ونظیر سردار همدانی کشته بشود! وصرفا ،از راه دورو دیگران را تحریک احساساتی می کند تا فرزندان دیگران قربانی بشوند  ! بعلاوه همان فرزندان دانش آموز ایرانی ، امروزه تحصیلات لازم را هم ندارند تافرق خوب وبد را وبخوبی تشخیص بدهند ویابخوبی به قران واقف  نیستندکه  هدف نوحه سرایی رابدانند ویادلیل ویا نشانه مذهبی بودن یک شخص مداح را نمیدانندتا تحت تاثیر مداحی او قرار نگیرند  ومثلا یکی از آنها  ودرتلویزیون آمد ویادرپخش تلویزیونی مراسم عید فطر سال گذشته آمدودر پشت بلند گو قرار گرفت وانواع  بد وبیراه ویافحش وناسزایی بود که به همه سران کشورایران خطاب می کرد  وآنها  مجبور بودندتا در اجتماع عید فطر سال گذشته  جمع بشوند وبه مصلی تهران بروند  واو هم از فرصت بدست آمده و نهایت سوء استفاده را کرده وبه همه سران ارتش ویا وزرای ایران اهانت کرد وبعلاوه پرسنل زرنگ تلویزیون هم عمدا ،اهانتش  راواز رسانه باندی خود پخش کردند که  تربیت خانوادگی آن بظاهرمداح را نشان می داد که از" شوی تلویویزنی دولتی وغیر ملی" پخش می شد وبهمین دلیل هم من این نوع از امور را "فیلم مذهبی سالم" نمی دانم وبلکه تنها "شو تلویزیونی "هستند  تا  دهها  هزار مدیر ویامدیر کل و  یا وزیر ویادرجه داران مدعو به همان مراسم عید فطرخراب  بشوند ویامجبور بشوند که در برابر فحاشی آن نوحه خوان  رند و یا با شگرددوستان تهیه کننده اش همگی استعفا بدهند وآنها  هم حد اقل ده دقیقه از خجالت ، همگی سرخود را بزیر انداخته بودند  وبه خود فحش می دادند که چرادر مراسم عید فطر مزبور حضور یافته اند وتا مداح مزبورو در انظار عمومی  جامعه  جسارت کرده وآنهارا خراب بکند ویا دوستان  تهیه کننده ویا پخش کننده  مدرسه همحزبی آنان هم  عمل کرده ودوباره برای اجتماع بزرگ ایرانیان  هم پخش رسانه ای بزرگ بکنند   ورسانه باندی مخوفی که در سالهای اخیر ،جای کیهان  هتاک را گرفته است ومعدود مشتری دارد  ولی هنوز مردم ایران وبه عملکرد مخوف رسانه ملی توجه نیافته اندکه چه معجونی می باشد  ولذاگردانندگان ویا تهیه کنندگان ویا پخش کنندگان رسانه ملی ویا "شبکه خبر" ویا "خبر نگاران جوان" ویادیگر کانالهای آن رسانه مخوف  ایران شده اند واز فقدان اگاهی ویاپختگی دانش آموزان ایرانی  نهایت سوء استفاده را کرده و با این سیاست باندی  مخوف خود، امروزه صرفا قربانی شدن بچه های ماها ر ا نشانه گرفته اند  وبهمین دلیل همه مردم ایران هم باید متقابلا شگرد دیگری بزنند وکاری بکنند تا دانش آموزان ایرانی و به آن "شبکه مخوف  خبر "و به چشم "شبکه  جوک گویی خسروی با عابدینی  ویا فواد ایزدی" نگاه بکنند ویا "شبکه جوک گویی خانم المیرا شریفی مقدم وبا فلان مدیر"تعبیر بشود که نمی تواند گرانی را کنترل بکند ویا " شبکه جوک گویی احمدی خبر نگار ودر مورد سیل ویران گر خوزستان " تبدیل بشود ویا "شبکه جوک گویی امامی وبا احترام السادات ویابا کامران نجف زاده ویابا فراهانی ویابا همدیگر باشد که کسی به محتوادهی عناد آمیز آنان توجه نکند وتنها از گفتگوی خبری آنها با یک دیگر بخندند !..ویادر مورد  مسایل دیگر سوژه بشوند  ! وزیرا در دروس مدرسه حزبی و دولتی آنان  و افراد مزبور، فقط رندی ناجوانمردانه را آموخته ا ند   ولذاخبر نگار واقعی نیستند که به مردم ایرا ن ضربه نزنند ! ویابجای آموختن حرفه خبر نگاری واقعی وبی طرفانه به منافع دولت وملت  ، صرفا به منافع باندی خود می اندیشند  واز این رو مردم ایران  نیز وبرای رفع خطر ،مجبورند که مکانیزم مزبور را تغییر داده وبه روندشبکه جوک پراکندن آنهاو درمکانیزم موبایل های خود اندیشیده ویادر مورد مسایل سیاسی ایران تبدیل بکنند ویادر موردمسایل  مذهبی تبدیل بکنند ویا در مورد تحلیل علت موشک پراکنی واخبار آتی کشور تبدیل بکنند که مکانیزمش ساده می باشد  ومی توانند که یاد بگیرند ولا غیر..  وبهمین دلیل هم نباید انتظار داشته  باشیم که همان دانش آموزان ایرانی که قصد داشتند از نگاه کردن به تلویزیون معلومات یاد بگیرند و برعکس شده وبا "شگرد خبری رندانه" آنها یاد گیری دیگر می کنند  و به معرض کشته شدن  حتمی کشیده میشوند وزیرا به شیوه خبرنگاری آنها بد بین نشده اند وبعلاوه اعتمادواقعی ، به مطالب آنها می کنند ونهایتا درد سر برای خودشان  درست خواهند کرد !واز این رو  باید به آنها یاد داد که به آن پدیده مزبور و بعنوان جعبه شیشه ای جوک پراکنی وخنده آور ویابعنوان ابزار  کمک درسی خود نگاه بکنند !  وجزای کسی که این نوع ازابزار مخوف را ویا" دین مردم ایران "را آلت  دست  خود کرده  است ویا دست آویز خود  کرده است  و تا به آنها ضربه ناجوانمردانه بزنند وچنین می باشد! ، تا به ابزار ی کردن دیگران و برای اهدا ف  گروهی ویاباندی خودشان فکر  نکنند ویادین مردم ایران را وبه ابزار منافع خود تبدیل  نسازند!واز این رو در سابقه دین تراشی پدیده مزبور باید بگویم که  دین از وقتی ابزاری گشت  که شیخ محمودحلبی  روش اش را عوض کرد ودر حالیکه قبلا و بدلیل بی اعتقاد شدنش به کارکرددین  اسلام  تصمیم  دیگر داشت ویا بعد از جنگ جهانی دوم عمامه خود را کنار گذاشته بود وتنها می خواست  که به حرفه دیگری بپردازد ولی انگلیسی ها واحتمالا در سال1323ش به او مراجعه کرده  واز او می خواهند که دوباره به همان حرفه سابق خود برگشته ودار ودسته انگلیسی "انجمن حجتیه ایران "را علم بکندکه اعضای زیادی یافته بود ویا به نقل کتاب خاطرات پرویز ثابتی که در" کتاب دامگه حادثه " نوشته است وسند می دهد که کتابهای دکتر شریعتی ونظیر " شهادت و غیره   " هم وصرفا از اعتقاد باطنی دکترشریعتی  نبوده وبلکه به سفارش ساواک بوده ویا علت فرستاده شدنش به خارج هم و توسط ساواک  بود تا به درس خوانی در فرانسه برودویا به آموزش دیدن و در نزد لویی ماسنیون فراماسونر  بپردازد  ویاجهت تدریس وی به واعظ مذهبی جدیدودرتدریس  دانشکده الهیات مشهد عمل نکندکه از آنجا بود وبلکه حقوقش را از دانشگاه مشهد گرفته ولی درحسینیه ارشاد تهران دوره هویدا سخنرانی بکند  که با سفارش همان ساواک بود وپرویزثابتی  هم مدیر اداره سوم امنیتی آن سازمان می باشد  ولی بی خبری ما دانشجویان دانشگاههای تهران ویا صنعتی شریف که نزدیک حسینیه ارشاد بودیم  ونسبت به اهداف پنهانی کتاب نویسی شریعتی ویا بازرگان ویا دکتر یزدی ویاسید قطب  هم  که مشکل آفرین بود وآشنایی ویا توجه نداشتیم  ولذادهها هزار دانشجویان مزبور ویا هم  دوره  دانشگاهی من ودر تحت تاثیر آن  نوع ازکتب  مزبور دچار درد سر شده ویا کشته شدند وتنها وبعدها" کتاب دامگه حادثه" چاپ گشت  ویا یهودی الاصل بودن امیرانتظام معلوم گشت  که سخنگوی نهضت آزادی بود ودر کتاب