چرا اشاعه افکار اداری مهندس بازرگان در دانشگاهها ،وبه "بهائیت جدید "منجر شد؟

(قسمت 5)

از: دکتر محمد خالقی مقدم-

خاطرات دانشجویی  16   ساله از دانشگاه تهران

 

 

 

 

..واری  کتابهای تفسیر قرانی آقای  مهندس بازرگان  اغلب   تحریف آیات قران بود  که در پشت پرده از لژ ماسونی دستور می گرفت که  هر کسی  به حرامهای قرانی عمل بکند واز نظام گزینش ادارات بالامی رود   ویا هرکسی که  به حلالهای قرانی معتقد باشد وجایش در ادارات نیست ویا در وزارت آموزش وپرورش ودانشگاهها نیست ونظیر 4 میلیون ایرانی با سواد وباید فرار بکنند ویا آشنا نسبت به امور اداری وباید که به خارج کشور فرار بکند  وسیستم نظام دین سازی  فراماسون  جهانی وبهاییت جدید  وچنین مکانیزمی را  که تاریخچه 150 ساله در دوایر ایران دارد ویا برای حفظ سرمایه داری ودر همین  مقوله عمل می کند وعمل به منهیات قرآنی واوستا وانجیل وتورات همگی نظام سرمایه داری وخصوصی سازی را حفظ نمی کند وبلکه عمل به دین بهائیت است  که بازرگان رواج داده است ویا تنها اقتصاد سرمایه داری را حفظ می کند ولو آنکه همه نظامات اداری ویا خانوادگی کشور ها  را هم  وبهم یریزد !ولی مهندس بازرگان ویا وزرایش در همین راستا ماموریت داشتند وبعنوان  مهمترین  "مبشر آن تئوری مذهبی "بودند ویا برای  این نوع از "دین سازی ادارات جدید ایران "ماموریت داشتند    ونیز بعنوان اولین معماری که اولین خشت گذاری ادارات ایران را وکج نهاده باشند  وتا اخر سر هم ومهارتهای اداری آن  کشوررا  وتا ثریا کج می برد وتئوری پشت پرده مهندس بازرگان  واز تفسیر قران وچنین بود که عمل کردن وبه منهیات قرانی وتنها راهی است که نظم سرمایه داری را حفظ می کند ودر حالیکه  قران برعکس  وی می اندیشد وآنرا  مصادیق "ارتداد وخروج از دین "می داند  ولی از 150 سال قبل بوجود آمده بود  ویا پیدایش دین بهائیت هم در ایران ودر همین راستا بود    که  فرهنگ نهانی  سرمایه داری را حفظ بکندولذا از دوره قاجار یه و تنها کسی که می توانست که وزیربشود  ویا رئیس بانک ویا رئیس کارخانه بشود  ویا پست نظامی بگیرد  که ظاهرآ  ادعای مسلمانی  رسانه ای ای می کرد  ولی در باطن ومعتقد به "منهیات قرانی  نباشد"و تا بتواند که نظام سرمایه داری را ودر ایران حفظ کرده باشد ودر فرهنگ سیاسی وآنرا " ماسون – مذهبی " می گویندولی مردم گذشته ایران وا ین قبیل از مسلمانان ظاهر ساز اداری را و"بهایی "می گفتند   که باعث شدند که  ایدئولوژی  37 هزار عضو انجمن اسلامی دانشگاهها قربانی بشوند که باعث سقوط شاه شده بودند وبدنبالش هم و چند میلیون کارمند با سواد آموزش وپرورش ویا ادارات ویا کارخانجات نیز قربانی گشتند   ویا به خارج کشور فرا ری  شدند   ونیز با روند مزبورو "نظام دیوان سالاری عمیق وقدیمی ایرانیان" هم  بهم ریخت ویا خانواده های ایرانی هم ومتلاشی گشت  ویا دانشگاهها وپر از افرادی شدند که کشیدن  بنگ ویا دیدن سکس را وهدف دانشگاه می دانند  که حاصل ابزاری نگاه کردن مهندس  بازرگان به دین است ویا حاصل تفکر دکتر ابراهیم یزدی به دین است  ویا حاصل دیدگاه ماسونی دکتر شریعتی ّ  به " مقوله دین "می باشد   ولذا انواع مشکلا ت مختلف وبرای خانواده ها ی ایرانی آفریده است   ویا برسر افتصاد خانواده های ایرانی وآورده اند ومثلا  مشکلاتی که نخست وزیری توام با بیعتگیری بازرگان واز  مردم ایران وبر سر خانواده نوپای من آورد  ویا بر سر دوستان جوان دیگرم آ ورده را ذکر می کنم ویا با ذکر مصایق  عینی  اش وآنرا ذکر می کنم که هزاران زندانی بیگناه مهریه ازدواج حلال بوجود آورد  ویا هزاران فرزند یتیم شده وبی سر پرست  بوجود آمدند  ویا هزاران کودکان کارتون خواب خیابانی ویا زنان بی سرپرست ویا جویای کاربوجود اورد   ویا بالا رفتن سن ازدواج  جوانان را بوجود آورد  ویا طلاق خاموش ویا ازدواج سفید ویا ازدواج با چند شناسنامه را وبرای زنان بوجود آورد  ویا سوء استفاده شدن زنان وتوسط کارخانه داران وزرگران بازاری پول پرست را بوجود آورد   ویا  طلاق 800هزار فقره در سال  را بوجود آورد  که همگی نتیجه "تفسیر قران گویی  ابزاری" دوره نخست وزیری"  مهندس بازرگان می باشد  که از نخست وزیری اش  شروع گردید  که با مصوبا ت هیات دولت بازرگان ویا وزرای دادگستری  وی همراه بود  ویا با عملکرد اداره ثبت احوال وازدواج وطلاق عصر وی شروع شد ومن مشکلات زندگی نوپای خودم را وبعنوان مصداق عینی ذکر می کنم وشماها خود می توانید که به دلایل متلاشی شدن میلیونها خانواده ایرانی پی ببرید ویا به تاثیر  مصوبات هیات دولت وی  و پی ببرید؟ که چگونه با اقدامات وی ومحتویات قران ویا دستوراتش ودر مورد ازدواج وطلاق نابود شد ویا در مورد مهریه وارث خانوادگی ویا نفقه وحضانت ویا محارم جنسی وغیره  وهمگی زیر پا گذاشته شدند  که رعایت دستورات دینی مزبور ومی توانست  که به دوام خانواده های ایرانی خود "پای بند" بکند  ولی مهندس بازرگان ویاوزرای مسلمان گمارده اوو معتقد به آن موضوع نبودند ویا معتقد به حفظ خانواده های ایرانی نبودند ویا  در مورد آیات قرانی مربوط به امور اقتصادی ویا نهاد اداری نبودند  ویا در مورد امورخیریه نیز چنین می باشد   که دسته بندی هفتگانه قرانی آنرا ودر مقاله دیگرم  ذکر خواهم کرد ولی آقای بازرگان  وبدلیل عضو بودنش  در" لژ فرانسه" وبه حفظ خانواده ودر بالاترین پست اجرائی کشورایران و معتقد نبود! وهنوز هم سوال من ویا میلیونها خانواده متلاشی شده ایرانی واز وی وچنین می باشد  که بپرسیم که ماها را وبا اقدا مات "پستهای وزارتی خود" وبه طرف  کدام دین  جهانی برده است ؟  ویا به آئین ازدواج کدام دین جهانی  در آورده است؟ که معیار های طراحی دولت وی می باشد ؟ ودرحالیکه  در مورد ازدواج و در دستورات چند دین بزرگ آسمانی  وچنین چیزی وجود ندارد وفقط مخلوق دولت بازرگان می باشد  که دین پنهانی وی را وآشکار می کند وحتی دردین  بودایی اصیل نیز وجود ندارد وفقط در "دین ترویجی مهندس بازرگان" ثبت تاریخی شده است ؟  ولذا زنان ومردان ایرانی هم وباید شفاف سازی بکنند که با کدام آیین مذهبی با یکدیگر ازدواج کرده ویا معامله می کنند ویا رفتار اداری با یکدیگر می کنند ؟ولذا ازراه پرسشگری مزبور و "تکلیف نهادها ی حقوقی جامعه معاصر راو روشن بسازند ؟ ویا شفاف سازی بکنند ؟ ویا بپرسیم که  کدام قشرهای جامعه ما و جانانه دین بهائیت جدید را وجانانه پذیرفته اند؟ وبرعکس  کدام قشربندی های دیگر  جامعه ومجبوراآنرا پذیرفته اند  ویا روشهای ازدواج بهایی  وبر آنها تحمیل شده است ؟وتا اجبارا ،هم رنگ جماعت بگردند  ؟ وچرا که مردم ایران وباید از  دورغگویی درامر ازدواج با همدیگر وپرهیز بکنند  وچراکه لطمات زیادی و در این باره دیده اند؟ ولذا که باید در پشت  دوربین تلویزیون واز دروغگویی به همدیگرودر این باره  دست بردارند ویا روساهای کارخانه جات ایران نیز  ودر استخدام زنان  شفاف باشند  ویا در ماهیت شغل دادن به زنان  ویا در علل استخدام آنان  وبا روشنگری تمام عمل  بکنند ؟وزیراکه  این امرو شکاف درگیری های سیاسی عمیقی وبین اقشار مردم  بوجود می آورد  ویا صدمه دیده گی اجتماعی را بوجود آورده است ! وزنان جامعه نیز در تعیین مهریه خود وبرای ازدواج ویا در خواسته های مادی خود برای   ازواج را روشن کرده  ومسئله مزبور راشفاف سازی بکنند ! ویاتکلیف همسری خودشان را ودر هنگام ازدواج وروشن کرده ویا دو پهلو نکنند ! وبلکه گرایش باطنی خود را وبیان بکنند !که با کدام دین جهانی اسلام ویا فمنیسم وخودشان را به ازدواج یک جوان ساده لوح ویا خام ایرانی در می آورند ؟ ولذا فرق ازدواج راو با  "معامله ارزان پول سازانه " بفهمند  ؟ویا اگر به دادگاه  هم مراجعه و جهت طلاق می کنند   وهمان دادگاه هم واز نظر آیات قرانی  مسئول است ویا در مورد دعاویحقوقی  آن نوع زنان مسئولند! وزیرا که قران و"قوانین دادگاههای خانواده "را قبول ندرد وایت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید ویا مراجع دیگر هم انر ا وبه نمایندگان دادگستری ایران تذکر داده بود وی اغلب ایات قران با اصل 21 قانون اساسی ایران مخالف است که ادعای حقوق زنان را دارد ومهندس بازرگان ودوستانش وبا فریب روحانیت کم سواد وانرا در قانون اساسی  ایران گنجانید   ویا قران مصوبات مجلس را ودر موضوع مزبور قبول ندارد وبلکه همکی را مخالف سوره نسا وطلاق وغیره می داند که نهادینه شده تاریخی وی می باشد واین نوع از ایات قران کارکردهای  خوبی برای حفظ خانواده دارد    وخروج از انرا ومصداق "حکم ارتداد" می داند  وبهمین دلیل وقاضی ها باید که در صدور "احکام دادگاه خانواده " وباید بپذیرند که قران چرا ویا چه چیزی در مورد حکم دادن قضایی انان گفته  استکه قران می گوید : ومن لم یحکم بما انزل الله وفهو کافر.. واین نوع از ایات در  مورد حکم قضایی آنها ذکر کرده است ولذا مصوبات قضایی خارج از دستورات قرانی راقبول ندارد  ویا آنرا "خروج از دین "می داند ! وهمان حکمی  بود که ایت الله قمی ویا ایت اللهروحانی وغیره هم  قبول داشتند ولذا قاضی ها باید بپدیرند که  زنانی که عضو شرکتها ی هرمی شده اند وبعدا تقاضای شکایت طلاق می دهند ولذا اجرایئه  مهریه آنان واز نظر قرانی و"محکوم دینی "می باشد   وقران تفسیر حقوقی عصر جمهوری اسلامی  ویا عصر پهلوی را قبول ندارد ! ویا روسای اصنافی را قبول ندارد که از سوی وزارت بازرگانی وحکم ریاست اتحادیه گرفته اند ولی در تفسیر آیات قرانی مربوط به گران فروشی ویکم فروشی  ویا غبن در معامله وبرعکس عمل می کنند  باید بپدیزند که آیات قرانی و ملعبه شغلی آن حاجی بازاری ها نمی باشد  که دستورات حرام بودن گران فروشی را وبدلیل کرونا لغو بکنند !ویا با بالا رفتن نرخ ارز وبصورت ملعبه شغلی وحرفه ای  وزارت بازرگانی خود  دربیاوردند! که از دوره حضرت شعیب  وبصورات حرام الهی بوده وتا روز قیامت هم  وحرام می باشد!  ودستورات قرانی آلت دست کارت صنفی  فلان رئیس بقالی ایران  نیست ؟