دانشگاههای صنعتی ایران ، ومیزان موفقیتشان

در صنعتی کردن جامعه ایران؟

( بخش دوم) مبانی تربیت دکتری فنی در داخل ایران !

از دکتر محمد خالقی مقدم

متخصص مسایل آموزشی ودانشگاه

تهران امروزه 7دانشگاه مهم صنعتی دارد که همه دانشکده هایش ویا رشته های علمی اش ،مربوط به انواع صنایع می باشد ورشته غیر فنی ویاغیر مهندسی ندارد  وبعلاوه چند دانشگاه صنعتی نیز در مرکز استانها هست که مجزا از دانشگاههای عمومی ویا دانشگاههای علوم پزشکی این نوع مراکز استانهاهستند که یکی دانشگاه صنعتی اصفهان می باشدکه در کنار دانشگاه عمومی ودولتی شهراصفهان است و دانشکده های علمی متفرقه ندارد وبلکه همه اش دانشکده فنی است ودانشگاه صنعتی اصفهان هم ودر اواخر عصر پهلوی(سال 1356ش) وبعنوان شعبه دوم دانشگاه صنعتی آریا مهرتهران تاسیس گشت وسپس بعد انقلاب ،مستقل گشت و دیگری  هم دانشگاه صنعتی سهند تبریز می باشد که در کنار دانشگاه عمومی آذر آبادگان تبریز قرار دارد  واین دانشگاه هم در سال 1368 ش ودر 26 کیلومتری جنوب غربی تاسیس شدو تا از اصفهان عقب نماند و9 دانشکده فنی ویک دانشکده علوم پایه ودوپژوهشکده دارد  وبعد از دهه 1380 هم تاسیس  انواع دانشگاههای فنی در شهرستانهامد اجتماعی شد ویادر تبعیت از سهند تبریز وصنعتی اصفهان دیگر " مد اجتماعی" شدکه گاهی معیارهای رشته های صنعتی را هم ندارند ولی بهر حال از "دفتر گسترش آموزش عالی" مجوز آنرا اخذ کرده وبراه افتادند ومثلا "دانشگاه تخصصی فنآوریهای نوین آمل ( تاسیس 1392ش) بودویا " دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل " ویا"دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول " ویا "دانشگاه صنعتی بیرجند" (تاسیس1386ش )ویا "دانشگاه صنعتی شاهرود" که در سال 1352ش تنها "مدرسه عالی شاهرود "نامیده میشد ویا "دانشگاه صنعتی هویزه"( تاسیس 1388َش ) ویا " دانشگاه علم وفنآوری بهشهر که در سال 1373 بودواحتمالا در زد وبند با برخی از افراد پلی تکنیک مجوز گرفت  ویا دانشگاه صنعتی سیرجان که تنهابرای برخی از رشته هایش ،در سال 1371 ش مجوز گرفته بود ویا دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء( با مجوز سال 1380ش ) بود ویا دانشگاه صنعتی قم ( با مجوز سال1387 ش) ویا دانشگاه صنعتی همدان ( با مجوز سال 1383ش )بود ویا دانشگاه صنعتی اورمیه( با مجوز سال 1384) ویادانشگاه فنی ومهندسی بویین زهرا ( با مجوز سال 1390 ش) بود ویادانشگاه مهندسی وفناوریهای نوین گلبهار ( با مجوز سال 1390 ش)ویا دانشگاه مهندسی فنآوریهای نوین قوچان ( با مجوزسال1385 ش)بود ویا دانشگاه صنعتی سیستان وبلوچستان ویا دانشگاه صنعتی تکمیلی کرمان( با مجوز سال 1386) بود ویا دانشگاه صنعتی کرمانشاه ( با مجوز سال 1386 ش) ویا مجوز دانشگاه صنعتی اردبیل ؟ واین نوع دانشگاهای صنعتی که احتمالا نظیر بقیه دانشگاههای صنعتی قدیمی ایران واحتمالا دانشجوی دکتری وفوق لیسانس هم میگیرند واغلب نیز بعداز دهه 80 شکل گرفتند که وزرای علوم آقای احمدی نژاد بر وزارتخانه حاکم بود وبا شناختی که از کارکنان این وزارتخانه که دوسال در آن کار می کردم داشتم که اغلب از افراد زیر دیپلم ویا احیانا دیپلمه در دفاتر گوناگونش بودند که استخدام شده بودند و اصولا معنی ومفهوم رشته دانشگاهی ویا معیارهای مجوز گیری آن را نمی دانستند ویامعنای طراحی درسی ویا کنترل کیفی اش ویا سنجش کنکورش را نمی دانستند ولی "قر وقر" به افراد گوناگون کشور مجوز وزارتخانه ای تاسیس رشته  می دادند  وهمگی باعث شده امروزه چند صد هزار دکتری ویا فوق لیسانس وبرای اداره شهرکهای صنعتی تربیت کرده شوند وبالاخر وزارتخانه مزبور " وزارتخانه "مجوز دهنده" می باشد  ولو آنکه مجوز های بدون استاندارد هم بدهند و یا افراد زیر دیپلم هم آن مجوز ها را بدهندو در نهایت ادعای افراد رادر کشور بالا برده ویابه تاسیس آن نوع  نهاد ها منجر میشودو معمولا برای مناطقی هم بودکه چندان شهرک صنعتی مهم هم نداشتند وتنها " دانشگاه صنعتی اراک " بود که این نوع شرایط را داشت که در کنار شهرکهای مهم صنعتی ماشین سازی اراک وغیره هم بودند که در سال 1367ش مجوز گرفت وتازه آنهم تابحال چقدر تغییر محتوای آموزشی وتحقیقی کرده ویااز آن سال وتابحال کرده وهنوز نامعلوم است ؟ ویا دانشگاه صنعتی شیرازکه مجوز سال 1383ش را دارد ویا دانشگاه صنعتی مالک اشتر که نمی دانم کیفیت تخصصی اش چگونه است ؟ ویا دانشگاه علوم وفنون فارابی  که وابسته به ارتش است ؟ ویا دانشگاه صنعتی نفت که از سال 1318 ش والی بعد از انقلاب تنها "ادعای دانشکده نفت" درآبادان وشعبه اهوازش را داشت ولی امروزه وبعد از انقلاب ایران  بچه های تربیت مدرس آنرا به مرحله "دانشگاه صنعت نفت تبدیل کردند وتنها وزیر نفت ایران می داند که کیفیت تحصیلی اش چیست ویادر انواع گوناگونش چگونه می باشد؟ که به استخدام آنهادر وپالایشگاههامیپردازد؟ویاچقدردرتاسیسات پالایشگاهیپتروشیمی به خرابکاری علمی می پردازند ویا احیانا بلدندکه آنها را با هزینه کمترهم درست بکنند؟  وغیراز وزیر نفت ،وبقیه افراداز آن مسئله خبر ندارند! ولی در مورد  رشته های صنعتی دیگرایران چنین مسئله نیست وبلکه از کیفیت "دانشگاه صنایع ومعادن ایران" همه مردم ایران خبر دارند که کیفیت فارغ التحصیلانش چگونه می باشد که کیفیت چند صد شهرک صنعتی کنونی ایران راو به وضع کنونی اندخته اند؟ ویا همه مردم ایران واز  وضع وکیفیت تحصیل در دانشگاه صنعت آ ب وبرق وزارت نیرو خبر دارند که در سال 1349ش فقط مجوزو برای تربیت برخی پرسنل محدودداخلی اش  ازوزارتخانه علوم گرفته بودند که دانشگاه هم محسوب نمیشد ولی بعد از انقلاب ،ادعای خود را زیادتر کرده  وعواقب تحصیل نکردگی واقعی آنها،و به همه مردم ایران صدمه زد وحداقل بخاطر قلت معلومات تخصصی آنها، مقدار زیادی از مردم راو درسال اخیر سیل برد! ویا در سالهای گذشته نیز دچار انواع مصیبتها شده بودند ویا دو "دانشکده صنایع مخابرات ایران" (شیراز ) ویا "دانشکده علمی وکاربردی پست ومخابرات"است که معتقدندبا وزارت ارتباطات کار می کنند ونمی دانم که چقدر از مردم ایران ،از کارکرد فارغ التحصیلان آن راضی اند که پرسنل وزارت علوم را گول زده وبرای کیفیت تحصیلی آنها مجوز گرفته اند؟  وبعلاوه بعد از انقلاب هم تعدادی از 31 دانشگاه دولتی استانها ی ایران که مجوز دانشگاه عمومی گرفته بودند وبعلاوه دانشکده های متفرقه علوم ویا دانشکده کشاورزی ویا دانشکده علوم انسانی وعلوم اداری وغیره دارند وتعداد زیادی از این 31 دانشگاه دولتی مرکز استانهاسعی کردند ونظیر دانشکده فنی دانشگاه تهران و یک دانشکده فنی هم در کنار دانشکده های عمومی خودداشته باشند ونظیر دانشکده های فنی دانشگاه یزد ویا کرمان ویا همدان ویاگیلان وتبریز ومشهد ویادر استانهای مزبور تاسیس کرده اند وبه اخذ دانشجوی فنی پرداخته ویا دروس فنی ودردانشکد ه های مزبور باه انداخته اندکه معلوم نیست سطح معلومات ویاسطح تدریس استادهای آنها چگونه است؟ ولی مدرکی معادل مدرک مهندسی سازه دانشگاههای بزرگ می دهند  ویانظیرمهندسی مکانیک  واحدوبه همه دانشجویان کشورداده می شودودر نتیجه همه مدرکهای فنی صادره ازاین نوع ازدانشگاههای متفرقه ایران هم ویا در دوره فوق لیسانس ویادکتری آنهاهم نظیر انواع دانشگاههای برزگ تهران  ویاکوچک شهرستانها،یکسان تلقی میگردند که باسیستم مدرک کاغذی وزارت علوم ویاباحد نمره گذاری10 تا20دروس است که همه دانشجویان ایرانی یکسان می گیرند  ولذاکیفیت تحصیلی همه آنها هم ودر نظر طبقه عوام جامعه ایران یکسان تلقی میگردد !ویاادعای یکسان استخدامی نیز در دنیای شهرکهای صنعتی ایران دارند و یکسان است!  بعلاوه اغلب دانشگاههای آزاد مراکز استانهاهم دانشکده فنی دارند ویا در شهرهای بزرگ یک "دانشکده فنی ومهندسی دانشگاه آزاد اسلامی " زده بودند ولذاوزارت علوم ودر55 تاریخ ساله تاسیس اش،هنوز وتابحال نتوانسته که یک معیار استاندارد وبرای طبقه بندی تحصیلی آنها بوجود آوردویا انواع فارغ التحصیلان گوناگون این 2500 دانشگاه ویامرکز اموزش عالی مجوز اخذ کرده خود را یکسان تلقی میکندواصولا در این زمینه، "فاقد دانش برنامه ریزی " ویا"تجربه اداری" می باشد وفقط" ماشین امضای مجوزده دهی "کور کورانه شده اند که باعث می شودتا معنای وزارت علوم ودر کشورهای دیگر جهان و با جامعه ما فرق  بکند وبعلاوه هر کدام از 28 الی 31 مرکز استانهای ایران نیز در درون دانشگاههای دولتی عمومی خود یک دانشکده  فنی هم ساخته اند که در کنار دانشکده علوم انسانی است ویادر کنار دانشکده کشاورزی و یا دانشکده حقوق ویادانشکده علوم ریاضی آن دانشگاه دولتی استان مزبوراست که همسایگی میکنند ویابرخی ازشهر های ایران هم ونظیر شعبات دانشگاه صنعتی امیر کبیردارند ویا علم وصنعت ویا صنعتی شریف ویا دانشکده فنی  دانشگاه تهران را دارند که نظیر شعبه شهر کیش دانشگاه تهران ویا صنعتی شریف می باشدویانظیر شعبات رشته های صنعتی اراک ویابهشهر ویادماوند ویاشهر نور دانشگاه امیر کبیراست که سرمایه داران عصر پهلوی که در شهرهای مزبور سرمایه گذاری صنعتی کرده بودند وآن مراکز را وابسته به دانشگاه علم وصنعت تهران کرده بودند ویا احیانا هیات علمی اش، خدمات علمی لازم  به صنایع شهرمزبور بدهند ویا واحدهای تاسیسات دریایی شهربندر عباس ویاگرمسار ویا پتروشمی شهرماهشهر است که وابسته به دانشکده مهندسی دریا ویادانشکده نفت دانشگاه صنعتی امیر کبیر کنونی است ویا پلی تکنیک سابق تهران می باشدکه خدمات فنی علمی بگیرد ویابرخی از مراکز استانها وشهرهای بزرگ ایران هم دانشکده های فنی وابسته به" دانشگاه آزاد" دارندو یا برخی هم مرکز آموزش عالی خصوصی فنی ویا وابسته به وزارت خانه ها رادارند  ویادر برخی از شهرکهای صنعتی استانها هم کلاسها آموزشی وابسته به "دانشگاه علمی کاربردی "دارندکه یک دانشگاه نیمه دولتی ونیمه خصوصی می باشد که دکتر تقی ابتکاروپدر خانم ابتکار وبا رفت وآمدی که به وزارتخانه علوم داشت وآنرا در سال1370ش تاسیس نمود وتا بحال 600 "مرکز آموزش مهارتی" ودر نقاط مختلف ایران دایر کرده است ودویست عدد آن نیزدر تهران است ولی از آنجا که رشته بنیانگذارش و تنها رشته مهندسی بود(واحتمالااز رشته مکانیک تهران ویا غیره بودکه من دیده بودم واز علوم اداری وتشکیلاتی وعلم حقوق آموزشی دانشگاهها خبر نداشت  ویاامروزه هم ودر مراکز مختلف خود انواع مهارتها را و سطح فوق دیپلم لیسانس وفوق لیسانس وتا دکتری را دایر کرده است که معجون عجیب وغریبی است که( همه چیز می باشد ومگر دانشگاه علمی وکاربردی !!!)  که مرکزیت آن در تهران می باشد وخودشان معتقدند که مدلش را از آمریکایی ها اخذ کرده اند ولذا در "دکتری خبرگی" دادن آنرا ودر زیر مجموعه وزارت علوم گنجانده ویابه روش رفاقتی گنجانیده واز طریق کنکور هم مشروعیت به مدارک آن می دهند ولی منکه در رشته علم سازمانهای اجتماعی واداری ایران تحصیل کرده ام ویاتحقیق کرده ام و یا70 جلد پژوهشی ویا حداقل 50 مقاله علمی و در مورددانشگاههای قدیم ویا جدید ایران دارم ویادر مورد جوامع اروپایی نشر داده ام و می دانم که امریکایی ها که به اداره صنایع مختلف جهان می پردازند وهیچ وقت در عمرشان چنین معجون عجیب وغریبی را دانشگاه نمی نامند وبجز از ایران که وزارت علوم خالق آنست ! و"بامراکز آموزش فنی کارخانجات آمریکا" زمین تا آسمان فرق دارد ویا دیگری (دانشگاههای  فنی وحرفه ای تهران )می باشد  که امروزه  انستیتو فنی 24 شهر مختلف ایران را سازماندهی غلط میدهند  ویاباصطلاح وبا مرکزیت خودشان در تهران ،این انستیتو هارا واز سطح هنرستان فنی شهرستانهاوتا سطح فوق دیپلم جهش داده اند ویابه سطح دانشکده ودادن مدرک لیسانس ویا بالاتر ارتقا داده اند وبدون آنکه امکانات تخصصی پرسنلی ویا آزمایشگاهی ویا گارگاهی آنها را جهش علمی بدهند ویاجهش سازمانی بدهند ؟ ونمی دانم که ملاکهای مجوزدهی به آنها ودرسطح وزارت علوم چه کسی است ؟ویا با چه استاندارد علمی مجوزدهی شده اند؟ ودر هر حال امروزه  مجوز گرفته اند! وادعاهم دارند! که قدیمی ترین آنها ودرشهر تهران سال 1343 ش هنرستان ویا آموزشکده شهید شمسی پور می باشد ویا درشهر همدان ،هنرستان شهید جباریان بودویا درشهر اصفهان سال1346 ش هنرستان شهید مهاجر اصفهان بود ویا درشهر ساری سال 1344 هنرستان امام محمد باقر ساری بود که امروزه به دانشکده فنی تبدیل شده اند ودربقیه شهر ها هم اغلب بعداز انقلاب ،تاسیس شده بودند وقبلا زیر نظر سازمان فن وحرفه ای وزارت کار بودند ولی امروزه معلوم نیست که وزارت کار نقش اش چیست ؟ویا وزارت علوم چه نقشی را بعهده گرفته است؟ ویا دانشکده های مزبوروچگونه و زیر نظر آیین نامه هاوسرفصلهای  وزارت علوم می باشند؟ ویا کدام وزیر بر آنها حکمرانی می کند؟  بعلاوه سرنوشت 5 "آموزشکده های فنی" شهرهای اراک ویاگلپایگان وبم و علی آباد کتول ویا ایلام ودزفول معلوم نیست که با چه سیستمی این آموزشکده های فنی اداره می شوند؟  ویا سرنوشت اداری "دانشکده های فنی سبزوار" ویا شمسی پور تهران معلوم نیست ویاسرنوشت "دانشکده های فنی نیشابور"  ویا "دانشکده فنی ملاصدرای رامسر" ویا "دانشکده فنی انقلاب اسلامی" ویا"دانشکده فنی دکتر شریعتی" ویا "دانشکده های ولی عصر تهران" ویا"دانشکده تربیت دبیر فنی صومعه سرا"معلوم نیست ؟ ویاسرنوشت "دانشکده های فنی مهندسی ثامن آل حجج مشهد" ویا "دانشکده فنی محمد منتظری مشهد" ویا "مرکز اموزش عالی فنی الغدیر زنجان " ویا "علوم وتکنولوزی پیشرفته کرمان " که خودشان را در شهرهای مزبور هم با "واژه  دانشکده" می نامند ولی"نه مدرسه عالی" هستندکه تعریف حقوقی قابل قبول داردونه دانشکده ! وچرا که لفظ دانشکده طوری است که باید در کنارش دانشکده های دیگر هم باید داشته باشد تادر زیر مجموعه یک دانشگاه باشند که ندارند ویاآییننامه هایش  ویاقوانین اش همین طور بشود ودر حالیکه دانشکده های یاد شده مزبور هم ادعای "دانشگاه مستقل "را دارند ودر عین حال هم"تک دانشکده "می باشندویا در شهرهای مزبور هستند که در مرحله استخدام ویاتداوم کارشان ، ، مشکلات مختلف فراوان وبرای فارغ التحصیلانش فراهم می آورند  ولیکن امروزه ،این نوع دانشگاهها ویا دانشکده ها ی فنی ایران وحدود 30 الی 35 درصددانشجویان مهندسی را تشکیل می دهندکه در دانشگاههای ایران تربیت می کنند و حدود 8/4الی 5 میلیون نفردانشجودارند ویا دانشکده های مزبورو حدود 35 در فوق لیسانس های