نیمه پنهان بازرگان ودوستانش که چاپ شد و به آن مسئله اشاره شده است ویا "کتاب خاطرات محسن فروغی" نشان می دهد که چگونه مهندس بازرگان ودر نزدومدرسه برادران محمد علی فروغی وبرادرش درس می خواند وجزو لژ بیداری ایرانیان شده بود تا به فرانسه برود ودر نزد اساتید ماسونی کلیسای فرانسه والهیات  ماسونی را بخواند و بجای دروس  مهندسی  خود ،به دانشکده فنی دانشگاه تهران بیاورد ودر عصر رضا شاه لائیک ویا درعصررفع حجاب کنندگی وی ، معاون دانشکده فنی  مزبورشده وبجای تدریس دروس مهندسی ودهها کتاب  بظاهر اسلامی  عرضه بکند ولی در باطن "الهییات ماسونی" رابنویسدوبه خورد ما دانشجویان بد بخت ویابی خبر دانشگاه تهران بدهد که تنها  گرایش خانوادگی مذهبی ساده لوحانه از دین داشتیم  و یا کتاب " خاطرات سر آرتور هاردینگ می نویسد که چگونه سفارتخانه انگلیس ودر قاهره ودر مدرسه دینی الازهرمصر نفوذ یافته بود ونتیجه این نوع از  الهیات مخلوط شده  هم افکار سید قطب ویاحسن البنا ویاابوالعلا مودودی بود وبا مذهب ماسونی اخوان المسلمین وغیره مخلوط می شود ومولود فکری اش یاسر عرفات چفیه بسر می گردد که "الگوی چریک مسلمان آسیایی "شده  است که در مدارس دینی مصردرس خوانده بودو تفکراتش آمیزه ای از روح قبیله گرایی افراطی عربی راو با قران وانقلابی گری اشتباه گرفته  بود ویازندگی چریکی را  ویامحتوای آیات قران ویاجهاد وشهادت ویاواجب بودن چفیه عربی راو بر کل  رزمندگی انقلابی  واجب کرده  است که پایه تفکر القاعده ویا گردان قدس غزه را تشکیل می دهد وتفکرات قبیله ی را چنان مخلوط قرآنی کرده  است که هر کس باورش بشود که قبله مکه  ومورد احترام یک میلیارد مسلمان دنیا  همان کعبه نمی باشد که بطرف آن نماز بخوانند ویا به حج آن بروند وبلکه نماز وحج وبه طرف" قبله قدس" واجب تراز کعبه  می باشد تا بگویندکه وی یک مسلمان انقلابی  واقعی  ورزمنده واقعی شده است !

 وبعلاوه  تعلیمات افراطی وی باقبیله گرایی عربی شدیدسکنه کرانه باختری  مخلوط شده که دار ودسته باند یاسر عرفات بر آن ناحیه حکومت می کند  وقبیله گرایی افراطی دیگر عربی  را هم می سازد که بر حماس غزه حاکم شده است که توقعات بیهوده واز اقوام دیگر مسلمان دارند که در راه آنها کشته شوند ویا صدمه ببینند! وهمین  نوع ازروح قبیله گرایی عربی ویاچفیه عربی  پوشیدن آنان  وهم چنان بر روح وروان ویا جان ماایرانیان مدعی انقلاب حاکم شده  است که نص صریح و واقعی آیات قران راو در مورد جهاد وشهادت ویادفاع وطنی وغیره را کناربگذاریم که حفظ مرزهای خودی برایمان واجب نباشد  که به دست چه کسی بیفتد وبلکه مبارزه در خارج از مرزها را  واجب بدانیم ویا با چفیه عربی سکنه غزه راو نهایت آمال واندیشه های دینی خود دانسته  ویادر رون مبارزاتی خود بپنداریم وبعلاوه لباس نظامی وطنی لر ویا کردویا تر ک 80 میلیونی  ایرانی خودرا نه نشانه لباس مبازری  خودقلمداد بکنیم ونه اساس شهیدشدن قرانی  خودمان ! ونه ملاحظه  برای وطنمان محسوب بکنیم ونه  اساس والگوی نظامی  بودن آنقلابی  خودمان   ! وبلکه محتواهای دیگری را و در "تعریف دینی "خودبپذیریم وبعلاوه با" دین فراماسونری "مخلوط بکنیم واحتمال دارد که با رشد تفکرات شدید ماسونری گری جدید در سطح ایران معاصر هم ویا باامیخته شدن آن وبا روح قبیله گرایی شدید فتحی شقاقی ویادین قبیله گرایی یاسر عرفات دین مارا هم  تغییر بدهند  ولذ ا تفکرات آنها را با دین پیامبر گرامی  خودمان العیاذ بالله اشتبا ه گردد  که به نقل نص قران  خود پیامبر وجه نماز خواندن خود را از وقبله مسجد الا قصی و بطرف قبله  کعبه بر گردانده شود  که در متن قران وجود دارد  وبعلاوه به ما مسلمانان هم نماز خواندن ن  به طرف آن کعبه را  واجب کرده است ولی ما ایرانیا ن مسلمان  معاصرو طور دیگر می اندیشیم  ویا جوانان فراماسون ایرانی معاصر نیز ونماز خواندن به طرف قدس ویااورشلیم ان طرف دیوارش را واجبتر مبدانند  که تعدا دشان نیز  امروزه در ایران در حال شدت گرفتن می باشد ویا در میان کارگردانها وفیلمبردارها  هم زیاد است  وبرای انکه به کثرتشان در ایرن معاصر توجه بکنیم  نگریستن به نماد های خال کوبی بدنی  آنها در خیابانها  ویا" تتوی دست   وپا وگردن آنان نشان می دهد ویامقداری توجه به معیارانداختن  گردن بند ویژه به گردن آنها  ویا انواع زلفهای دم اسبی ویا آویزان از پشت سر ویاسایر علایم ظهورات عام فراماسونری در ایران  آنرانشان می دهد  واین  بار تحت تعلیمات پیروی افراطی از فتحی شقاقی ویا سران حماس رواج می یابد  ویا ازاهالی کرانه باختری که جزو خانواده درجه دوم خاک  اسراییل62 ساله شده اند  وتا  نماز خواندن ما  مسلمانان را وبطرف کعبه درست ندانند وتادست از دین آیت الله بروجردی بر داریم که چفیه عربی نمی انداخت ولی نماز یومیه خودش راو بطرف کعبه می خواند ویابا نص صریح قرآنی می خواند ولی دکتر شریعتی وهمزمان با وفات  ویاو به نزد فراماسونرهای فرانسه اعزام شده بود تا دین شریف ما ایرانیان را وارونه بکند ویابر خلاف رویه مرجع تقلید سابق خود عمل بکنیم ویادرطی تعلیمات 50 ساله خود آنرا به فراموشی بسپاریم   واین بار تحت تعالیم شریفه باند دانشگاه امام صادق عمل کنیم که افکار انجمن حجتیه را ودر صدا وسیما رواج  معارفی می دهند  وجزو باند انگلیسی ایرانی بی بی سی می باشند  واین بار مراجع عظام ما ایرانیان آنها گشته اند  که تنها آخوند های غیر عمامه دار دانشگاه امام صادق شده اند که بقایای تئوریک شیخ محمود حلبی را دنبال می کنند  تا ما هم با تعلیمات شبکه معارف آنهابیندیشیم  ویا بگوییم که ما مسلمان باقی مانده ازعصر گذشته هم دست از دین اسلام  خود  دست برمی داریم وتحت تعلیمات چفیه بگردن های غزه تفکر مذهبی می کنیم  وافرادی که از شدت  تعصب احمقانه خود به یک میلیاردمسلمان می گویند که دست از مکه بر دارید و تنها معبد واقعی خود را و"مسجد اقصی " بدانید که در تعالیم دینی  ما ، تنها یک مسجد  معمولی می باشد  که قبله رواق اش وبطرف کعبه تعبیه شده است ونظیرمحراب نمازمسجدهای  سایر بلاد اسلامی است که نماز خوان های همان مسجد اقصی هم مجبورند که بطرف مکه نماز بخوانند تا مسلمان بودن خودشان را اثبات بکنند ولی ما ایرانیان مسلمان معاصرو ازشدت تعصب آفرینی "روز قدس" ویا" گردان قدس" ویا مسجد قدسهای فراوان ایران که ساخته ایم و سر به هزار مسجد میزند ومعلوم نیست که مسجد اقصی در کرانه باختری می باشد  ویا در فلان ده ایرانی؟ ویا از برکت فراوانی " "میدانهای قدس  شهرهای ایرانی " راه مسلمانی خود را گم کرده ایم و وبجای برگزاری روز مکه ویا" گردان مکه " تعصب احمقانه ای درتفکرات مذهبی  خود آفریده ایم تا در استخر فراماسونری وقریه سدوم کرانه باختری افکار مذهبی خود را جستجو بکنیم ودر نهایت کار متوجه میشویم که هدف همه این دکان بازی های انجمن حجتیه ویا باند حسینیه ارشاد دکتر شریعتی  چیست؟ ویا هدف باند خاتمی ودرراه اندازی نهضت  روشنفکری دینی  چه بود ؟که شرکتهای گلد کوئیستی عصر خودش را پایه گذاریکرد   ویا هدف باند بازرگان وامیر انتظام واز راه اندازی نهضت آزادی از دین چه بود؟ که در کتاب " روحانیت ومرجعیت  اسلامی خودشان" وبه آن تئوری اسلامی سابق  ایرانیان تاخته اند  ویا هدف باند امام صادق ویاباند احمدی نژاد ویامشایی ودر راه اندازی شرکتهای فراماسونری جدید ویا شرکتهای هرمی چه بود ؟ ویا هدف باند حماس ویاباند حزب الله   لبنان ویاباند حشد شعبی چیست  که همگی معیارهای مسلمان بودن خودشان را  وفقط در ظواهر دینی چفیه بگردن انداختن می بینند  ونه در عمل کردن واقعی به دستورات  واقعی قران !که التزام عملی به اعمال دینی را قران  واجبتر از ظاهر تراشی های  دینی می داند ! ویا مقدستر ازشعار دادن ظاهری دینی می دانند ! ودر نهایت متوجه می شویم که هدف واقعی "گردانهای جدید قدس " چیست که اید ئولوژی چریکی بدون مرزیاسر عرفات را تبلیغ می کند ونهایتا  نماز خواندن ما بقایای مسلمان ایرانی را وبطرف اورشلیم تبلیغ می شود که  در کنار وجنب  بغل به بغل مسجدقدس قرار گرفته است ویا هدف نهایی باند امام صادق ودر صدا وسیما  هم تنها  یهودی کردن  مابقیه  مسلمانان ایرانی می باشد  که بجای کعبه وبه طرف اورشلیم نماز بخوانیم !ویابا عمل مزبورهم عملا تغییر دین بدهیم وپیروی بی رویه از" جنبش فتح یاسر عرفات " واین  نوع ازهدف پنهانی را به ما تبلیغ می کند که مبتکر چفیه انداختن ایرانیان شده است ونهایتش وارونه شدن "سوره فتح قران" دنبال  می شود که بجای "یدخلون فی دین الله افواجا" ومعنی اش بر عکس میشودودر حالی  که آنها" قبلا فوج به فوج "وارد دین اسلام می شدند  ولی امروزه وبا راه اندازی "جنبش فتح یاسر عرفات "روند وارونه گرایی در دین اسلام تعقیب می شود ودرنظر دارند  وتا بر عکس سوره فتح قرانی مزبور عمل شده ویا معتقدبشویم که مشمول آیه جدید  وبرعکس  بشود ومشمول "یخرجون من دین الله افواجا "خواهیم  شد وچونکه  "کلمه فوج" هم ودر معادل عربی خودو به معنی "گردان نظامی" و" جمعهای  دیگر اجتماعی"  معنا می دهد ولذا گرایش  شدید شعار گویان تهرانی که پولداران شرکتهای فراما سونری احمدی نژادی هستند  ودر راه اندازی گردانهای متعد د قدس روشن می شود ویا برای جوانان روبند قرمز به سر  ممکن  است که هدف دیگر داشته باشد ویا اختصاص بودجه به این هدف  به ا اید ئو لوژی تراشی خاص منجر  خواهد شد وبویژه آنا ن ما مخالفان اید ئو لوژی خود را نیز منافق شعار داده انند تا مجبورشویم و به عقیده آنهابپیوندیم ویا24 میلیون فرزندان دلبند خود را وفورا به "فوجهای قدس" بفرستیم که در راه منافع شرکتی آنان فدا بشوند  ویا در راه منافع اقتصادی آنها و با استکبار جهانی بجنگند ویابتوانند پادگانهای امریگایی را و از خاور میانه وبا رشادت قاسمی  وارخود بیرون بکنند والا با رفراندوم 300 هزار نفره آن پول پرستان تهرانی وما 80 میلیون ایرانی بی پول  ،منافق  تلقی می شویم که شعا ر می دادند  تا بترسیم ! ولی در جواب به آنها و من هم  می گویم که حاجی بازاری های شعار دهند ه مزبور خودشان ویا آقا زاده های خودشان باید آن گردانها را پر بکنند  که از راه ثروتهای  باد آورده یکشبه پولدار شده اند ویاصاحب کارخانه ویاویلای مجلل شده ا ند وطبق روال سرمایه داری وبعد از عصر قاجاریه مجبورند که عقاید فراماسونری را مخفیانه بپیذیرند تا پول صنایع مزبور را بگیرند که اسناد دهها کتاب فراماسونری ویااسناد پدران آنها ودر در این نوع از سازمانها پدیده مزبور را  نشان می دهدکه چگونه پولدار شده اند ! ومحتوای کتاب فراماسونرها هم "شرایط  عضویتشان "را نشان می دهد که برای پولداری شدن  اول  باید  مرتد بشوند تافراماسون بگردند که لنگه کفششان  هم سعید طوسی ویا معاون مدرسه معین تهران وغیره خواهد بود که اعمالی ونظیر اعمال سکنه سدوم کرانه باختری را انجام می دادند که در سوره حجرات قران منع شده است وبسیجیان فراماسون  پولدار تهران هم که امروزه  سر شاخه  شرکتهای  معاصر شده اندو از این  قماشند ولذا نمی توانند که  به دیگران "انگ منافق" بزنند وحتی به نص آیات قران   نماز خواندنشان هم مورد قبول خداوند نخواهد شد که  نص قران می گوید نماز خواندن   واقعی انسان را از منکرات وغیره نگه می دارد ولذاافراد فراماسون وحتی اگر نمازهم بخوانند  ویاحتی  نماز جمعه  هم بخوانندو مورد قبول خداوند نخواهد شد و بعلاوه  نص قران ودر هدف شعار آنها ونصیحت به جوانان ایرانی نص دینی مخالف دارد و به ماها نص قرانی دیگر ی می دهد یاومی گویدکه " ولاتلقوا بایدیکم  الی التهلکه " ویعنی با دست خود فرزندان خود را وبه هلاکت دسته جمعی نیندازید که حرام می باشد  ویا آیات دیگر قران هم  شبیه به آ ن  مفاهیم ومضامین  رادارد  که درآیات دیگر  قرانی فراوان است  ونباید  بچه های ماها را به آن طرف سوق بدهند  که هزاران دبیرستان ایرانی معاصردر گیر می شود که با انواع فشارها ویا باحیل مختلف "کارت بسیج داخلی" وبدست آنها داده اند واکنون هم ممکن است که بطرف "بسیج برون مرزی اجباری "بکشانند ومثلا فرزند مرا آنقدرودر زیر فشار محرومیت از تحصیل ویا "رفوزه کردن غیر قانونی "و در مدرسه  خود"قرار دادندتا کارت بسیج بگیرد ویا برای دستیابی به شغل صنار سی شاهی اش اورا مجبور کردند وبالاخره ناچارشد که کارت بسیج بگیرد وابتدا گفتم که اشکال ندارد وبه مسجد می رود واز کارهای خلاف ویادوستان ناباب  کناره می گیرد ولی مدتی پیش دیدم که باند میثم مطیعی وعقلش رار بوده  است  ومثلا پول اندکی که به او می دادم  ویا  خرج ماهیانه ای  که به او داده بودم تا تنقلات بخردو فورا برده بودویک "چفیه عربی "واز بازار خریده بودودریک  گوشه اتاقش آویزان کرده  بود و بعلاوه یک پلاک مفقود الاثر  شدن خودش  راهم  ودر گوشه دیگراتاقش آویخته بود  ویا بقیه پولش  را هم به عکس   سید حسن نصراله داده ودر گوشه دیگر اتاقش آویزان  کرده بود ویا بقیه پولش را هم داده ویابه یک تانک پلاستیکی ویاکلاشینکف  پلاستیکی داده واز وسط اتاق اش آویخته بود وبا دیدن "مظاهر مزبور"،فورا فهمیدم که عقل بچه مرا هم  ربوده اند وبه شهید حجحی دوم تبدیل خواهد شد ! ونصیحت من نیز در اواثر نمی کند که به او می گویم  که پدر من وبه حضرت علی ( ع) علاقه زیادی داشت ولذابرای من شناسنامه  شیعه علی گرفته بود ومن  نیز در تولد ت شناسنامه شیعی  وبرای تو گرفته ام