ویا آلت شغل حرفه خرازی آنان نیست! ولی مشکل مردم ایران وبا روسای شرکت گوگل ویا ماکروسافت ودر نحوه اداره مشاغل الکترونیکی ایران است که این نوع سوئ تفاهم و معضل شغلی  را  بوجود آورده است ؟ که سرنوشت 83 میلیون مردم گرسنه ایران را وبه دست پرونده الکترونیکی فلان بقال اتاق بازرگانی تهران داده اند که قادر نیست نام خود را هم بنویسد ولی در همان اتاق بازرگانی نشسته وبازرگانی همه مردم بدبخت ایران را خراب میکند ویا بدست پرونده کامپیوتری وسامانه سازی چنین قشر اصناف بیسواد ایرانی داده اند    که  از فرط بیسوادی بازاری خودو قاد ر به درک آن نوع معانی قرانی حلال ویا حرام قرانی نمی باشند ؟!  ویا در مورد حرام بودن گران فروشی وکم فروشی وفلسفه آنرا نمی دانند که چرا  قران وتورات وانجیل وقوم گران فروش  مزبور راو مستحق هلاکت دسته جمعی می داند ودر حالی سامانه الکترونیکی کنترل گرانی را به عهده گرفته اند که اصلا نمی دانند که وظیفه روسای اصناف ودر مورد گرانی چه می باشدویا سامانه تجارت الکترونیک اتاق بازرگانی چیست ؟  که کارت آن شغل را واز وزارت بازرگانی گرفته اند  !وامروزه هم و  به بهانه مرض کرونا وبه زیر مجموعه صنفی خود واجازه آنرا می دهند که یک روز از سال ومغازه خود را باز کرده ویا درب پاساژ خود را باز کرده ودر همان روزهم  وخرج 365 روزدیگر تعطیلی خود  را ودربیآوردند وبقیه ایام سال  را وبه ولگردی وبا ماشین گران قیمت خودبروند  ویا در انواع شهر ها ی بپردازند !وپرسنل تلویزیون نیز در این راه و"مردم غارت شده "را والت دست حرفه خبر نگاری خود بکنند   ؟واین نوع ازعملکرد  روسای صنفی را که روسای شرکتهای هرمی می باشند ودر گران فروشی غوغا می کنند وهمان  عضو اتحادیه های خود راو به "دین بهاییت جدید" در اورده اند ودر عین حال به دروغ در تلویزیون ادعای "اسلام ناب محمدی" برای خود می کنند  ویا این نوع از "سیستم اداری شتر گاو پلنگی "خود وایرانیان را ملعبه خود  ساخته اند   ویا تفسیر قران را طوری ذکر می کنند که گران فروشی اصولا حرام نیست   ولذا پنهان کردن دین افراد مزبور  و در هنگام "ازدواج" یا در هنگام "معاملات بزرگ "ومخصوصا درمعاملات مسکن  بنگاهای معاملات ملکی وبسیار زشت است  که  به "پولشویی ها بزرگ "ودامن می زنند ویا باعث مال باختگی بسیاری از انسانهای معاصر میشوند !ولذا  از نظر مال باختگان وقابل بخشش دائمی نمی باشد ! ولذا خواهان آن هستند که مردم ایران واز دروغگویی در مورد ماهیت دینی خود دست برداشته ونظام حقوقی دین رایج خود را در مرحله عملیاتی  روشن سازند ویا در گفتگوی رسانه ای وروشن بسازند!

واینجانب در مقاله دیگرم وقوانین دینی هفت  گانه ای را  که ذکر  خواهم کرد  که قران برای اداره یک جامعه سالم ضروری میبیند  ویا دوام هفت نوع از گروهبندی اجتماعی یک جامعه  را وفقط با ان دستورات دینی امکان پذیر می داند  که اگر طرفدانرانشان دستورات دینی مزبور  ویا برای هر گروه بندی مزبور راواگر  رعایت کردند وهمان گروه خانوادگی ویا گرو خیریه ای باقی می ماند  واگر هنجار های دینی خانواده ویا اقتصادی را رعایت نکنند وهمان  گروهبندی  خانوادگی ویا اقتصادی فرو می پاشد ویا "گروه خیریه ای" ویا "گروه عبادی" ویا "گروه قضائی وکلانتری وتعزیرات " نیز چنین است که  فرو می پاشندولذا دوام همان گروه بندیهای مزبور  وبه نقل قران وبدوام اعتقادات معتقدان به همان  دین  بستگی دارد ومربوط  به  دین اسلام  صرف هم  منحصر نبوده    وبلکه ریشه در دینهای مسیحیت ویا دین یهود ویا زرتشتی نیز  دارد ویا تاریخ دیرینه 3800 ساله هم دارد  وهمانطوریکه گفتم ودین های  های بزرگ جهانی وبرای استحکام خانواده های اتباعش واین نوع از هنجار هاری حلال ویا حرام را صادر کرده اند ویا جهت عدم  متلاشی  سازی همان خانواده  های آنان وانواع گناهان مزبور را شمرده است   ویا قوانین دینی لازم رادر این رابطه ویا برای ساختار آفرینی گروه مزبور و وضع دینی کرده است  ! ولی دولت بظاهر دیندارانه  مهندس بازرگان هم انها را خراب کرد ویا  اغلب این نوع  از مظاهردینی  را بهم زد !ویا با مصوبه های دولتی من در آوردی خودبهم زد ! ولذا ارتکاب به گناهان و در خانواده ها را رواج داد  ویا به7 کارکرد دین توجه نکرد ویا در 7 نهاد اجتماعی لازم برای جامعه توجه ننمود  که به سازماندهی 7 گروه بندی یک جامعه می پردازند  ونهایتا منجر به  متلاشی شدن خانواده ها ی ایرانی  واقتصادش گردید وهمگی بیانگر رابطه معیوب بین "دین ودولت" مدل مهندس بازرگانی  می باشد ویا در انواع وزارتخانه هامی باشد !   وبعنوان مثال وشرح کوچکی از مصیبت هایی که من کشیده ام را ذکر می کنم ویا  بخاطر ازدواج در دوره نخست  وزیری مهندس بازرگان کشیده ام را  ذکر می کنم  واگر همان ازدواج خودم را ودر دوره "هویدای بهایی" انجام می دادم  وبه آن نوع درد سر دچار نمی شدم  ویا اگر در خارج کشورهم و ازدواج خودم را وانجام می دادم وباز به چنان ستم اداری حکومت مهندس بازرگان ومدعی اسلام ناب محمدی ودچارنمی شدم!