ایران را تربیت می کنندکه جمع کل دانشجویان قبول شده سالیانه آنها و در دانشگاههای ایران180 هزارنفر می باشد  که 35 در صد آنان فوق لیسانس مهندسی خواهند شدویا 35 درصددیگر هم دکتری های ایران هستندکه گزینش سالیانه اش حدود 98 هزار نفر می باشد ویا 35 در صد 8/4میلیون دانشجوی مزبور هم که دردانشکده فنی ایران قبول میشوندتا مهارتهای فنی به کشور بیاورند ویا ورشکستگی شهرکهای صنعتی را حل بکنند وبهمین دلیل هم امروزه در شهر تهران امروزین هم حدود 245 دانشکده متفرقه وجود دارد ویا دانشگاه عمومی ویادانشگاه آزاد ویادانشگاه پیام نوردارند ویا مراکز آموزش عالی خصوصی ویا مجتمع های آموزش عالی وابسته به وزارتخانه ها رادارند ویاحدود 7 واحد از دانشگاههای تهران هم واز نوع" دانشگاههای کاملا صنعتی  تهران "می باشند  که گرچه "هسته اولیه این دانشگاههای صنعتی تهران " در دوره پهلوی در شهر تهران پایه گذاری شدند که به تاریخچه آنها اشاره خواهم کرد ولی تاریخ تاسیس ساختمان اغلب دانشکده ها ویا تاسیس رشته هایش بعد از انقلاب است! ویا تاسیس سرفصلهای درسی آنها ویا استخدام پرسنل ویاکادرآنهاو بنام هیات علمی تنها بعد از انقلاب انجام گرفته است که فهم فرهنگی خاص ،از مفهوم دانشگاه ورشته مهندسی دارند ویافهم فرهنگی خاص از سیستم سازمان دهی علمی دانشگاه دارند ویافرقش رابا فعالیهای غیر علمی نمی دانند! ولذا ظهوررفتارهای  عامیانه در آنها دارند ! وبهمین دلیل هم با عرف رایج جامعه که شناخت علمی از دانشگاه ندارد،فرق نداردویا این نوع سازمانهاهم که خودشان رادانشگاههای شهر تهران می نامندندارند ویا مرکز علمی تهران خوانده می شوندندارندکه محصول تفکرات عادی ویابرخی دانسته ها ویا ندانسته های  قشرهایی از سکنه تهران می باشد که از راه درس خواندن و شغل نیافته وبلکه بطور رفاقتی وخودشان رابه این نوع ازمراکزعلمی تهران کشانده اند  ولذابه نوعی کارمند استخدامی این نوع از مراکزعلمی تهران شده اند ویاپستی از مشاغل آن مکان را بخود اختصاص داده اند که تعدادشان  هم بسیار زیادبوده ویاقشر زیادی از بیکاران تهران راجذب کرده در ساختمانهای مزبورمکان داده ویابا شهریه های خصوصی ونیمه خصوصی دانشجویان این شهر  آنهارا شاغل کرده اند  ولی آیاکه نوع فعالیت شان علمی می باشد، جای سخن دارد؟  ویابرعکس برای رفع اشتغال و با پول سکنه دیگرهمان شهرمی باشد و سوالی است که جوابش را عاقلان دانند ! ویامحتوای درسی آنهاآیا محتوای رشته صنعتی دارد؟ ویا مهارت آموزی صنعتی در آن ساختمانهاست ویا یک نوع گپ زدن عامیانه ویارد وبدل شدن کلامهای عامیانه ودر کلاس مزبوراست ؟  ولذاشناخت این امر مر بوط به "علم سازمان شناسی "دوایر مزبور است  که نظیر علم گیاهشناسی ویاباغبانی  می باشد که از روی پارامتر های علمی خاص خودبه شناخت وطبقه بندی انواع درختان وگیاهان مفید وغیر مفید می پردازد که از روی "شناخت کارکردکش " وبه انواع گیاهان و"درختان میوه باثمر" ویا "بی ثمر وغیر مفید" تقسیم می شوند وخودش علم خاصی است  که مربوط به "علم دانشگاه شناسی" است  وچرا که دانشگاه هم کمتر از یک گیاه نیست که علم دکتری گیاه شناسی ویا گیاهپزشگی را در دانشگاههادایر کرده اند ولی شناخت علمی یک دانشگاه ودر جامعه ماهنوز لازم نیست !ویا به اندازه شناخت یک درخت ویا گیاه مهم نیست که هر فردی که وزارت علوم استخدام کرده باشد ویا رفت وامد ّبه آن بکندادعای آنراو در 55سال گذشته داشته ا ست ؟ ویا مادر زادی آنرا بلدبوده ویا به یادگیری صحیح اداری آن نیاز ندارند ولذا چند دفتر اداری تخصصی این وزارتخانه رامهمل کرده اند ویادر 55 سال گذشته اش خراب کرده اند  وچونکه معیارهای علمی ویاقانونی ""دفترگسترش رشته علمی" را نمی دانستند  ولذا هر کسی که در یک شهر ویا کوره ده می آمد و تقاضای تاسیس یک رشته علمی را از آنها میکرد وفورا مجوز آنرا بهش داده اند! ولذا امروزه مدعی شده است ویا هرکسی که ادعای تدوین سرفصل دوس دانشگاهی را کرده است وفورا آنرا را مصوب کرده وآن تخصص علمی رااعلام کرده ویابه زور به دیگران قبولانده اند ویانهادینه اجتماعی نموده اند ویا هرکسی که تقاضای مجله معتبر علمی از انان کرده است تا سریعا خودش را دانشیار بکندویا استاد تمام؟!  وفورا در دفتر نشریه های علمی وزارتخانه مزبور مجوز آنرا داده اند ویابدون آنکه کنترل بکنندکه آیا مقالات علمی که فردمزبور در آن مجله می نویسد واقعا علمی است؟ ویا مهملات می باشد؟ ویا هرکسی که تقاضای ارتقای دانشگاهی رفاقتی واز آنان کردهاست وفورا در دفتر مدیر کل هیاتهای امنا ی وزارت علوم یک آیین نامه خلاف شرع ویاخلاف قانون وضع می کردند تا متقاضی مزبور را فورا ارتقاء دانشگاهی داده و تا بخشی از بودجه دانشگاهها وبوسیله وی تلف بشود  وتنها دفتری که این وزارتخانه و به احیای واقعی آن نپرداخت " دفتر نظارت وسنجش آموزشی"  بودکه از قبل انقلاب هم عنوانش وجود داشت ویا تابلو این دفتر در وزارتخانه مزبور بود که یکنوع دفتر "استاندارد سازی آموزشها ورشته ها ومجله ها ودروس دانشگاهی بود که نظیر "سازمان استاندارد" در ساختن اوزان ویا اجناس وکالا بودولی سازمان خاص آنرا در وزارت علوم درست نکردند ولذا وزارتخانه علوم، وتنها سازمانی بود که به "اداره ودفتر استاندارد سازی "آموزشهای عالی نیاز نداشت  وهرچنداینجانب دو سال سعی کردم که اهداف دفتر نظارت وسجش آموزش عالی راو بعد از انقلاب ودر سالهای 1366ش الی 1368 احیا بکنم ویاتلاش زیادی راهم و برای احیاءآن کردم ولی اکثر افراد مخالف این پدیده بودند ،زیرا نانشان از روغن می افتاد وبهمین دلیل هم ناچارا در سال 1368ش این هدف خودم را رها کردم ولی هنوزهم تابلوی توخالی آن ودر دانشگاههای مختلف ایران باقی مانده است ولی استانداردسازی آموزش عالی نابود گشته وبعلاوه در دهه های 1380 به بعد انواع دانشگاههاهای فله ای وبصورت قارچ گونه درسطح ایران روئیدند ویاادعای مراکز علمی راکردند که 2500 دانشگاه کنونی ایران حاصل آنست که در کمتر کشوری این همه دانشگاه وجود دارد ! وحتی کشورهای صنعتی هم مثل آمریکا ویاکاناداهم ندارند که مهمترین معضل اشان صنعت ویادانشگاهای صنعتی می باشد! واز این رو کشورمان و برای نجات از بیکاری ویامعضل اقتصادی به آموزشهای صحیح آن دانشگاهای صنعتی نیاز دارد ولیکن با غوغا سالاریهای مختلف این نوع از مکانیزم نیز خنثی می شود واز این رودانشگاههای صنعتی ایران وهمینطور دیمی روییدندویابا پوسترهای تبلیغاتی ویاباتابلوهای اداری -تبلیغی بودکه بر دیوارهای شهر تهران وبطور تصنعی چسبانیده شدندکه ماهیت واقعی علمی ویا صنعتی آنرابیان نمی کند   ولیکن حافظه تاریخی مردم ایران واز "مفهوم دانشگاه" در عصر جدیدرا ساخته اند  ودر حالیکه باید با کار کرد علمی واقعی خود حامل آن نوع از تجربه اندوزی صنعتی ویاعلمی واقعی می شدندویابا تلاش وسیع کارکنانش و به آیندگان وسکنه جوامع دیگرخودرا میشناساندند ونه از راههای پروپاگاند های تبلیغاتی اشان؟!  ویاباگنجانیدن غیر واقعی تابلوها ویا تراشیدن مرتبه علمی برای خودشان و یادر بین دانشگاههای جهان ،بلند مرتبه سازی کرده ویا رتبه علمی ودرقاره آسیابرای خود بتراشند که شاید آنها نظیر ماها این گونه دانشگاههای قارچ گونه نداشته باشند !