خیابان انقلاب تهران و پیشینه شهرسازی آن

در دوران احمد شاه

از: دکتر محمد خالقی مقدم جامعه شناس شهری

خیابان انقلاب تهران و یا میدان انقلاب در تهران، که مهم ترین خیابان ایرانیان در شهر تهران است، عمر شهرسازی 80 ساله دارد. و برای اینجانب به چند دلیل اجتماعی اهمیت شناخت شناسانه ویژه ای دارد که به دلایل ذیل می باشد:

نخست آنکه این خیابان محل گذر 16 ساله اینجانب بود که در دانشگاه تهران تحصیل و یا کار می کردم و اینجانب مجبور بودم که به هنگام ورود یا خروج ام از در بزرگ دانشگاه تهران وارد این خیابان مهم ایرانی بگردم. و همین طور برای دیگر دانشجویان هم دوره تحصیلی ام و یا برای صدها هزار دانشجوی دیگر فارغ التحصیل و یا در حال تحصیل این دانشگاه ... و به علاوه خیابانی است که مهم ترین حوادث سیاسی تهران در این خیابان اتفاق افتاده است و یا انواع راهپیمائی های بزرگ آنان در طی 80 سال اخیر در این خیابان وقوع یافته است. و دلیل اجتماعی سوم آن نیز چنین است که کانون مهم ترین مراکز علمی و فرهنگی و هنری ایرانیان میباشد زیرا در ضلع شمالی این خیابان سه دانشگاه مهم، یعنی دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه تربیت معلم قرار دارد و نیز صدها مغازه کتابفروشی قرار دارد و به علاوه بقایای 5 سینما در گذشته ایران و یا در جنوب آن نیز تئاتر شهر کنونی قرار دارد که کانون تجمع صدها هنرمندان و کارگردان ها و غیره است. که در خیابان های دیگر ایرانی چنین تجمع فرهنگی علمی دیده نمی شود. و به علاوه اهمیت چهارم آن نیز آنست که در دانشگاه محل تحصیل اینجانب یعنی دانشگاه تهران حداقل دارای چهار رشته تحصیلی دارد که مدعی شناخت داشتن در مورد شهرها و سابقه جغرافیایی و یا شهری آن مکان ها می باشد ولی هنوز علیرغم این نوع ادعای سرفصل دروس اش هنوز، شناخت عمیق شهر شناسانه و یا شهرسازانه و یا جامعه شناسی شهری و یا جغرافیای شهری و یا تاریخ شهری. لازم را به این خیابان مهم ایرانیان نداشته است و به دلیل طراحی های غلط سر فصل های درسی مزبور هنوز مردم ایران و یا اغلب دانشجویان این دانشگاه ها و یا اهالی تهران هنوز شناختی در مورد تاریخ شهرسازی و علم شهری این خیابان مهم تهران را نمی دانند و به همین دلیل در طی 80 سال بعد از تاریخ آن خیابان هنوز مجهول مانده است.

در ادامه یادآوری می کنم خیابان انقلاب کنونی که قبل از انقلاب، خیابان شاهرضا نامیده می شد. و از میدان انقلاب کنونی (یعنی میدان 24 اسفند سابق) آغاز می شد و تا میدان امام حسین (یعنی میدان فوزیه سابق) ادامه داشت و در زمان پهلوی اول ساخته شده بود و تاریخ خیابان کشی آن نیز همزمان با شکل گیری دانشگاه تهران بود و لذا بعد از سال های 1313 شمسی طراحی شهری و یا ساخت و ساز شهری گردیده است. و از این رو در دوره دولت احمدشاه قاجار، تنها به صورت چند خیابانی خاکی و یا بین باغ ها و یا به صورت خیابان های فرعی دیگر بود و یا به صورت اراضی باغات متعلق به دوره احمدشاه قاجار بود و به علاوه محل اتصال میدان انقلاب مزبور به میدان آزادی تهران هم چنین است که تنها بعد از جنگ جهانی دوم و در فاصله سال های 1320 الی 1324 اتفاق افتاد و خیابان مزبور هم قبل از انقلاب بنام خیابان آیزنهاور نامیده می شد (و امروزه بنام خیابان آزادی) نامیده می شود و از اسناد محرمانه شهربانی تهران هم در آن موقع می توان نتیجه گیری علمی کرد که خیابان آزادی فاصله سال های 1320 الی 1324 ساخته شده بود و به خیابان انقلاب ضمیمه گردیده بود زیرا به نقل این اسناد محرمانه شهربانی و در آن موقع سربازان آمریکایی از فرودگاه مهرآباد و یا هواپیماهایی سربازان امریکائی را که پیاده شده بودند با کامیون ها از این خیابان آزادی گذر داده می شدند و از طریق میدان انقلاب به کوی دانشگاه تهران بودند که در آن موقع پادگان آمریکایی ها بود و انتقال نقلیه ای می دادند و به همین دلیل هم عنوان این خیابان را قبل از انقلاب خیابان آیزنهاور گذاشته بودند.

