حزب 50 میلیونی ترکان ایران وخواسته قانونی قوم

محروم افشارهای ترک اسد آباد همدان

تهیه گزارش خواسته های آنان وتوسط " محمد خالقی مقدم روز نامه نگار

شهرستان اسد آباد استان همدان یک ناحیه "افشارنشین "این استان است ومخصوصا "دهات جلگه افشار اسد آبادویا چهار دولی آنست " که اغلب از اقوام افشاری هستند که از دوره ظهور نادرشاه افشار ودراین منطقه ساکن شده اند ویا در شهر اسد آباد ویادر70 روستای حومه آن استقرار یافته اند که اغلب از نژاد قوم ترک افشاری هستند ولی اکنون دچارمشکلات عمیق اجتماعی واقتصادی هستند ولی تابحال هم کسی از رسانه ها ویا روز نامه نگاران ویا مقامات کشور هم در صدد رفع مشکل آنان نیستند وفلسفه جغرافیایی سکونتشان هم در این منطقه محروم که در اواخر عهد دولت صفویه که شهرهای همدان ویا اسد آباد ویا نهاوند وغیره که به اشغال ارتش عثمانی در آمده بودند وهمان ارتش عثمانی نیز وبه مدت 15 سال ودر اسد آباد مستقربودند ویا در دهات پیرامونش مستقر بودند که در پائین گردنه اسد آبادبود ویا یک ناحیه استراتژیک نظامی بودولذا با حضور طولانی ارتش عثمانی ودرهمان "جلگه اسد آباد" وتردد دیگران وامکان نداشت که پائین کوه الوند می باشد ویاپائین گردنه خطرناک اسد آباد بود وسکنه دهاتش هم فرار کرده بودند ویا بدلیل تسلط طولانی عثمانی ها وبر آن آبادی کوچک اسد آباد وباعث شده بود که سکنه قدیمی آن نوع دهات که اغلب از اقوام دیگر بودند وهمان دهات ویا آبادی اسد آبادو یا پائین گردنه الوند کوه را رها کرده وبه ناحیه دیگر ایران بروند ولذا منطقه مزبور ودهاتش واغلب از جمعیت خالی شده بودوبهمین دلیل وقتی نادر شاه افشار وقدرت میگرفت وتصمیم گرفت که ارتش عثمانی را واز خاک همدان ویا از کرمانشاه ویا از سرپل زهاب ویا از شهر های غربی ایران وبیرون بکند ومجبور بود که اول این گردنه نظامی غرب ایران راوپس بگیرد وسپس سایر شهر ها را وآزاد بکند ولذا تصمیم گرفت که بخشی از قوم شجاع ودلیر قوم افشاررا واز منطقه تکاب ویااز چهار دولی آذربایجان غربی وبخشرا از کلات خراسان آورده و به پائین گردنه نظامی اسد آباد کوچ بدهد وتا به محافظت گردنه خطر ناک اسد آبادبپردازند وتا مانع پیشروی دوباره ارتش بزرگ عثمانی وبه شهرهای مرکزی ایران بشوند ویا نتوانند از این گردنه خطر ناک نظامی رد بشوند ولذا این منطقه نظامی اسد آباد ونقش بزرگی در تخلیه نظامی شهرهای غربی ایران داشت ویا در تسلط نظامی دوباره نادر شاه افشار وبرشهرهای عراق داشت ویا در دوبار شکست دادن سنگین ارتش بزرگ عثمانی ودر شمال بفداد داشت وبعلاوه سکنه شجاع افشارِ آن جلگه اسد آباد هم که از طوایف قرخلو وقاسملو وگوانلو وپیر ملو وقمچلو افشار بودند ونقش بزرگی ودر آزاد کردن شهرهای غربی ایران داشتند ویا در پس گرفتن از ارتش بزرگ امپراطوری عثمانی داشتند که ارتش بزرگ ینی چری عثمانی هم واز 30 کشور خاورمیانه ویااز سربازان شمال افریقا وغرب اروپا بودند که همه این 30 کشور هم وجزو امپراطوری عثمانی بودند وتا علاوه از محافظت نظامی گردنه اسد آباد ومدت 15 سال هم ومشغول تدارکات رسانی نظامی دائمی بودند ویا مشغول آذوقه رسانی نظامی دائمی وبه ارتش نادر شاه بودند که در خاک کرمانشاه ویا درخاک کردستان عراق وبا ارتش عثمانی می جنگیدند ویا در بغدادوکناره های دجله وفرات وبا ارتش بزرگ عثمانی می جنگیدند ویا در خاک ایلام ولرستان وخوزستان وبا ارتش عثمانی ومی جنگیدند ولذاهمان اقوام افشاری جلگه اسد آباد وبا قاطر ها ویا با گاری های نظامی خودشان ودائما از گردنه خطر ناک وشیبدار وسخت اسد آباد ومشغول تدارکات رسانی نظامی وبه مقدمه سپاه نادرشاه بودند ویا آذوقه به خاک عراق می فرستادند ویا در غرب ایران بودند وبعلاوه همان گردنه خطرناک اسد آباد هم و در دولت های سابق ایران نیز مهم بود ولذا اغلب باعث شکست دولتهای مختلف شده بود واز جمله لشکر کشی ارتش سلطان محمد خوارزمشاه وبه شهر بغداد را هم وناموفق کرده بود که می خواست خلیفه بنی عباس رابردارد ولی همان ارتش بزرگ خوارزمی و در گردنه سخت زمستانی وپربرف اسد آبادومتوقف شد ولذا با شکست روبرو گردید وبهمین دلیل هم واغلب کتب قدیمی ایران وبا ذکر "گردنه اسد اباد" ویا "گریوه اسد" آبادوآنرا یاد کرده اند ویا از این "گردنه نظامی "ودر کتب تاریخی خود، ویاد کرده اند وبعلاوه در جنگهای 25 ساله نادر شاه هم ومهم وحساس بود که با ارتش 5 دولت همسایه ایران می جنگید ویا بخاطر اشغال خاک ایران ویا همه شهر ها ی ایران ویااشغال دهات ایران وتوسط همان بیگانگان اشغال شده بود ولذا همان گردنه اسد آبادهمدان نیز برای نجات همه ایرانیان مهم بود وبهمین دلیل وقوم دلیر افشاری ومحافظ این گردنه خطر ناک اسد آباد گردید ووسئولیت خطر ناک بعهده خود گرفت ومی بایست که نقش مهمی بازی بکند که کمتر مورخ ویا روزنامه نگاری ودر ایران وبه این مسئله پرداخته است ولی مستندات تاریخی این نوع تدارکات رسانی نظامی دائمی وهنوز وجود دارد ویااسناد آذوقه رسانی نظامی 25 ساله جنگهای نادر شاهی واز این گردنه اسد آباد وجود دارد وهمگی در صفحات پراکنده سه جلد کتاب " عالم آرای نادری "آمده است ویا در کتب دیگر این عصر افشاریه ومستندا آمده است که من (گزارشگر اجتماعی) که از سکنه این 70 روستای محروم همدان وپرسش های اجتماعی می گردم وتا شرح احوال آنان رابنویسم ویا در مقاله مردم شناسی منطقه اسد آباد همدان بنویسم ویا انتشاراینترنتی ورسانه ای بدهم ولذا خواسته های شرعی وحقوقی آنان را وانعکاس رسانه ای می دهم ویا وبه دیگر ایرانیان تذکر روزنامه نگارانه می دهم ونیز برای اختصار مطلب به آن اسناد تاریخی نمی پردازم وفقط برخی از درخواستها ویا گله هایشان اوز سایر ایرانیان را ذکر می کنم که تابحال وچه مشکلات عمیقی کشیده اند ونیز بمن گفتند که محتوای همه این اسناد تاریخی ودر این قبیل از کتابهای عصر افشاریه و مستندا امده است که چگونه قوم افشاری ساکن شده ودر دهات محروم اسد آبادوچگونه حق بزرگی وبر گردن همه مردم ایران دارند ویا حتی برگردن ترکان دیگر ایران هم دارند که تابحال آنان را فراموش کرده اند ونیز سکنه افشاری این 70 روستای محروم اسد آبادوبمن گفتند که مدت 15 سال بعداز سقوط صفویه وآنها ودائما کوشش وتلاش فراوانی کردند ویا با سختی تمام وعمل کرده بودند ویا با ایثار گری تمام وعمل کرده اند که خاک ایران وآزاد بشود !وبو یژه در 6 ماه سخت زمستانی که گردنه اسد آباد پر برف بود ویا آذوقه رسانی طاقت فرسا بود ویادر پائیزهای پربرف وباران وهمان جاده خاکی کوهستانهای پربرف همدان وطاقت فرسا بود که سرد ترین نقطه ایران می باشد ویادرهمان گردنه های خطر ناک اسد آباد همدان که چندین گدوک متعدد هم داردولی این نوع تدارکات رسانی نظامی طولانی ودر رفع اشغال بیگانگان را انجام می دادندویا آذوقه رسانی جنگی را وبا قاطر های خود وانجام می دادند ویا در تربیت اسبان جنگی لازم وجایگزین کردن آنها وبا اسبهای کشته شده را ودر همان دهات 70 گانه اسد اباد را وانجام می دادند وتا ارتش نادر شاهی واز بیگانگان شکست نخورد؟ ویا در تهیه ابزار آلات جنگی ودر همان 70 آبادی اسد آباد ویادر حمل ونقل توپ وخمپاره وزنبورک انداز ویا شمشیر واز این گردنه پربرف وبوران و یا سرما خیز را که انجام می گرفت که راه خاکی گردنه اش نیز وتا گردن قاطر هاوبسته می شد ویا همگی از برف ویخ ومخصوصا شبها وبالا می آمدودر عصری که ماشینهای برف روف معاصر هم نبود ولی سکنه دلیرافشاری این 70 روستا ویا سخت کوشی قوم افشاری خود وراه همان دهات اسد آبادرا وباز نگه می داشتند ویا مرتبا ودائما وتدارکات انجام می دادند ویادر تهیه وتامین وساخت وساز انواع ابزار الات جنگی وکوشش می کردند ویا در تهیه رسن وکمند جنگی .وکوشش می کردند ویادر تهیه قایق های کوچک وعبوری از دجله وفرات وکوشش می کردند که در همان دهات اسد آباد و ساخت وساز می کردند ویادر تهیه وتامین آذوقه سربازان ویادر تهیه علوفه اسبان جنگی که تامین می کردند وبعلاوه درسرتاسر دوره قاجاریه هم وتا سالهای 1342 ش وعهد پهلوی نیز ونحوه تامین امنیت جاده های تجاری ویا امنیت کاروانهای عبوری واز قصر شیرین وتا شهر همدان نیز وتوسط همان 1800 روستایی تفنگ بدست قوم افشارهای دهات اسد آبادانجام می گرفت که جاده مزبوررا وامن می کردند وزیرا ژاندارم ویا نیروی انتظامی دولتی هم نداشت وبهمین دلیل هم واز جاده بیرون شهر کنگاور وتا شهر همدان ومهمترین محافظان قراولخانه ها ویا عوامل حفظ امنیت کاروانهای تجاری ویا مسافرانش بودند ویا بدست همین قوم افشار اسد آباد همدان وانجام می گرفت ویا در جاده گذرگاهی کرمانشاه وبه شهر تهران ویا در گذر گاههای شهر های متعددش وتا گردنه اسدآباد ویا تا شهر همدان وتامین می کردند ولیکن آنهمه سخت کوشی جان فرسای اقوام افشاری اسدآباد ونافرجام بود وچرا که با قتل نادرشاه افشار ودر فتح آباد قوچان وهمگی بدبخت شدندویا وقتی که دو برادر زاده نادرشاه هم وبعد از قتل نادرشاه وبا هم ودرگیر شدند ویا بخاطر انتقام گیری از قتل نادر شاه از یکدیگر وانتقام گرفتند ولذا حدود 100000 نفر از قوم افشار نیز وهمدیگر را کشتند ویا در سه جنگ بزرگ زنجان وقم وسرخه سمنان وهمدیگر را کشتند ونتیجه آن شد که خزانه بزرگ نادرشاهی هم وتوسط اقوام زرنگ ایران غارت شدویا بدست اقوام دیگر ایرانی افتاد که بهیچ وجه ودر جنگهای ایران آن روزگار شرکت نداشتند که به نقل کتاب مجمل اتواریخ و9 هزاربار شتر طلا ویا سکه طلا بود وهمه خرنه بزرگش ودر کویر لوت وکویر نمک وبدست اقوام زرنگ ایرانی افتاد ویا بر اثر درگیریهای دوبرادرزاده نادرشاه افشار ویا کشته شدن هر دوتای آنان ودر جنگ قم واراف سمنان وهمگی غارت شد وبعلاوه همه اراضی ویا مراتع سابق اشان هم ودرشهرستانهای کلات ودر گز ومشهد خراسان هم وتوسط دیگران غصب شد ویا بدست اقوام دیگر ایرانی افتاد ویا اغلب اراضی قوم همان افشار هم ودر شهرستانهای تکاب ویا چهار دولی وشاهین دژ ومیاندوآب وجنوب ارومیه آذر بایجان هم وبدست اقوام دیگر افتاد ویادر بیجار وقروه وزنجان وقیدار وقرا اغاج کردستان هم وچنین شد ویا اراضی سابقشان هم ودر جنوب کرمان وبافت وسیرجان وبردسیر افشار نشین نیز وچنین شد ویااغلب اراضی اشان هم ودر شهرهای شوشترورامهرمز ودورق ورامشیر افشار نشین خوزستان هم وچنین شد ویا اراضی افشار نشین کازرون ودشت ارژن فارس نیز وچنین شد ویا اراضی افشارهای جنوب قزوین ویا خرقان وساوج بلاغ کرج نیز وبه چنین مصیبتی دچار شدند وهمگی توسط اقوام دیگر زرنگ ایرانی و مصادره شده ویا غصب گردید وبعلاوه اقوام افشار حومه اسد آباد همدان نیز و بدبخت شدند ودیگر آنها هم وبخاطر این نوع از تدارکات رسانی سخت خودومغضوب همه ایرانیان زرنگ شده بودند وبهمین دلیل وبعد از 25 سال جنگهای طاقت فرسای خود ودیگر نه امکان برگشت دوباره وبه اراضی دهات ومراتع سابق کلات ویا تکاب وبیجار وشوشتر ورامهرمز وکازرون ویا بافت کرمان ویا سیرجان را داشتندونه اقوام همسایه همان جلگه اسد آبادنیز وتحمل همسایگی با آنان راوتحمل نمی کردند ویا در جلگه پائین اسد آباد هم وتحمل نداشتند وچرا که اراضی قوم زندیه ویا دشمن شده با سکنه اسد اباد هم وهمگی ودرنزدیکی انها بود ویا در دهستان های پری ویا کمازان زندیه نشین تویسرکان بودند ولذا همگی همسایه دیوار به دیوار با آنان بودند که دشمنی عمیقی با افشار ها داشتند وچرا که می خواستند وبا قلع وقمع همه سکنه اسداباد ویا دهاتش برشهرهای کرمانشاه ویا کردستان وتسلط سیاسی پیدا بکنند ویا در طول حکومت 30 ساله زندیه هم ومرتبا با 70 روستای افشار نشین اسد آباد ومی جنگیدند ویا در عصر قاجاریه نیز وشاهان قاجار هم ودشمنی خونینی وبا همان افشاری اسد آباد داشتند ولذا بعد از قتل نادرشاه افشار وسختی های زیادی دیده ویا صدمات زیادی چشیده اند ویا از اقوام همسایه خوددیده بودند ویا بخاطر آزاد کردن سرتاسر خاک ایرانیان واز وجود بیگانگان وانواع فشار ها را وتحمل کرده اند ونیز بدلیل اخراج بیگانگانی مثل افغانیها ویا اوزبکها ویا عثمانیها ویا روسها ویا اعراب جنوب خلیخ فارس واز خاک ایران دیده اند که همه دهات ایران را واشغال کرده بودند ویا بعد از صفویه وسر تاسر شهر ها ویا همه دهات بقیه اقوام ایرانی را وبه اشغال خود در آورده بودند و بخاطر همان جنگهای میهنی نیز و100000جنگجوی قوم افشارنیز ودر سه جنگ خونین وهمدیگر را کشتند ویا مراتع واراضی سابق دهات قوم بزرگ افشارهم واز چنگشان خارج شد ویا در 14 استان دیگرایران هم ومصادره شد ونیز در دولت پهلوی نیز واحزاب شخصی ویا چند نفره اقوام زرنگ ایرانی ویا سیاست پیشتهگی خود وهمه انتخابات مجلس ویا دولت ویا گروه کوچک خود را وبه ضرر این قوم بزرگ ترکهای افشارایران واز صندوق ها ی رای گیری بیرون آوردند ویا با تبلیغ رسانه ای ویا اینترنتی کرده ویا هنوز هم می کنند وتا سهمیه بودجه ریزی سازمان برنامه 31 استان را وبضرر آنان و از چنگ آنان بیرون بیاورند ولذا زرنگی سابق خودشان را ودوباره تکرار می کنند وتا بر برآن قوم بدبخت افشار 14 استان ایران ودوباره ستم بکنند ! ولذا همان زرنگی های قومی عهد زندیه را ودوباره تکرار می کنند ویا در دولت قاجاریه وپهلوی هم وهمچنان انجام گرفت ونهایتا هم به مصادره شدن اراضی ویادهات ویا خزانه بزرگ افشار هاو منجر شد ودر عصر جدید هم وبه مصادره بودجه ریزی ویا سهمیه بندی دانشجویی ویا پزشکی ویا انتخاباتی ویا حزب سازی دوباره دیگران برعلیه این قوم بزرگ افشار 14 استان ایران می اندیشند وآری قتل نادرشاه افشار وفاجعه بزرگ وبرای این قوم بزرگ ایرانی بود وزیرا هیچ قوم ایرانی وبه اندازه قوم بزرگ افشار وجمعیت کثیر ندارد ویا در 31 استان ایران هم وندارند ولذا در آینده نزدیک هم وقوم افشارهای 14 استان ایران وفقط "حزب سیاسی خودشان "را تشکیل خواهند داد ولذا به کاندید ا های احزاب دیگر مجلس ویا به دولت وشوراهای ه شهر ویا روستا و"رای سیاسی انتخاباتی "نخواهند داد ولذا تبلیغات سیاسی دیگران و در خارج کشور ویا داخل کشورهم وبی فایده می باشد وبعلاوه اقوام متفرق ترک ایرانی نیز وآزاد خواهند بود که به ترکهای افشار بپیوندند ویا به "احزاب سیاسی سلطنت طلب تهران "رای بدهند! ویا به احزاب جمهورخواه قوم گیلک رشت ویا به حزب قو م مشارکت یزدرای بدهند( البته آزادند ) ویا به حزب دموکرات کردستان ویا به حزب قوم کومله وغیره رای بدهندویا ندهند! ولی قوم بزرگ ترکان افشاری ایران 14 استان ایران وبرای نجات بخشی خودشان ودیگر مثل سابق وتفنگ بدست نخواهند گرفت ویا در حوادث سیاسی ومثل ایام سابق دیگر و(حماقت سیاسی )وبخرج نخواهند که الت دست بقیه ایرانیان زرنگ بشوند ویا بخاطر منافع دیگر اقوام زرنگ ایرانی ایثار کردهرای در صندوق های رای گیری آنان ریخته ویا بخاطر منافع انان وبجنگند