که 2500 دانشگاه ومرکز آموزش عالی داریم ویا8/4 میلیون نفر ظرفیت دانشگاههای ماست واز همه بیشتر است ویا دکتراهای جامعه ماو از همه جا بیشتر است ولذامجری های رسانه ملی  هم وبه هر کسی که می رسند ویا با او   مصاحبه می کنند ولوآنکه یک مسئول فاقدسوادعلمی  بنگاه املاک هم باشد ویا رفتگر محله باشدکه برای جمع آوری زباله به مدرک دکتری نیاز ندارد وفورا اوراوبا واژه دکترا ویالقب دکتر خطاب می کنندکه به معنی آنست که تز و دکترین ودانش روزرادارد ویادر مورد مرزهای دانش آن روزگار را می داند   ویا همه ساله ما ها700 هزار نفردانشجوو درطول سال می گیریم که با انواع ضریبهایی که در کنکورمزبورهم گنجانیده ایم،  ولذااصلا سنجش علمی نمی باشد وبلکه یک نوع مراسم گروهی عوام فریبانه شده است  وکشور های دیگر راهم به شک می اندازد که چقدر ایرانیان تشنه علم جویی می باشند؟ ولی چراکه با همه عطش علمی خود ،هنوز قادر نیستند که 84 هزارکارگاه صنعتی ویاکارخانه ورشکسته خود رانجات داده ویابا دانش بالای خود نجات بدهند ویا 800 شهرک صنعتی خود را وبا دانش بومی سازی بالای خود احیاء بکنند؟ وتقصیر آنرا به گردن تحریم آمریکایی  می اندازند  ودر حالی که برای استقلال علمی یک کشور وازسلطه آمریکا وغیره، نخسیتن قدم آنست که سکنه آن کشور راههای "استقلال علمی" رابشناسند وسپس بدنبالش "استقلال اقتصادی "به آن کشور بیایدولی این امر واز ابتدای انقلاب در ایران ،تحقق سطحی نگرانه یافت  که در سال 1361 شمسی ودراوایل انقلاب که تکوین دانشگاههای معاصرایران شکل می گرفت ویاتکوین رشته های در سی موجودایران شکل می گرفت  ویاتکوین آیین نامه ها ومقرارت دانشگاهها  وتکوین کتاب نویسیهای مستقل وخودکفائی علمی  شکل می گرفت که با سرقت علمی  از دیگران نباشد ویا با پایان نامه فروشی کنار خیابانها وغیره نباشد که در این سالها شکل نگرفت  که اولین دوره های تاسیس  دوره فوق لیسانس ویادکتری در ایران شکل می گرفت ویازیاد می شد  که قبل از آن تاریخ ودر دانشگاههای ایران نبود وآنها در رژیم سابق ایران وفقط دوره اخذ لیسانس راداشتند ویا در دوره مزبور نیزکه فقط اخذلیسانس بود ویا، تنها پزشکی عمومی بودویا تنهاچند رشته علمی ودر دوره فوق لیسانس بودومعتقد بودند که ما ها صلاحیت کافی ویامیزان دانش لازم وبرای "تاسیس دوره دکتری"نداریم ویابرای "فوق دکتری "ویا" فوق لیسانس" نداریم  ویا مقررات ویا آیین نامه نویسی های این دوره های علمی پیشرفته  را نمی توانیم  که رعایت بکنیم ونتیجتا  هم مفهوم ،علم ویادانشگاه ویا واژه دکتری  وفوق لیسانس ومفهوم دانشیار واستاد وتز دکتری را به ابتذال خواهیم کشاند !  ویادر سال 1342 شمسی که وزارت علوم که از وزارت فرهنگ ومعارف جدا شد ووزیری مستقل یافت ویا سازمان سنجش کنکور ودر خیابان آبان تهران شکل گرفت وبعد از سال مزبور بوجود آمد ویارشته های دانشگاههای مهم ایران ویا دانشگاههای صنعتی تهران نیزشکل می گرفت ویادر فاصله سالهای 1342الی 1357 بوجود میآمد ویا دروس دانشگاههای آنها هم تقلیدی از دروس دانشگاههای امریکایی بودکه شکل میگرفت  ولذادر 15 سال مزبور که "دفاتر اداری وزارتخانه مزبور وجود داشت ویا"تنها چند وزیر علوم دوره مزبور رابخود دیده بود وچندان تخلفاتی ودر معیارهای علمی ویاتاسیس معیارهای دانشگاه ویادررشته های علمی بوجود نیاوردند واز این رو مکانیزم پیدایش دانشگاههای ایران ودر دوره مزبور وبطور معیوب شکل نمی گرفت  ولی اولین کسانی که بااین دکترین وعقیده مخالفت کردند بچه های زرنگ دانشگاه تربیت مدرس بودند که درابتدای سال 1361ش اولین دوره های دکتری  در دانشگاه  تربیت مدرس را براه انداختندویامعتقد بودند که ماهاو برای جلو گیری از غربزدگی نبایدکه دانشجو به کشورهای دیگربفرستیم _وبویژه به آمریکا بفرستیم _وباید تسخیر سفارت آمریکاراو توسط عده ای دیگر از دانشجویان تکمیل بکنیم  ویااعزام دانشجو به خارج راهم از بین ببریم که جلال آل احمد ودر کتاب غربزدگی خودش وبماها این تز را گفته است  ویابا تاسیس انقلابی دانشگاه تربیت مدرس می توانیم که جلوی هر نوع غرب زدگی را بگیریم  ویازیر شعار تربیت  مدرس دانشگاهها ویادور ریختن استادان سابق غرب زده هابه اصلاح دانشگاهها ی ایران بپردازیم که تهاجم فرهنگی را واز طریق دانشگاههای مزبور  ویاتز خطر ناک طرفداران مائو راو درمورد دانشگاههای چین دنبال بکنیم ولذا شعار تاسیس دانشگاه انقلابی  وتازه تاسیس خود را وبعد از تعطیلی دانشگاههای ایران و در سال 1360 ش را دنبال کردند ویا تز سیاسی دانشگاه سیاسی کوت مسکو را در پیش گرفته بودند واستادهای زرنگی هم که علم برنامه ریزی آموزشی ویا علم برنامه ریزی درسی ویا تنظیم صحیح مقررات دانشگاهی ویا نمره دادن صحیح را نمی دانستندو به آنها کمک کردند وبصرف اینکه در فرانسه ویا آلمان ویا دراروپا وچند واژه علم جامعه شناسی ویا دامپزشکی ویا کشاورزی  وفنی یادگرفته بودند که سعی کردند که با دانش اندک خود انواع دوره های دکتری فنی ویاسیاسی ویا شهرسازی وغیره راو در اشل وسیع براه اندازندویادر شهرهای ایران براه اندازند که رویش دانشگاههای فله ای ویا دیمی کنونی  ویابا ادعاهای جاه طلبانه مزبور شکل گرفت که حاضر به انتقاد از خود هم نمی باشند تا وجاهت تبلیغاتی اشان وبا نقد علمی مزبورو به زیر سوال نرود وهنوز هم بعد از گذشت 40 سال فضای جامعه راو به نقد مزبور آماده نکرده اند  ویاآنرا سیاسی میکنند تا کسی فقدان معلوماتشان راو در این زمینه، به زیر سوال نبرد ویا سعی می کنند که با تبلیغات فراوان وارزیابی ارزش مقالات خود راوبه جوامع دیگرجهان موکول بکنند ویا ارزش مرتبه دانشگاهی خود را ودر میان ملل دیگرجهان وبا زرنگی وبا نقل قول از افراد جوامع دیگربیان بکنند ویا ارزیابی مقالا ت خودرابا( ای اس ای ) جوامع دیگربیان کرده و به خورد جامعه بدهند وبعلاوه در نظر نمیگیرند که "ارزیابی درون کشوری " برای ارزیابی صحیح آنهابهتر است ولی این ملاک را در "دفتر گسترش وزارت علوم " ندارند ویا در "دفتر ارزیابی نشریه معتبر بودن وزارت علوم و یاسنجش دایمی ندارند  ویا درارزش سنجی علمی مقالات  خودندارند ویاملاکهایی در دفتر نشریه وزارت علوم مزبور ندارند وفقط بعداز اخذ مجوز از آن دفتر نشریه وزارت علوم ودیگر حق ارزیابی مقالات آنان وباهمان وزارتخانه مزبور نیست که مجوزش را به آنها داده است؟ ویا در سنجش مهارتشان ویادر امرتدریس دانشگاهها ودر" دفتر سنجش نظارت وزارت علوم" بیهوده می باشد و یا بعد از ارتقائ خوددر دانشگاه ودیگروزارتخانه مزبور و حق ارزیابی مجدد ویامکررارتقائ آنان را نداردکه چکار می کنند؟ وبهمین دلیل هم وبرای سنجش ارزش مقالات آنهاویا برای سنجش درجه دانشگاهی آنها ویابرای سنجش ارزش مهارت سطح کنکور دکتری آنها ،حتما سکنه جوامع دیگربهتر هستند و باید اظهار نظر بکنند  ویاصلاحیتشان از ایرانی ها ودر این باره بیشتر است ویا بطور غیابی از آنان نقل قول بکنندبهتر است که این روش در دانشگاههای مختلف کنونی ایران مد اجتماعی شده ولذادانشگاههارا به اباطیل کشانده است  ولیکن اظهار نظرهای دسته جمعی داخلی خودایرانی هاکنار نهاده شده و در این مورد خطرناک وبرای درآمدزایی آنان مضر تلقی می شود ؟!