 وماجرای بد بختی من آن بود که در دوره نخست  وزیری مهندس بازر گان وازدواج کردم وآن موقع هم وحدود25 سال داشتم ونیز تازه از دانشگاه تهرا ن فارغ التحصیل شده بودم وهمسرم نیز که  22 سال داشت وبعلاوه هنوزو دانشجوی همان  دانشگاه خودم بود ووقتی  که به دفتر خانه ازدواج رفتیم و یک "شارلان بازاری" که رفاقتی واز  "باند بازرگان" واجازه دفترخانه گرفته بود وبدون آ نکه صلاحیت حقوقی ویا شرعی تاسیس دفترخانه را داشته باشد ودر مقابل من و"دفتری" را گذاشت که تعداد زیادی امضاهای مالی  مختلف داشت  ومرتبا  از من گرفت که در "قرار داد های ترکمانچای" هم وچنان  "قرار داد های سنگین" وجود نداشت  ولی نمی دانم که آن  از نوع امضا گرفتن  ها ویا از جوانان تازه شاغل شده برای چیست ویا امضائ گرفتن برای جوانان بدون پول وچه منطقی اجتماعی دارد ؟ ودر حالیکه  با محتوای کتاب فقهی" مکاسب "  هم مغایر وهمگی عقد غیر شرعی  هستند ویا امضاء گرفتن های غیر شرعی واز جوانان وتوسط یک پرسنل رسمی دولت می باشد که جواز شغلی به او داده اند !  ونیز د ر قوانین مدنی ایران هم وانوا ع عقود ازدواج را بهم می زند ویا توام با انواع  تدلیس ویا خیار غبن وغیر ه در ازدواج است که تولید می کند    ولی در عقد  نامه ازدواج جوانان بی خبر ایرا نی وگنجانید ه شده بودند ! وبهمین دلیل هم بود که ایت الله قمی ویا آیت الله سید صادق روحانی وآن نوع از سیستم لایحه حمایت از خانواده را ودر سال 1345ش وطرح آمریکایی وانگلیسی می دانستند  ویا به خاطر اعتراض به آن لایحه هم  تبعید شدند وتا بعدا فمینیسم اجتماعی ایران  وبدست مهندس بازرگان مسلمان وبه مرحله اجرایی برسد !   ولی هنوز نمی دانم که طرح مزبور و محصول ایده های کدام  وزیر دادگستری ( ونه ظلم گستری )  آن دوره می باشد ؟ وبرایم روشن نیست ؟که دست پخت دکتر حاج سید جوادی وزیر دادگستری بازرگان بوده؟ ویا اسدالله مبشری ویا دست پخت دکتر حسن جبیبی است ؟ که وزیر دادگستری آن ایام بودند ! ولی معتقد بودند که ما ها وهم دکتری حقوقی  داریم! و هم  متخصص انواع عقود شرعی ویا عقود مدنی می باشیم !وبعلاوه  وزیر دادگستری دولت اسلا م ناب محمدی مهندس بازرگان هم ومی باشیم !ویا در انتخابمان به وزارت  مزبور به قران قسم خورده ایم که مانع آن بشوییم  که از کسی امضا ها ی پول شویانه غیر قرانی بگیریم ویا غیر شرعی گرفته شود؟  ولی این نوع از ادعاهای صرف تلویزیونی آنان بود  که از شبکه خبر پخش می کردند   ولی درمرحله عمل و جزو هیات دولت  بودند وبعنوان  وزیر مسلمان عمل میکردند والتزام عملی به دستورات دینی نداشتند ویا بعنوان  وزیر مقتدر قانون گذار بودند ویا وزیر  ازدواج ویا طلاق دادن اجباری جوانان بی خبر ایرانی بودند!  واما چونکه  من  دانشجوی جوان  وخواهان ازدواج هم ویک شهروند زیر دست آنان بودم   ولذا  مجبور به امضاهای متعددوی شدم  وبعلاوه در عصر خانهای بزرگ ایران هم وبه دنیا نیامده بودم که چنین دفتر خانه های ازدواج وجود نداشت  ویا این چنین قرار دادهای ترکمانچای گونه هم وجود نداشت ویا توسط دولت همان خانها وضع نمی شد ! و بعلاوه در عصر 250 نماینده مجلس وابسته به حزب جمهوری اسلامی هم ازدواج می کردم که جدید ترین مجلس دینی جهان را تشکیل داده بودند  ولذا  معتقد بودندکه  همگی آنها واز  نزد خداوند آمده اند وخداوند هم به انها  گفته است که محتوای سوره نسای قران را رها بکنند که دستورات قدیمی ازدواج ویا طلاق دارد که  قبلا به حضرت محمد(ع) فرستاده بود  و لی امروزه دستورات قرانی اش ودیگر به درد ازدواج جوانان ایرانی نمی خوردوبلکه بهتر است که 250 نماییده مجلس عنوان " دار ودسته 250 نفره خود را "و"مجلس دینی" بگذارند  وبا گنجاندن اصل 7 در قانون اساسی ومصوبات خود را مقدس کرده وبالاتر از وحی الهی بکنند  وتنها با عوض کردن تابلو "مجلس ملی" وبه تابلو " مجلی شورای دینی " وهم مصوبات انان جزو وحی الهی قلمداد می شود ودر سایه "تغییر عنوان تابلو" می توانند که  هر چیزی را که در مورد ازدواج وطلاق تصویب بکنند واز طرف خداوندتلقی بشود  وهمانها راهم و خداوند قبول دارد وکسان هم که مصوبات انان را نپذیرند "ضد انقلاب" جار بزنند  وقابل اعدام شدن می باشند ! و لذا اعضای   مجلس  هم معتقد بودند که می توانند  که بجای پیامبر تصمیم بگیرند! ویا طبق "مقتضیات  عصر خودشان" ووحی های جدیدی و درصحن  مجلس شورای اسلامی عصر خودشان تصویب بکنند وقانون اساسی تصویب بازرگان هم