ویا کشته بدهند ومنافعش رافقط تنها آن زرنگهای ایرانی ببرند! وزیرا نتیجه این نوع ایثارگری های میهن پرستانه جنگی وباعث شده است که حدود 250 سال می باشد که همه هستی خود را واز دست داده اند وفقط خواهان "تاسیس حزب سیاسی قوم افشاری خود هستند ویا اقوام ترک یک میلیونی قشقایی های فارس هم ویا ترکان طالش گیلان هم وبه آنان خواهند پیوست! ویا ترکان خلج وخرقان وقزوین وابهرهم یا ترکان بهارلوی همدان نیز وبه آنان خواهند پیوست ویا ترکان قوم بیات ترک یااغاجری چند استان ایران نیز به انان خواهند پیوست ویا ترکان تبریز ویا تهران وکرج هم ومجبورند که به حزب آنان بپیوندند والا اگر زرنگی بکنندوباعث بشوند که دوباره بودجه ریزی کشور وبه ضرر اقوام دیگر ترک ایران واز صندوقهای رای گیری بیرون بیاید ویا مثل صد سال گذشته وعمل بشود ویا در تاسیس بودجه ریزی سازمان برنامه وبودجه 31 استان ایران عمل شود وسهمیه عادلانه پزشکی ویا دانشجویی اقوام بدبخت ترک ایران وحذف شود ویا درشهرهای قشقایی نشین فارس ویا سمیرم اصفهان آسیب ببیند ویا در جنوب کرمان ویا شهرهای افشار نشین بافت وبردسیر وسیرجان وآسیب ببیند و در آن صورت وانتخابات سیاسی آینده همان ترکان 31 استان ایرانی وهمگی باعث خواهد شد که سهمیه بودجه ریزی دانشگاه تبریز حذف بشود ویا بخاطر زرنگی برخی از پولداران تبریز وحتما قطع خواهد شدویا در کمیسیون بودجه ریزی آینده مجلس وبرای تخصیص "دانشگاه قوم محروم ترک قشقایی استان فارس و"اختصاص خواهد یافت !ویا برای تخصیص بیمارستان "ترکان خلج ساوه وخرقان وتفرش "اختصاص خواهد یافت !وزیرا حزب قوم افشاری 14 استان دیگر ایران هم ودوباره زرنگی سیاسی سایر ترکان پول پرست را هم وتحمل نخواهند کرد وبهمین دلیل ونام "حزب مردم سالاری ترکان 50 میلیونی ایران "را هم وانتخاب کرده اند ویا عنوان دیگرش هم وحزب مردم سالاری ترکان 14 استان ایران می با شدوآنهم با علامت اختصاری ( حزب حمتا) است وبعلاوه بقیه اقوام ایرانی ودر استانهای دیگر ومی توانند که حزبهای قومی خود را وتشکیل داده ورای بدهند وتاعقب نمانند! وزیرا بعد از قتل نادرشاه افشار واقوام زرنگ باعث شدند که شاهان پست فترت قاجاری وبه مدت 103 سال وحاکم همه شهرهای آذربایجان بشوند ویا در طول حکومت ننگین اشان نیز ودهات واراضی اغلب شهرها ویا دهات آذربایجان وزنجان وهمدان وطالش وفارس را مصادره بکنند ویا بخاطر زرنگی برخی از خوانین اهر وخلخال وباعث شدندکه قوم کوچک زندیه وبرهمه شهرهای آذربایجان ویا زنجان وقزوین وهمدان ترک نشین ومسلط بشود ویا بخاطر زرنگی خودشان وباعث شدند که خرانه نادرشاهی غارت شده ویا سربازان افشارترک 14 استان دیگر ایران ضرر ببینند که تبریز را آزاد کرده بودند وبعد از قتل نادرشاه ومجبور به تخلیه سربازخانه های آذربایجان وتبریز شدند که همه شهرهای آذربایجان را واز حمله دوباره ارتش عثمانی برتبریز ویا بقیه شهرهایش وحفظ کرده بودند و ودر راه برگشت از دهها پادگان شهرهای اذربایجان وبه دهات سابق خو دشان هم وحدود 100000 نفر از همان سربازان بدبخت افشارویا حافظ شهر های اذربایجان وبخاط قتل ناجوانمردانه نادرشاه افشار ویابخاطر قتل ناجوانمردانه 18 فرزند ویا نوه هایش وهمدیگر را کشته ویا بقیه سربازان افشاری هم ومجبور به اسکان در دهات لم یزرع ساوجبلاغ ویا در گردنه سرما خیز اسد آباد گردیدند وتنها گروه اندکی از جنگجویان دولت افشاری وبه دهات سابق قومی خودودر کلات ودر گز خراسان برگشتند ویا به شهرهای افشار نشین بافت وسیرجان وکرمان برگشتند ویا به شهرهای شوشتر ورامهرمز دورق وآغاجری وکازرون ودشت ارزن خوزستان واستان فارس برگشتند ولذا 50 هزار خانوار قوم افشار هم که امکان برگشت به دهات کلات ویا درگز ومشهد وتکاب وبیجار وچاردولی ومیاندوآب را نداشتند وناچاراحدود 250سال تمام وهمگی آواره میهنی شده ومجبور شدند که با سختی تمام و دراراضی فاقد حاصل خیزی صحرای خشک ساوجبلاغ کرج ویا صحرای خشک اشتهارد ویا درتپه های لم یزرع جنوب قزوین و خرقان اقامت طاقت فرسا کرده ویا در اطراف گردنه سخت وسرما خیز اسد آباد همدان اقامت بکنند ولذا تا اواخر عهد محمد شاه قاجار هم واقامت سخت ودر منطقه مزبور داشتند ویااقامت ناخواسته داشتند ودر این راه هم و شاهان پست فترت قاجار وفقط 22 هزار نفر واز سکنه شهر افشار نشین زنجان راودرسال 1267 هجری وقتل عام شهری نمودند ویا اراضی 130 روستای افشارنشین بدبخت شهرستان قیدار را وقف مدرسه عالی سپه سالار نخست وزیر پست فتر ت ناصرالدین شاه قاجار نمودند وبعلاوه همه دهات استان زنجان را هم وبه مالکیت شاهزادگان قاجاری در آوردندواز جمله دهات وشهر خرم دره ویا صائین قلعه افشار نشین هم و جزواملاک سلطنتی مظفر الدین شاهقاجار شد ویا هنوز هم یک میلیون جمعیت ترک بدبخت قشقایی ترک هم وصد سال است که یک سهمیه دانشجویی ویا پزشکی ندارند وبعلاوه سکنه ترک افشار اسد اباد هم واز عمران شهری ویا بودجه ریزی کشوری و بی بهره هستند واین نوع ضربه دیدنهای سنگین وبه قوم ایرانی افشار ویا به قوم پرجمعیت افشار وویا ضربه به ترکان قشقایی وقوم بیات ترک وقوم مقدم ترک مراغه و"نتیجه شرکت آنان ودر جنگهای آزاد بخشی میهنی "وبرای نجات دادن بقیه ایرانیان بود ولی متاسفانه برای خود قوم افشاری ترک وچیزی جز خسارت دیدنهای کثیرودر بر نداشت ویانتیجه ای جز کشته شدن ویا مصادره شدن املاک ویا دهات پدری اشان ودر بر نداشت ویا نتیجه ای جز محروم شدن از منافع انتخاب 120 ساله اخیر ودر بر نداشت ؟که یک درس تاریخی بزرگ وبرای این نوع قوم ترک ایرانی می باشد که شاخه ای از ترکان سلجوقی "قوم شمله اوشار عصر سلجوقی "می باشند وهم اکنون نیز ودر 14 استان ایران وپراکنده می باشند وبعلاوه همان قوم افشار اسد اباد همدان هم وبعد از قتل نادرشاه ودر سال 1160 هجری وتا عصر محمد شاه قاجار ویا در سال 1250 هجری و حدود 90 سال تمام وچوب ایثار گری میهن دوستانه خودرا وخورده بودند ویا چوب شرکت در جنگهای میهنی خودرا وخورده بودند ویاهنوز هم و چوب تدارکات رسانی درحوزه گردنه اسد آباد همدان ویادر تامین امنیت جاده تجاری بقیه تاجران شهرهای مختلف را می خورند ویادر حفظ کاروانهای تجاری بقیه شهر ها راو می خورند والا استقرارشان ودر آن شهر سرما خیز اسد آباد ودیگر (هیچ خیر ویا خاصیت ویژه ای در 250 سال گذشته وبرایشان )دربر نداشت ولذا همچنان ومرتبا وچوب تفکرات بیهوده خود را می چشند ونهایتا نیز ناچار شدند که برای کاستن از سختیهای اقامتگاهی وجغرافیایی خود ومجبوربشوند که سر تعظیم ودر برابر محمد شاه قاجارپائین بیاورند! ویاسر تعظیم ودر برابر شاهان بعدی قاجاری وفرود بیاورند وتاباج گیری از آنان نکرده وبگذارند که در روستاهای مزبور وباقی بمانند ! ویا حتی تا سال 1342 ش ویا تا دوره اصلاحات ارضی پهلوی هم وسختی های زیاد بکشند ! وتا بتوانند که این بار هم و سختی محل اقامتگاهی خود را وتحمل کرده ویا در این منطقه گذر گاهی سخت زیستانهخاک ایران وکمی اقامت بکنند ویااقامت در منطقه سرما خیز اسد آباد را وتحمل کرده ویا همچنان داشته باشند!