و در هر حال اراضی دانشگاه تهران و قبل از ساخته شدنش در شمال خیابان انقلاب کنونی یک باغ بزرگی بنام باغ جلالیه جنوبی بود که در سال 1313 شمسی متعلق به مالکیت دو تن از تاجران تهران و بنامهای حاج رحیم آقا تاجر تهرانی و یا ارباب گیو تاجر تهرانی بود. و این باغ جلالیه جنوبی را بعد از خریداری اش از دو تاجر مزبور و بعد از ثبت مالکیت آن اراضی که ثبت دفترخانه تهران شد و به عنوان کانون ساخته شدن اراضی سایت ساختمان های دانشگاه تهران گردید و در جنوب این باغ جلالیه هم خیابان چهل گزی وجود داشت. که امروزه بنام خیابان انقلاب نامیده می شود و درب بزرگ دانشگاه تهران نیز به این خیابان چهل گزی تهران وصل می شد و در جنوب آن نیز خندق و دیواره های قلعه تهران قرار داشت و لذا تنه اصلی کالبد شهر تهران در دوره قاجاریه در آن سوی خیابان چهل گزی مزبور حصار شده بود. و در ابتدا شرقی خیابان انقلاب نیز چهارراه فلسطین (چهارراه کاخ سابق) هنوز وجود نداشت که در آن موقع هنوز وجود خارجی شهرسازی نیافته بود. زیرا با آنکه کاخ مرمر رضاشاه و در فاصله خیابان کاخ پهلوی سابق ساخته شده بود ولی در ضلع شمالی این کاخ هنوز هم اراضی تسطیح نشده زیاد وجود داشت و یا در قسمت کاخ شمالی و در برون خندق مزبور تهران نیز فقط خانه قوام السلطنه قرار داشت و در آن طرف ترش نیز در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولیعصر و (یا خیابان پهلوی سابق) نیز به نقل منابع تاریخی فقط یک درب بزرگ وجود داشت که درب باغ حاجی ناصرالسلطنه دیبا نامیده می شد. و احتمالاً باغ وی تا حدود خیابان حافظ و سفارت روسیه و در آن سوی خیابان حافظ و مرز پارک اتابک آن ادامه داشت و هر چند رضاشاه قبل از آن تاریخ و در سال 1305 شمسی تصمیم گرفته بود که برای اتصال دو کاخ تابستانی و کاخ زمستانی خود خیابان ولیعصر (و یا پهلوی سابق) را بسازد و از این رو هم محل کاخ زمستانی خود و یا محل کاخ مزبور را در خیابان ولیعصر به کاخ سعدآباد تابستانی در تجریش وصل بکند. و از این رو خندق تهران را در تقاطع دو خیابان انقلاب ولیعصر را قبلاً پر کرده بود. ولی در آن طرفش هنوز ادامه خندق وجود داشت. و از چهارراه ولی عصر تا میدان فردوسی نیز هنوز خندق و یا دو باغ مهم در حاشیه های این خندق وجود داشت که باغ حاجی ناصر السلطنه و باغ فیشر آباد در بالای میدان فردوسی کنونی قرار داشت. و درفاصله این دو باغ هم سفارت انگلستان نیز با یک کوچه بن بست به خندق تهران وصل می شد. ولی در آن سوی خندق تهران و یا در بالای خیابان و میدان فردوسی- انقلاب، خانه میسو فیشر ساخته شده بود که قبل از انقلاب بنام سازنده آن محله باغی مزبور آن را فیشرآباد می نامیدند. و آنرا مسیو فیشر رئیس دفتر سفارت اطریش و در بیرون خندق تهران آباد کرده بود و در دوران پهلوی دوم نیز نام آنرا خیابان زاهدی نامیدند و بعد از انقلاب نیز خیابان سپهبد قره نی نامگذاری کردند. و در بالای میدان فردوسی نیز مدت ها یک قسمت از ایوان و ستون های خانه میسو فیشر هنوز دراین خیابان وجود داشت و چون که کاشی درب خانه خود را بنام فیشرآباد نصب کرده بود و لذاهمسایگان اطرافش نیز که به آباد کردن اطراف منزل وی پرداخته بودند نیز محله خود را فیشرآباد نامگذاری می کردند و به علاوه میان میدان فردوسی تا دروازه دولت و در ابتدا خیابان انقلاب مزبور هم و بعد از باغ سابق حاجی ناصر السلطنه هم باغ دیگری و بنام باغ پرنیوا قرار داشت. که فاصله دو باغ حاجی ناصر السلطنه و باغ پرتیوا هم به وسیله یک خیابان خاکی دیگر بهم وصل می شد که قبلاً مالکیت باغ پرتیوا هم متعلق به شخصی بنام مسیو پرتیوا بود که قبلاً باغبان فرنگی باغ امیریه بود (و یا کامران میزرا و پسر ناصر الدین شاه) بود که در دوره ناصر الدین شاه اولین باغ گل را در این ناحیه تهران و در بیرون خندق تهران تاسیس کرده بود و به علاوه از آنجا که پرتیوا در دوره احمد شاه در کوههای شمال تهران مقتول گردید. ولی برادرش تا زمان کشیده شدن خیابان انقلاب مزبور باغ برادرش را اداره میکرد. و در فاصله میان باغ پرتیوا و باغ مسیو فیشر نیز یک جاده خاکی وجود داشت که تا دروازه یوسف آباد تهرن ادامه داشت و متعلق به فردی بنام سردار اقتدار بود که اداره قورخانه تهران را در دوره مزبور به عهده داشت. و در تقاطع میان میدان فردوسی (پایین فیشرآباد) تا پیچ شمیران هم در خیابان انقلاب مزبور دروازه دولت قرار داشت که در آنسوی میدان فردوسی یک نوع دروازه دولتی و در پایین خندق تهران قرار داشت. و محل دروازه دولتی گذر شاه و یا درباریان به ییلاقات تجریش بود و از طریق جاده خاکی شمیران سابق (یعنی خیابان دکتر شریعتی کنونی) گذر می کردند و احتمالاً محل اتصال خیابان سعدی در شمال تهران به طرف خیابان دکتر مفتح کنونی هم تنها در دوره ی دولت پهلوی بوجود آمده است و لذا در آن دوره تاریخی وجود نداشت و یا در دروازه دولت و پیچ شمیران آن از دوره ناصرالدین شاه قاجار تا دوره پهلوی اول محل دروازه و گذر دولتی دو کاخ زمستانی و کاخ تابستانی ناصرالدین شاه و فرزندانش بود که وقتی می خواستند که از کاخ زمستانی خود بعد از (کاخ شمس العماره و یا از کاخ گلستان خود واقع در میدان ارگ تهران و بطرف کاخ تابستانی خود در عشرت آباد و یا به بیرون خندق تهران و یا به طرف کاخ تابستانی صاحبقرانیه در ناحیه تجریش بروند و یا به کاخ نیاوران و کاخ سلطنت آباد خود بروند. از این دروازه دولتی تهران و خندق آنسویش در خیابان انقلاب کنونی گذر میکردند و بعد ازاین ناحیه جاده خاکی شمیران به طرف تجریش می رفتند. و به علاوه ناصرالدین شاه هم به نقل کتاب الماثر و آلاثار دستور داده بود تا درکناره های جاده خاکی شمیران گل های فرنگی و یا گل رز بکارند تا همانطوری که با کالسکه خود از این جاده خاکی شمیران عبور می کرد از میان درختان گل کاری شده عبور بنماید و لذا رضاه شاه نیز در دوره خود به تعبیت از وی دستور دادند که در محل اتصال دو کاخ تابستانی و زمستانی خود، ترتیبی بدهند که درختان چنار برگ سایه دار بکارند و به طور کج و بطرف وسط خیابان بکارند که وقتی کالسکه وی ازمیان سایه درختان سایه دار بلند چنار عبور بکنند که آفتاب داغ و تابستان تهران این خیابان آن را خنک بسازد و یا در زیر درختان چنار مزبور هم آب های رودخانه دربند تهران و تجریش را جاری سازند که از دربند تا نزدیکی های ایستگاه راه آهن جاری ساخته بودند که امروزه بزرگترین خیابان خارومیانه شده است.