اجازه جایگزینی مصوباتشان وبجای وحی الهی را به آن "نمایندگان پر رو"می داد که "نمایندگان مجلس طاغوتی" زمان شاه  هم وچنین "مقدس مابی" وبرای مصوبات خودشان نمی شناختند ! ولی انها معتقد بودند چونکه عضوحزب جمهوری اسلامی می باشند  ولذا همه نصوص ایات قرانی مربوط به ازدواج ویا طلاق ومهریه ( صداق )  قرانی راهم و می توانند که بهم بریزند ! ویا مصوبات غیر شرعی ودر مورد عقد نامه ها بوجود آورده ویا در مجلس مزبور تصویب بکنند واحتما لا سواد خواندن اولیه عربی قران را هم نداشتند  ویا با دهها سال حضورشان ودر قم ونداشتند که حرام بودن مصوبات خود را بفهمند ودر حالیکه مصوباتشان خلاف دستور ایات صریح سوره نسائویا طلاق وغیره  قران بود وحتی به نظر دهی شورای نگهبان هم نیاز نداشت که اسلامی  اش  بکند ولی کسانی که سواد اولیه فهمیدن "حزب  جمهوری ویا "نمایندگی مجلس"ندارند  ویا سواد انرا ندارند که "وظیفه شرعی  یک روحانی" را در مجلس ویا  در زبان عربی قران بخوانند ولی مدعی نماینگی مجلس شده بودند! وبدلیل بی سوادی مفرطشان وفرق "مصوبات ضد دینی خود" را و با "متون قرانی" نمی دانستند  ولی مهندس بازرگان آنها با قانون اساسی تصویبی خودش  پرو کرده بود که در برابر قران ودین بایستند ویا پررو کرده بود که چنان لایحه ضد دینی ووابسته به فراماسونری جهانی وبا دست وامضای همان افراد به تصویب برساند که با تعالیم چهار دین بزرگ جهان حرام می باشد  ولی آنها  تصویب مجلس خود می کردند  ولذا بحث واستدلال با آنان هم وفایده نداشت که معنای عربی خواندن سوره نساء ویا طلاق قران رانداشتند که   بتوانند که بفمندچیست  ویا بدانند که چرا وبرخلاف کتاب "رسایل ومکاسب "می باشد  که ظاهرآ معتقد بودند که کتاب فقهی مزبور را ودر ایام تحصیل خودخوانده اند  ویا در قم خوانده اند ویا برخلاف فتوای دینی مراجع تقلید با سواد قم نمی باشد   ؟ ویا برخلاف نظریه فقهی ایت الله  سید محسن حکیم ویا ایت الله قمی و سید صادق روحانی وغیره نمی باشد  که  با سواد تراز  همان 250 نماینده حزبی مجلس بودند ولی این لایحه را حرام می دانستند ولی برای فریب همگان وتابلوی درب سالن جتماع خود را اسلامی نوشته بودند وبعلاوه چونکه آنرا  وبعنوان مجلس انقلابی هم تصویب کرده بودند  ولذا قابل اجرا برای دفتر خانه ها وکلانتریها ونگهبانهای  زندان هم بود  !  وایراد گرفتن به مصوبات مهندس مهدی بازرگان مسلمان  وجرم واز نظر آن باطوم بدست ها وتلقی می گردید  ویا جرمش هم  ضدانقلاب بودن می باشد  ونیز بلا  فاصله اعدام  را هم وبدنبال خود دارد ! ولذاتنها چاره ای که داشتم که امضائ بکنم ؟ویا از دستورات خداوند ی ودر سوره نسای قران  بگدزم که می گوید (لا تکونوا تجارتا الا عن تراضی ) ویا آیات دیگرش بگذرم که در مورد رضایت دوطرفه صداق زنانه ( مهریه )در قران می باشد!  ودر عقد نامه های دوره خودم وآنها را وعمدا نگنجانیده بودند وچونکه خداوند هم وبرای پیاده کردن سوره نسائ قرانی خودش و تفنگ ویا زندان ویا دستبند هم نداشت ولی مهندس بازرگان ویا 250 نماینده حزب جمهوری ویا دفترخانه زیر نظرشان و چنین دستبند ویا زندان ویا اجبارازندان  بردن را داشتند ولذا برای  اجرای مصوبه لایحه حمایت از حقوق فمنیسم اسلامی  خودشان هم  وزندان ویا دستبند واسلحه در این راه را هم مشروع می دانستند   (یا  وبه زور این سه پدیده قدرت آفرین خود  )وآن لایحه ضد دینی فراماسونری را به ما می قبولاندند که تصویبات اعضای مجلس حزبی باصطلاح مسلمان بود ! ویا در هیات دولت مهندس بازرگان تصویب شده بود! وبعلاوه بالاتر از تصویبات خداوندی ودر سوره نساء طلاق ویا غیره قران هم محسوب می باشد ! وبعلاوه وزرای دادگستری ویا زندان دار مهندس بازرگان هم و آنرا امضاء کرده بود وبه دفتر خانه ها داده بودند ولی دکتر حبیبی  که وزیر دادگستری اسلامی بود و مثل دکتر شریعتی در فرانسه درس حقوق فله ای خوانده بود ولی هنوز یک نگاهی به قران نکرده بود که بداند قران در باره آن چه می گوید: ونظیر آیه   من لم یحکم بما انزل ا...  ویا در ایه دیگرش  که در مورد دادگستری است ومی گوید( و اعدلوا   وهو اقرب بالتقوی) و لذا من ویا خیلی از جوانان بدبخت  و بیگناه به زندانهای وی  افتادیم ویا بخاطر ازدواج حلالمان افتادیم !ولذا در روز قیامت واز وی گذشت نخواهیم کرد!  