ولی سکنه غزه که چفیه آنها را به گردنت آویخته ای وهمگی سنی می باشند  وبه حضرت علی وپیروانش علاقه ندارند والا همگی بجای انقلابگری  وفورا شیعه می شدندولذا  شهید شدن تو ودر راه آنها معلوم نیست که "ثواب "هم تلقی بشود وبعلاوه علاقه آنها به قدس  نیز وبخاطر" شدت عرق دینی"  خودشان نیست وبلکه صرفا بخاطر تعصبات شدید عربی می باشد  که  که قران آن نوع  تعصب عربی  را محکوم می کند و  همین  نوع از تعصب قبیله ای آنان  هم باعث شده  است که در 63سال گذشته ، دهها میلیو ن  اعراب مصری و بخاطر آنها کشته بشوند ویا اعراب سوری کشته بشوند ویا اعراب اردنی ویا لبنانی وبخاطر لجوجی آنان کشته  می شوند که کار صحیح دینی نمی باشد  ویا حتی طوری لجوجی عربی نموده اند که حداقل دومیلیون شیعه ایرانی هم  وبخاطر شعار های افراطی آنان ودرطی  40 سال گذشته ایران  کشته شده اند  ویا در افغانستان وپاکستان کشته شده اند واگر کمی انصاف می  داشتند ویاملاحظه دیگران  رامی کردند ودیگراین همه از اقوام دیگردنیا  کشته نمی شدند ودر ثانی مسجد اقصی هم قبله اصلی  مسلمانی آنان  نیست که آنرا بهانه کرده اند   وزیرابطرف آن قدس هم روزانه نماز نمیخوانند  وبعلاوه خاک هم فرقی برایشان ندارد  که به کجا مهاجرت بکنند ؟وزیر ا اعراب عربستان ویا امارات وغیره هم و برای حل شدن مشکل آنان ،وحاضر شده اند که زمین ویامنزل و در کشور های  خودشان  به آنها بدهند تا دعوا خاتمه بیابد! وبعلاوه به امریکایی های مسیحی پروتستان  هم ظلم زیادی کرده اند که باعث آبروریزی آنهاشده ویا  درطی  70 سال اخیر آسیا شده اند که مسبب رواج  شعار مرگ بر آمریکا آنها می باشند  ودر حالی که اگر حمایت حقوقی ویا مادی  ویا پولی ویا دارویی آمریکایی ها  به آنان  نبود ویااز طریق سازمان ملل نبود ودر طی این مدت اسرائیل  می توانست که همه آنها رابکشد وتنها گنگره امریکا مانع شده است ویا با امکانات  وسیع نظامی خودش  آنها رابه کشتن بدهد ولی بازامریکا مانع می شود وفقط به انها می گویدکه درگیری ویا مظلوم نمایی  بس است وبراه نیندازید! ویادر جوار اسراییلی که مسلح می باشد  براه نیندازید وبلکه به زندگی مسالمت آمیز همجواری  خود  بپردازید که تابحال قانع نشده اند ولذا در طی این مدت، مشکلات زیاد ی برای خود ویابرای دیگر اقوام آسیایی مسلمان تولید کرده  وانها هم می گویند اراضی اسراییل ومحل زندگی پدر بزرگان آن اعراب نبوده که از عربستان مهاجرت کرده اند  وبلکه متعلق به قوم یهود است که اعراب غصب کرده بودند وماهم" معبد حضرت سلیمان " دین خودمان را وبا تفنگ از دست آنان گرفتیم که قران خود آنها هم به پیامبری حضرت موسی ویابهحضرت داود ویا به حضرت سلیمان   ویا به اطراف طور سینا واطراف سینا اشاره دارد که غزه کنونی است  ولی خود آنها ویاطرفدارانش نیز محتوای همان قران را هم قبول ندارند !ولذابخاطر لجوجی خودشان انواع فتنه ها را براه  براه می اندازند ومشکل چنین گروه لجوج عرب  هم وبرای حل شدن مشکلشان ،تا ابد حل نشدنی باقی خواهد ماند و چفیه عربی انداختن ماایرانی   هم مشکلشان را حل نمی کند ویا براه انداختن روز قدس  هم مشکل گشا یشان نیست ویا پدران ایرانی هم موافق راه اندازی "گردانهای قدس " نیستند تا فرزندانشان کشته شوند ویااز طرفداران این عقاید می پرسند که محتوای انرا از کدام آیه قرانی استخراج کرده اند ولذااز این راه  هم مشکلشان حل نخواهد شد؟! وفقط ایرانیان هزینه خود را افزوده ویا فرزندان خودشان را از دست می دهند ویا مراسم بی فایده نمایشی وبرای دلخوشی خوداوز "مفهوم قدس" براه می اندازند!   .

 آ ری امروزه ، مشکلات امنیتی منطقه خاورمیانه طور دیگری رقم میخورد ویا با حاد شدن مسایل دوهفته ای اخیر بحرانی تر ، وپدیده تحریمها نیز و نه تنها حذف نخواهد شد وبلکه "نمایندگی حقوقی ایران " هم و در سازمان ملل، روز به روز به زیر سوال می رود ؟ که بقیه می گویند ایران نمی خواهد که  نظیر ملل دیگر جهان عمل کرده وقوانین امنیتی مرزهای سایر کشورها را زیر پا نگذارد  وبعلاوه مشکل هسته ای ایران هم به شورای امنیت کشانده شده است ویا حمله ایران به عین الاسد هم معضل  دیگری  شده است که کشورهای همپیمان نظامی با پادگان عین الاسدراو با مردم ایران را در گیرسیاسی  می کند وبعلاوه  کشورهای همپیمان اطلاعاتی  با آنها راهم  در گیر می کند! ویا همپیمان مخابراتی را هم در گیر می کند! ولذاغربی هوا در بررسی راه ها ی منطقی پاسگویی  متقابل  به ایران بارها می اندیشند ویا در صدد گفتگوی  تلفنی  وحضوری متقابل با یکدیگر می باشند   که چه بکنند؟ ولی ایرانیان ،وبجای یافتن راه حل منطقی  خود ، تنها چاره کاررا شعار دادن  می دانند  ویا مرگ باد گفتن به این وآن می دانند وقصد دارند که به 198 کشور جهان  هم افزایش بدهند  و یا هر روزه و با تجمع های جنجالی وپر هزینه خود مشکل را زیاد کرده ویابا تدبیر های کوتاه اثراندیشیده  و یا صرفا بر التهاب آفرینی منطقه ای افزوده وبعلاوه   هر روزه وبر فراطی گری ادعاهای سیاسی خود هم  می افزایند که دنیا را در منگنه بگذارند  ویا عراق را هم به جمع آشوب طلبی خود بیفزایند  وکار گردانها ویافیلم برداران ویاخبر نگاران فراماسون نیز در گیری دوطرف را تشدید میکنند تا از "آشفته سازی اوضاع  خاورمیانه "ماهیگیری بکنند  ودر حالیکه بعد از انقلاب وهر روزه بر شعار های مذهبی افراطی خود می افزایند ولی در مخالفت با دیگران مجبور شده اند که مذهب زدایی هم از خودشان بکنند ویااخلاقیات راو در خانواده ها ویادر  زناشویی ها  بهم بزنند  ویادین سنتی وسالم قبل از انقلا ب خود را بهم بزنندوبرعکس افرادی راودر محافل فرهنگی وهنری بیفزایند  که هیچگونه اعتقاد مذهبی ندارند ولی ا دعای  غیر دینی ویامادی بازاریان راو در قالب " گردانهای قدس " مشروع جلوه بدهند ولذا افراد فاقد اخلاق ودر پرتو شعارهای افراطی مزبور و روز به روز ادعاها یشان را زیاد کرده  اند ویا خودشان رامذهبی  واقعی جلوه می دهند  ودر حالیکه دین واقعی ویا سالم آیت الله بروجردی رافراموش کرده اند ویا بعد از وفاتش و در سال 1340 به زیر سوال برده اند  که قایل به تفکیک وجدایی دین از سیاست بود ولذا تز اورا اسلام امریکایی نامیدند  ولی تز افراطی ویاغیر مستند به قران را " اسلام  واقعی " جلوه مبدهند  ویا با انواع مراسمهای نمایشی  ویا خیابانی آ ن  نوع عقاید الحادی خود را مقدس ومحق نشان بدهند ودر حالی است که  باند بازرگان وبا ادعای "نهضت آزادی از دین "  قبلا پایه ـئوریکی آنرا پایه گذاری کرد ه بود که مرحوم  آیت الله بروجردی که سالها در فقه تحقیق کرده بودولی همان  آیت الله  بروجردی  مرحوم آن تز را دنبال نمی کرد ولی