وهرچند به نقل کتاب "مجمل التواریخ "وبعد از کشته شدن نادرشاه واغلب اقوام افشاری اش ودر سه جنگ خونین بار وسعی کردند که با همکاری "مهر علی خان تکلو" ویک نوع همکاری نجات بخش وبرای خود فراهم بکنند که از سوی شاهرخ افشاری در مشهد وحکم حکومتی همدان ویا تویسرکان واسد آباد ویا نهاوند را گرفته بود وتا بتوانند با حکم مزبور و در برابر تهاجم قوای کریم خان زند بایستند ولی با تبانی اقوام مختلف منطقه اطراف وقدرت درگیری با همان قوای زندیه ویا کریم خان زند ومحمد خان زند را هم نداشتند! ولذا ناچارشدند که سالها ودر همان منطقه سخت وسردسیر اسد آبادوباقی بمانند! ویا سالها سختی بکشند! و در صورت عدم همزیستی با همسایگان مزبور نیز وبقیه سکنه همان 70 روستا ی اسد اباد نیز وکشته می شدند ویا تعداد دیگری از آنان همودر شهر اسد آباد افشارنشین وکشته میشدند! وهمانطوریکه به نقل مستند برخی از کتب تاریخی ودر دوره زندیه و"خان جان خان افشار اسد اباد" ودر دوره زندیه وبا تعدادی از قوم افشار اسد اباد وکشته شدند! وبعدا نیز وسه پسر او وبنامهای "یوسف خان افشار" ویا "نبی خان افشار "ویا نجف قلی خان افشار"هم به چنین سرنوشتی دچار شدند ! وافرادی هم که سرنوشت 70 روستای افشار نشین اسد اباد را وبدست گرفته بودند وبعلاوه در قبرستان شهر اسد آباد هم وسنگ قبرهایی وجود دارد که نشان می دهد که در دوره کریم خان زند و" صالح خان افشار نیز ودر سال 1183 هجری ودر درگیریهای نظامی اقوام همسایه وجان خود را واز دست داده است ونیز " قرا خان افشار "هم ودر سال 1189 هجری ودر درگیریهای دوره زندیه وجان خود را واز دست داده بود ویا سنگ قبری هم وبنام ( شریف افشار قاسملو)هم وهنوز در قبرستان همان شهراسد آباد وجود دارد که متوفی سال 1200 هجری می باشد ویامتوفی در اواخر عهد زندیه می باشد ولی بدبختی آنان تمام نشد! وبرعکس وبا با روی کار آمدن آقامحمد خان قاجار ویا برادرزاده اش وبنام فتحعلیشاه قاجار وبیشتر گردید که دشمنی عمیقی وبا همان "قوم افشارها "داشتند ومخصوصا وقتی که فتحلیشاه قاجار ودر دوره حکومت خودش هم وحاکمیت محلی وکوچک شاهرخ میرزا افشارویا نواده نادرشاه افشار را هم ودر مشهد برانداخت وبعلاوه پسرش نادر میرزا افشار راهم ودر مشهد دستگیر کرده وبه تهران آورده ودر تهران هم کشت !وبعلاوه دراسد آبادهمدان هم وظلم زیادی وبرافشارهای همان 70 روستا کردند ویادر ساوجبلاغ کرج ویا در زنجان وقیدار هم چنین کردند وسرنوشت قوم افشاری ایران وبعد از قتل نادرشاه ونظیر فرار بنی اسرائیل واز دست فرعون مصربود که 40 تمام سال ودر بیابانهای خشک صحرای سینا اواره بودندوبه نقل قران غله ویا قوتی برای خوردن خو دودران بیابان سینا نداشتند ووقوم افشار ی نیز بعد از قتل نادرشاه وبی سرپست شدن راست قومی اشان ودر صحراهای خشک اشتهارد وساوج بلاغ و تپه ه های های خشن خرقان ویا اوج ویا صحرای جنوب ساوه ویا در منطقه سرد سیر گردنه اسد اباد همان ودست کمی از شنزار های صحرای سینانبود وبعلاوه انها ومرتع زارخوب سابق خودشان را هم و در تکاب ویادر بیجار وقروه وقرااغاچ ومیاندواب وشاهین دز وغیره را هم واز دست داده بودند واقوام زرنک دیگر وبا کمک کریم خان زند لر تویسرکان وهمه دهات افشار ها را ومصادره کرده بودند وویا در کلات ودرگز افشار نشین خراسان نیزودهاتشان بوسیله اعراب خزیمه شهرهای بیرجند ویا قاینات وطبس وغصب شده بودند که شاهرخ افشار نوه نادرشاه را هم ودر مشهد کور کرده بودند وبرعکس نوه شاه سلیمان صفوی را ودوباره در مشهد وبه تخت سلطنت رسانده بودند ویا در دیگر استانهای کرمان ویا خوزستان وفارس ویزد نیز وچنین معامله ناجوانمردانه با اقوام افشار همان استانها شد که اسنادش در منابع تاریخی وجود دارد ونیز با قتل نادرشاه وهمه سران قوم افشار14 استان ایران ودچار غضب شاهان زندیه وقاجار شده ویا بر سکنه محروم افشارهمان استانها وفشارهای زیادی وارد گردید ویا املاک ملکی ویا دهات ومراتع دامداری آنان راهم گرفتند ویا همگی را واز چنگشان خارج ساختند ویا تعداد زیادی از سران افشار را هم وبه تهران تبعید نمودند که زیر نظر حکومت شهان قاجار درتهران باشند وبعلاوه از آنان خواستند که فوجهای نظامی قوم افشار را ودر خدمت دولت قاجاریه قرار بدهند! وتا دست از "آزار واذیت قومی "آنان بردارند وبا این سیاست های خبیثانه خودشان بودکه "فوجهای نظامی اقوام افشار 14 استان ایران هم ودر خدمت نظامی دولت قاجاریه قرار دادند ویا در خدمت غیر دلخواهانه فرزندان آن شاهان قاجار قرار گرفت که کتب ویا منابع تاریخی عصر قاجاریه نیز وبه آن موضوع اشاره دارند ویا همگی کتب عصر قاجاریه نیز وبه "همین معضل قومی افشار هاواشاره دارند "ویا در عصر قاجاریه اشاره دارند ولذا در ازای "بیگاری دادن نظامی به دولت قاجاریه هم ومجبور شده بودند واین امر نیز وبه توصیه و سفارش نظامیان ویا افسران پست فترت انگلیس انجام گرفت که در دوره فتحلیشاه وچندین گروه ازافسران نظامی انگلیس وبه دربار شاهان قاجار آمده بودند وچنین مشاوره های نظامی را وبه شاهان قاجار داده بودند که چونکه جمعیت قوم قاجارها واندک می باشند ویا سربازان قاجار هم واندک می باشند ولذا برای حفظ حکومتشان و بهتر است که "قوم جنگجوی افشار" را وفریب داده وبخاطر سختی زیست گاههایشان وناچار بشوندکه (بیگاری اقتصادی )هم بدهند ویا بعد از قتل نادرشاه وناچار بشوند وتا از آنان وبیگاری نظامی کشیده بشودوصرفا در خدمت حفظ تخت وتاج شاهان قاجار قرار بگیرند! وتا برای حفظ حکومت قاجارها ومجبور بشوند وسرمایه داری انگلیس هم واز این هدف خود ونفع می برد! وزیرا با وجود این نوع از (نظامیان بیگاری شونده افشار) وآنها هم می توانستند که کالای انگلیسی خود را ودر عهد قاجارو قادر باشند که براحتی ووارد شهرهای ایران بکنند ویا بانک شاهی انگلیسی را هم ودر شهر های ایران وتاسیس بکنند ویا گمرگ ایران را هم ودر انحصار انگلیسی ها در بیاورند ویا رفت وآمد سفیران کثیر ویا ماموران کثیر انگلیسی هم ودر جاده های خاکی ایران وتامین جانی بشوند! ولذا فلسفه تاسیس ویا وجود صدها فوج نظامی قوم افشاروبهمین دلیل است وآنهم در خدمت دولت 100 ساله حکومت ننگین قاجارها وچنین فلسفه ای ودربر داشت ! ویا زیر بنای چنین سیاست ویا تئوری پنهان ومکارانه دولت انگلیس بود که قوم بزرگ افشارها واستثمار می گردیدند !ویا انواع زور گویی ها راو می شنیدند وسفیران انگلیس هم وپنهانی ویا مکارانه وچنین روشهای مخفیانه را وبه آنها یاد می دادند که چگونه وچطور عمل بکنند ؟ ویا چگونه وبا چه ترفندهای سیاسی و می توانندکه برای ساختن منزل شیک هزاران شاهزاده قاجاری عمل کرده وتا همه اراضی ویا محوطه خانه های محقر قوم افشار ها را ودر شهرهای مختلف ایران را ومصادره دولتی بکنند! ویا انواع دهات اقوام افشار را ودر 1000 شهرایران ومصادره نموده و نهایتا هم وآنها را وفقیر تر کرده ویا از چنگشان بیرون بیاورند !ویا ازاراضی مصادره شده آن ودرانواع روستا های بدبخت افشارنشین وانواع محله های افشار نشین ترک وانواع باغ های ویلایی وبرای شاهزادگان کثیر قاجاری بسازند؟ ویا برای حرمسراهایشان وکاخ بسازند ؟ویا انواع محوطه هاو یا قصر های شیک وبرای حکام قاجارشهرها وبسازند؟ ویا "حمام ویژه قاجاری "ودر آن شهر هاومحله هایش وبرای خودشان بسازند؟ ویا "کاروانسراهای قاجاری "ویا "مسجدهای قاجاری "واز اراضی غصبی شده ان قوم بدبخت افشار ها ودر آن شهرهای محروم وبرای شاهزادگان فاسد قاجارها بسازند؟ وتا آن عیاشان قاجار و بتوانند که در همان قصر های غصبی وزندگی مجلل داشته باشند؟ ویا برای نواده های عیاش همان فتعلیشاهقاجار ویا 1000همسرش ویا هزاران نوه اش وانواع خانه های عیاشی ساخته بشود! وزیرا نوه های حکمرانشان نیز ومثل پدر بزرگشان وفاسد ویا حرمسرا پرور ودر همه شهرهای 1000گانه ایران بودند وبهمین دلیل هم و انواع حرم سرا ها ودر اراضی غصبی شده 1000 شهر ایرانی وبرای آنها حکام قاجاری و ساخته شده بود وبا این سیاست های خبیثانه بود که امروزه اغلب فرزندان همان قوم بزرگ وترک افشار وبدبخت شده اند ویا ترکان قشقایی شیراز وفیرواباد وسمیرم ویا تران خلج جنوب ساوه ویا خلجهای استان فارس ویا قوم بهارلوی ترک ویا خدابنده لوی ترک همدان هم وبه مدرسه نمی روند ویا پول وبرای مدرسه رفتن خود ندارند ویا امروزه وخانه های محقر وزاغه نشینی آنان هم ودرحاشیه همان شهر ها وامروزه نیز واغلب در حواشی همان شهرهامی باشد ویا برای رفتن به مدرسه نیز وامروزه هم ومجبور به دادن پول کلان وبه ماشین اسنپ هستند وزیرا وزرای عدالت پرور وزرات بهداشت ویا وزارت علوم ویا وزیر مسکن وشهر سازی و در صد سال اخیر ویک سهمیه دانشجویی وبرای آنان تعیین نکرده است ویا حتی کوچه تنگ آنان را هم آباد نکرده است ! وبلکه برعکس عمل نموده اند ودر برابر کوچه های تنگ ومحقر آنان هم وهزاران بلوک سیمانی کشیده اند وتا اتوبان چهار بانده وبرای رفت وآمد اقشار پولدار شهرها بسازند! ومثلا اتوبانهای محلات فقیر نشین قشقایی شیراز ویا در محلات ترک نشین جنوب شهر ری واسلام شهر تهران ویازنجان ویا کاری بکنند که در انتخابات شوراها ومجلس هم ومجبوربگردند که به کسانی رای بدهند که خیابانهای کوچک ویا گذر گاههای محقر سابق آنان راهم خراب بکنند ویا از چنگشان دربیاورند! وبرعکس وبرای محلات اعیان نشین شهر ها وانواع اتوبان بزرگ وچهار بانده کشیده بشود! ویا از وسط کوچه های تنگ آنان وگذرانیده شده وتا در گذرنمودن به مدرسه خودشان هم وهمگی قتل عام بشوند! وتنها پولداران شهری بتوانند ویا حق داشته باشند ویا بتوانند که با ماشینهای شیک خودبگذرند! ویا با سرعت 180 کیلومتری واز مقابل منزل محقر آنان وعبور بکنند! ولذا برای خرید نان ویا پنیر شبانه اشان هم ودر هنگام عبور از آن اتوبان چند بانده وبرای خرید همان نان وپنیر وهمگی قتل عام بشوند که چنین وزرای پست فطرت وزارت مسکن وشهر سازی طراحی کرده اند ویا در طراحی محلات شهری بکار برده اند ویا در انواع شهر های محروم ایران وپیاده سازی شهری کرده اند وتا همه زن وبچه های محروم ویا پیر زنان بدبخت همان محلات محروم شهر ها وهمگی وقتل عام بشوند وبهمین دلیل است که این نوع فرزندان خردسال قوم افشار شهرها ویا بچه های دهات افشار نشین ایران ویا پیر مردان عصا بدست قوم افشارودیگر به وعده های انتخاباتی هیچ فرد ویا قوم ویا هیچ رسانه ای واعتقاد ندارند ونیز بهمین دلیل می باشد که به هیچ رسانه خارجی نیز واعتقاد ندارند وحتی به رسانه پر جنجال "ایران اینترنشنال" ویا "ایران فردا" هم واعتقاد ندارند ویا شیوه آنها راهم وفریبکارانه می دانند که فقط سعی می کنند که در رسانه خود وحزبهای پولداران را وتبلیغ سیاسی بکنندوتا در آینده هم وفقط آنان و از صندوقهای رای انتخاباتی وبیرون آمده وبقیه اراضی زراعی ویا باغات طبقه محروم راهم و مصادره کرده ویا معبرهای این نوع قوم بزرک ترک 14 استان ایران را هم واز چنگشان بیرون بیاورند وبرعکس انواع پاساژهاویا اتوبانها ویاشهرکهای اعیان نشین ویامدارس خصوصی ویا دانشگاههای خصوصی وبرای 5 درصد جمعیت زرنگ وپولدار همان شهر های ایرانی وساخته بشود! و ویامراتع قومی روستا های بدبخت نیز ومصادره بگردد ! ویادیگر قابل بهره برداری خانوادگی هم نباشد ویا برای آنها نباشد که تنها یک بز خانگی دارند ویا نتوانند که در مراتع طبقه فقیرنشین قشقایی خودشان هم و چرا بدهند! وتا بلکه از شیرش وبرای تغذیه ماهانه خودشان وبهره اندکی ببرند! وبهمین دلیل هم و اقوام بدبخت ویا ترکان افشاری 14 استان ایران وبه همه خبرنگاران انواع رسانه های خارجی هشدار می دهند که در "آینده سیاسی ایران " وجز"حزب مخصوص ترکان افشارایران ویا سایر ترکان وفادار به خودشان را وقبول نخواهند کرد! واگر رسانه های خارجی هم به خواسته آنان وتوجه نکنند ویا خط مشی تبلیغات ویا خط دهی سیاسی خودشان راهم وعوض نکنند وحتی از گوش دادن به تبلیغات "ایران اینترناشنال "هم وخودداری خواهند کرد وفقط تبلیغلات شفاهی خودشان را وبهتر از رسانه های خارجی خواهند دانست که فریبکاری دیگری وبه این نوع قوم محروم ترکان بزرگ ایران وعرضه نکنند ! که حداقل 50 میلیون ترک محروم ودر حواشی شهرهای ایران وزندگی می کنندویا حق رای دادن ویا حق رای ندادن را هم دارند! ویا واقفند که به چه کسی ویا به چه حزبی ورای بدهند ؟ ویا ندهند ؟ویا مصلحت سیاسی خود را وبهتر از این نوع خبرنگاران رسانه ها می دانند! واین نوع حق رای را هم وهمان قانون حقوق بشری وبه آنها داده است و زیرا "قوم بزرگ ومحروم افشارایرانیان و250 سال است که رنجهای بزرگی کشیده اند ویا از بدبختی های بزرگ خودشان هم ویا بعد از قتل نادرشاه هم وخاطرات تلخ زیادی دارندکه چگونه در دنیای سیاست غرب وشرق وچگونه بازیچه شده اند! ویا در تبانی شرق وغرب و با اقوام زرنگ ایرانی وهمگی بازیچه شده اند؟ ویا در لابی گری خانواده های زرنگ وهمه زندگی خودشان را وباخته اند! ویا بهتر می دانند که همه رسانه های خارجی ویا داخلی هم ودر بدبخت شدن بیشتر انان وباهم مسابقه رسانه ای می دهند! ولذا بهتر است که بجای تبلغات خودشان واندکی هم وخاطرات سیاسی ویا تلخ این نوع قوم ترک افشار ویا قشقایی ویا طالشی وبهارلوی همدان ودر 250سالگذشته کمی بخوانند وسپس ادعای خبرنگاری در همان رسانهای خارجی داشته باشند ! ویاادعای تخصص سیاسی ودر رسانه خود داشته باشند! ومثلا یکی از آن نوع خاطرات تلخ سیاسی ویا فلسفه سیاسی ویا علت سیاسی وهمان فلسفه پنهانی تشکیل یافتن "فوج اخلاص افشار اسد آباد می باشد که در عصر محمد شاه قاجاروانجام گرفت وتا به نفع دولت قاجاریه وطبقه مرفه تهران ووافشارهای محروم اسد اباد انجام داده وبرای حفظ جان محلات مرفه تهران وبعوان (قراول شب )وخدمت بکنند ودیگری هم قراولی و"فوج افشاربکشلوی قزوین ودر حفظ امنیت راهای تجاری بازاریهای تهران عهد قاجار واوایل پهلوی است ""ویاخدمت بیگاری کشانه "فوج افشار ساوجبلاغ کرج "است که راه تجارت پولداران بازار تهران را ودر عصر قاجار وپهلوی بکنند وقربانی طبقه پولدار سکنه تهران بشوند ویاتشکیل "فوج افشار خمسه زنجان است که در یک دوره تاریخی وفقط 22 هزار نفردر خمسه زنجان و قتل عام گردیدند "ویا "فوج افشار صائین قلعهدر حفظ بندر تجاری بوشهر وبرای گذر امن تجارت بازاریان تهران است ویاخدمت مجانی فوج اینانلو افشار ابهر" ویا فوج افشار کرمان ویا افشار کازرون فارس ویا فوج نظامی خرقان وساوه وغیره هم می باشد ویا چنین فلسفه بیگاری کشیدن از این قوم بدبخت افشار می باشد ویا در همین راستاست ونیز همین نوع از سیاستهای خبیثانه پول داران تهران ویا همدستی با انگلیسی ها وباعث شده است که 250 سال است که دائما قربانی می دهندویا دائما فقیر تر از گذشته می گردند واز صندوقهای رای گیری اعیان شهرها وجز بدبختی اشان بیرون نمی اید ویک وزیر نیرو بیرون می اید که همه محلات فقیر نشین را در تاریکی محض نگه داشته ودر محلات اعیان نشیه شهرها وصدها هزاز چراغ روشن نگه می دارد ویا یک وزیر پست فترت بهداشت بیرون می اید که برای یک میلیون ترک قشقایی ویک سهمیه پرستار