 وهمانطوریکه گفتم امروزه شهر تهران 7 دانشگاه بزرگ صنعتی دارد وبعلاوه46 دانشکده فنی ویا مرکز آموزش فنی ویا64 هنرستان فنی دارد  واین دانشگاههای صنعتی تهران بشرح ذیل می باشند :

 1-دانشگاه صنعتی شریف تهران

2-دانشگاه صنعتی امیر کبیر تهران

3- دانشگاه علم و صنعت تهران

4-دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین تهران

5-مجموعه دانشکده های فنی دانشگاه تهران در خیابان امیر آباد شمالی

6- دانشگاه فنی -حرفه ای تهران

7- دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران

8-وبعلاوه دانشکده فنی ومهندسی دانشگاه تربیت مدرس  تهران

 9- دانشکده های فنی ومهندسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران

10- دانشکده های مهندسی وزارتخانه های مختلف در شهر تهران

11- مراکز اموزش عالی خصوصی فنی در تهران که بخشی از 246     مرکز اموزش عالی تهران می باشند ونیز 64 هنرستان که در این شهر است وهنرستانهای شهرهای دیگر ایران هم که به آموزش علوم فنی می پردازند

واولین واحد مهندسی که در تهران شکل گرفت ، تاسیس دانشکده فنی دانشگاه تهران بودوبا چهار رشته فنی در سال 1315ش بود کهدر دوره رضا شاه می باشد ولذا رشته های مکانیک وبرق ومعدن وطرق( راه وساختمان ادوار بعدی ) در انجا ایجادشد وامروزه این چهار رشته هم به دهها رشته ودر چندین دانشکده فنی تهران افزایش یافته است که "سایت دانشگاهی جداگانه" ودر پایین خوابگاههای دانشگاه تهران دارد وعمر آن 83 ساله می باشد  وبعلاوه رشته راهسازی و با مدرک دیپلم نیز در سال 1307 ش وبا مدیریت دکتر حسابی ودر زیر نظر ادره کل طرق وشوارع آن عصر شکل گرفت که هنوز وزارت راه نشده بود وبعلاوه در دوره رضا شاه یک "هنرستان ایران وآلمانی "نیز در (خیابان سی تیر) بود که کتاب دیده ها وشنیده ها به پرسنل ویاروش دروس آن هنرستان ودر اواخر عصر احمد شاه اشاره دارد  ودودهه بعدنیز وبعد از شکل گیری اولین "وزارتخانه صنعت ومعدن ایران" وشهرک های صنعتی ایران ودر سال 1335ش ،دومین دانشگاه صنعتی تهران نیزو بنام "دانشگاه صنعتی پلی تکنیک تهران" شکل گرفت( ویا دانشگاه امیر کبیر کنونی ) وبا تبعیت از الگوی پلی تکنیک فرانسه بود که بنیانگذار آن "مهندس حبیب نفیسی" ودر دوره پهلوی دوم می باشد که در سال 1337ش نیز در پنج رشته ذیل دانشجو گرفت که شامل : رشته های مهندسی برق ویامکانیک ونساجی ومهندسی شیمی ویامهندسی راه وساختمان  بود  وبعدها رشته های فنی ویادانشکده های آن ودر بالای محوطه کالج تهران افزایش یافتند  وامروزه عمر 62 ساله دارد وبرخی از سرمایه داران عصر پهلوی  ونظیر خانواده لاجوردی نیزدر ساخت وساز دانشکده نساجی وغیره آن مشارکت کردند تا بتوانند از تجربیات مهندسین آن دانشکده نساجی ودر صنایع نساجی کاشان ویااصفهان وبهشهر استفاده بکنند وامروزه دانشگاه پلی تکنیک تهران16 دانشکده و6 گروه آموزشی مستقل ویا3 واحد آموزشی ودر شهرهای مختلف دارد  وبعلاوه وزارت نفت ویاصنعت ومعدن ویاشهرسازی هم به شکل گیری دانشکده های "مهندسی نفت "وغیر ه آن کمک کرده است ویاشهرداری تهران نیز کتابخانه آنرا ساخته است  وتا بحال 22 ریاست عوض کرده است  ویادر سه سطح تحصیلی  لیسانس وفوق لیسانس ودکتری آموزش می دهد

و سومین دانشگاه صنعتی تهران "هم دانشگاه علم وصنعت می باشد  که در سال 1341 و1342ش وبعنوان "هنرسرایعالی تهران "ودر اراضی نارمک تهران پایه گذاری شد  ویابرای تربیت دبیر هنرستانهای ایران پایه گذاری شده بود وهمانطوریکه چند سال قبل از آن تاریخ هم در خیابان دکتر مفتح تهران ،ساختمان "دانشسرایعالی تهران "ساخته گشت تا دبیر معمولی وبرای دبیرستانهای ایران تربیت بکند وهنرسرای عالی نیز "تربیت دبیر فنی هنرستانهای ایران "را بعهده گرفت  ودر سال 1351 ش نیزنام آن از "هنر سرای عالی "و به "دانشکده علم وصنعت "تبدیل گشت  واز سال 1357ش به سطح دانشگاه علم وصنعت ارتقاء یافت وبعداز انقلاب نیز تعداد دانشکده هایش افزایش یافته  وبه 15 دانشکده ویک مرکز آموزش الکترونیک افزون گردید ونیزسه شعبه فنی و درشهرهای اراک وبهشهر ودماوند دایر کرده وهر دانشکده اش نیز چندین رشته فنی ومهندسی دارد  وبعلاوه سه پژوهشکده ویا4 مرکز تحقیقاتی دارد  وهمچنین 18 ریاست عوض کرده است 