باند بازرگان ودوستانش وبرای به زیر سوال بردن تز مرجعیت وروحانیت حقیقی وی وبعد از وفات وی ودر سال 1341ش " کتاب مرجعیت وروحانیت   در اسلام " را نوشته ویا تدوین کردند تا به دین تراشی " شهادت وجهاددکتر شریعتی منجر بشود که با سفارش ارکان امنیتی ساواک بود  ویا به نقل پرویز ثابتی وبرای دریافت تریاک می نوشت وفقط ما دانشجویان دانشگاه تران وشریف وامیر کبیر را قربانی افکار من در آوردی خودش کرده بود  ویا باشعارهای افراطی افراطی خودش بکند   که صدها نفر ازسخنرانهای ماهر را وسرمایداران تهران  ویاکارخانه داران فراماسون ووابسته به انگلیس  که هزینه اداره سنگین حسینه ارشاد را می دادند ویاسالها می پرداختند ویابه آن وعاظ مدعو از شهرستانها  ، پول وعظ مذهبی  بدهند ویا از سال 1343 وتا 1351 ش به حسینیه ارشاد می کشاندند تاسخنرانیهای هیجانی وبرای فریب ما دانشجویان ایرانی  ودر شهر تهران بکنند وساواک وهویدای بهایی هم عارض آن  سخنران های افراطی نمی شد  ویا بعد از انقلاب نیز"گشت  ارشاد"  تداوم این نوع ازافراطی گریها  را دامن زد  ومنجر به پیدایش سعید طوسی ویا پدیده مدرسه معین تهران شد  ودر حالیکه آنها" اسلام امریکایی" را محکوم می کردند که نماد آنرا آیت الله بروجردی می دانستند  ولی با دامن زدن به رشد عقاید فرامانوسری ودر میان اصولگرایان ، عملا " اسلام اسراییلی" را ودر میان جوانان  ایرانی رواج می دادند  وامروزه هم همان زیاده طلبان وبا کنار گذاشتن روسری رنگین خودویا ماتیک خیابانی خود  ویا با پوشیدن  سیاسی چادر مشکی ویابا بستن پرچم انتقام سر بند  برسر خود دوست دار "گردانهای قدس" شده اند تا در پیروی از یاسر عرفات " گروه بادر ماینهوف های جدید و بدون مرز "را  بسازند  ویا برای مقدس نشان دادن هدف خود نیز،  من ویاهزاران پدر ایرانی را منافق شعار می دهند که چرامانع می شویم وتا فرزندان دلبندمان ودر راه منافع اقتصادی کشور گشایی آ نان شهید بشوند؟  ودر حالیکه قبلا وبا تبعیت از چریکهای فدایی ایران که اولین تسخیر کننده سفارت امریکا بودند ویامیراث فکری خود را به گروه بعدی دادندتابا بستن سفارت امریکا  وسعی بکنند که با سطحی نگریهای  خود وشعار ضد امریکایی را وبه ضررخاور میانه ویابرای بهم خوردن امنیت اغلب  مناطق دیگر آسیا رواج بدهند  ودر حالی که چهل سال  در تفکرات  تئوریکی خود وعقب تر اززمان بودند ویا عقب تر از"چپ آسیایی" شده بودند که برخلاف" چپ ایران" درنواحی وسیع آسیا عمل می کرد ومثلا درشهرچپ مسکو ویاپکن وبه "افتتاح سفارت امریکا" پرداخته بودند  واین امر در حالی بود که در"روند پنهان " وخودشان را، روز به روز به اقتصادبانک جهانی امریکا دچار می کردند که دکتر محمود کاشانی وبه مکانیزم پنهانی آن   ویادر مقاله اش اشاره کرده  است ویاهنوزهم  سعی داریم که آنرا  دنبال بکنیم ولی در شعا رهای خیابانی و با نفوذ امریکا، در منطقه خود مخالفت کرده ویا دلواپس  و"گروه دلواپسان "نشان می دهیم که وابستگی اقتصادی عمیق خود را  به آنها وازمنظر دید همگان بپوشا نیم ولی همانطوریکه " کتاب  اسناد وخاطرات  آیه الله هاشمی  ودر سال 1372ش" آنرا نشان می دهد وویا بدلیل رئیس جمهور بودنش نمی پوشاند وچرا که  در دوره مزبور و در پشت پرده "ماوقع جریانات" مزبوربود واز این رو در کتاب دیگرش  نیز می نویسد: که در سال 1357 آمریکایی ها وبا خارج کردن 39 میلیارد دلار پول سرمایه گذاری خودو ازدرون وزارت اقتصاد ایران بردند و بعلاوه باتحریک صدام وبه ویرانی شهر ها ویا روستاها ی ایران هم ، وحدود هزار میلیارد به تاسیسات ایران  خسارت زدند واز این رو خزانه ایران بکلی خالی شده بود واین امر در حالی بود که جنگ نیز تمام گشته  بود ورزمندگان هم به ادارات برگشته بودند وبعلاوه حقوق ومزایاهم می خواستند که پولی  نیز نبود وبهمین دلیل و برای گرفتن وام خارجی به بانک جهانی متوسل شدند  که ایشان  هم ودر اسناد سال 1372 کتابش نشان میدهد که کدام صنایع  ایران ویا مراکز بهداشت ایران ویا ساختمان سیلوها ویا چگونگی تاسیس  700 هزارماشین تولید یسالیانه " پراید ایران" و با پول بانک جهانی  مزبور بود  ودر اسناد کتاب مزبور وجود دارد وآنها هم دادن وام خارجی خود را ومنوط به گرفتن "کارت امنیتی الکترونیکی "کرده بودند و یا توسط  همان گیرنده وام گیر تسهیلات بانکی  کرده بودند  وتا بتوانند به کنترل مالی ویاحسابرسی ویا سود نهایی آن  بپردازندویا با سیستم مداربسته ادارات وکارخانجات وغیره انجام بدهند که تازه به ایران وارد کرده بودندو تا کسی در سیستم وام دهی آنها تقلب مالی نکند! وبعلاوه خود آقای هاشمی نیز و در همان کتاب سال 1372ش خودش  اخذ اشتغال بخش خصوصی راو صرفا با  "کارت امنیتی مزبور" بخشنامه کرده بود که به بخشنامه خودش نیز اشاره می کند که بعدا آنرا "کارت بسیج "نامیدند  ولیکن قضیه در همین حد باقی نماند که حداقل کنترل مالی سالم بانک جهانی باشد  ویا بر افراد وام گیرنده خصوصی نظارت سالم اقتصادی باقی بماند  که از مجرای بانک واسطه مرکزی ایران انجام می گرفت وبعلاوه از سال 1360 ش که بسیج نظامی  تاسیس شد ویابا عضویت 30 هزارنفر سپاهی بود  و بعلاوه 800  هزار بسیجی نظامی  دیگر هم ودر طی هشت سال جنگ پا گرفته بودند ولی بعد از جنگ ویا از سال 1372 ش که گرفتن کارت کنترل امنیتی شروع گشت  ویا برای مکانیزم اشتغال زایی ،اجباری اعلام شد و کم کم" بسج نظامی"  وبه "بسیج مالی شرکت های خصوصی" تبدیل گشت وبعلاوه در دوره اقای خاتمی  هم همین" بسیج مالی" و به مفهوم "شرکتهای گلد کوئیستی"  تبدیل شدند ولذاکتاب ناگفته های گلد کوئیستی چاپ کرده کیهان هم  ودر ایندوره تاریخی ودراین  باره می باشد  وبعلاوه  در دوره آقای احمدی نژاد" هم بسیج گلد کوئیستی" مزبور وبه " بسیج فراماسونری " گسترده تبدیل گشت  که در حدود 52 میلیون بسیج کارمندی ویادانشجویی  ویارفتگر وبرای رفع نیاز اقتصادی خود پیدا شدند ویاحتی بسیج گدایان را هم در بر می گرفت که جهت گدایی خودشان واز دیگران  نیز  احتیاج به "اخذ کارت بسیج گدایی داشتند تا کمک مالی به آنهابشود  ویااین دوره تاریخی "حلال شرعی "بگردد ! ودراین دوره ای است که فتنه سال 1388ش خاتمه یافته بوکه دنبال شعار نه غزه ونه لبنان بودند وحذف شده بود که روسری های نیم بند ودر خیابانها سکنه تهران می بستند ولی از سال  مزبور وهمه ایرانیان محجبه شدند ویاجهت گرفتن مزایای مالی شرکتها  لازم می دیدند که مصلحتا چادر ی بشوند ویادائما در خیابانها ی ایران و روضه ویا نوحه خوانی دایر بکنند ولی در باطن مذهب رسمی فراماسونری را رواج  می دادند و"دلواپس" آن  نوع رفتارهای اخلاقی نهفته خود نبودند  که روابط ناسالم