ویا پزشک نمی دهد ویا وزیر مسکن بیرون می اید که در مقابی کوچه انها وبلوک سیمانی انداخته وبرای پولداران شهرها واتوبان چهار بانده ودر اغلب محلات بدبتخت نشین شهرها می کشد واین نوع اعمال سفیهانه ویا ابلهانه شهر سازی ویا طراحی خیابانها ومحلات شهری را در دوره سی ساله حکومت محمد خاتمی ریاست جمهور وشوراهای شهر وروستایی ابلهانه این دوره تاریخی را ومردم سالاری اصلاح طلبانه ویا اصول گرایانه بیرون آمده از صندوقهای رای گیری ودر رسانه هاومطبوعات ضد مردمی مشارکت وهمشهری ومردم سالاری وآفتاب یزد واعتماد وشرق وجنجال سازی می کنند وبهمین دلیل است 250 سال که مستشاران انگلیسی وامریگانی که بعداز فتعلیشاه به ایران امده اند وهمگی در خدمت صندوقهای رای گیری قاجاریه عصر مشروطیت و یا حکومت جابرانه اصلاح طلبان ایران وطراحی سازمان برنامه وبودجه 31 استان ایران را انجام می دهند وهمان فوجهای نظامی افشاربدبخت تمام استانها وهمگی در خدمت منافع قوم خودشان نیستند وفقط به دستور انگلیسها وهمگی در خدمت شاهان قاجارویا طبقه پولدار شهر ها می باشند!واصولا "حق شهروندی "ندارند و"حق بهره مندی از برنامه وبودجه "استان خودشان را هم ندارند و تنها بیگاری کشیدن نظامی وازهمان قوم بدبخت وکثیر افشار وهدف اصلی پاساژ داران متعدد تهران وشیراز ومشهد شده اند که پول همه انتخابات سیاسی 100 ساله اخیر ویا بعد از مشروطیت را هم وپرداخته اند و بعلاوه همه نمایندگان مجلس ویا وزرائ انتخاب شده آنان هم ودر صد سال گذشته وتنها به ضرر وزیان دهی 50 میلیون ترک ایرانی وعمل کرده اند ویا سیاست بودجه ریزی مجلس ویا سازمان برنامه 31 استان راهم وفقط به نفع انحصاری خود وتصویب در (کمسیونهای مجلس )می کنند ! وبعلاوه تنها به نفع شرکتهای خارجی وعمل نموده اند که بعد از مشروطیت وهوس کرده بودند که انواع کالا های خارجی را واز جاده های دهات 14 استان افشار نشین ترک گذرانیده باشند ویا از مسیر راه دهات قشقایی نشین ترک ویا خلج نشین ترک ساوه ویا از کنار دهات ترک بدبخت خرقان وقزوین آنان بگذرانند وتا طبقه مرفه ودر تهران ومرفه تر از گذشته شده ویا به انواع کالاهای لوکس خارجی ودست بیابند وبدون آنکه (حقوق سیاسی اولیه) ویا (حقوق مدنی اولیه )این 50 میلیون ترک محروم ایرانی را ودر انواع انتخابات سیاسی ایران رعایت بکنند ویا در صندوقهای رای گیری ویا خبر فرستادن به رسانه ها ی ضد مردمی ورعایت بکنند! وبرعکس در دنیای سیاست وتبلیغات هم وهمگی بازیچه شده اند وبهمین دلیل هم وهیچ کدام از وزرای بیرون آمده از صندوقهای رای صد ساله اخیر وهنوز سهمیه بودجه عمرانی ویا سهمیه پزشکی ویا سهمیه عادلانه دانش آموزی ویا سهمیه آب وبرق آنان ویا نصف جمعیت ترک نشین ایران را هم رعایت نکرده اند ویا به خود آنها نداده اند وبهمین دلیل هم وهمه آنها وامروزه فقط در حاشیه شهر ها وزندگی می کنند ویا در دهات پیرامونی شهر هاورنج می برند ویا با محرومیت شدید روبرو هستند! ویا هر روز ه هم وفقیر تراز گذشته می شوند! ویا در گذر از اتوبانهای قشر اعیان نشین شهرها واغلب قتل عام خیابانی می شوند وتا اعیان شهرها وعبورسرعت آمیز بکنند ! ویامجبور شده اند که در رفتن به محل کار ویا منزل خود وتنها پول کلان وبه ماشین های اسنپ بدهند ! ویا پول کلان وبه سازندگان مجتمع های مشارکت درساخت شهرها بدهند ویا پول کلان وبه اتوبوسهای گران قیمت شهر ها بدهند که به دانشگاه خودشان ودر شهر دیگر بروند ویا پول کلان ویا حق کامیون کلان به آنها وتا یک کیلو خرما ویا لیمو از شهر بم ویا از کازرون وبه شهر بدبخت اسکوی اذربایجان بیاورند وبخورند! ویا کرایه کلان کامیون وبه وزیر راه اصلاح طلبان داده وتا یک کیلو برنج رشت را وبه قیمت 400تومان وبه شهر بدبخت ویا بلوچ بدبخت زاهدان ویا خاش ببرند! ویا روغن گران وبه منزل و دهات بدبخت نشین قشقاییهای محروم سیمرم وفیروز اباد ببرند ! وآری به آنهایی که سعی دارند که در دنیای تبلیغات ویا در بازی های سیاسی وفقط ترکان افشاروطالش وخلج وقشقایی وبهارلو وغیره را ودوبار فریب داده وآنها را دوباره به پای صندوقهای آینده رای ریزی سیاسی بکشند ویا حتی با عنوان اینکه دوباره ایران را نجات خواهند وباید بدانند که قوم ترک افشارویا اقوام دیگر ترک وهمبسته با آنان هستند وزیرا در عصر نادرشاه ویک اشتباه بزرگ سیاسی ونظامی وبرای "نجات ایرانیان زرنگ "انجام دادند ودر این راه نیز وهمه زندگی خودشان را وبرباد دادند ویا در این مسیر هم وهمه زندگی خود را باخته اند ودیگر چنین اشتباه سیاسی را ودر دنیای سیاست معاصر وصندوقهای رای گیری ومرتکب نخواهند شد! وچرا که بعد از آن تاریخ وحدود 250 سال است که می گذرد وبعلاوه اقوام زرنگ دیگر ایران هم وبخاطر همین نوع از هوس میهن پرستانه این قوم افشار ی خود وانواع بیگاریهای نظامی واز آنان کشیده اند ! ویا انواع بیگاری های اقتصادی واز آنان کشیده اند ویاانواع بیگاریهای سیاسی ویا تبلیغاتی ورسانه ای واز قوم ترک بدبخت افشار ویا از قشقاییها ویا از خلجها ویا از طالشیهای ترک وانجام داده اندکه از بندر انزلی ترک نشین وتا آستارا واز همه حقوق مدنی خود محرومند وبرعکس ودر هر انتخابات سیاسی هم ودوباره به آنان یک ضربه مالی زده شده ویا ضربه عمرانی زدهشده ویا ضربه آموزشی ویا ضربه انتخاباتی زده اند و یا بخاطر نجات بخشی شهرها ویا دهات اقوام زرنگ ایرانی وهمین قوم ترک افشاری ایران وحدود 400هزار جوان افشاری خود را ودر عصر نادرشاه وبه کشته شدن دادند ویا بعداهم ودراین مسیربیگاری کشیدن از قوم افشار و"انواع ستمها دیده اند ویااراضی اجدادی اشان ومصادره شده است ویا بوسیله فوجهای نظامی تحمیلی دولت قاجاریه وستم دیده اند که "ساخته بودند ویا بخاطر نفع تجاری کالای دیگران وتعداد زیادی از همان جوانان افشار ودر دولت صد ساله قاجاریه وکشته شدند! ویا حتی در دولت پهلوی نیز چنین است وبعلاوه با طرح اصلاحات ارضی آنان هم وانواع اراضی دهات افشارنشین واز دستشان خارج گشت ویا بنام اصلاحات ارضی وهمگی از دهات مادر زادی خودشان واخراج شده ویا به حاشیه نشینی شهر های مختلف ایران رانده شده اند وبرعکس واراضی مادر زادی همان دهات آنان هم ونصیب ساخت وساز 800 کارخانه داران پول دار سایر شهر های شده است ! ودر همین راستای تولیدصنعتی احمقانه ویا همین نوع از محوطه سازی 800 شهرک صنعتی پولداران وهمه اراضی معیشت اولیه انان راوچراگاهای قشقیی ها را غصب کرده اند ویااختصاص به اتوبانکشی احمقانه وبرای پولداران شهر ها تبدیل کرده اند ویا درخدمت ساخت وساز عمرانی اعیان شهرها شده است که 90 در صد مساحت همان شهر ها وبا طراحی مهندسان پست فترت ومتعلق به طبقات اعیان نشین شده است ویا اختصاص به منازل ویا اتوبان کشی پول داران شهری شدهاست وفقط 10 درصد بقیه مساحت همان شهرهای ایرانی وبرای فقرا اختصاص یافته است وبعلاوه مسیر راههای آنها هم و بدست همان شهردارن پست فترت ویا بدست انواع شوراهای شهر پست فطرت واختصاص به اتوبان کشی اعیان شهرها شده اند وبعلاوه برنامه ریزی شهری ویا اقتصادی این نوع پست فطرت ها وهمگی از صندوق های رای گیری صد ساله اخیر وبیرون آمده اند که همگی ادعا می کنند که جزو اعضای شورای شهرهستند ویا عضو نماینده مجلس ویا وزیر مسکن ویا وزیر بهداشت شده اند وفقط حاصل این نوع صندوقهای رای گیری ویا حزبهای پولداران شده ویا باعث شده است که 50 