وچهارمی "دانشگاه صنعتی شریف تهران "می باشد که در زمان رژیم پهلوی ودر سال1344ش پایه گذاری شد که در آن زمان وبنام "دانشگاه صنعتی آریا مهر" نامیده می شد  ودر اراضی محله طرشت بودکه به خیابان آزادی وصل می شد وافتتاح گشت ویاتوسط دکتر محمدعلی مجتهدی ودر رژیم قبلی راه اندازی شد وفعالیتهای آموزشی خود را ودر سال 1345ش آغاز کرد  وبعلاوه سر فصلهای درسی این دانشگاه وبنا به خواسته آمریکایی ها واز روی الگوی دروس دانشگاه هاروارد  وکلمبیا وجرج تاون آمریکا اخذ شده بود تا فارغ التحصیلان آن ، بتوانند در صنایع تازه پا گرفته ایران شرکت عمیق بکنند  وبعلاوه با کمک پولی بنیاد پهلوی هم تعداد 50 نفرو در آغاز تاسیس اش به دانشگاه ام ای تی آمریکا فرستاده شده بودندتا خوب درس بخوانند  ولی ازهمان آغازش ، دانشجویان ویا اساتید این دانشگاه و بجای تدریس دروس فنی  ودر" فاز سیاسی "افتادند ویابنا به نقل صفحات مختلف کتاب "جنبشهای دانشجویی ایران "اغلب آنان وبهمراه "دانشجویان دانشگاه تهران" ودر اعتصابات مکرر دانشجویی شرکت می کردند وحتی این امرو بعد از انقلاب نیز ادامه داشت که 125 نفراز استادان این دانشگاه ودر بیانیه سیاسی سال 1388ش وغیره شرکت کردند وهمین امرنیز باعث مهاجرت بسیاری از اساتید مزبور واز درون ایران شد ویاافت علمی در این دانشگاه پدید آ مد  واین دانشگاه ودر سال 1345ش وبا 50 هیات علمی و400 دانشجو شروع بکار کرد  وابتدا رشته های مهندسی برق ویامکانیک ومتالورژی ویامهندسی شیمی ودر این دانشگاه شریف بوجود آمدند و در ساختمانهای آجر قرمزی آن شکل گرفتند  وبعلاوه در سال 1345ش سه دانشکده مهندسی برق ویامهندسی شیمی ومهندسی مکانیک صنعتی شریف بوجود آمدند ویادر سال1346 ش هم دو دانشکده فیزیک وریاضی کاربردی آن شکل گرفتند ویادر سال سوم ویا 1347 ش نیزدودانشکده مهندسی صنایع ویادانشکده شیمی آن شکل گرفت  وبعلاوه در سال 1350ش نیز "دانشکده مهندسی عمران "آن بوجود آمد  ویاد ر سالهای بعد انقلاب نیز دانشکده کامپیوترآن و درسال 1365ش شکل گرفت وبعلاوه"دانشکده های هوا وفضا" ویا "دانشکده مدیریت" آن در سال 1378َ و"دانشکده مهندسی انرژی اش" در سال 1385َ ودر سال1379 نیز" دانشکده شیمی ونفت "آن شکل گرفت  وتا بحال نیز 18 رئیس دانشگاه عوض کرده است  وبعلاوه در شهرکیش نیز شعبه دارد وگرچه این دانشگاه هنوز هم خود را دانشگاه ام ای تی ایرانی می داند ولی افت کیفیت آن ویابا مهاجرت بسیاری ازاساتیدش به خارج ویاباانتقال صنعت ساخت وساز کامپیوترویانرم افزارهایش و توسط امریکایی ها به کشور چین ودانشکده های آن را به افت کشانده است  ویا دانشگاه دیگری که خود را استانفورد ایران می داند وبعدها در سال1356 شعبه دیگری از این "دانشگاه آریا مهر تهران" بود وبنام "دانشگاه صنعتی اصفهان" بود که براه افتاد تا در صنایع ذوب اهن اصفهان وشاهین شهروصنایع دیگر این شهرویاشهرهای حومه اش شرکت بکنند که با وقوع انقلاب ،عملا به دانشگاه مستقل تبدیل گشت .

 ودانشگاه دیگرهم در شهر تهران ،"دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی" می باشد که اغلب دانشکده هایش ویارشته هایش ،مربوط به دروس فنی ومهندسی می باشد ویارشته های غیر مهندسی ندارد  واین دانشگاه صنعتی نیز در شهر تهران وبعد از انقلاب ویادر سال 1359ش شکل گرفت که شورای انقلاب فرهنگی و 9مدرسه عالی فنی شهر تهران عصر پهلوی دوم را در هم ادغام نموده وآنرا پدید آورد واین مدارس عالی قدیمی ویا مجتمع های فنی ویا موسسه های علمی را  وبنام "دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین "نامید  وزیر مجموعه های سابق این دانشگاه و در عصر پهلوی به شرح ذیل بودند : دانشکده نقشه برداری تهران ویاموسسه آبشناسی تهران  ویامدرسه عالی ساختمان تهران ویاموسسه عالی تکنیکوم نفیسی تهران که در بالای میدان بهارستان تهران بود ومهندس حبیب نفیسی آنراپایه گذاری کرده بود  وبعلاوه مجتمع علوم وفنون وزارت راه ویامجتمع تکنولوژی تهران ویامدرسه عالی تلویزیون وسینما ومدرسه عالی مخابرات که در سید خندان بود ویاموسسه هواشناسی وعلوم جو  ویادانشکده کار وپیشه  وواحد تربیت دبیر فنی که مدتی به پلی تکنیک داده شده بود  وبعدا از آن گرفته شده وبه دانشگاه خواجه نصیرطوسی داده شد  واین 9مدرسه عالی وحدود 9سال و با عنوان " دانشگاه فنی ومهندسی "نامیده می شدند وبعد از سال 1367ش وبه عنوان "دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی "تغییر عنوان دادند وبخشی از ساختمان آن دانشگاه نیز درحال حاضر در خیابان ولی عصر تهران ودر حوالی میدان نارمک می باشد  ویادانشکده مکانیک آن نیز در جنوب پارک لویزان است

ودیگری هم دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران می باشد که در سال 1370 ش شکل کرفت تا به "رواج مهارت آموزی" ودر 600 واحد صنعتی وشهرکهای صنعتی بپردازد که 200 واحد آن در تهران است ولی هنوز  شکل سازمانی ویاتشکیلاتی روشن وشفاف و در 27 سال اخیربخود نگرفته است 

 وبعلاوه دانشگاه دیگر نیز " دانشگاه فنی وحرفه ای "  می باشد که بعد از انقلاب شکل گرفت وامروزه این دانشگاه در شهر تهران 10 مرکز فنی وحرفه ای شهر تهران را سازماندهی جدید داده ویادر شهرستانها هم 24 مرکز فنی وحرفه ای  را سازماندهی جدید می کندو تا به سطح دانشکده های فنی برساند ولی چقدر در این راه موفق می باشد ،هنوز جای سوال است ؟

وبعلاوه از "دانشکده های دیگر فنی تهران " ، دانشکده های متعد د فنی دانشگاه تهران می باشد که قبل از انقلاب ،تنها یک دانشکده فنی داشت ویادر درون سایت اصلی دانشگاه ود رخیابان انقلاب واقع بود  وبعلاوه رشته های فنی آن نیز زیاد نبودند ولی بعد از انقلاب ، محل کارگاههای سابق آن دانشکده راودر امیر آباد رابرداشتند وبه دانشکده های متعدد فنی تبدیل کردند که سایت اصلی آنها ودر جنوب خوابگاههای دانشگاه تهران  ویادرشمال دانشکده اقتصاد می باشد  واز نظر تعداد دانشکده ویاچگونگی ساختمانهایش وبرابری با ساختمانهای دانشگاه صنعتی شریف ویاامیر کبیر دارد وبعلاوه بعد انقلاب  نیزدر رشته های فنی  خود ،دانشجوی فوق لیسانس ویادکتری میگیرد

وهمچنین  از "دانشکده های فنی ومهندسی دیگر شهرتهران" ، ساختمان دانشکده فنی ومهندسی دانشگاه تربیت مدرس می باشد که بعد از انقلاب واز سال 1361 به بعد بوجود آمد که در کنار ساختمانهای دیگر این دانشگاه ودر خیابان جلال آل احمد ویاپل گیشا می باشد واولین دوره های دکتری مهندسی در ایران را راه اندازی کرده و افتتاح دوره های دکتری بقیه دانشگاههای ایران هم و بعد از آن  تاریخ شروع شد ولی بدلیل آمیختن مسایل آموزش فنی خودوبا آموزشهای اید ئولوژیک  ولذاارزیابی آن بعنوان یک واحد مهندسی بیطرف علمی محل سوال می باشد؟

 

 وبعلاوه از ساختمانهای فنی ومهندسی دیگر تهران  " مجتمع فنی ومهندسی دانشگاه آزاد _واحد جنوب تهران- است ویا مرکز تحقیقات صنعتی دانشگاه آزاد تهران می باشد  وبعلاوه دانشگاه آزاد تهران و42 شعبه آموزشی و در شهرتهران دارد  ودر برخی از آنهانیز دروس فنی ویا رشته فنی دایر کرده است ونظیر دیگر دانشگاههای ایران "دکتری فنی"  می دهدویا فوق لیسانس فنی تربیت میکند که تعدادشان نیز زیاد می باشد ولی سطح کیفی آموزشی اساتید ویا دانشجویانش چگونه می باشد معلوم نیست؟ وبلکه نظیر کیفیت بقیه دانشگاهها می باشد که از کنار خیابانها ، پایان نامه می خرند !