اخلاقی ویا در میان کارخانه داران ویادانشجویان ویاتجار رواج می یافت  ویا در میان اغلب دکانداران شهرهای بزرگ ویا برخی  از قشرهای اداری زیادمی  شد که نام "حلقه های فراماسونری شرکت خود" را و"حلقه صالحین "گذاشته بودند  وتنها فساد اخلاقی وبه سطوح بالای کشوری "اصولگرایان مذهبی ویا سیاسی ونظامی "نکشیده بودولیکن " پیروان همان جناح اصولگرایان" رااغلب  آلوده کرده بود  که حتی برخی از پر رویی هم  لنگه کفش خود را و به آقای لاریجانی پرتاب میکردند واز این رو  تظاهرظاهری به مذهب ویا سطحی نگری در مورد شرعیات کشور واین نوع از عوارض ویاضایعات را هم  دارد  ویا در  د ر برخورد با عقاید مذهبی بوجود می آورد   که اصول گرایان مزبور را در گیرخود  کرده بود  ویاعلیرغم عنوان لقب گذاری جناحی  خود به " کلمه اصول گرایی " ولی  اغلب اصول دینی شریعت اسلام را و از پیروان دینی خود " معاف شرعی" کرده بودند تا به کرسی های نمایندگی ویااداری نایل بیایند وپیروان آنها هم ناراضی نشوند که یک نوع مکتب "ماکیاولیسم مذهبی دوگانه "بود ویا  "پیرو ورهبران حزبی را" تشکیل می داد وبعلاوه در این دوره تاریخی ،جریان نظامی دیگری شکل می گرفت که با وقوع" انقلابات بهار عربی "مصادف بود  و سردار سلیمانی وبرای کنترل ناامنی عراق وسوریه به منطقه مزبور اعزام می شود که البته با موافقت ضمنی خود  نظام سرمایه داری نیز بود  وبدون این نوع از چشم پوشی  ها محال بود وزیرا طبق قوانین بین المللی ویا طبق قوانین نظامی شورای امنیت جهانی و هر گونه دخالت عناصر نظامی یک کشور ودر جغرافیای سیاسی کشور دیگر جرم محسوب می شود ولی بدلیل حاد شدن امنیت عراق ،حضوروی مدتی ضروری تلقی می شد  وتاحدودی  هم ودر کاهش برخی از  آسیب پدیری ها ی عراق موثر بود ولی عملا جریانات قومی ویاسیاسی  عراق طوری می باشد که "کنترل سیاسی اش" مشکل می باشد  ویا  روز بروز هم  بحرانهای سیاسی اش حادتر می گردد    ولذاکنترل آن  ناحیه عراق  کار ایرانی ها نیست  که به آن علاقه نشان می دهندوتنها هزاران نفر از سکنه ایران راو به کشتن می دهد واز این رو باید بگذارند که پادگانهای خود امریکایی ها قادر باشند  که بحران امنیت عراق رامهاربکنند  ویا با "مهارت دانش نظامی خودشان "حل بکنند  ویا با" تجربه سیاسی خاص خودشان "حل بکنند وتفسیر کنندگان خبری سطحی نگر رسانه ملی  هم نباید که  به آن "بحران آفرینی اید ئولوژیکی  عراق "دامن بزنندکه  متاسفانه باند حاکم بر  رسانه ایران به آن معضل بی اعتناست ودائما با سرچ اخبا ر آشوب طلبی این منطقه بحرانی در اینترنت ویاپخش سراسری آن در آنتن هایش  وبه بحران حاد منطقای دامن می زنند ویا برروی هیزمهای انباشته اش دائما "نفت خبری" می ریزند و ویا برای ژست ضد امریکایی گرفتن  خودو" فریاد انتقام وانتقام" از داخل ایران می کشند وتا عراق را هم بیشتر به التهاب بکشانند  واز" نادانی سیاسی خود"  نمی دانند که بقال محله " ویا پخش کننده روبان قرمز انتقام در مدارس ، مفهوم سیاسی " امنیت بخشی " خاورمیانهرا نمی فهمند !ویادر میان هوراکش ها ی خیابانی و" فرد سیاستمداری" یافت نمی شود  که بداند"مشکل امنیتی عراق" ویا نقاط دیگر خاورمیانه چگونه "قابل مهار سیاسی" می باشد ؟ وبعلاوه بعد از ترور سردار سلیمانی هم وبرای "حفظ امنیت منطقه" ویا برای " تحریم نشدن شدیدتر "می بایست که تنها به" بزرگداشت سوگوارانه وی "اقدام می کردند ویا "شعار انتقام وانتقام "نمی کشیدند  ویا هرج ومرج طلبی اقوام عرب عراق راو با شعار های عوام فریبانه خودتحریک نمی کردند که نتوانند مهار بکنند وحتی به میان "سکنه استانبول هم بکشد که دنبال آشوب علیه اردوغان هستند می کردند وبلکه از روی اسناد تاریخی  می پذیرفتند  که مقصراصلی  ترور سردار سلیمانی  ،امریکایی ها نمی باشد وبلکه روحیه هرج ومرج طلبی حشد شعبی می باشد  که به ترور وی نیز منجر گشت  ویاحتی اگر ترور هم نمی شد می بایست که وی زودتر از عراق خارج می شد تا دامنه آشوب طلبی  عراق مهار بگرددویا ازدوستان نادان خود خنثی بکند وهمانطوریکه آقای هاشمی رفسنجانی  هم ودر کتابش به ان اسناد اشاره کرده است ونوشته است  "وتشخیص غلط "را "اساس بحران عراق" می داند ودر حالیکه خود امریکایی ها با تحلیل کارشناسان خبره خو ای بحران را پیش بینی می نمودند ویا با شناخت  روحیه قومی وروانشناسی اجتماعی اقوام عراقی ، تشدید بحران خاورمیان را از" ناحیه این نقطه حساس  جغرافیایی بخوبی م"ی شناختند ولذااعتماد به خواسته های اقای هاشمی نمی کردند که می خواست  آمریکایی ها به صدام حمله کند واورا از حکومت عراق برداردوبه ان نوع از مسایل در خاطراتش اشاره کرده است  ولی اعتماد بیش از حد به "تشخیص اقای هاشمی " آنها را هم به" تشخیص ناصحیح کشاندکه امروزه به ان دچار شده اند  ویا دودل بودند که صدام راو بعد اخراجش از"کشورکویت" وفورا ساقط نکنند واما  اقای هاشمی وبه نقل خودش ،به آنها اطمینان داده بود که در صورت حمله امریکایی هابه صدام  ویا به پایتخت بغدادو آنها  هم آدمهای نسبتا ماهریدارند ونظیر "خاندان حکیم "را پیشنهاد می کنند که میتوانند عراق نا امن را "مهارسیاسی" بکنند که "تشخیص صحیح تجربی "نبود ویا قوای "لشکر بدر" رادر ید قدرت خود دارند که سپاه پاسداران  ساخته بود  ویاازاسیران عراقی وبرای "آینده عراق تربیت "کرده بودند که حشد شعبی باشد  ولی تجربه ناامنی 17 ساله  گذشته عراق  که ارام نمی گیرد ویاکشته شدن  دهها هزارنفر از ایرانیان ودر خاک مزیورویا برای حفظ کشور آنان  وخلاف آنرا نشان می دهد   ویا هزینه شدن مقادیر زیادی از بودجه نفتی ایران  وبرای "موکب های زیارتی امنیت بخشانه منطقه "سالیانه نشان میدهد  که پیشنهاد خام اقای هاشمی  جواب نمی دهد ویادر سلب قدرت از صدام، وپیشنهاد خامی بود وتنها مکانیزم قدرت ساخته صدام بود که می توانست تا با استخبارات  خشن خودش  ویا باسرکوب خشن کردهای شمالی ،هرج ومرج طلبیشدید  عراقی ها را مهاربکند  وبعد از ترور سردار سلیمانی  نیز هرج ومرج طلبی انتقام خواهانه  نماز جمعه نیز مشکل این منطقه بحرانی ویا ایران تحریم شده را زیادتر می کند ومی بایست که در مورد پاد"گانهانهای شورای امنیت  سازمان ملل ودر ناحیه عراق  رسانه ای ایران سکوت می کردند که از آن «قطه خاک امریکا ودر برجهای دوگانهاش مورد حمله قرار گرفت  ومی پذیرفتند  که اداره امنیتی یک کشور، کار موکب های زیارتی  ایران نمی باشد  که از مسایل امنیتی  جوامع مختلف  جهان وفقط "پخش کردن آش  ویا حلوادر کربلا را "یاد گرفته اند ویا فکر می کنند که با بستن روبان قرمز وبه سر زنان خانه دار تهران قادرند که "امنیت خاورمیانه"را تضمین  بکنند  ویا با