میلیون ترک بدبخت ویا حاشیه نشین شهرها وبیچاره تر از گذشته بشوند! وهمین نوع از بدبختی ها را هم و(قوم افشار اسد آباد) ودر 70 آبادی ویادر شهر محروم اسد آباد دیده ویا هنوزهم می چشند! ویا هر روزه هم ومحدودیتهای قومی بیشتر ی وبرآنان تحمیل می شود! واز آن جمله محدویت هایی است که سران قوم افشار اسد آباد همدان دیده اند ویا روستائیان افشار آن دوره تاریخی ودر دوره محمد شاه قاجار دیده بودند ! ولذا مجبور شدند که برای بهره بردن ازکشت وکار ویا اراضی زراعی دهات خودشان وفقط با خاندان قاجاریه وکنار بیایند وتا از درگیری وبا خاندان قاجاریه پرهیز بکنند وکشته نشوند وبهمین دلیل است که کتاب ناسخ التواریخ عصر قاجاریه ودر صفحات 1401و1309 و1401 کتابش ویادرصفحات دیگر کتابش واز " سواره اخلاص افشار اسد آباد " یاد می کند ویا از " فوج افشاری آنها" ویاد می کند ویا در صفحات 682 و711 وو718 وو685 و686 کتاب ناسخ التواریخ هم واز " کلبعلیخان افشار ( یا حسام الملک افشار اسد آباد )یاد می کند که در محاصره شهر هرات ودر دوره محمد شاه قاجار وناچارا شرکت بیگاری کشانه داشت داشت ویا از حسام الملک وفوج نظامی اسد آباد زیر دستش وبهره برداری نظامی استثمار گونه نمودند! وبعلاوه اسناد تاریخی منتظم ناصری ویا مرات البلدان عصر قاجارهم می نویسد ویا اسناد کتاب "فهرس التواریخ" ویا "منتخب التواریخ "هم ومملو از بهره گیری بیگاری گونه واز " اقوام افشار اسد آباد می باشد که مجبور بودند که به دولت قاجاریه وکمک نظامی بیگاری گونه بدهند! وتا مختصر نانی واز زراعت خاک روستاهایشان و بدست بیاورند! وبعلاوه 32 سفرنامه نویس اروپایی هم ویا سفرنامه نویس ایرانی عصر قاجاریه هم ودر کتابهای عصر قاجاریه خودشان وبه این موضوع ویا معضل عمیق اقوام افشار اسد آباد همدان واشاره دارند ویا از نقش " طایفه افشار اسد آباد همدان "وگزارش مختصری می دهند ومثلا " سفرنامه چریکف "واز 70 آبادی اسد آباد یاد می کند که افشار نشین بوده واغلب روستا ئیان زیر مجموعه خوانین افشار اسد آباد بودند ودر حالیکه روستاهای اسد آباد ودر دوره ایلخانی وکمتر بود وبهمین دلیل هم وحمدالله مستوفی ودر کتاب " نزهت القلوب عصر خودش وتنها از 35 آبادی اسد آباد همدان یاد کرده است که مالیات زراعی وبه دولت ایلخانی می دادند ولی در دولت قاجاریه وهمان تعداد روستاهای مالیات دهنده به دولت قاجاریه ودو برابر سابق شده بود ولذا تعداد روستاهای اسد آباد وزیاد تر شده بود وبه تعداد 70 روستای افشار نشین رسیده بود ویا در شهرستان اسد آباد رسیده بود وهمچنین وناصرالدین شاه هم ودر ص 47 کتاب " سفرنامه عتبات " خودش واز " روستای تاجی آباد اسد آباد "یاد کرده است که زیر مجموعه " خانلر خان افشار اسد آباد " بود ویا در همان صفحه "سفر نامه عتبات ناصری هم "واز آبادی " مرحم دره "اسد آباد یاد می کند که جزو رعیت " بیوک خان افشار اسد آباد بود وبعلاوه در همان سفرنامه شاهانه اش نیز واز " آبادی ترخان آباد اسد آباد" یاد می کند که مالکش را و( نجفقلی خان افشار اسد آباد )بود ودر کتابش ذکر می کند وبعلاوه در ص 48 همان سفرنامه عتبات وی نیز واز " خان بابا خان افشار وپسر سلیمان خان افشارویا صاحب اختیار یاد می شود که در آبادی " اسفند آباد اسد آباد" وساکن بود ویک "سد آبیاری هم و"تاسیس کرده بود وهمچنین در ص 48 سفر نامه اش می نویسد که " خانلر خان افشاروسرهنگ بود " ویا "خان باباخان هم ونایب الحکومه اسد آباد "بود وبرای ناصر الدین شاه قاجار ودر هنگام گذرش واز شهر اسد آباد واسب ویا قوش هدیه ای آورده بود وبعلاوه ناصر الدین شاه نیز و در ص 49 همان سفرنامه عتباتش می نویسد که : قریه حسام آباد اسد آباد ومکانی می باشد که خانه ومنزل " خانلر خان افشار سرهنگ ودر آنجاست ویا منزلش هم ودر درون همان قلعه حسام آباد می باشد ونیز در کتابش واضافه می کند که خانلر خان ودهات زیر مجموعه زیادی ودر اسد آباد دارد وبقیه خوانین افشار اسد آباد هم ودر دوره قاجاریه وحدود 15 قلعه داشتند ویا در همان دهات اسد آباد داشتند که کتب مختلف عصر قاجاریه وبه آن "قلعه ها ی روستایی "آنان اشاره دارند ونیز همان قلعه ها هم ومتعلق به روسای طوایف افشاری بودند که به خواسته نادرشاه افشار وطوایف زیر دست خودشان را وبرای جنگ با عثمانی ها وبه جلگه اسد آباد آورده بودند وبعدا نیز وناچارا ودر همان منطقه اسد اباد ماندگار شده ویا باقی مانده بودند ویا برای محافظت از قوم وطایفه روستایی خود ودربرابر تهاجمات اقوام دیگر اطراف وهمان دیواره قلعه های روستایی متعدد اسد آباد مزبور راوساخته بودند ویا در عهد قاجار یه هم وهمچنان وجود داشت وبعلاوه در ص 54 کتاب سفرنامه عتبات هم واز مزارع افشار اسد آباد ودر اطراف همان قلعه ها ویاد می شود وهمچنین همان سفرنامه عتبات نیز ودر متن کتابش واز "مهدیقلی خان افشار اسد آباد" ودهاتش یاد می کند وبعلاوه کتاب دیگر عصر قاجاریه هم واز "خوانین افشار اسد آباد "ودهاتشان ودر عصر قاجار یاد می کنند ومثلا کتاب "آلماثر وآلاٍثار " عصر قاجاریه ودر ص 371 کتابش واز " افشار اسد آبادی " یاد کرده است وبعلاوه "کتاب مرات البلدان" عصر قاجاریه هم ودر ص 1219 کتابش واز " قاسم خان افشار ویا سرهنگ فوج افشاراسد آباد یاد کرده است که در سال 1271 هجری فوت کرده بود وبعلاوه در منطقه اسد آباد هم وصاحب نفوذ بود ونیز در ص 1617 همان کتاب مرات البلدان نیز می نویسد که :"علی خان افشار" ویا پسر سلیمان خان صاحب اختیار وبا حکم ناصر الدین شاه قاجار وسرهنگ فوج اخلاص افشار اسد آباد شده بود ومثلا در ص 1620 همان کتاب مرات البلدان می نویسد که وقتی ناصر الدین شاه به سفر عتبات می رفت ویا در گذر از قصبه اسد آباد وبا خان باباخان افشار وپسر سلیمان خان افشار وملاقات می کند وبه همراه وی وتعدادی دیگری از خوانین افشاراسد آباد را هم وملاقات می کند که به دیدار وی ودر قصبه اسد آباد آمده بودند ودر شهر کنگاور هم وبرخی از خوانین افشار دهات جنوبی اسد آبادرا ودیدار می کند ویا به دیدار ناصر الدین شاه قاجار شتافته بودند وبعلاوه در سفر بعدی ناصرالدین شاه هم که در سال 1306 هجری اتفاق افتاد واز قصبه اسد آباد می گذشت وهمان شاه قاجار نیز واز 400نفر سوار افشار اسد آباد یاد کرده است که آنها را دیده بود ونیز در ص 273 جلد سوم "کتاب منتظم ناصری "هم و از " مهدی خان افشار اسد آباد یاد می شود وبعلاوه در ص 521 کتاب منتظم ناصری واز ( جماعت افشار اسد آباد ) یاد می شود که به سرکردگی (محمد کریم خان افشاراسد آباد ) عمل می کردند وبعلاوه در دوره احمد شاه قاجار هم وبرخی کتب تاریخی دیگر نیز وبه "شجاع الممالک افشار اسد آباد"اشاره کرده اند و همچنین "سفرنامه چریکف " هم ودر ص 88 کتابش واز دهات افشار نشین اسد آباد همدان یاد می کند ونیز اشاره می کند که آب وهوای دهات اسد آباد واندکی گرمتر ازهوای بسیار سرد همدان ویا گردنه اسد اباد می باشد وبقیه دهاتش هم واز چند رودخانه نسبتا پر آب وآبیاری می شوند ونیز همان سفر نامه چریکف ودر صفحه 89 کتابش می نویسد که " قصبه اسد آباد ودر عصر قاجار و800 خانوار ویا جمعیت داشت ومالک اسد آباد هم و"همان خان بابا خان افشار " است ونیز می نویسد که آنها در اوایل قاجاریه ودر برابر دولت قاجار (ویاغی )بودند ولی بعدا (وچاره ای جز اطاعت وانقیاد از قاجاریه) را نداشتند وهمچنین اشاره می کند