 وبعلاوه از دانشگاهی دیگر صنعتی تهران " دانشگاه مالک اشتر " ودر جنوب جاده مخصوص کرج وشعباتش در اصفهان ویا دانشگاه علوم وفنون فارابی ارتش ویا دانشکده هوایی شهید ستاری می باشد

ویااز مراکز آموزش فنی وابسته به "وزارت نفت تهران" هم می توان از " پژوهشگاه صنعت نفت تهران " ویا" مجتمع آموزشی شرکت نفت ویا " مرکز آموزش عالی وزارت نفت تهران رانام بردوبعلاوه این وزارتخانه وبرای خودکفایی خود در اداره پالایشگاهها، دانشکده نفت در آبادان واهواز را به سطح "دانشگاه صنعتی نفت رسانده" وبه شکل گیری دانشکده مهندسی نفت صنعتی امیرکبیر ویا به دانشکده شیمی ونفت صنعتی شریف بعد از انقلاب کمک کرده است  ودر حالیکه دانشکده نفت آبادان همم واز سال1318َش وتا بعد انقلاب ،تنها لیسانس تربیت میکرد ویا انواع دروس فنی آن طراحی نشده بود که بعد از انقلاب طراحی گشتند

  وهمچنین  از دانشکده ها ویادانشگاههای صنعتی دیگر تهران آنهایی می باشند که برای پرسنل وزارتخانه های مختلف ایران نیروی فنی تربیت می کنند ومثلا "دانشکده صنعت آب وبرق شهید عباس پور تهران " ویا"آموزشکده فنی برق " که وابسته به وزارت نیرو است ویا " دانشکده صنعت هواپیمایی کشور "ویا "دانشکده ترابری تهران"  ویا "مرکز آموزش وخدمات هواپیمایی تهران وابسته به وزارت راه" است  ویا دو واحد دیگر ونظیر "دانشکده علوم وفن آوری خود رو" ویا " پژوهشکده علوم وتکنولوژی خود رو" ویا " مرکز آموزش وحرفه ای وابسته به سیمان تهران" استکه وابسته به وزارت صنعت ومعدن می باشد ویا " "دانشکده صنایع غذایی تهران " ویا " موسسه عالی کارتهران "که وابسته به وزارتخانه های دیگر میباشد  ویا " مرکز آموزش مخابرات " وابسته به وزارت مخابرات ویا انواع موسسه های اموزش فنی خصوصی ونظیر " انستیتوتکنولوژی قدس ویامجتمع فنی وحرفه ای بهنام ویادانشکده علوم وفنون ویا "مرکز آموزش وفنون الزهرا" ویا" آموزش عالی فنی وحرفهِ دخترانه دکتر شریعتی تهران " ویا شهید شمسی پور ویا "فنی انقلاب اسلامِی"  که تعداد این نوع ازمراکز آموزش فنی خصوصی تهران ویا دولتی وابسته به وزارتخانه ها ودر شهرتهران وبه 35 واحد در تهران می رسند که با10 الی 11واحددانشگاه بزرگ صنعتی تهران وبه عدد 46 واحد آموزشی فنی در تهران  می رسندکه  با دانشگاههای عمومی ویاپزشکی  وهنری تهران وبه عدد246 واحد می رسند که حدود یک پنجم آنهاهم متعلق به دانشکده ها  ومراکز آموزش فنی می باشند که قرار است مردم ایران راو به مرحله صنعتی شدن برسانند وزیرا از حدود یک میلیون دانش اموزایرانی که مدرک فوق دیپلم ویا لیسانی ویا فوق لیسانس ویا دکتری مهندسی در دانشکده ها ومراکز آموزش فنی دانشگاهها خواهندگرفت ویا همه ساله حدود 200 هزار دانش آموزجدید رشته ریاضی وفنی دبیرستانها را ودر صدها رشته مهندسی پذیرش می کنند واسامی اغلب آنهاهم ودر دفترچه کنکور وجود دارد   ویاساختمان اغلب این دانشکده های فنی تهران نیز اغلب بعداز انقلاب ساخته شده اند که ساختمانها ی خوبی هم می باشند که با پول نفت ودرشهر تهران ویادرشهرهای دیگر ایران شکل گرفته اند  ولی دردیگر کشورهای جهان که نفت ندارندویا دارای این همه از ساختمان مجلل دانشکده فنی نمی باشند ولی در عوض انگیزه صنعتی شدن دارندویا کیفیت تدریس آنهاویا محتوای دروس آن کشورها ویامحتوای رشته های  فنی آنها منطبق با نیازهای کشورشان می باشد که کارشناسان برنامه ریزی درسی وآیین نامه نویسی وزارت علوم ما نتوانستندکه آنها را برای مردم ایران فراهم بکنندولی اساس صنعتی بودن آن نوع کشورهامی باشد که در ایران وبا سطحی نگری به آن مسئله نگریسته شده ویاکارشناسی لازم ودر این زمینه نداشته اند وصرفا پرسنل زیر دیپلم وزارت علوم مجوزتاسیس آنرا وبه عده ای داده وآنها هم با مراجعه به نماینگان  مجلس شورای شهرهایشان ،و ساختمانهای مجلل دانشکده های فنی مزبورراو با بودجه  فراوان نفت ساختهاند ویادر 40 ساله اخیر ساخته اند ولی اینکه در یک ساختمان منسوب به فعالیت درسی صنعتی ویا دانشگاهی چه کارهایی راباید انجام بدهند ویا شیوه آن چیست ؟را هنوز نمی دانند !!  وبهمین دلیل بزرگترین عیب دانشگاههای ایرا ن وبویژه دانشکده های فنی اش آنست که از اول معیارهای قانونی استادشدن ویا دانشیار شدن را رعایت نکردند ویا یا معیارهای قانونی اخذ نشریه علمی همراه نبودویا  معیارهای تاسیس دوره دکتری ویافوق لیسانس ویا شیوه تدوین دروس دانشگاهی را رعایت نکردند  که به چنین وضعی دچار نشوند وزیرا کیفیت هر پدیده و به عناصر سازنده ویاخمیر مایه سازنده اش  ،برمیگردد وترکیب این خمیر مایه غلط هم ودر شکل گیری دانشگاههای ایران مناسب نبود وحالا اثراتش راودر عقب ماندن صنعتی ایران نشان می دهد  ولذاتبلیغات زیادویا نمایش کمیت زیاد دانشگاههای ایران نمی تواندکه به تاثیر آنها ودر صنعتی شدن واقعی ایران منجر بشودومن آثارمخرب آنرا ودر  40 سال پیش دیدم  زیرا وقتیکه بعداز فارغ التحصیلی ام و مرا در وزارت علوم و به زور نگه داشتندتا به احیاء دفاتر نظارت آموزشی  وکیفیت  دانشگاههای ایران بپردازم ویادر فاصله 1366الی 1368ش بپردازم  وبدین منظور به عنوان بازرس کیفیت آموزشی وبه دهها دانشگاه بزرگ ایران رفتم ویادر این دو سال اعزام کردند  ودر یک سفرم به دانشگاه اصفهان ویادانشگاه صنعتی اصفهان  وبا اعتصاب جمع زیادی از دانشجویان این دانشگاه نوپای صنعتی ایران روبرو بودم که با حمایت انجمن اسلامی خود کرده بودند واز من درخواست داشتند که از وزارتخانه بخواهم که بر اساتید آنها فشار بیآوردکه بیش از این ،انهارا دردروس هندسه ویا ریاضیات دانشگاهی نمره مشروطی ندهند ویابه آنها سخت گیری نکنند زیرا سه بار با نمره کم گرفتن خودویامشروط شدن ،ممکن بود که از دانشگاه مزبوراخراج بشوند  ومن از این کار آنها مات ومبهوت مانده بودم  که این چه نوع تقاضای دانشجویی می باشد ؟ وچرا که قبل از انقلاب هم انجمن اسلامی دانشگاهها وبخاطر نمره گرفتن دانشجو از استاد اعتصاب براه نمی انداختند  ویا وقتی که در سال 1367 ش که جلسه روسای دانشگاههای مختلف ایران ودر تهران شکل گرفته بود ومهمترین بحث آنهاهم در مورد ازدیاد دانشجویان مشروطی ودر دانشگاههابود وبویژه در دانشگاه های صنعتی بود  واز من هم بعنوان یک کارشناس  وزارت علوم ودر جلسه تصمیم گیری روسای دانشگاهها دعوت کردند تا در جلسه مزبور ونظرات کارشناسی ام رادر مورد دانشجویان اخراجی از دانشگاههابدهم ویابخاط ضعف درس خوانی خودشان بیان بکنم  ومنهم نظراتم را گفتم ولی محتملا رای گیری نهایی جلسه روسای دانشگاهها وبرخلاف گفته کارشنایی من ودر آن جلسه بود واحتمالا تصمیم گرفته بودند که برای جلوگیری از بحران سیاسی دانشگاهها وعدم ازدیاد دانشجویان اخراجی دانشگاهها  وبه استادان رشته های  ریاضی ویا هندسه ویا فنی وفیزیک پایه وغیره فشار بیاورند که در طرح سوال امتحانی و زیاد به دانشجویان خود سوالات سخت ندهند ویااز کیفیت آموزشی خود بزنند وهمین نوع از سیاستها به امحائ درس خوانی ودر دانشکده های مهندسی ایران منجر گشت وبعد از آن تاریخ  هم بسیاری از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان ویاصنعتی شریف وتهران وغیره واز ترس دانشجویان مزبورویابخاطرخطر جوسازی واعتصاب دسته جمعی آنان مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر شدند که قبل از انقلاب ،دانشجویان درس نخوان ویااخراجی معضل دانشگاههای ایران نبودند وهرچند نظر آقای دکتر صالحی که دوباررئیس دانشگاه صنعتی شده ویا نظریه دکتر توکلی که مرتبا کنکور دکتری وبرای دانشجویان فنی ومهندسی براه می اندازد  ودر جلوی دوربین رسانه ها طور دیگر می باشد ولی به نظر من یکی از عوامل کاهش کیفیت دانشکده های فنی ایران همین مسئله می باشد! وزیرا "دروس هندسه ویاریاضی" ویاخوب اموزش دیدن آنها ،نقش بسیار مهمی ،ودر کیفیت  آموزشی دانشگاههای صنعتی ایران دارد وبدون فهم صحیح هندسه ،راه اندازی صدها ساختمان مهندسی هم در ایران یک عمل بیهوده در روند ساختمان سازیها می باشد ومنجر به صنعتی شدن دانشگاههای ایران ویاصنعتی شدن کشور نمی شود  وبهمین دلیل وقتی این نوع دانشگاهها را کانون پرورش مهندس گفته اند که حاوی دانشکده های فنی ومهندسی می باشند که بدون دانستن مفید هندسه، آن نوع دانشکده ها پا نمی گیرد  واز این رو "واژه مهندسی" واز کلمه "هندسه" مشتق شده است وبمعنی آنست که فردی که وارد رشته های این نوع دانشگاههای صنعتی می شوند  وبعداز مدتی ازتحصیل خوددر کلاسهای آن دانشکده، می تواند که هندسه وکاربرد  آنرا ودر انواع شاخه های صنعت ،یاد بگیرد وبهمین دلیل است که دانشجویان ویا اساتید این نوع دانشکده های فنی متعدد ایران،و باید از میان دانش آموزان ریاضی وفیزیک انتخاب بشوند که تخصص بیشتری از دیگر دانش آموزان دارند که در دبیرستان دروس علوم تجربی ویا دروس علوم انسانی خوانده اند