آری بعد از پیچ شمیران و دروازه دولت آن در خیابان انقلاب نیز پل چوبی قرار داشت که هنوز در فاصله میان میدان بهارستان و میدان سپاه کنونی و درتقاطع انقلاب مزبور (محل پادیگان عشرت آباد سابق و محل پادگان ولیعصر کنونی) قرار داد که از روی خندق مزبور و پل چوبی آن می گذشتند و بعلاوه تقاطع پل چوبی هنوز خیابان انقلاب نیز میدان امام حسین (ع) کنونی قرار داشت که در انتهای خیابان انقلاب ساخته بودند که قبل از انقلاب نیز میدان فوزیه نامیده می شد و در ضلع شمال این میدان نیز یک سینما وجود داشت و نام میدان فوزیه نیز بدلیل آن بود که به دلیل اعمال نفوذ انگلیسی ها دختر ملک فاروق مصری را به پسر رضاشاه دادند و بنام ملکه فوزیه ترویج کرده بودند و برای صمیمت این ازدواج نیز آخرین محدوده خیابان شاهرضا را میدان فوزیه سابق می نامیدند و از این رو خیابان انقلاب در حد فاصل میدان انقلاب تا میدان امام حسین (ع) کنونی قرار داشت که سابقه شهرسازی این خیابان می باشد.