وهر چند من نمی گویم که وی عمدا واین نوع لایحه تهیه کرده است واحتمالا دیگر کانونهای فراماسونر ی ایرانی  واین نوع طرح را تهیه کرده بودند که از سال 1340 ش وبدنبال تصویب این نوع از لایحه  در ایران بودند ولذا بدنبال آدمهایی  بودند که بعنوان وزیر دادگستری آنرا تدوین بکند  ویابعنوان  نماینده مجلس وابسته مصوب بکنند   ویا  امضا به اجرای عقد نامه های غیرشرعی  ازدواج وطلاق مزبوربزنند!  وچونکه در زمان شاه هم وچنین افرادی را در مجلس ویا دولت نیافته بودند ویا بدلیل اعتراضات متعدد موفق به آن امر نشدند ولذا نهایتا  امضای آنرا وبه گردن باند "مهندس بازرگان "انداختند  که ازگذشته  کشته ومرده پست نخست وزیری بود ویا به قیمت به زیر پاگذاشتن همه آیات قرانی بود  که جزشرایط نظام عضویت ودر "لژ های ماسونی" می باشد واو هم به دکتر حبیبی     داده بود  وبا علم به  اینکه ایشان ودرس حقوق اسلامی را خوب نخوانده است  ویا  از مسایل حقوقی وشرعی سر در نمی آورد! ولذا  به امضای وی  رسانده بودند! وبعدا هم به دفتر خانه ها  ابلاغ کرده بودند !  ولی همان امضای وی هم کافی بود!  ویا بعنوان وزیر دادگستری کافی بود! ولی  طبق بسیاری از آیات قرانی وبرایش مسئولیت شرعی ودر پیشگاه خداوندی وروز قیامت  دارد! وزیراکه  وی ویا خانواده اش وباید بدانند که با امضایی که وی ویا جهت اجرای قوانین غیر شرعی عقد نامه ها زده است وخیلی از خانواده  ها را متلاشی کرده است ویا خیلی ها وبیگناه به زندان رفته اند  ویا  واجب الرعایه بودن دستورات قرانی  را لغو کرده است !  ویا خیلی از جوانا ن بیگناه ایرانی و سالها در زندان مانده اند   واز جمله بنده  که در پیشگاه خداوندی وی را نخواهم بخشید! ویا دخترکوچکم بدبخت شد  که بخاطر امضاهای وی بدبخت شد ! وماجرا از این قرار بود که با همسرم که تنها یک جوان خام 22 ساله واز دانشگاه تهران بود  وبر اثر یک جریان کوچک خانگی وا ختلاف نظر پیدا کرده بودم  وبه او گفتم که عمل مزبور را و انجام نمی دهم ولی وی که عصبانی شده بود واز خامی جوانی خودش  ویا از بی تجربگی خودش تصمیم های توام با عصبانیت می گرفت و به دفتر خانه مزبور رفته بود و"آن شارلاتان بازاری هم واورا گول زده بود که بروو مهریه ات را به اجرا  بگذارو تا سر عقل بیاید ! !ودر حالیکه در موقع امضائ گرفتنها یش از من وبمن تفهیم نکرده بود که ممکن است که با امضاهای خودت وبه زندان بفرستمت ! وهمسر  من هم  که  ازروی  بی عقلی جوانی خودش و گوش به فریب او داده بود  ومهریه ترکمانچای گونه خود را وبه اجرا گذاشته بود که قابل پس گرفتن از از اجرائیات دادگستری هم  نبود  وبعلاوه "اداره دارایی "مهندس مهدی بازرگان مسلمان هم و برای من مالیات نیم عشر مهریه مزبور را وصادر کرد ه بود که 220 هزار تومان  آن روزگار محسوب می گشت   وبه من ابلاغ کرده بودند  که به اداره ما بدهکارمی باشی  ! ومن  که پولی ودربساط خود   نداشتم  ولی به اداره به کار گزینی  ام وگفتند که قسطی واز حقوق 8 هزار تومانی ام وکسر بکنند ویا در ان ابتدای کار جوانی ام  موقع ام  وکسر بکنند  وبعلاوه دادگاه مهریه نیز ومرا طلب کرد که مجبورهستی که   مهریه عندالمطالبه وی را بدهی واگر ندهی وناچارا به زندان می روی !ولی منکه پولی در بساط خود نداشتم  وناچارا به زندان رفتم وستم دادگستری بازرگان زاده قاجاری را وچشیدم  وبعدا هم وخانه 80متری خودم را و از دست دادم که با هشت سال کار شبانه روزی خودم و دریک  کارگاه  وقسط بانکی آنرا می دادم ولذا سرمایه  8سال مداوم کار حلال من  ویا با عرق ریزی خودم نیز و از چنگم بیرون آمد وبعلاوه  فرزنددختر 6 ساله ام نیز وآواره گردید ! و  همچنین در دوره تاریخی  مزبور ویا بعد از انقلاب ونظیر من ودهها هزار جوان بدبخت دانشجوهم ازدواج کردند  که همگی جوانان  ساده لوح بودند ویا  مثل من ودر جوانی ازدواج کرده بودند  ولی همگی وبا "عقد نامه  های مدل مهندس بازرگانی"به تله افتاد وبه متلاشی شدن خانواده های تازه پا گرفته خودو دچار شدند ! بعدا به قشر های دیگر جامعه ایران هم و سرایت کرد  که در سالهای گذشته   ایران وآمار طلاق مزبور  وبخاطر  پولپرستی  عده ای وبه میزان 800000 فقره طلاق در سال  رسیده است! وتا با زندان رفتن عده ای زحمتکش  وعده ای دیگرو از جوانان فاسد ایرانی وپولدار بشوند ویا سرمایه اولیه شرکتهای هرمی خود را وبا جذب ان زن طلاق گرفته در شرکت خود وبدست بیاورند  ویا با عضو کردن همان زن طلاق گرفته یگران " وتامین سرمایه اندوزی شرکتهای خصوصی سازی  خود را بدست آورند که تصویب قانون اساسی مدل بازرگانی می باشد  که از