 وگرچه در جامعه گذشته ماهم ودر میان مسلمانان، خواندن علم هندسه ویاریاضی رواج داشت وافرادی نظیر بوزجانی ویاصوفی رازی نیز در ایران بودند که در هندسه وحساب تبحر داشتند ولی چونکه در جامعه فئودالیسم  وتمدن زراعی زندگی می کردند که چندان صنعت ویاابزار های کار تکامل نیافته بودند  واز این رو دانستن هندسه درآن  جامعه وبرای همگان ضروری نبود ونه مثل ماها که امروزه ودر عصر ابزارها وکاربرد علمی آ نهاو در یک سیستم صنعتی ،زندگی می کنیم  ولذاظهور ابزار آلات وِماشینهای فنی ونقش آموزش خوب هندسه را ودرجامعه ماها دوچندان می کند  وبهمین دلیل هم، تاسیس رشته های مهندسی ویازیاد بودن آن در جامعه ما مهم نمی باشد وبلکه رابطه کاربردی بودن دانشگاه درصنعت مهم می باشد که تا چه اندازه ورودیهای آن  به دانشگاههای مزبوروبا دانش کاربردی هندسه آشنایی می یابند ؟ ویا چقدر دبیران آن دبیرستانهای ایران وآنها را با "کاربرد هندسه "در ساخت وساز ابزارها آشنا می کنند ؟ وبهمین دلیل است که محتوای درسی شاخه فیزیک وریاضی دبیرستانها  بیشتراز دوشاخه علوم تجربی وعلوم انسانی گنجانیده شده که دروس حساب وهندسه وحساب دیفرانسیل  وانتگرال وغیره دارند  واگر کسی وبا ذهن خالی  وغیر کاربردی خود،وارد این نوع رشته های صنعتی وفنی بشوند  ویا مفاهیم آنرا خوب نفهمند  ولذا در همان دانشگاه هم با بسط معلومات ویاکاربرد هندسه در نظام صنعتی آشنا نمی شوند  وبعداز فارغ التحصیلی هم نمی توانندکه فرضا در یک حرفه مکانیکی موفق شوند  ویا به راه حلهای علمی ومهندسی در ساخت وساز آن ابزار مکانیکی منجر شده ؟ویا در تعمیر آن ابزار مکانیکی برسند!  ویا برای استخدام یک کارخانه هم مفید باشند! ویادر شاخه رشته برق ومخابرات نیز "کاربرد هندسه" چنین می باشد  که مربوط به محاسبه هندسی انتقال نیرو ویاانتقال انرژی ومحاسبه فنی آن می باشد  ویا در رشته مهندسی شیمی ویا مهندسی مواد ومتالورژی نیز چنین می باشد  ! وچراکه دانش آموزان مدرسه ابتدایی  ودر 6 کلاس اولیه خود، وتنها با "مفاهیم اولیه علم حساب ویاهندسه" آشنا می شوند  ونظیر شناخت شکلهای هندسی مربع ویامستطیل ومثلث ولوزی وغیره می باشد ویا در علم حساب نیز "مفاهیم اولیه" ضرب وجمع وتقسیم وتفریق را یاد می گیرند ولی وقتی وارد "مرحله دوم مدرسه" ویا دبیرستان می شوندو به سه شاخه دروس علوم تجربی وعلوم ریاضی وفیزیک وعلوم انسانی وارد شده  وبایدکه در شاخه درسی ،خود علم محاسبه بیشتری را یاد بگیرند  ومثلا از راه "علم محاسبه خود" بتوانند که اندازه ویاوزن وجرم وححم ویا سطح ویا صفحه یک شیی رابیابند ویا از راه هندسه، زوایای آن جسم هرمی شکل ویا مخروطی را محاسبه بکنند  ویا از راه دانستن واندازه گیری علم سنجش زاویه ها ومیان وتر ها ویا علم زاویه سنجی محاطی آنهاویا زاویه ظلی آنها، بتوانند که به محاسبه سطح ویااشکال ووزن ابزارهای مختلف پیرامونشان پی ببرند  ویا آن ابزارهای استوانه ای شکل رامحاسبه بکنند  ویا ابزارهای مخروطی شکل را ویا هرمی شکل را محاسبه علمی بکنند  ویا با علم زاویه سنجی خود ویامحاسبه هندسی بالای خود  ویازاویه بین دوخط را در یک ساختمان ودر "رشته سازه دانشگاه شریف" رافورا محاسبه کرده  ویا به حالتهای عمودی ومتقارن آن برسند ویا استدلالهای استقرایی ویا استدلالهای استنتاجی خود ودر مورد آن محاسبه هندسی خود برسند که طول ویا عرض نامحسوس آن ساختمان چقدر است؟ویا بتوانند در هنگام تراشکاری  ویا درساخت یک قطعه صنعتی ودر رشته ماشین سازی ویادر رشته صنایع و از استدلالهای هندسی وریاضی خود کمک بگیرند  ویا در علم "مهندسی مکانیک " ودر محاسبه یک مسیر شیب گونه ویامقدار انرژی لازم وبرای غلطاندن یک جسم سنگین ودر آن شیب ویا سربالایی را محاسبه بکنند  ویادستور ساخت یک موتور انرژ ی زا را بدهند ولی مهندسین جامعه ما  ، امروزه در دانشگاههای ایران و به این نوع از ممارست وتجربه اندوزی در علم هندسه نمی پردازند تا از راه مزبور خلاقیت های آنان زیاد شده ویادر علم فنآوری خود و منجر به کاربرد علم اشان در دنیای صنعت بشوند ویاصنعتی شدن جامعه را افزایش بدهند ولذا فارغ التحصیلی آنها واز دانشگاهها مزبورمنجر به اشتغال آنها هم نمی شود وبعلاوه چونکه افرادی که میلیاردها سرمایه ودر یک کارخانه سرمایه گذاری کرده اند ویا از بانکها وام گرفته اند  وحواس اشان جمع می باشد وسرنوشت آ ن سرمایه گذاری سنگین خودراو بدست هرکسی نمی دهند که در یک دانشگاه آیرانی ، مفاهیم اولیه دانش مهندسی راهم یاد نگرفته اند  ویا مسایل آن 900شهرک صنعتی ایران را سر وسری میگیرند وبهمین  دلیل  هم گاهی افراد سر به زیر وغیر مغرورکه به معلومات اخذ کرده خود ودر یک دانشگاه نمی نازند وبه استخدام یک شرکتی در می آیند ودر ضمن خدمت فنی خوداگر توج کنند، مطالب بیشتری واز اعضای همان شرکت ودر مورد حرفه جدید خود یاد میگیرند که در طی 4الی7 ویا10 سال تحصیلی خودو در یک دانشگاه صنعتی یاد نگرفته بودند وآنگاه پی می برند که تجربه بهتر از علم نظری آنها می باشد.