دادن پرچم قرمزو بدست دانش آ موزان خرد سال  ایرانی واین امر"ممتنع سیاسی "تسهیل می شود  که کارگردانهای "سازنده فیلم راه شام" ودید احمقانه از"فیلم سازی سیاسی "دارند  ویا "خبر نگاررسانه "که جلوی آن "کودک   خردسال" میکروفن ویگیرد  که روش جنگی خود را به بقیه  کودکان ایرانی ویادر "جشنواره فیلمهای مقاومت منطقه ای خاورمیانه  را" یاد بدهد  وکودکی  که  تنها از "فنون جنگ ویا سیاست " ویا ازنحوه جانشینی سپهبد سلیمانی که حداقل 40 سال جنگیده بود وفقط جمله وژست پشت میکروفن را بلدند که به خبر نگار مزبور بگویند : ومن  هم میخواهم  که جای سردار سلیمانی را بگیرم ویا در جنگ عراق بجنگم ویااداره کشور ناامن عراق را بگیرم ویابا لشکر "کودک ویا زنان خانه دار"خودشان ویاجای خالی  فرمانده گردان قدس 40 ساله خاورمیانه راپر بکنند ویادر "گردانهای قدس" تشکل ییابند  ولی این نوع از ادعاهای خام وفقط از تعقل حاجی بازاریهای تهران متصاعد می گردد که فرقی میان چلو خوردن خودورزم ماهرانه نظامی قایل نمی باشند  که پول دادند وبه سر اغلب آن  کودکان احساساتی انواع روبند های قرمز انتقام را چسبانیدند تا اقای حاتمی ویادیگر دوستانش در دانشکده های هنر ایران وانواع فیلمهای مقاومت را بسازند ویالوح جایزه بگیرند  ویا فرقی هم میان یک بقال محله و یایک افسر پنتاگون قایل نیستند  ولذا مدعی اند که آگر   افسران ماهر امریکایی و از عراق فورا خارج بشوند وفوراآن کودکان ویازنان خانه دار ویا اعراب مدعو به تظاهرات بغداد قادرند که  با توزیع پرچم قرمز در دست ویاسربند خودویا در میان رهگذران  وهمه مناطق خاورمیانه را اداره بهینه بکنند  ولی نمی دانند که از قدیم گفته اند :که کار هرکس نیست که خرمن کوبی بکند   وبلکه مرد کهن سیاست می خواهد که در میان کودکان ایرانی ویا در دهاتی های زیر نخلستانهای عراقی  وجود ندارد که فیلم مقاومت موفق بشود !ویا در میان هورا کش های تهران وجود ندارد  و از این رو امروزه  ماها هر اندازه  که با امریکاییها دشمنی داشته باشیم  ولی مدتی  هم باید  ودرمورد"نادانی های  سیاست خود در خاورمیانه" بیاندیشم ویادر مورد اشتباهاتمان   توبه بکنیم وتنها در مورد چیزی ادعای سیاسی  بکنیم که مهارت در آن زمینه داشته باشیم  ویافورا شعار مهارت خود را در خبر نگاری وبه رخ بقیه جهانیان نکشانیم! وبلکه بگذاریم که  آمریکاییها  طرح صد ساله مرزهای سیاسی سازمان ملل راپیاده کرده ویا  در خاورمیانه آینده  احیاء دوباره بکنند که در طرح اولیه آن شمایی وجود داشت  که  هرکشورویا  در جغرافیای خاص خود ش بایدکه  "ارتش خاص داشته "ویارسانه مسئول  وملی خاص  " خودش را داشته باشد که خطرات درون مرزی را تشخیص بدهد ویا اهداف شعاردهی  خودش را ومحدود به "درون همان مرز سیاسی" بکند  وبعلاوه هر مرزسیاسی  نیز" پیمان نامه های نظامی خاص  خودش "راداشته باشد تا تداخل ویاتضادهای قومیتها بوجود نیاید ویا مذهب دو سوی مرز مزبور در گیر نشوند که نتوانندحل بکنند وبعلاوه   فضل فروشی  ویادانش خود راو در مورد استعمار گر بودن ارتش امریکا کنار بگذارند که سربازان مامور سازمان ملل باشند که مانع گردندتا از عرق ناامن  وآشوب بعد ازسقوط صدام و دوباره خاک امریکا تهدید جدید نشودکه نظمی در آن منطقه وجود ندارد  ویا  در منطقه نامن مزبورو برای عوام فریبی هاشعاردهی های بحران ساز نشود وبپدذیرند که قوای نظامی آنها وبعنوان "عضوپنجگانه شورای امنیت  "ودر 17 سال پیش لازمتشخیص داده شده بود    ویا جان سربازان خودشان را ویابخاطر اهداف سازمان ملل  بخطر انداخته اند  ویا جان سربازان مسیحی خودشان را ودرناحیه ناامن عراق وبخاطر"نا هماهنگی شدیداقوام ناهم خوان  منطقه"ودر جغرافیای مزبور وبه خطر انداخته اند تا مرزهای  چهار طرف اطراف ماراواز طرف سازمان ملل  بپایند ویا منطقا می پذیرفتیم  که در پادگان عین الاسد ،سربازان  دیگر ی هم وجود دارند که بین المللی بودن آنرا نشان می دهد ودر توافق با 34 کشور به انجا حمله کردند ویا هم پیمان با سربازان امریکایی میباشند ویا از سی وچهار کشورجهان همپیمانی نظامی  وی قرار دارد ودولت عراق هم برای تشکیل یافتن اولیه اش انرا پذیرفته وبه ثبت اسناد سازمان ملل هم رسیده است ویک  نوع نظام حقوقی است که با تظاهرات سکنه بغداد قابل لغو شدن حقوقی نیست  وتا  یک تیم امنیتی وجهت حفظ جغرافیای سیاسی مرزهای خاورمیانه درست بکنند ویا جهت حفظ قوانین وپیمان نامه های موجود در سازمان ملل  بسازند  که به گردن آن سربازا   ن

 غریبه ویاافسرده واسترس دار ومجرد گذاشته شده  است ویابه گردن آنها افتاده است وآن سربازان نیز ناراضی اند   وحاضر ند که  خودشان  را کنار بکشند وتا بچنین مرزبانی  امنیتی احمقانه ملل دیگر نپردازند ولی ما ایرانی ها وبا شعار های احمقانه خود ، ترامپ را نمی تر سانیم که در کشورو دور از جغرافیای ما زندگی می کند وامن است  ویااز هورا کشی ها واذیت ماها  امن است وتنها جان آن سربازان  بدبخت را به خطر می اندازیم که از سوی سازمان ملل واین  نوع ازوظییفه احمقانه  را وبه گردن آنها گذاشته  شده اند وزیرا  آن سربازان نیزدوست داشتند که  حداقل در کشور خودو به بیگاری گماشته می شد ند ولی به خاک خاور میانه ای های هوراکش  نمی آمدند  ولی ما طور دیگر می اندیشدیم یا استدلال می کنیم  بوهمین دلیل و بجای اینکه شعار بدهیم که مرگ بر امریکا باشد  واین بار شعار بدهیم که مرگ بر سازمان ملل بگوییم که چنین مرزبندیهای سیاسی خاورمیانه  ودر صد سال قبل ساخته است ویا در منشورات حقوقی واسناد حقوقی  به198 کشوراطراف ما  قبولانده است ولی ماها در نظر داریم که همه چیزرادر جغرافیای  مزبوربهم بریزیم  ویادر خارج از مرزهای قانونی مان "طرح سیاسی دیگری  "بیاندازیم ویا " نقشه سیاسی  سازمان ملل "یاونقشه جغرافیایی آنان را و بخاطر اهداف  ضدآمریکایی خود دور بریزیم  و"طرح امت اسلامی وبدون مرز خود" را پیاده بکنیم   ویابا چنین عقاید غیر حقوقی گرایش شدید ضد امریکایی یافته ویا  قوانین صد ساله سازمان ملل راو به زیر سوال می بریم ! و صرفا از روحیه هرج ومرج طلبی ما ها نشات می گیرد!وکوچکترین تعقلی هم ودر مورد حقوقی بودن شعاردهیهای  خود نمی کنیم که همه اش از روی نادانی خبر نگاران وفیلم سازان نباشد   وبهمین دلیل   عضویت اولیه ماها ودرچهار چوب حقوقی  سازمان ملل  امروزه دچار چالش شده  است وبا آنکه  آنها ودر پدیرش عضویت  اولیه ما هاودردرون تشکیلات  سازمان ملل  خوب رفتار کرد] اندند ویا امریکایی ها وبعنوان "عضو شورای امنیت مزبور"حداقل  40 سال مداهنه کامل در مرد تشکیل دولت جدید ایرانی کرده اند   تا ماها منطقی فکر بکنیم ویا در مورد بهم نریختن مبانی امنیت مزرهای دیگران  کمی  هم بیندیشیم ویاعاقلانه فکر بکنیم !