که " قوم افشار اسد آباد " و70 پارچه آبادی ودر منطقه اسد آباد دارند واز دهات خودشان و800 سواره نظامی ویا 1000 نفر سرباز پیاده وبه دربار قاجاریه می فرستند وبعلاوه کتاب مرات البلدان هم ودر ص 75 کتابش نوشته است ویا می نویسد که : اسد آبادودر این ( عهد قاجاریه ) وشهر نمی باشد وبلکه یک ( قصبه ای معمور )است وسکنه اش نیز (وافشارها ) می باشند وهمانطوریکه قبلا هم گفتم وتیره های قاسملوافشار ویاتیره های پیر ملو ویا تیره دیرکلو وقاملو افشار هم ودر دهات اسد آباد ساکن شده اند وفرضا (تیره گوانلو افشار) ودر آبادی ( گوانله جنوب اسد آباد) هستند ویا زندگی می کنند وهمچنین قصبه اسد آباد وشهری بود که وقتی گردنه اسد آباد وبه ناحیه هموارو پائین کوه الوند می رسد واستقرار جغرافیایی دارد ونیز جاده همدان وبه کرمانشاه نیز واز همان گردنه شیب دار ورو به پائین اسد آباد می گذرد که در همان گردنه نیز وچندین (گدوک شیبدار وخطرناک )وجود دارد که گدوگهای پر برف وبورانش واسامی مختلفی دارند! وشهر اسدآباد هم ودر انتهای همان گردنه شیب دار قرار دارد ودر حومه اش نیز وحدود 70 روستای افشار نشین وجود دارد ودر چهار بلوک این شهرستان مستقرهستند که امروزه و"بخشداری "خوانده می شوند ودشت اسد آباد هم ووقتی به شهر کنگاور(یا شهر ساسانی )نزدیک می شود وهوایش نیز واندکی ملایم می گرددویا مسیرش نیز وازشهر کنگاور واستان کرمانشاه آغاز می شود وبعلاوه ص 2095 کتاب مرات البلدان هم می نویسد که :اسد آباد وقصبه ویا شهر کوچکی است که که قصر کسری هم ودر یک فرسخی آنست وبعلاوه اسد آباد وعسل خوب دارد ویک تل وسیع هم ودر میان اسد آباد وهمدان است وآبهای جاری هم دارد که از شیارهای الوند کوه وجاری می شوند ومسجد جامع شهر اسد آبادهم ومعمور است ویا کوچه های با صفا دارد ونیز کتب قرون اولیه اسلامی هم ومی نویسند که قصر ساسانی اسد آباد ومکانی بود که آشپزخانه خسرو پرویز ساسانی در آنجا بود ودر جنب آن نیز ویک آتشکده وجود داشت ووقتی (اعراب حمیری ویا عرب خزاعی )وبه کنگاور واسد آباد تهاجم می کنند واین قصر خسرو پرویز ساسانی هم وتوسط " اسد بن ذی السرو حمیری "ویا عرب یمنی تبار وتسخیر می گردد وبهمین دلیل هم وبعد از آن تاریخ وبنام وی و" اسد آباد "نامیده شده است وبعلاوه 7 جلد کتاب قرون اولیه هم ودر چهار قرن اولیه اسلامی ومختصرا از گردنه اسد آباد ویا از آبادی کوچک پائین آن نام برده اند ومثل کتابهای " اشکال العالم " ویا کتاب احسن التقاسیم ویا کتاب اعلاق النفیسه ویا کتاب تقویم البلدان وغیره می باشند ودر عهد سلجوقیان وخوارزمشاهیان نیز وسه جلد کتاب دوره سلجوقیان واز "گریوه اسد آباد یاد کرده اند "ویا از "قلعه قزل ارسلان سلجوقی "ونزدیک گردنه اسد آباد نام برده اند! وبعدانیز ومغولان ویا تیموریان وبرای محافظت از گردنه اسد آباد ویک پایگاه نظامی ودر آبادی کوچک اسد آباد ساختندولی هنوز جمعیت زیادی ودر همان آبادی کوچک اسد آباد نبود و بعلاوه 15 جلد کتب عصر ایلخانی وتا عصر صفویه هم وچیزی از جمعیت ویا اقتصاداسد آباد ننوشته اند ویااز روستاهای حومه اسد آباد وذکر نکرده اند وفقط در دوره صفویه وپیتر دلاواله اروپایی می باشد که در سفرنامه اش واز اقامت شبانه اش ودرآبادی کوچک اسد آبادیاد کرده است ویا برای گذر کردن از گردنه اسد آباد واز آن آبادی یاد می کند ونیز از قاطر چی های آبادی اسد آباد یاد می کند که مسافران را واز گردنه سخت اسد آباد می گذرانیدندوبعلاوه کتب دیگر تاریخی هم واز شاه عباس صفوی یاد می کنند که یک کاروانسرای اقامتی ودر آبادی اسد آباد می سازد ویا در کنارش هم ومسجد جامع ساخته بود ویا در کنارش نیز وچندین دکان تجاری محقرساخت که بعد اوبنام "محله بازار اسدآباد" نامیده شده وامروزه هم ودر قرون بعدی نیز ونامیده می شود ونیز در عهد پهلوی هم ویکی از "8 محله کوچک اسد آباد" محسوب می گردد وبعلاوه در دوره شاه عباس دوم ویادر عهد شاه سلیمان صفوی هم وشیخ علیخان زنگنه ویا نخست وزیر صفویه نیز ویک "آب انبار" ودر همان محله بازار اسد آباد می سازد ولی در عهد دولت 25 ساله افشاریه وهمان محوطه اسد آباد (وبزرگتر می گردد) ویا بخاطر تدارکات رسانی جنگی وهمان قوم افشارها وساکن شده ویا قاطر چی های ماهر قوم افشارومستقر می گردند ویا خانه واصطبلهای قاطر می سازند وبقیه افشار ها هم ودراطراف همان قصبه اسد آباد ودهات اطرافش ومستقر می شوند وبعدا نیز در عهد محمد شاه قاجار هم "ومحله میدان اسد آباد "ساخته شده ویا طراحی می گردد ویا یک مسجد درون محله ای هم طراحی شده بود وبعلاوه یک قنات آبیاری دوره قاجاری هم ودر اطراف اسد آباد وساخته می شود وبعلاوه از ابتدای عهد قاجاریه هم ومحله دیگری وبنام " قلعه بالای اسد آباد" شکل می گیرد که مکان قلعه حکمرانی همان خان بزرگ افشاری اسد آباد می گردد ودریک ناحیه دیگر این قصبه کوچک هم و(محله قلعه بالاعصر قاجاریه ) شکل گرفت وبعلاوه در دوره ناصر الدین شاه نیز وجمعیت اسد آباد وبه 800 خانوار رسیده بود وهمچنین در عهد پهلوی نیز وبرخی از ادارات کوچک ویا برخی از مدرسه ها ویا یک ساختمان کوچک شهر داری هم ودر اسد آباد ساخته می شود وبعلاوه یک خیابان شاهپورهم ودر آن قصبه هم وشکل گرفت وبعد از انقلاب 1357 ش هم وجمعیت اسد آبادوزیاد می شود ویا با مهاجرت روستائیان افشاری حومه اش وافزایش می یابد ودر سالهای اخیر هم برخی شهرک های کوچک وبه 8 محله قدیمی اسد آباد واضافه شده اند که اغلب حاشیه نشین هستند وبرخی خیابانکشی های محدود ویا چهار راهها هم وساخته شده ویایک پارک شهر ویا یک بیمارستان ویک دانشگاه پیام نور نیز وبه تاسیسات شهری اسد آباد اضافه شده اند که در بخش اول پژوهش اینجانب واسامی این نوع تاسسیات شهری اسد آباد را وآورده ام واین جانب نیز وبرای شناساندن شاخه های مختلف قوم افشار ودر 14 استان ایران ویک پژوهش خاص 118 صفحه ای واز قوم افشار اسد آباد ویا از دهات حومه اش تهیه کرده ام که اغلب در در پژوهش گری میدانی واز سکنه دهات مزبور وپرسش کرده وسپس تدوین کرده ام ویا شکایات ویا خواستهای قانونی انها را ودرج کرده ام ونیز برای شناساندن افشارهای چهارده استان دیگر ایران هم ومقالات متعدد من ودر اینترنت وجود دارد وبعلاوه درپژوهشم مربوط به اسد آباد نیز ویک مقدمه 5 فصلی دارد وهمچنین در فصل اول آن پژوهش نیز وبه مشخصات تاسیسات شهری اسد آباد اشاره کرده ام ویا در فصل دوم پژوهش نیز وبه تحولات تاریخی شهر اسد آباد پرداخته ام ویا از قرون اولیه اسلامی وتا عصر قاجار پرداخته ام ودر فصل سوم نیز وبه تحولات اسد آباد ودهاتش ودر عصر قاجار پرداخته ام وبعلاوه با تکیه به 32 سفرنامه ویا کتب تاریخی عصر قاجار پرداخته ام وبعلاوه در فصل چهارم نیز وبه تحولات اسد آباد ودهات حومه اش اشاره کرده ام ویا با تکیه به مستندات 17جلد کتاب تاریخ نویسی عهد پهلوی پرداخته ام وهمچنین در فصل پنجم نیز وبه مشخصات جغرافیایی ویا مشخصات زراعی 70 روستای افشار نشین قوم افشار اسد آباد پرداخته ام که جمعا 118صفحه "پژوهش نامه قوم نگاری ومستند " می باشد ودر این مقاله ام نیزو خلاصه آن 118 صفحه پژوهشم راو "نشرقوم شناسی ویا ایرانشناسی " می دهم ویا خواسته های شرعی انان را هم وبه ایرانیان عدالت طلب وبا وجدان وانعکاس رسانه ای می دهم که چه خواسته هایی واز بقیه ایرانیان ویا از رسانه های داخلی ویا خارجی دارند ؟!