روستائیان ایرانی وبرای این قبیل از قوانین اقتصادی ورای گیری کرد ویا با پرروئی هم واین نوع از قوانین راهم  اسلامی می داند  که نمونه تشکیل سرمایه شرکتهای دانش بنیان فاسد ایرانی می باشد  که در شرکتها فاسد غربی هم و چنین مدل  فاسد تشکیل سرمایه اولیه شرکتها  وجود ندارد! وتنها مخلوق تعقل اسلامی مهندس بازرگان ودوستانش واز  اصل 44خصوصی سازی می باشد ویا در شکل گیری شرکتهای سرمایه گذاری ایرانی ومتلاشی شدن خانواده های ایرانی و ضروری است که سرمایه اولیه اشان را بدست بیآورند  ویا در نحوه تاسیس کارخانجات نوپای ایرانی وچنین پولشوییها نیز لازم می باشد  ومتاسفانه پر رویی روستائیان ایران هم باعث مسئله مزبور شده است که چنین ساختار فاسد اقتصادی ویا خانوادگی را بعنوان مقد س ترین نظم اجتماعی در تلویزیون جار بزنند وبه اعمال بهایی شدن خودشان اقرار نکنند که حداقل از میزان فساد اداری موجود کاسته بشود  که توام با پولهای کثیف ویا فساد جنسی زندگی نکنند  که تئوری رابطه "دین ودولت " واز منظر مهندس بازرگان می باشد وبهمین دلیل هم وانواع جوانان فاسد ایرانی ویا جوانان فاقد هنر ویاجوانان  فاقد تلاشگری  وزحمت کشی نفع می برند ویا ساختاراداری وچارت سازمانی  وزارتخانه ها ویا کار خانجات را هم وبا تیپولوژی شخصیتی خود وبه لجن می کشند ویا از این نوع مدل" نظام سرمایه داری ایرانی وسود می برند ویا از نظام انگل پروری  سود زیاد می برندو بعلاوه "مدل مهندس بازرگانی ودکتر شریعتی"را ودعا گو می باشند  که آنان را به نان ونوا ی ثروتهای باد آورده کشانده است ومتاسفانه سازماندهی احمقانه گوگل هم واین نوع روستاییان فاسد را پر روتر کرده است   ولذا افراد انگل  نهایت ماب  ونهایت استقبال رااز ان سامانه سازی دولت الکترونیک مدل گوگلی ویا علی بابا ویا هوش مصنوعی ساخته سوپر کامپیوترهایدانشگاه  صنعتی امیر کبیر ویا دانشگاه صنعتی اصفهان را  قبول دارند ویا از  آن سیستم اجتماعی وفرهنگی نهایت سود مادی را می برند که انسانهای مومن ویا زحمتکش ویا با سواد را از ادارت ودانشگاه وکارخانجات  بیرون بکنند وبرعکس وچنین تیپولوژی از جوانان بی دین ودر شرکت ماهر ویا غیره وگرداننده انواع  شرکت های دانش بنیان ایرانی بگردند ویا سود فراوان از آن "مدل دولت الکترونیک ویاسامانه سازی "ان می برند !  وبرعکس صدها هزار مهندس باسواد ویا زحمتکش   ایرانی وبدبخت شده اند ویا مال وزن خود را می بازند  ویا مال باخته از  از ایران فراری می گردند  ویا به زندان مهریه افتاده اند !  وبعلاوه پدر ومادرپیرویا  کهن سال  آ نان جوانا ن زندان افتاده هم   ونظیر والدین پیر ودین دار من ودر راهروهای زندان و،اشک پدرانه می ریختند ویا بخاطر زندانی شدن جوانان بیگناهانشان می ریختند  وبر بازرگان زاده ویا هیات دولت وی  لعنت مداوم می فرستادند که با "جوانان کاوه ایرانی" وعین ضحاک رفتار می کند!  وهمانطوریکه گفتم  این طرح انگلیسی ودر سال 1345 ش وبخاطر اعتراض آیت الله قمی وسید صادق روحانی مردود اعلام شد که به تبعیدخاش ویا شر زابل فرستاده شده بودند  ولذا کنسل شده بود  ولی بعد از انقلا ب دوباره استارتش را زدند ویا توسط  مهندس بازرگان ویا با اعتماد به مسلمانی بیش از حد خودش  وبعلاوه با لایحه شدید تر از آن  تبدیل می گردد  وبسیاری از ما جوانان تحصیل کرده را وبا نخست وزیری اسلامی خودش وبه زندان می فرستد  ! واین امر در حالی می باشد که  دستورات قرانی ودر مورد قاضی ها ی دادگاه خانواده هم روشن می باشد  که دستورات شرع بیان می کند ویا در قران وآیات عدالت وقسط رابیان می کند که باید  ودر داد گاه وکلانتریها عمل بکنند ویا طبق دستورات قرانی واحکام قضایی خود را غیر شرعی  نکنند !وچرا که   دستورات قرانی ودر مورد حکم قضایی غیر عادلانه هم و شدید تر از سایر وعده های عذاب الهی درروز  قیامت می باشد !   