ویابا شعارهای جوانان خیابانی خود واین نوع چهار چوب های حقوقی سازمان ملل را بهم نریزیم ویا در مورد آن  کمی سر عقل بیاییم ویا معیارهای مورد قبول امنیتی همه کشورهای جهان  را بپذیریم ولی ماها وبارها و به تنهایی چانه زنی با آنها کرده ایم و لذابخاطر روحیه قانون گریزی بین المللی خودمان  ،وهمه ساله دچار تحریم مجدد می شویم ودر حالی که آمریکایی ها می توانستندکه  قبلا وبا "وتوی عضویت ما"و درراه یابی ماها به عضویت  سازمان ملل  اشکال تراشی حقوقی لازم را کرده ویامانع تشکیل حقوقی دولت جمهوری اسلامی  ما ن بشوند ولی تا بحال تامل کرده اند ویا دندان سر جگر گذاشته اند تا سر عقل بیاییم ونظیر دیگران هنجا ر پذیریها را بپذیریم   ویا تابع  قوانین بین الملل باشیم که فرمولهای امنیتی مختلف آن  ودراسناد و قوانین  ومصوبات سازمان ملل وجود دارد بپذیریم  ولی ماها برعکس فریاد انتقام وانتقام وفریاد برعکس می کشیم  که نخیر اگر  ماها معیار های قوانین بین المللی را  بپذیریم وپس آنگاه نشانه ذلت مامی گردد   ویا تسلیم شدن  ما هاراو در برابر امریکایی ها بوجود می آورد ودر حالی که سرکشی حقوقی ودر مقابل  نظام حقوقی  سازمان ملل نشان می دهیم ویا در برابر قوانین بین المللی صد ساله سازمان ملل نشان می دهیم ودر حالیکه باید برعکس  فکر می کردیم ویا می اندیشیدیم  واز اعضای سازمان ملل می خواستیم  که ساختمان سازمان ملل را ازو نیویورک آمریکا وبه منطقه تیسفون   عراق انتقال بدهد ویابه آنها می نوشتیم    که خاک آسیاوبیشترین عضوها را ودر میان نمایندگان کشورها ی مختلف سازمان ملل دارد ولذا بهتر است  که در خاک آسیا باشد  ویابدلیل آنکه   مسایل امنیتی جغرافیای آسیا هم متعد دمی باشد  واز این رومنطقه تیسفون  عراق  پشیشنهاد میشود ونیز به خاطر نزدیکی اش و به تنگه ها وگذر گاههای اتصال چند قاره جهان مناسب تر از خاک نیو یورک می باشد وبعلاوه به همراه پادگانهای مزبور وبه امن شدن ناحیه عراق نیز کمک مینماید  وهمچنین به آنها  می نوشتیم که  مکان تمدنهای باستانی آشور ویااکد ویابابل  در این نقطه بوده  ویامحل پایتخت سلوکیان ویااشکانیان وساسانیان سابق می باشد که نقش اساسی ودر امنیت سابق آسیایی  داشتند  ولذا بهتر از پکن ومسکوبوده  ویابرای مکان یابی  جغرافیایی  جدید ش می باشد  وامید است که ایرانیان خارج از کشور نیز وبا نوشتن طومار تقاضای خودشان و به مقامات این نوع ازافرادمسئول  سازمان ملل  وبه پذیرش این نوع ازطرح  مزبور کمک بکنند که در توسعه ویا امنیت بخشی  مرزهای آسیا یی ویاخاور میانه، نقش اساسی خواهد داشت که بزرگترین قاره جهان می باشد   وبعلاوه تضاد دو قاره متضاد هم از بین خواهد برد ولی چونکه قرون وسطایی اندیشدن ماها ،مانع این نوع از طرحهاست وتنها طرحهای مغایر با آن را جذاب برای خودمی دانیم تا بجای عقلانیت در مورد انیت خاورمیانه وتنها ماجرا جویی کرده باشیم که امنیتش بیشتر بهم بریزد 

وبعلاوه بعداز  ترورسردار سلیمانی هم مغایر آن اندیشه را دنبال نمی کردیم که می توانست  صرفا به بزرگداشت سوگوارانه وی ختم بشود وبلکه مرگ وی بهانه ویا فرصتی نشود که آتش فتنه جدیدودر منطقه ناامن خاور میانه و دوباره برانگیخته نشود ویااز غفلت سیاسی مردم نسبت به حادثه مزبور، نهایت سوء استفاده لازم نشود ویا باعث  تحریک احساسات عمومی وبویژه با تحریک احساسات قشر کم تجربه  دانش آموزان مدارس همراه نباشد که اغلب خانواده های ایرانی را دچار درد سر بکند ویا سکنه استانهای سنی نشین  ایران  رادر گیر بکند ولذاهزینه کردن آن  همه ازپرچمهای  قرمز ویا سربند هاویا پوسترهای تحریک آمیزو در شهرستانها هدفی جز برافروختن یک آتش  افروزی منطقه ای دیگردر بر ندارد  که شعارهای افراطی بازاریان تهران  وبه آن  معضل دامن می زند که لازم می دانند تاهمه مردم ایران قربانی اهداف شخصی آنان  بشوند  تا امریکا دست از تحریم تجارت ویا دادوستد آنها بر داردوهرچند هنوز غرب ودر مورد پاسخ موشکی  دادن به حمله عین الاسد وتابحال  سکوت کرده است و تا شاید ایرانیا ن سر عقل آمده ویابه تحریک متقابل دیگری نپردازدویا به تحریک راهپیمایان بغدادی منجر نشود   ولی متوجه شده است که افراطی های ایران  وبه همان حمله موشکی خود اکتفا نمی خواهند که بسنده بکنند  وبلکه با هدف پخش  کردن دوباره انواع شعارهای  قرمزرنگ  انتقام  وانتقام ودر صد انتقامهای بعدی می باشند وبعلاوه  در این تحریک عمومی نیز  پرسنل صدا وسیما  ، بیشترین تقصیر را دارند ویامردم ایران را به قتل گاه حتمی می برند  واین در حالی است عراق نیز همزمان برآشفته می شود که بحرانش تمامی نخواهد یافت ومسلما پایگاههای متعد د امریکا یی نیزدر منطقه هم پیمانهای نظامی زیاد ی دارند که تابحال سکوت کرده اند  ویا هم پیمانهای اطلاعاتی دارندکه در تماسهای  بیسمی با همدیگر هستند ویا همپیمانهای مخابراتی  دارند ولذا مجبورند که در مورد تحریک برانگیزیهای   دوباره و بی عقلانه ما ایرانیان همبستگی خود راو با یکدیگر نشا ن بدهند ویادر واکنش متقابل نشان بدهند که نتیجه اش تنها تبدیل شدن تهران ویاشهرهای دیگر  ایران  وبه 17 سال قبل ناامنی عراق ویا افغانستان خواهد شد  که افراد فاقد عقل دو کشورعراق وافغانستان قبلا آن پدیده را  بوجود آوردند که هواپیمای مسافرتی خود را وپر از دینامیت ویاباروت نمودند ویا تعدادی از افرا انتحاری القاعده عراق را ودر صندلی های آن هوا پیما،نشانده ویابلیط دادند که آماده شهادت انفجاری باشند  ولذا بلیط مسافرتی و برای خود ودر همان هواپیما گرفتند  وبدبختانه  سکنه امریکا هم به هوای آنکه آنها وتنها قصد مسافرت بی خطرو به خاک امریکا را دارند  ولذا جواز عبور هوایی را و به آنها دادند ولی بعد از ورود به خاک امریکاوهدفشان روشن گشت   و لذا در نزدیکیهای  برجهای  دو قلوی  نیویورک  وهمان راننده القاعده ای دو هواپیمای مزبور وخودش راو به" برجهای دو قلوی مزبور"  کوبید که باعث حمله  متقابل به کابل ویا بغداد 17 سال قبل گشت  که از اعضای عرب القاعده بودند وامروزه نیز تداوم دوباره  همان شعار های انتقا م انتقام ایرانیان و یا مدافعان  بدون مرز ، این نوع  از ترس ویا  واهمه را ودرمیان مردم آمریکا بوجود آورده  است که مبا دا حادثه برجهای دوقلو و در شهر های دیگر امریکا نیز باز  تکرار بشود  ویا تداوم شعارهای مردم ایران که تمام نمی کنند وبه بد بختی متقابل ایرانیان منجر  خواهد شد   که تاثیر پرچمهای قرمز شهادت طلبانه می باشد  واین بار القاعده قبلی واز سوی گردانهای قدس ایران ودرحال احیاء شدن شعار دهی می باشد   !