وتا  بی عدالتی وقسط را در جامعه از بین نبرند ! ولی متاسفانه دکتری گرفتن حقوقی دکتر حبیبی واز فرانسه مشکل سازبود   که هم دوره درسی شریعتی در فرانسه می باشد  ولی ضعف درس خوانی در علم حقوق داشت  واین نوع از مشکلات را وبرای ازدواجها ویا برای دانشجویانو در  ستاد انقلاب فرهنگی ایران بوجود آوردکه وزیر علوم ویا وزیر دادگستری مهندس بازرگان هم شده بود    ولی آشنایی لازم  به علم حقوق ویا به حقوق آموزشی دانشگاهها نداشت   ویا علم به ایات قران نداشت وتنهااز محله منگل تهران بود که مسلمانان سنتی داشت وبطور شفاهی اسلام را می شناختند و احتمالا علی امینی اورا به همراه شریعتی به فرانسه فرستاده بود ومکتوباتش هم نشان می دهد که سواد قرانی اش هم وجای سوال فراوان  دارد واین امر از روی ترجمه کتابش دیده می شود   که از زبان فرانسه وبه زبان فارسی وکتاب ترحمه کرده بودوتا اسناد مدرک گرفتنش باشد   ولی اینجانب که رشته تخصص ام ودر باره محتوی کتاب مزبور است وصد بار هم آن کتاب  و ی را  خوانده ام ولی  چیزی از ترجمه محتوای  فرانسوی علم حقوق ودر آن کتابش ندیده ام  ویا تابحال  نفهمیده ام وجز تکرار یک مشت کلمات عربی سردر گم چیزی نیست !واما کس دیگری که  همان کتاب راو ترجمه کرده است  ولذا هرکسی از ترجمه آن فرد دومی  ومحتوای کتاب را  درک می کند که منظور نویسنده فرانسوی آن وچه بوده است ؟  واین مسئله نشان می دهد که دکتر حبیبی که سالها سرنوشت ماها را بدست خود گرفته بودو نه تنها در مورد علم حقوق ودر فرانسه وچیزی یاد نگرفته بود  وحتی با وجود آنکه دهها سال هم و در فرانسه زندگی می کرد  ولی باز زبان فرانسه راهمخوب یاد نگرفته بود  ولذا در ترجمه کتاب مزبور را هم وبه موضوع حقوقی مزبور خوب آشنا نبود ولی تصدی پست وزارت دادگستری ویا آموزش عالی ویا معاونت اجرایی ویا دخالت در تدوین قانون اساسی  توسط وی ویا جهت تهیه عقد نامه های غیر شرعی وخیلی از خانواده ها ی مومن ویا زنان مومن را ومتلاشی کرده است  وهمچنین مدتی هم که وزیر علوم شده بود  ویا عضو ستاد انقلاب فرهنگی شده بود  واز روی بی اطلاعی حقوقی  نسبت به وظایف  وکارکرد پستش ونسبت به  معیار های قانونی وچارت سازمانی مصوب وزارت علوم  عمل میکرد  ولذا عده زیادی هم  از افرادسود جو واز ضعف معلومات حقوقی وی    ویا با سوء استفاده از نا آشنایی وی ونسبت "نظم دانشگاهی"  وناخواسته  انواع امضاهای مختلف از وی می گرفتند که رقبای با سواد دانشگاهی  خود را از دانشکده ها  حذف بکنند ولی دکتر حبیبی را ودر  ماجرای پشت پرده آن موضوع نمی گذاشتند  ولذا با این شگرد بود بسیاری ازهمکاران باسواد دانشگاهی رقیب خود را وازمحیط  دانشگاهها  اخراج کردندکه اوهمچنان  بی خبرازآن   موضوع بود   ویا خیلی از دانشجویان بیگناه وازتحصیل قانونی  دانشگاه اخراج  شدند   وبدون انکه با نظام سیاسی کشور ودرگیر شده باشند  وهر چند من واز نزدیک با وی ملاقاتی ودر زمان ستاد انقلاب فرهنگی اش  داشتم وبخوبی می دانم که منظورویا نیت وی از عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی  وچنین اموری نبوده ولی چونکه  امضاهای  ایشان وارزش حقوقی دارد ویا در ستاد انقلاب فرهنگی ویا در پست دادگستری داشت    ولذا مشکلا ت زیادی وبرای قشر تحصیل کرده ایرانی وبوجود اورده است !ولی بیش از خود وی و مسئولیت اصلی اش وبا دکتر شریعتمداری ومهندس بازرگان  می باشد  وبعلاوه  مهندس بازرگان مقصر اصلی می باشد که خودش را در اول انقلاب مشاوراعظم  اداری روحانیون  کرده بود ولی کوچکترین اطلاعی از مسئولیت اولین دوره نخست وزیری اسلامی نداشت که تعیین کننده واقعی ودر زندگی مردم ایران  می باشد  ویا تعیین کننده در شکل کیری مدل وزارتخانه های ادوار  بعدی   کشور می باشد    ولی وابستگی مهندس بازرگان  به "لژ فرانسه محمد علی فروغی" ویا فرزندش ومانع آن بود که مردم ماهیت اداری وی را بشناسند  وبعلاوه  معتقد بود که من بیش از همه روحانیون ایران  وبه " تئوری اسلامی کردن 23 وزارتخانه ایران آشنا می باشم  وهمچنین  بدلیل ادعای بالای  مسلمانی خودش و نمی خواست که وزرایش هم ودر مورد وظایف اسلامی اشان ودر همان وزارتخانه ها وروشنگریبشوند  که قبل از دادن حکم وزارتی وبه همان 23  وزیران  خودش ومی بایست که آنها را جمع می کرد ومی گفت که انتظار" بیعت شرعی" مردم ایران واز من زیاد می باشد  ویا از مشروع بودن پست  وزارت شما ها وبرایشان نامعلوم است؟ ویا از نظر انان ونحوه اسلامی بودن مدیریت شما ها وبر  23 وزارتخانه ایرانی  وهنوز سوال های فراوان دارند؟ وپس  اول بروید ومتون  قران را خوب بخوانید !وسپس به وزارتخانه های خود  برویدو پشت  میز وزارتی خود بنشینید !وتا بدانید که در وزارتخانه مزبوروچه نوع از آیات قرانی را وبایدبه مرحله اجرایی بگذارید!ولی بخاط غروربیش از حد  در تفسیر قران گویی اش واین کار را نکرد وبهمین دلیل هم وافکار اداری هم وی وبدعت آفرینی زیاد ی وبرای وزرای بعدیتر  نیز بوجود آورد که خشت اولین معماری وزارتخانه های ایران را وتا ثریا کج بالا  می برد!